گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۹}}
__TOC__
__TOC__


خط ۶: خط ۸:
==آيات ۱ ۹، سوره شعراء ==
==آيات ۱ ۹، سوره شعراء ==
سوره شعراء مكى است و ۲۲۷ آيه دارد سوره الشعراء
سوره شعراء مكى است و ۲۲۷ آيه دارد سوره الشعراء
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
طسم (۱)
طسم (۱)
تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الْمُبِينِ(۲)
تِلْك ءَايَت الْكِتَبِ الْمُبِينِ(۲)
لَعَلَّك بَخِعٌ نَّفْسك أَلا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ(۳)
لَعَلَّك بَخِعٌ نَّفْسك أَلا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ(۳)
إِن نَّشأْ نُنزِّلْ عَلَيهِم مِّنَ السمَاءِ ءَايَةً فَظلَّت أَعْنَقُهُمْ لهََا خَضِعِينَ(۴)
إِن نَّشأْ نُنزِّلْ عَلَيهِم مِّنَ السمَاءِ ءَايَةً فَظلَّت أَعْنَقُهُمْ لهََا خَضِعِينَ(۴)
وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ محْدَثٍ إِلا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ(۵)
وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ محْدَثٍ إِلا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ(۵)
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسيَأْتِيهِمْ أَنبَؤُا مَا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ(۶)
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسيَأْتِيهِمْ أَنبَؤُا مَا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ(۶)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى الاَرْضِ كمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ(۷)
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى الاَرْضِ كمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ(۷)
إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۸)
إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۸)
وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۹)
وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۹)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
به نام خداى رحمان و رحيم . طسم .(۱)
به نام خداى رحمان و رحيم . طسم .(۱)
خط ۴۰: خط ۴۲:
<span id='link234'><span>
<span id='link234'><span>
==تسلى دادن به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله : از اينكه ايمان نمى آورند غصه نخور ==
==تسلى دادن به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله : از اينكه ايمان نمى آورند غصه نخور ==
لَعَلَّك بَخِعٌ نَّفْسك أَلا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
لَعَلَّك بَخِعٌ نَّفْسك أَلا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ
كلمه «'''باخع '''» از «'''بخوع '''» گرفته شده و معناى آيه اين است كه : از وضع تو چنين بر مى آيد كه مى خواهى خود را از غصه هلاك كنى كه چرا به آيات اين كتاب كه بر تو نازل شده ايمان نمى آورند.
كلمه «'''باخع '''» از «'''بخوع '''» گرفته شده و معناى آيه اين است كه : از وضع تو چنين بر مى آيد كه مى خواهى خود را از غصه هلاك كنى كه چرا به آيات اين كتاب كه بر تو نازل شده ايمان نمى آورند.
و معلوم است كه منظور از اين تعبير، انكار بر رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله ) است (كه اين غصه خوردن تو صحيح نيست ) و مى خواهد با اين بيان آن جناب را تسليت دهد.
و معلوم است كه منظور از اين تعبير، انكار بر رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله ) است (كه اين غصه خوردن تو صحيح نيست ) و مى خواهد با اين بيان آن جناب را تسليت دهد.
إِن نَّشأْ نُنزِّلْ عَلَيهِم مِّنَ السمَاءِ ءَايَةً فَظلَّت أَعْنَقُهُمْ لهََا خَضِعِينَ
إِن نَّشأْ نُنزِّلْ عَلَيهِم مِّنَ السمَاءِ ءَايَةً فَظلَّت أَعْنَقُهُمْ لهََا خَضِعِينَ
در اين جمله متعلق مشيت حذف شده ، چون جزاى شرط بر آن دلالت دارد،(در فارسى نيز اين حذف معمول است ، مثلا مى گوييم اگر مى خواستم فلان كار را مى كردم كه تقديرش اين است كه اگر مى خواستم فلان كار را بكنم مى كردم ) كلمه «'''فظلت '''» از «'''ظل '''» است كه يكى از افعال ناقصه است كه اسم و خبر مى گيرد و در اينجا اسمش كلمه «'''اعناقهم '''» و خبرش «'''خاضعين '''» مى باشد. و اگر فرمود: گردنهايشان خاضع مى شود و نسبت خضوع را به گردنهاى مشركين داده با اينكه خضوع وصف خود ايشان است از اين باب است كه در حال خضوع اولين عضو از انسان كه حالت درونى خضوع را نشان مى دهد گردن است كه سر را زير مى افكند، پس اين نسبت از باب مجاز عقلى است .
