گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۱: خط ۶۱:


==رواياتى درباره شفاعت نمودن پيغمبر «ص»، در قيامت==
==رواياتى درباره شفاعت نمودن پيغمبر «ص»، در قيامت==
و در تفسير عياشى از عبيد بن زراره روايت كرده كه گفت : شخصى از امام صادق (عليه السلام ) از مؤ من پرسش نمود كه آيا اوهم شفاعت مى كند؟ حضرت فرمود: آرى ، شخص ديگرى از ميان جمعيت عرض ‍ كرد آيا مؤمن هم محتاج شفاعت محمد (صلى اللّه عليه وآله وسلم) هست؟
و در تفسير عياشى، از عبيد بن زراره روايت كرده كه گفت: شخصى از امام صادق «عليه السلام»، از مؤمن پرسش نمود كه آيا او هم شفاعت مى كند؟ حضرت فرمود: آرى.


فرمود: آرى براى مؤمن نيز گناهان و خطاهائى است ، هيچكس ‍ نيست مگر آنكه آن روز محتاج به شفاعت محمد (صلى اللّه عليه وآله و سلم) هست.
شخص ديگرى از ميان جمعيت عرض ‍ كرد: آيا مؤمن هم محتاج شفاعت محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هست؟


راوى مى گويد: مردى پرسيد معناى كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كه فرمود: «من سيد و سرور فرزندان آدمم ولى فخر نمى فروشم» چيست؟
فرمود: آرى، براى مؤمن نيز گناهان و خطاهایى است. هيچ كس نيست، مگر آن كه آن روز محتاج به شفاعت محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» هست.


فرمود: آرى اوحلقه درب بهشت را مى گيرد و بازش مى كند آنگاه به سجده مى افتد، خداى تعالى خطابش مى كند كه سر بردار وشفاعت كن كه شفاعتت پذيرفته است، و بخواه كه هرچه بخواهى به آن مى رسى. رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) سر برداشته دوباره به سجده مى افتد، خدايش مى فرمايد: سر بردار و شفاعت كن كه پذيرفته است ، وبخواه كه به آن خواهى رسيد آن جناب سر بر مى دارد وشفاعت مى كند، شفاعتش پذيرفته مى شود، درخواست مى كند خدا هم عطايش مى فرمايد.
راوى مى گويد: مردى پرسيد: معناى كلام رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» كه فرمود: «من سيّد و سرور فرزندان آدمم، ولى فخر نمى فروشم» چيست؟


و نيز در همان كتاب از سماعه بن مهران از ابى ابراهيم (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه ((عسى ان يبعثك ربّك مقاما محمودا» فرمود:
فرمود: آرى، او حلقه درب بهشت را مى گيرد و بازش مى كند، آنگاه به سجده مى افتد. خداى تعالى خطابش مى كند كه سر بردار و شفاعت كن كه شفاعتت پذيرفته است، و بخواه كه هرچه بخواهى، به آن مى رسى.


مردم روز قيامت به مقدار چهل روز سر از خاك برداشته به آفتاب دستور مى رسد كه پائين ونزديك سر بندگان آيد، به حدى كه عرق سراپايشان بگيرد، و به زمين دستور مى رسد كه عرق ايشان نپذيرد، آن وقت است كه همگى نزد آدم شده شفاعت مى خواهند او ايشان را به نوح راهنمائى مى كند، ونوح به ابراهيم و او به موسى و او به عيسى و او به رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) حوالت مى دهد، ومى گويد بر شما باد خاتم النبيين محمد (صلى اللّه عليه وآله وسلم)، و بالاخره محمد (صلى اللّه عليه وآله وسلم) مى گويد: اينكار با من.
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، سر برداشته، دوباره به سجده مى افتد. خدايش مى فرمايد: سر بردار و شفاعت كن كه پذيرفته است، و بخواه كه به آن خواهى رسيد. آن جناب سر بر مى دارد و شفاعت مى كند، شفاعتش پذيرفته مى شود. درخواست مى كند، خدا هم عطايش مى فرمايد.
 
و نيز، در همان كتاب، از سماعه بن مهران، از ابى ابراهيم «عليه السلام» روايت كرده كه در ذيل آيه: «عَسَى أن يَبعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَحمُوداً» فرمود:
 
مردم روز قيامت، به مقدار چهل روز سر از خاك برداشته، به آفتاب دستور مى رسد كه پایين و نزديك سر بندگان آيد، به حدّى كه عرق سراپايشان بگيرد. و به زمين دستور مى رسد كه عرق ايشان نپذيرد. آن وقت است كه همگى نزد آدم شده، شفاعت مى خواهند. او ايشان را به نوح راهنمایى مى كند، و نوح به ابراهيم و او، به موسى و او، به عيسى و او، به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» حوالت مى دهد، و مى گويد: بر شما باد خاتم النبيّين محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، و بالاخره محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مى گويد: اين كار با من.


