نتایج جستجو

function. سوگند به کوه طور، سوگند به طور سوگند به طور، قسم به طور سینا. سوگند به [کوهِ] طور، قسم به كوه طور، سوگند به [کوه‌] طور سوگند به كوه طور- كوهى كه در

سینین) سوگند: سوگند به کوه طور ۱، ۲ سینا: اهمیت سینا ۱ قرآن: سوگندهاى قرآن ۱، ۲ کوه طور: ارزش کوه طور ۲; عظمت کوه طور ۲

اولین برخورد است. کوه طور: آتش کوه طور ۱; حقیقت آتش کوه طور ۲ موسى(ع): قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵; منادى موسى(ع) ۵; موسى(ع) در کوه طور ۲، ۳، ۴; ندا به موسى(ع)

صحراى سینا: امیدوارى راهیابى در صحراى سینا ۱۰ کوه طور: آتش کوه طور ۴، ۵; آثار آتش کوه طور ۷; رؤیت آتش کوه طور ۶ موسى(ع): امیدوارى موسى(ع) ۱۰; خانواده موسى(ع)

کفر: کفر به انبیا ۱۸; کفر به کتب آسمانى ۱۸ کوه طور: بالا رفتن کوه طور ۲; فلسفه بالارفتن کوه طور ۳; کوه طور و بنى اسرائیل ۲، ۱۰ گوساله سامرى: سوزاندن گوساله

موسى(ع) ۷; نقش خدا ۵; وسعت ربوبیت خدا ۱۴ خیر: منشأ خیر ۵ کوه طور: اطرافیان آتش کوه طور ۳; نقش آتش کوه طور ۲ ملائکه: تبریک به ملائکه ۳ موسى(ع): برکت موسى(ع) ۶;

خدا: عطایاى خدا ۱ خواسته ها: عوامل تحصیل خواسته ها ۴ دعا: آثار دعا ۴ کوه طور: نقش کوه طور ۵، ۶ لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷ مدیران: تأمین نیاز مدیران ۸ مسؤولان:

عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۹ عمل: عمل پسندیده ۷ کوه طور: آتش کوه طور ۳، ۴، ۵، ۶; اهمیت آتش کوه طور ۸ محمد(ص): محمد(ص) و قصه موسى(ع) ۸ موسى(ع): اهمیت

موسى(ع) ۲; فضایل موسى(ع) ۳; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳; موسى(ع) در کوه طور ۳; موسى(ع) و آتش کوه طور ۱، ۲; ندا به موسى(ع) ۱، ۲

موسى(ع) ۴; مشکلات مسافرت موسى(ع) ۵; موسى(ع) در سختى ۷; موسى(ع) در کوه طور ۱; موسى(ع) و آتش کوه طور ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲; نیازهاى خانواده موسى(ع) ۶; همسفران موسى(ع)

وعده هاى مربوط به آینده (أُوتیت سؤلک) است. ۴ - نعمت عطا شده به موسى(ع) در کوه طور، هم سان نعمت گران قدرى بود که در گذشته موسى(ع) به او عطا شده بود. (و لقد

اعطاى معجزاتى در کنار معجزه عصا و یدبیضا به موسى(ع)، وعده خداوند به او در کوه طور * (ب-َایتى) جمع آوردن «آیات» با آن که تا آن زمان، تنها دو معجزه به موسى(ع)

قطعاً موسی برای شما معجزات و دلایلی روشن آورد، سپس شما پس از [رفتن] او [به کوه طور] گوساله را معبود خود گرفتید، در حالی که [به خود و دلایل آشکار و روشن حق]

ندارد ذهن و ذوق و خيال او اين سخنان را مى‏پروراند همان طور كه شعرا به نيروى خيال كاله را كوه و كوه را كاه مى‏بينند. [انبياء:5. در مجمع فرموده: اين سخن شخص

«واد» مخفف «وادى»، یعنى حد فاصل بین کوه ها که راه عبور سیلاب باشد (مصباح). «طُوى» ممکن است نام دره اى پایین کوه طور باشد (لسان العرب). در این صورت بدل یا

ستمكار برو، (برای قوم خود بیان دار) هنگامی را که پروردگارت موسی را نزدیک کوه طور ندا داد که به سوی قوم ستمکار (فرعون و فرعونیان برو). (قومی که با کفر و معاصی

سوگند به (کوه) طور. و به کتابی نگاشته شده در طوماری گسترده. سوگند به آن خانه‌ی آباد [:کعبه و قلب حضرت محمدص] سوگند به بام بلند [:آسمان و آسمان قلب محمدص]

(پاى کوه طور)، به صورت وحى بوده است. (فاستمع لما یوحى ) جمله «إنّنى أنا اللّه» (در آیه بعد) بدل براى «ما یوحى» است. بنابراین آنچه در پایین کوه طور با موسى(ع)

و زيتون‌ و طور سينا و ‌اينکه‌ بلد امين‌. تين‌ ‌در‌ لغت‌ بزبان‌ فارسي‌ انجير ‌است‌، و زيتون‌ ‌که‌ روغن‌ ‌آن‌ ‌را‌ ميگيرند، و طور سينين‌ طور سينا ‌که‌ خداوند

سوگند خداوند، به کتاب نگاشته شده (تورات) (و کتب مسطور) مراد از «طور» در آیه قبل مى تواند کوه طور باشد. این نکته قرینه است بر این که مراد از «کتاب مسطور»، تورات