در اين جمله متعلق مشيت حذف شده ، چون جزاى شرط بر آن دلالت دارد،(در فارسى نيز اين حذف معمول است ، مثلا مى گوييم اگر مى خواستم فلان كار را مى كردم كه تقديرش اين است كه اگر مى خواستم فلان كار را بكنم مى كردم ) كلمه «'''فظلت '''» از «'''ظل '''» است كه يكى از افعال ناقصه است كه اسم و خبر مى گيرد و در اينجا اسمش كلمه «'''اعناقهم '''» و خبرش «'''خاضعين '''» مى باشد. و اگر فرمود: گردنهايشان خاضع مى شود و نسبت خضوع را به گردنهاى مشركين داده با اينكه خضوع وصف خود ايشان است از اين باب است كه در حال خضوع اولين عضو از انسان كه حالت درونى خضوع را نشان مى دهد گردن است كه سر را زير مى افكند، پس اين نسبت از باب مجاز عقلى است .
و معناى آيه اين است كه : اگر مى خواستيم آيه اى بر ايشان نازل كنيم كه ايشان را خاضع نمايد و مجبور به قبول دعوتت كند و ناگزير از ايمان آوردن شوند نازل مى كرديم وبناچار خاضع مى شدند، خضوعى روشن كه انحناى گردنهايشان از آن خبر دهد.
و معناى آيه اين است كه : اگر مى خواستيم آيه اى بر ايشان نازل كنيم كه ايشان را خاضع نمايد و مجبور به قبول دعوتت كند و ناگزير از ايمان آوردن شوند نازل مى كرديم وبناچار خاضع مى شدند، خضوعى روشن كه انحناى گردنهايشان از آن خبر دهد.
خط ۴۹: خط ۵۱:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۴۸ </center>
جماعت نيز آمده ) بعضى ديگر گفته اند: مراد رؤ سا و پيشتازان مشركين است . بعضى ديگر گفته اند: در اينجا مضافى حذف شده و تقدير كلام «'''فظلت اصحاب اعناقهم خاضعين '''» - پس گردن داران ايشان خاضع شوند بوده ، كه اين قول اخير از همه بى معناتر است .
جماعت نيز آمده ) بعضى ديگر گفته اند: مراد رؤ سا و پيشتازان مشركين است . بعضى ديگر گفته اند: در اينجا مضافى حذف شده و تقدير كلام «'''فظلت اصحاب اعناقهم خاضعين '''» - پس گردن داران ايشان خاضع شوند بوده ، كه اين قول اخير از همه بى معناتر است .
وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ محْدَثٍ إِلا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ
وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ محْدَثٍ إِلا كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ
معناى اينكه مشركين از «'''ذكر محدث '''» اعراض مى كنند
معناى اينكه مشركين از «'''ذكر محدث '''» اعراض مى كنند
اين آيه شريفه ادامه مشركين بر شرك و تكذيب آيات خدا را بيان نموده و مى رساند كه اين گروه ديگر هدايت شدنى نيستند، چون اعراض از ياد خدا در دلهايشان آنچنان جا گرفته كه هر چه آيات از ناحيه خداى رحمان تازه نازل شود و به سوى آن دعوت شوند، باز هم اعراض ‍ مى كنند و زير بار نمى روند.
اين آيه شريفه ادامه مشركين بر شرك و تكذيب آيات خدا را بيان نموده و مى رساند كه اين گروه ديگر هدايت شدنى نيستند، چون اعراض از ياد خدا در دلهايشان آنچنان جا گرفته كه هر چه آيات از ناحيه خداى رحمان تازه نازل شود و به سوى آن دعوت شوند، باز هم اعراض ‍ مى كنند و زير بار نمى روند.
پس ، غرض افاده اين معنا است كه مشركين از هر ذكرى گريزان و روى گردانند، نه اينكه بخواهد بفرمايد: از ذكرهاى جديد روى گردانند و از قديم آن روى گردان نيستند. و اگر به جاى «'''خدا'''» كلمه «'''رحمان '''» را به كار برده ، اشاره به اين نكته است كه منشاء اينكه خداى تعالى ذكر را براى بشر فرستاده صفت رحمت عام او است كه صلاح دنيا و آخرت بشر را تاءمين مى كند.
