ریشه فضض: تفاوت میان نسخه‌ها
از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات) |
|||
| (یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
شكستن و پراكندن. «فَضَّ الشَّىْءَ: كَسَرَهُ مُتَفَرِّقاً» راغب گفته: فضّ شكستن و پراکندن شیء است مثل شکستن مهر نامه و به طور استعاره گفتهاند «اِنْفَضَّ الْقَوْمُ» يعنى قوم پراكنده شدند [آل عمران:159]. اگر بدرفتار و قسى القلب بودى حتماً از اطراف تو متفرق مىشدند. ايضاً [منافقون:7]. آنها كسانى اند كه مىگويند به كسانى كه در نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرق شوند. در نهج البلاغه خطبه 122 درباره جمعى فرموده: «اَللَّهُمَّ اِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَماعَتَهُمْ» خدايا اگر حق را رد كردند اجتماعشان را متفرق گردان. فضّه: نقره. [انسان:21]. زينت شدهاند با دستبند هائى از نقره بخصوصى. در مجمع ذيل آيه 34 توبه فرموده علت تسميه زر به ذهب آن است كه مىرود و فانى مىشود و باقى نمىماند و علت تسميه نقره به فضه آن است كه متفرق مىشود و نمىماند. | شكستن و پراكندن. «فَضَّ الشَّىْءَ: كَسَرَهُ مُتَفَرِّقاً» راغب گفته: فضّ شكستن و پراکندن شیء است مثل شکستن مهر نامه و به طور استعاره گفتهاند «اِنْفَضَّ الْقَوْمُ» يعنى قوم پراكنده شدند [آل عمران:159]. اگر بدرفتار و قسى القلب بودى حتماً از اطراف تو متفرق مىشدند. ايضاً [منافقون:7]. آنها كسانى اند كه مىگويند به كسانى كه در نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرق شوند. در نهج البلاغه خطبه 122 درباره جمعى فرموده: «اَللَّهُمَّ اِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَماعَتَهُمْ» خدايا اگر حق را رد كردند اجتماعشان را متفرق گردان. فضّه: نقره. [انسان:21]. زينت شدهاند با دستبند هائى از نقره بخصوصى. در مجمع ذيل آيه 34 توبه فرموده علت تسميه زر به ذهب آن است كه مىرود و فانى مىشود و باقى نمىماند و علت تسميه نقره به فضه آن است كه متفرق مىشود و نمىماند. | ||
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, ها:63, هم:59, قرر:48, ل:48, الله:42, کون:40, وله:39, اله:39, قدر:35, ذهب:33, سقى:30, کوب:29, على:29, ب:27, قنطر:26, ک:25, فى:25, بيت:23, نفق:22, فضض:22, لهو:21, عرج:21, الى:21, حتى:21, لا:21, قلب:21, خيل:21, سبل:19, سور:19, غلظ:19, سقف:19, او:19, سوم:19, کنز:19, حلى:18, ترک:18, حول:18, تجر:18, نعم:18, انى:18, ربب:18, الذين:18, فظظ:18, عند:17, برق:17, ظهر:17, رئى:17, حرث:17, عن:15, بنو:15, قوم:15, رسل:15, عفو:15, فلح:15, شرب:15, لو:15, ذلک:15, خزن:15, اذا:15, استبرق:15, ذلل:14, طوف:14, خضر:14, نسو:14, سمو:14, کئس:14, طهر:14, ف:14, رحم:14, متع:14, قول:14, لعل:14, انن:14, سندس:13, حيى:13, ذا:13, ارض:13, بوب:13, ما:13, کم:13, ثوب:11, کفر:11, لکن:11, دنو:11, شهو:11, لين:11, حبب:10, غفر:10, بشر:10, صدد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۹
تکرار در قرآن: ۹(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
شكستن و پراكندن. «فَضَّ الشَّىْءَ: كَسَرَهُ مُتَفَرِّقاً» راغب گفته: فضّ شكستن و پراکندن شیء است مثل شکستن مهر نامه و به طور استعاره گفتهاند «اِنْفَضَّ الْقَوْمُ» يعنى قوم پراكنده شدند [آل عمران:159]. اگر بدرفتار و قسى القلب بودى حتماً از اطراف تو متفرق مىشدند. ايضاً [منافقون:7]. آنها كسانى اند كه مىگويند به كسانى كه در نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا متفرق شوند. در نهج البلاغه خطبه 122 درباره جمعى فرموده: «اَللَّهُمَّ اِنْ رَدُّوا الْحَقَّ فَافْضُضْ جَماعَتَهُمْ» خدايا اگر حق را رد كردند اجتماعشان را متفرق گردان. فضّه: نقره. [انسان:21]. زينت شدهاند با دستبند هائى از نقره بخصوصى. در مجمع ذيل آيه 34 توبه فرموده علت تسميه زر به ذهب آن است كه مىرود و فانى مىشود و باقى نمىماند و علت تسميه نقره به فضه آن است كه متفرق مىشود و نمىماند.
ریشه‌های نزدیک مکانی
من ها هم قرر ل الله کون وله اله قدر ذهب سقى کوب على ب قنطر ک فى بيت نفق فضض لهو عرج الى حتى لا قلب خيل سبل سور غلظ سقف او سوم کنز حلى ترک حول تجر نعم انى ربب الذين فظظ عند برق ظهر رئى حرث عن بنو قوم رسل عفو فلح شرب لو ذلک خزن اذا استبرق ذلل طوف خضر نسو سمو کئس طهر ف رحم متع قول لعل انن سندس حيى ذا ارض بوب ما کم ثوب کفر لکن دنو شهو لين حبب غفر بشر صدد
کلمات مشتق شده در قرآن
| کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
|---|---|
| الْفِضَّةِ | ۱ |
| لاَنْفَضُّوا | ۱ |
| الْفِضَّةَ | ۱ |
| فِضَّةٍ | ۴ |
| انْفَضُّوا | ۱ |
| يَنْفَضُّوا | ۱ |