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۴۸ </center>
آنگاه راهى شده تا در بهشت آمده دق الباب مى كند، به اومى گويند: كيست كوبنده در؟ وخدا داناتر است رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) مى گويد: باز كنيد، وقتى درب را باز مى كنند روبه درگاه خدا نهاده به سجده مى افتد وسر برنمى دارد تا به اوگفته مى شود: حرف بزن ، و درخواست كن تا به دست آورى وشفاعت كن تا پذيرفته شود، پس بار ديگر به سجده مى افتد، ومثل بار اول سر برمى دارد وشفاعت مى كند، و حتى آنهائى هم كه در آتش سوخته اند شفاعت مى شوند، به همين جهت در روز قيامت در ميان تمامى امتها شخصى موجه تر از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم ) نيست ، واين است معناى كلام خدا كه مى فرمايد: ((عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا((
آنگاه راهى شده، تا درِ بهشت آمده، دق الباب مى كند. به او مى گويند: كيست كوبندۀ در؟ و خدا داناتر است. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» مى گويد: باز كنيد. وقتى درب را باز مى كنند، رو به درگاه خدا نهاده، به سجده مى افتد و سر برنمى دارد، تا به او گفته مى شود: حرف بزن، و درخواست كن، تا به دست آورى و شفاعت كن، تا پذيرفته شود.
 
پس بارِ ديگر به سجده مى افتد، و مثل بارِ اول سر بر مى دارد و شفاعت مى كند، و حتى آن هایى هم كه در آتش سوخته اند، شفاعت مى شوند. به همين جهت، در روز قيامت، در ميان تمامى امت ها، شخصى موجه تر از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» نيست، و اين است معناى كلام خدا كه مى فرمايد: «عَسَى أن يَبعَثَكَ رَبُّكَ مَقَاماً مَحمُوداً».
 
مؤلف: و اين كه فرمود: «تا آن كه شفاعت مى كند كسانى را كه در آتش سوخته اند»، معنايش اين است كه بعضى از آنان شفاعت مى شوند. و در معناى اين روايت از طرق اهل سنّت، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، رواياتى چند رسيده است.


مولف : واينكه فرمود: تا آنكه شفاعت مى كند كسانى را كه در آتش ‍ سوخته اند، معنايش اين است كه بعضى از آنان شفاعت مى شوند، ودر معناى اين روايت از طرق اهل سنت از رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) رواياتى چند رسيده است.
و در الدرّ المنثور است كه بخارى و ابن جرير و ابن مردويه، از ابن عمر روايت كرده اند كه گفت: من از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شنيدم كه مى فرمود:


و در الدرالمنثور است كه بخارى و ابن جرير و ابن مردويه از ابن عمر روايت كرده اند كه گفت: من از رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) شنيدم كه مى فرمود:
آفتاب آن قدر نزديك مى رسد كه عرق تا نصف گوش مى رسد. در اين بين كه مردم در اين حالت اند، دست به دامن آدم مى شوند. او مى گويد: اين كار از من ساخته نيست. به موسى مراجعه مى كنند، او نيز همان را مى گويد. اين جاست كه محمّد «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شفاعت مى كند، و شفاعتش پذيرفته مى شود، و خداوند ميان مردم به داورى مى پردازد. رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» به طرف بهشت مى رود و حلقه درب بهشت را مى گيرد. آن موقع است كه خداوند او را «مقامى محمود» مى دهد.


آفتاب آنقدر نزديك مى رسد كه عرق تا نصف گوش مى رسد، در اين بين كه مردم در اين حالت اند، دست به دامن آدم مى شوند اومى گويد: اين كار از من ساخته نيست ، به موسى مراجعه مى كنند اونيز همان را مى گويد اينجا است كه محمد (صلى اللّه عليه وآله وسلم) شفاعت مى كند، و شفاعتش ‍ پذيرفته مى شود وخداوند ميان مردم به داورى مى پردازد، رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) به طرف بهشت مى رود وحلقه درب بهشت را مى گيرد، آن موقع است كه خداوند او را مقامى محمود مى دهد.
و در همان كتاب است كه ابن جرير و بيهقى در شعب الايمان، از ابوهريره روايت مى كند كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: «مقام محمود»، مقام شفاعت است.  


ودر همان كتاب است كه ابن جرير وبيهقى در شعب الايمان از ابى هريره روايت مى كند كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) فرمود: مقام محمود مقام شفاعت است .  
و باز، در آن كتاب، از ابن مردويه، از سعد بن ابى وقاص روايت كرده كه گفت: شخصى از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، معناى «مقام محمود» را پرسيد. فرمود: شفاعت است.


و باز در آن كتاب از ابن مردويه از سعد بن ابى وقاص روايت كرده كه گفت شخصى از رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) معناى مقام محمود را پرسيد، فرمود: شفاعت است.
مؤلف: روايات در اين مضامين بسيار است.
مؤلف : روايات در اين مضامين بسيار است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۴۹ </center>
<span id='link164'><span>
<span id='link164'><span>
۱۴٬۱۱۵

ویرایش