پس ، غرض افاده اين معنا است كه مشركين از هر ذكرى گريزان و روى گردانند، نه اينكه بخواهد بفرمايد: از ذكرهاى جديد روى گردانند و از قديم آن روى گردان نيستند. و اگر به جاى «'''خدا'''» كلمه «'''رحمان '''» را به كار برده ، اشاره به اين نكته است كه منشاء اينكه خداى تعالى ذكر را براى بشر فرستاده صفت رحمت عام او است كه صلاح دنيا و آخرت بشر را تاءمين مى كند.
ما در اول سوره انبياء گفتارى پيرامون معناى «'''ذكر محدث '''» گذرانديم ، به آنجا مراجعه شود.
ما در اول سوره انبياء گفتارى پيرامون معناى «'''ذكر محدث '''» گذرانديم ، به آنجا مراجعه شود.
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسيَأْتِيهِمْ أَنبَؤُا مَا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسيَأْتِيهِمْ أَنبَؤُا مَا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ
اين جمله تفريع بر مطالب قبل ، يعنى مساءله ادامه دادن مشركين بر اعراض است و جمله «'''فسياتيهم ...'''» هم تفريع دومى است بر تفريع اول و كلمه «'''انبوا'''» جمع نبا است كه به معناى خبر مهم است . و معناى جمله اين است كه : چون مشركين از هر ذكرى اعراض مى كنند بناچار اين حكم عليه ايشان صادر شد كه ايشان جزء تكذيب كنندگان شدند و چون ثابت شد كه جزء تكذيب كنندگانند، پس به زودى خبرهاى مهم و خطرناكى به ايشان خواهد رسيد، خبر اعراض و استهزايشان نسبت به آيات خدا و آن خبرهايى كه همان عقوبتهاى دنيايى و آخرتى است كه به زودى صورت خواهد گرفت .
اين جمله تفريع بر مطالب قبل ، يعنى مساءله ادامه دادن مشركين بر اعراض است و جمله «'''فسياتيهم ...'''» هم تفريع دومى است بر تفريع اول و كلمه «'''انبوا'''» جمع نبا است كه به معناى خبر مهم است . و معناى جمله اين است كه : چون مشركين از هر ذكرى اعراض مى كنند بناچار اين حكم عليه ايشان صادر شد كه ايشان جزء تكذيب كنندگان شدند و چون ثابت شد كه جزء تكذيب كنندگانند، پس به زودى خبرهاى مهم و خطرناكى به ايشان خواهد رسيد، خبر اعراض و استهزايشان نسبت به آيات خدا و آن خبرهايى كه همان عقوبتهاى دنيايى و آخرتى است كه به زودى صورت خواهد گرفت .
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى الاَرْضِ كمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلى الاَرْضِ كمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ
اين استفهام ، استفهام انكارى و توبيخى است ، و جمله مورد بحث عطف است بر جمله اى تقديرى ، كه مقام دلالت بر آن دارد و تقدير كلام اين است كه : مشركين بر اعراض
اين استفهام ، استفهام انكارى و توبيخى است ، و جمله مورد بحث عطف است بر جمله اى تقديرى ، كه مقام دلالت بر آن دارد و تقدير كلام اين است كه : مشركين بر اعراض
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۴۹ </center>
خط ۶۲: خط ۶۴:
بنا بر اين ، رويت در اين جمله متضمن معناى نظر و تفكر است ، و به همين جهت با حرف «'''الى '''» متعدى شده ، (چون اگر همان معناى لغوى خود، يعنى ديدن را مى داشت ديگر اين حرف را لازم نداشت ، يكبار مى گوييم فلان چيز را ديدم ، بار ديگر مى گوييم به فلان چيز نظر كردم ، در اولى حرف با را به كار نمى بريم ، و در دومى مى بريم )
بنا بر اين ، رويت در اين جمله متضمن معناى نظر و تفكر است ، و به همين جهت با حرف «'''الى '''» متعدى شده ، (چون اگر همان معناى لغوى خود، يعنى ديدن را مى داشت ديگر اين حرف را لازم نداشت ، يكبار مى گوييم فلان چيز را ديدم ، بار ديگر مى گوييم به فلان چيز نظر كردم ، در اولى حرف با را به كار نمى بريم ، و در دومى مى بريم )
و مراد از «'''زوج كريم '''» - بطورى كه گفته اند - به معناى زوج نيكو است ، آن نباتاتى است كه خداى سبحان نر و ماده شان خلق كرده .بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از آن ، همه موجودات روييدنى است ، چه نبات و چه حيوان ، و چه انسان ، به دليل اينكه در جاى ديگر در خصوص انسان فرموده : «'''و الله انبتكم من الارض نباتا'''»
و مراد از «'''زوج كريم '''» - بطورى كه گفته اند - به معناى زوج نيكو است ، آن نباتاتى است كه خداى سبحان نر و ماده شان خلق كرده .بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از آن ، همه موجودات روييدنى است ، چه نبات و چه حيوان ، و چه انسان ، به دليل اينكه در جاى ديگر در خصوص انسان فرموده : «'''و الله انبتكم من الارض نباتا'''»
إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ
إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ
كلمه «'''ذلك '''» اشاره است به داستان روياندن هر جفتى كريم ، كه در آيه قبلى بود و از اين جهت آيت است كه هر يك از اين جفتها را ايجاد كرده و نواقص هر يك از دو طرف زوج را ب ا ديگرى بر طرف نموده است و هر دو طرف را به سوى آن غايتى كه بدان منظور ايجاد شده اند سوق داده و به سوى آن هدف هدايت نموده است . خدايى كه چنين سنتى در همه كائنات دارد، چطور ممكن است امر انسانها را مهمل بگذارد و به سوى سعادتش و آن راهى كه خير دنيا و آخرتش در آن است هدايت نكند؟ اين آن حقيقتى است كه آيت روييدنيها بدان دلالت دارد.
كلمه «'''ذلك '''» اشاره است به داستان روياندن هر جفتى كريم ، كه در آيه قبلى بود و از اين جهت آيت است كه هر يك از اين جفتها را ايجاد كرده و نواقص هر يك از دو طرف زوج را ب ا ديگرى بر طرف نموده است و هر دو طرف را به سوى آن غايتى كه بدان منظور ايجاد شده اند سوق داده و به سوى آن هدف هدايت نموده است . خدايى كه چنين سنتى در همه كائنات دارد، چطور ممكن است امر انسانها را مهمل بگذارد و به سوى سعادتش و آن راهى كه خير دنيا و آخرتش در آن است هدايت نكند؟ اين آن حقيقتى است كه آيت روييدنيها بدان دلالت دارد.
معناى جمله : «'''و ما كان اكثرهم مؤ منين '''» و مفاد تعبير به «'''ما كان '''»
معناى جمله : «'''و ما كان اكثرهم مؤ منين '''» و مفاد تعبير به «'''ما كان '''»
خط ۷۰: خط ۷۲:
و از سيبويه نقل شده كه گفته است : كلمه «'''كان '''» در جمله «'''و ما كان اكثرهم مؤ منين '''» زايده و صرفا براى پيوند دو طرف خويش است و گرنه معنا همان «'''و ما اكثرهم مؤ منين '''» است .
و از سيبويه نقل شده كه گفته است : كلمه «'''كان '''» در جمله «'''و ما كان اكثرهم مؤ منين '''» زايده و صرفا براى پيوند دو طرف خويش است و گرنه معنا همان «'''و ما اكثرهم مؤ منين '''» است .
ليكن به نظر ما هر چند كه اين سخن در جاى خود صحيح است ، ولى مقام آيه بامعنايى كه گذشت مناسبتر است .
ليكن به نظر ما هر چند كه اين سخن در جاى خود صحيح است ، ولى مقام آيه بامعنايى كه گذشت مناسبتر است .
وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
پس خداى تعالى به خاطر اينكه عزيز و مقتدرى است شكست ناپذير، روى گردانان از ذكرش و مكذبين آياتش و استهزاء كننده به آيات خود را مى گيرد و با عقوبتهاى دنيايى و آخرتى جزا مى دهد. و به خاطر اينكه رحيم است ذكر را بر آنان نازل مى كند تا هدايت شوند و مؤ منين را مى آمرزد و كافران را مهلت مى دهد.
پس خداى تعالى به خاطر اينكه عزيز و مقتدرى است شكست ناپذير، روى گردانان از ذكرش و مكذبين آياتش و استهزاء كننده به آيات خود را مى گيرد و با عقوبتهاى دنيايى و آخرتى جزا مى دهد. و به خاطر اينكه رحيم است ذكر را بر آنان نازل مى كند تا هدايت شوند و مؤ منين را مى آمرزد و كافران را مهلت مى دهد.
<span id='link237'><span>
<span id='link237'><span>
خط ۹۷: خط ۹۹:
<span id='link239'><span>
<span id='link239'><span>
==آيات ۱۰ - ۶۸، سوره شعراء ==
==آيات ۱۰ - ۶۸، سوره شعراء ==
وَ إِذْ نَادَى رَبُّك مُوسى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظلِمِينَ(۱۰)
وَ إِذْ نَادَى رَبُّك مُوسى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظلِمِينَ(۱۰)
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُونَ(۱۱)
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا يَتَّقُونَ(۱۱)
قَالَ رَب إِنى أَخَاف أَن يُكَذِّبُونِ(۱۲)
قَالَ رَب إِنى أَخَاف أَن يُكَذِّبُونِ(۱۲)
وَ يَضِيقُ صدْرِى وَ لا يَنطلِقُ لِسانى فَأَرْسِلْ إِلى هَرُونَ(۱۳)
وَ يَضِيقُ صدْرِى وَ لا يَنطلِقُ لِسانى فَأَرْسِلْ إِلى هَرُونَ(۱۳)
وَ لهَُمْ عَلىَّ ذَنبٌ فَأَخَاف أَن يَقْتُلُونِ(۱۴)
وَ لهَُمْ عَلىَّ ذَنبٌ فَأَخَاف أَن يَقْتُلُونِ(۱۴)
قَالََكلا فَاذْهَبَا بِئَايَتِنَا إِنَّا مَعَكُم مُّستَمِعُونَ(۱۵)
قَالََكلا فَاذْهَبَا بِئَايَتِنَا إِنَّا مَعَكُم مُّستَمِعُونَ(۱۵)
فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسولُ رَب الْعَلَمِينَ(۱۶)
فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسولُ رَب الْعَلَمِينَ(۱۶)
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنى إِسرءِيلَ(۱۷)
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنى إِسرءِيلَ(۱۷)
قَالَ أَ لَمْ نُرَبِّك فِينَا وَلِيداً وَ لَبِثْت فِينَا مِنْ عُمُرِك سِنِينَ(۱۸)
قَالَ أَ لَمْ نُرَبِّك فِينَا وَلِيداً وَ لَبِثْت فِينَا مِنْ عُمُرِك سِنِينَ(۱۸)
وَ فَعَلْت فَعْلَتَك الَّتى فَعَلْت وَ أَنت مِنَ الْكَفِرِينَ(۱۹)
وَ فَعَلْت فَعْلَتَك الَّتى فَعَلْت وَ أَنت مِنَ الْكَفِرِينَ(۱۹)
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضالِّينَ(۲۰)
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذاً وَ أَنَا مِنَ الضالِّينَ(۲۰)
فَفَرَرْت مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَب لى رَبى حُكْماً وَ جَعَلَنى مِنَ الْمُرْسلِينَ(۲۱)
فَفَرَرْت مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَب لى رَبى حُكْماً وَ جَعَلَنى مِنَ الْمُرْسلِينَ(۲۱)
وَ تِلْك نِعْمَةٌ تَمُنهَا عَلىَّ أَنْ عَبَّدت بَنى إِسرءِيلَ(۲۲)
وَ تِلْك نِعْمَةٌ تَمُنهَا عَلىَّ أَنْ عَبَّدت بَنى إِسرءِيلَ(۲۲)
قَالَ فِرْعَوْنُ وَ مَا رَب الْعَلَمِينَ(۲۳)
قَالَ فِرْعَوْنُ وَ مَا رَب الْعَلَمِينَ(۲۳)
قَالَ رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ(۲۴)
قَالَ رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ(۲۴)
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَ لا تَستَمِعُونَ(۲۵)
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَ لا تَستَمِعُونَ(۲۵)
قَالَ رَبُّكمْ وَ رَب ءَابَائكُمُ الاَوَّلِينَ(۲۶)
قَالَ رَبُّكمْ وَ رَب ءَابَائكُمُ الاَوَّلِينَ(۲۶)
قَالَ إِنَّ رَسولَكُمُ الَّذِى أُرْسِلَ إِلَيْكمْ لَمَجْنُونٌ(۲۷)
قَالَ إِنَّ رَسولَكُمُ الَّذِى أُرْسِلَ إِلَيْكمْ لَمَجْنُونٌ(۲۷)
قَالَ رَب الْمَشرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَا بَيْنهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ(۲۸)
قَالَ رَب الْمَشرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَا بَيْنهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ(۲۸)
قَالَ لَئنِ اتخَذْت إِلَهاً غَيرِى لاَجْعَلَنَّك مِنَ الْمَسجُونِينَ(۲۹)
قَالَ لَئنِ اتخَذْت إِلَهاً غَيرِى لاَجْعَلَنَّك مِنَ الْمَسجُونِينَ(۲۹)
قَالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُك بِشىْءٍ مُّبِينٍ(۳۰)
قَالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُك بِشىْءٍ مُّبِينٍ(۳۰)
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كنت مِنَ الصدِقِينَ(۳۱)
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كنت مِنَ الصدِقِينَ(۳۱)
فَأَلْقَى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ(۳۲)
فَأَلْقَى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ(۳۲)
وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِىَ بَيْضاءُ لِلنَّظِرِينَ(۳۳)
وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِىَ بَيْضاءُ لِلنَّظِرِينَ(۳۳)
قَالَ لِلْمَلا حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسحِرٌ عَلِيمٌ(۳۴)
قَالَ لِلْمَلا حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسحِرٌ عَلِيمٌ(۳۴)
يُرِيدُ أَن يخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكم بِسِحْرِهِ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ(۳۵)
يُرِيدُ أَن يخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكم بِسِحْرِهِ فَمَا ذَا تَأْمُرُونَ(۳۵)
قَالُوا أَرْجِهْ وَ أَخَاهُ وَ ابْعَث فى المَْدَائنِ حَشِرِينَ(۳۶)
قَالُوا أَرْجِهْ وَ أَخَاهُ وَ ابْعَث فى المَْدَائنِ حَشِرِينَ(۳۶)
يَأْتُوك بِكلِّ سحَّارٍ عَلِيمٍ(۳۷)
يَأْتُوك بِكلِّ سحَّارٍ عَلِيمٍ(۳۷)
فَجُمِعَ السحَرَةُ لِمِيقَتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۳۸)
فَجُمِعَ السحَرَةُ لِمِيقَتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۳۸)
وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مجْتَمِعُونَ(۳۹)
وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مجْتَمِعُونَ(۳۹)
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السحَرَةَ إِن كانُوا هُمُ الْغَلِبِينَ(۴۰)
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السحَرَةَ إِن كانُوا هُمُ الْغَلِبِينَ(۴۰)
فَلَمَّا جَاءَ السحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ ئنَّ لَنَا لاَجْراً إِن كُنَّا نحْنُ الْغَلِبِينَ(۴۱)
فَلَمَّا جَاءَ السحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَ ئنَّ لَنَا لاَجْراً إِن كُنَّا نحْنُ الْغَلِبِينَ(۴۱)
قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ(۴۲)
قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ إِذاً لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ(۴۲)
قَالَ لهَُم مُّوسى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ(۴۳)
قَالَ لهَُم مُّوسى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ(۴۳)
فَأَلْقَوْا حِبَالهَُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَلِبُونَ(۴۴)
فَأَلْقَوْا حِبَالهَُمْ وَ عِصِيَّهُمْ وَ قَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَلِبُونَ(۴۴)
فَأَلْقَى مُوسى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ تَلْقَف مَا يَأْفِكُونَ(۴۵)
فَأَلْقَى مُوسى عَصاهُ فَإِذَا هِىَ تَلْقَف مَا يَأْفِكُونَ(۴۵)
فَأُلْقِىَ السحَرَةُ سجِدِينَ(۴۶)
فَأُلْقِىَ السحَرَةُ سجِدِينَ(۴۶)
قَالُوا ءَامَنَّا بِرَب الْعَلَمِينَ(۴۷)
قَالُوا ءَامَنَّا بِرَب الْعَلَمِينَ(۴۷)
رَب مُوسى وَ هَرُونَ(۴۸)
رَب مُوسى وَ هَرُونَ(۴۸)
قَالَ ءَامَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِى عَلَّمَكُمُ السحْرَ فَلَسوْف تَعْلَمُونَ لاُقَطعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكم مِّنْ خِلَفٍ وَ لاُصلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ(۴۹)
قَالَ ءَامَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِى عَلَّمَكُمُ السحْرَ فَلَسوْف تَعْلَمُونَ لاُقَطعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكم مِّنْ خِلَفٍ وَ لاُصلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ(۴۹)
قَالُوا لا ضيرَ إِنَّا إِلى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ(۵۰)
قَالُوا لا ضيرَ إِنَّا إِلى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ(۵۰)
إِنَّا نَطمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطيَنَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ(۵۱)
إِنَّا نَطمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطيَنَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ(۵۱)
* وَ أَوْحَيْنَا إِلى مُوسى أَنْ أَسرِ بِعِبَادِى إِنَّكم مُّتَّبَعُونَ(۵۲)
* وَ أَوْحَيْنَا إِلى مُوسى أَنْ أَسرِ بِعِبَادِى إِنَّكم مُّتَّبَعُونَ(۵۲)
فَأَرْسلَ فِرْعَوْنُ فى الْمَدَائنِ حَشِرِينَ(۵۳)
فَأَرْسلَ فِرْعَوْنُ فى الْمَدَائنِ حَشِرِينَ(۵۳)
إِنَّ هَؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ(۵۴)
إِنَّ هَؤُلاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ(۵۴)
وَ إِنهُمْ لَنَا لَغَائظونَ(۵۵)
وَ إِنهُمْ لَنَا لَغَائظونَ(۵۵)
وَ إِنَّا لجََمِيعٌ حَذِرُونَ(۵۶)
وَ إِنَّا لجََمِيعٌ حَذِرُونَ(۵۶)
فَأَخْرَجْنَهُم مِّن جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(۵۷)
فَأَخْرَجْنَهُم مِّن جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(۵۷)
وَ كُنُوزٍ وَ مَقَامٍ كَرِيمٍ(۵۸)
وَ كُنُوزٍ وَ مَقَامٍ كَرِيمٍ(۵۸)
كَذَلِك وَ أَوْرَثْنَهَا بَنى إِسرءِيلَ(۵۹)
كَذَلِك وَ أَوْرَثْنَهَا بَنى إِسرءِيلَ(۵۹)
فَأَتْبَعُوهُم مُّشرِقِينَ(۶۰)
فَأَتْبَعُوهُم مُّشرِقِينَ(۶۰)
فَلَمَّا تَرءَا الْجَمْعَانِ قَالَ أَصحَب مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ(۶۱)
فَلَمَّا تَرءَا الْجَمْعَانِ قَالَ أَصحَب مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ(۶۱)
قَالََكلا إِنَّ مَعِىَ رَبى سيهْدِينِ(۶۲)
قَالََكلا إِنَّ مَعِىَ رَبى سيهْدِينِ(۶۲)
فَأَوْحَيْنَا إِلى مُوسى أَنِ اضرِب بِّعَصاك الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكانَ كلُّ فِرْقٍ كالطوْدِ الْعَظِيمِ(۶۳)
فَأَوْحَيْنَا إِلى مُوسى أَنِ اضرِب بِّعَصاك الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكانَ كلُّ فِرْقٍ كالطوْدِ الْعَظِيمِ(۶۳)
وَ أَزْلَفْنَا ثَمَّ الاَخَرِينَ(۶۴)
وَ أَزْلَفْنَا ثَمَّ الاَخَرِينَ(۶۴)
وَ أَنجَيْنَا مُوسى وَ مَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ(۶۵)
وَ أَنجَيْنَا مُوسى وَ مَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ(۶۵)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الاَخَرِينَ(۶۶)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الاَخَرِينَ(۶۶)
إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۶۷)
إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۶۷)
وَ إِنَّ رَبَّك لهَُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۶۸)
وَ إِنَّ رَبَّك لهَُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۶۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۵۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۵۵ </center>
ترجمه آيات
ترجمه آيات
خط ۲۲۲: خط ۲۲۴:
و پروردگارت نيرومند و فرزانه است (۶۸)
و پروردگارت نيرومند و فرزانه است (۶۸)


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۷ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۹}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش