گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۷}}
__TOC__
__TOC__


خط ۷: خط ۹:
و شايد مفسر مزبور در اين نظريه اش اعتماد كرده به حصرى كه از جمله ((ما كنتم ايانا تعبدون '''» استفاده مى شود، و فكر كرده تقديم مفعول - ايانا - بر فعل - تعبدون )) - حصر را افاده مى كند، در حالى كه ظاهر آن مى رساند كه قصر قلب است ، يعنى معبود بودن را از خود نفى و براى غير خود اثبات مى كنند، نه اينكه اصل عبادت را نفى كنند، چون از جمله «'''عن عبادتكم '''» به دست مى آيد كه شركاء منكر اصل عبادت نيستند، زيرا اضافه مصدر به معمولش مفيد ثبوت است .
و شايد مفسر مزبور در اين نظريه اش اعتماد كرده به حصرى كه از جمله ((ما كنتم ايانا تعبدون '''» استفاده مى شود، و فكر كرده تقديم مفعول - ايانا - بر فعل - تعبدون )) - حصر را افاده مى كند، در حالى كه ظاهر آن مى رساند كه قصر قلب است ، يعنى معبود بودن را از خود نفى و براى غير خود اثبات مى كنند، نه اينكه اصل عبادت را نفى كنند، چون از جمله «'''عن عبادتكم '''» به دست مى آيد كه شركاء منكر اصل عبادت نيستند، زيرا اضافه مصدر به معمولش مفيد ثبوت است .
ليكن حق مطلب اين است كه اگر اين شركاء به مشركين مى گويند: «'''ما كنتم ايانا تعبدون '''» در مقابل و در پاسخ مطلبى بود كه مشركين گفتند، و خداى تعالى گفته آنان را چنين حكايت كرده : «'''ربنا هؤ لاء شركاونا الذين كنا ندعوا من دونك '''» كه در اين گفتار عبادت خود را از خداى سبحان نفى ، و براى شركاء اثبات كردند، و معلوم است كه شركاء وقتى مى توانند اين تهمت را از خود دور كنند كه عبادت آنان را از خود نفى كنند و اما اينكه عبادت آنان براى چه كسى واقع شده ربطى به كار شركاء ندارد، و نمى تواند متعلق غرض آنها واقع شود. همه هم شركاء اين است كه خود را از دعوى شركت منزه بدارند، و همين كار را كرده اند، چون در گفتار خود احتجاج كرده اند به اثبات غفلت خود از عبادت آنان ، و اگر متوجه عبادت آنان مى بودند و ايشان هم آنها را پرستيده بودند، بايد به دعوى شركت ملتزم شوند.
ليكن حق مطلب اين است كه اگر اين شركاء به مشركين مى گويند: «'''ما كنتم ايانا تعبدون '''» در مقابل و در پاسخ مطلبى بود كه مشركين گفتند، و خداى تعالى گفته آنان را چنين حكايت كرده : «'''ربنا هؤ لاء شركاونا الذين كنا ندعوا من دونك '''» كه در اين گفتار عبادت خود را از خداى سبحان نفى ، و براى شركاء اثبات كردند، و معلوم است كه شركاء وقتى مى توانند اين تهمت را از خود دور كنند كه عبادت آنان را از خود نفى كنند و اما اينكه عبادت آنان براى چه كسى واقع شده ربطى به كار شركاء ندارد، و نمى تواند متعلق غرض آنها واقع شود. همه هم شركاء اين است كه خود را از دعوى شركت منزه بدارند، و همين كار را كرده اند، چون در گفتار خود احتجاج كرده اند به اثبات غفلت خود از عبادت آنان ، و اگر متوجه عبادت آنان مى بودند و ايشان هم آنها را پرستيده بودند، بايد به دعوى شركت ملتزم شوند.
فَكَفَى بِاللَّهِ شهِيدَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ ...
فَكَفَى بِاللَّهِ شهِيدَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ ...
معناى اين آيه با بيان گذشته ما روشن شد، تنها مطلبى كه باقى مانده اين است كه حرف «'''فاء'''» در آغاز جمله تعليل را مى رساند، و تعليل كردن با حرف «'''فاء'''» در كلام شايع و رائج است ، مثل اينكه مى گوئيم : «'''اعبد اللّه فهو ربك - خدا را عبادت كن چون كه او پروردگار تو است '''».
معناى اين آيه با بيان گذشته ما روشن شد، تنها مطلبى كه باقى مانده اين است كه حرف «'''فاء'''» در آغاز جمله تعليل را مى رساند، و تعليل كردن با حرف «'''فاء'''» در كلام شايع و رائج است ، مثل اينكه مى گوئيم : «'''اعبد اللّه فهو ربك - خدا را عبادت كن چون كه او پروردگار تو است '''».
هُنَالِك تَبْلُوا كلُّ نَفْسٍ مَّا أَسلَفَت ...
هُنَالِك تَبْلُوا كلُّ نَفْسٍ مَّا أَسلَفَت ...
كلمه «'''بلاء'''» كه فعل «'''تبلوا'''» از آن گرفته شده به معناى امتحان است ، و كلمه «'''هنالك '''» اشاره به آن موقف و محلى دارد كه در فرمان : «'''مكانكم انتم و شركاوكم فزيلنا بينهم '''» نام برده شد.
كلمه «'''بلاء'''» كه فعل «'''تبلوا'''» از آن گرفته شده به معناى امتحان است ، و كلمه «'''هنالك '''» اشاره به آن موقف و محلى دارد كه در فرمان : «'''مكانكم انتم و شركاوكم فزيلنا بينهم '''» نام برده شد.
پس معلوم مى شود اين فرمان كه : «'''شما و شركائتان بر جاى باشيد'''» براى اين است كه در آنجا كه جاى اختيار و امتحان است ، امتحان شوند. مشركين و شركاء و هر انسان ديگر آنچه را كه در دنيا كرده امتحان شوند تا حقيقت كرده هايش برايش منكشف و روشن شود، و حقيقت هر عملى را كه كرده به عيان مشاهده كند، نه اينكه صرفا برايش بشمارند و بيان كنند كه تو چنين و چنان كرده اى ، بلكه عمل خود را مجسم مى بيند و با مشاهده حق از هر چيزى ، اين معنا برايش منكشف مى شود كه مولاى حقيقى ، تنها خداى سبحان است و همه اوهام ساقط و منهدم مى گردد، و اثرى از آن دعويها كه بشر به اوهام و هواهاى خود بر حق مى بست باقى نمى ماند.
پس معلوم مى شود اين فرمان كه : «'''شما و شركائتان بر جاى باشيد'''» براى اين است كه در آنجا كه جاى اختيار و امتحان است ، امتحان شوند. مشركين و شركاء و هر انسان ديگر آنچه را كه در دنيا كرده امتحان شوند تا حقيقت كرده هايش برايش منكشف و روشن شود، و حقيقت هر عملى را كه كرده به عيان مشاهده كند، نه اينكه صرفا برايش بشمارند و بيان كنند كه تو چنين و چنان كرده اى ، بلكه عمل خود را مجسم مى بيند و با مشاهده حق از هر چيزى ، اين معنا برايش منكشف مى شود كه مولاى حقيقى ، تنها خداى سبحان است و همه اوهام ساقط و منهدم مى گردد، و اثرى از آن دعويها كه بشر به اوهام و هواهاى خود بر حق مى بست باقى نمى ماند.
خط ۳۳: خط ۳۵:
<span id='link45'><span>
<span id='link45'><span>
==آيات ۳۶ - ۳۱، سوره يونس ==
==آيات ۳۶ - ۳۱، سوره يونس ==
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ أَمَّن يَمْلِك السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ مَن يخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يخْرِجُ الْمَيِّت مِنَ الْحَىِّ وَ مَن يُدَبِّرُ الاَمْرَ فَسيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ(۳۱)
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ أَمَّن يَمْلِك السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ مَن يخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يخْرِجُ الْمَيِّت مِنَ الْحَىِّ وَ مَن يُدَبِّرُ الاَمْرَ فَسيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ(۳۱)
فَذَلِكمُ اللَّهُ رَبُّكمُ الحَْقُّ فَمَا ذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلا الضلَلُ فَأَنى تُصرَفُونَ(۳۲)
فَذَلِكمُ اللَّهُ رَبُّكمُ الحَْقُّ فَمَا ذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلا الضلَلُ فَأَنى تُصرَفُونَ(۳۲)
كَذَلِك حَقَّت كلِمَت رَبِّك عَلى الَّذِينَ فَسقُوا أَنهُمْ لا يُؤْمِنُونَ(۳۳)
كَذَلِك حَقَّت كلِمَت رَبِّك عَلى الَّذِينَ فَسقُوا أَنهُمْ لا يُؤْمِنُونَ(۳۳)
قُلْ هَلْ مِن شرَكائكم مَّن يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثمَّ يُعِيدُهُ فَأَنى تُؤْفَكُونَ(۳۴)
قُلْ هَلْ مِن شرَكائكم مَّن يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الخَْلْقَ ثمَّ يُعِيدُهُ فَأَنى تُؤْفَكُونَ(۳۴)
قُلْ هَلْ مِن شرَكائكم مَّن يهْدِى إِلى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يهْدِى لِلْحَقِّ أَ فَمَن يهْدِى إِلى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لا يهِدِّى إِلا أَن يهْدَى فَمَا لَكمْ كَيْف تحْكُمُونَ(۳۵)
قُلْ هَلْ مِن شرَكائكم مَّن يهْدِى إِلى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يهْدِى لِلْحَقِّ أَ فَمَن يهْدِى إِلى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لا يهِدِّى إِلا أَن يهْدَى فَمَا لَكمْ كَيْف تحْكُمُونَ(۳۵)
وَ مَا يَتَّبِعُ أَكْثرُهُمْ إِلا ظناًّ إِنَّ الظنَّ لا يُغْنى مِنَ الحَْقِّ شيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمُ بِمَا يَفْعَلُونَ(۳۶)
وَ مَا يَتَّبِعُ أَكْثرُهُمْ إِلا ظناًّ إِنَّ الظنَّ لا يُغْنى مِنَ الحَْقِّ شيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمُ بِمَا يَفْعَلُونَ(۳۶)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
بگو چه كسى شما را از آسمان و از زمين روزى مى دهد؟ و يا چه كسى مالك چشم و گوشها است و يا كيست كه زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بيرون مى آورد؟ و يا كيست كه امور عالم را تدبير مى كند؟ بزودى (خواهى شنيد كه در پاسخت ) مى گويند: «'''اللّه '''». بگو: پس چرا از اين خدا پروا نداريد؟ (۳۱)
بگو چه كسى شما را از آسمان و از زمين روزى مى دهد؟ و يا چه كسى مالك چشم و گوشها است و يا كيست كه زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بيرون مى آورد؟ و يا كيست كه امور عالم را تدبير مى كند؟ بزودى (خواهى شنيد كه در پاسخت ) مى گويند: «'''اللّه '''». بگو: پس چرا از اين خدا پروا نداريد؟ (۳۱)
خط ۵۷: خط ۵۹:
و اگر اين نكته اى كه گفتيم در كار نبود، به حسب ظاهر جا داشت اول حجت دوم ، يعنى آيه «'''قل هل من شركائكم ...'''» ذكر گردد، بعد حجت سوم در مرحله دوم قرار گيرد و سپس حجت اول ، چون دومى متعرض توحيد و سومى متعرض نبوت و اولى متعرض معاد است .
و اگر اين نكته اى كه گفتيم در كار نبود، به حسب ظاهر جا داشت اول حجت دوم ، يعنى آيه «'''قل هل من شركائكم ...'''» ذكر گردد، بعد حجت سوم در مرحله دوم قرار گيرد و سپس حجت اول ، چون دومى متعرض توحيد و سومى متعرض نبوت و اولى متعرض معاد است .
و يا ابتدا حجت دومى ذكر شود و سپس بين اولى و سومى جمع گردد و بعد از آن قرار داده شود.
و يا ابتدا حجت دومى ذكر شود و سپس بين اولى و سومى جمع گردد و بعد از آن قرار داده شود.
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ أَمَّن يَمْلِك السمْعَ وَ الاَبْصرَ ...
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ أَمَّن يَمْلِك السمْعَ وَ الاَبْصرَ ...
<span id='link47'><span>
<span id='link47'><span>
==معناى رزاق بودن خداوند از آسمان و زمين ، و منظور از ملكيت گوشها و چشم ها در: «'''==
==معناى رزاق بودن خداوند از آسمان و زمين ، و منظور از ملكيت گوشها و چشم ها در: «'''==
خط ۸۴: خط ۸۶:
بنابراين خداى سبحان در اين آيه ، حجت بر توحيد خدا در ربوبيت را به رسول گرامى خود تلقين مى كند و دستور مى دهد كه به صورت سوال به مشركين بگويد: «'''من يرزقكم من السماء و الارض - كيست كه شما را از آسمان و زمين روزى مى دهد'''» از آسمان (در تحت نظامى حيرت انگيز و تحت هزاران شرائط) باران مى فرستد، و از زمين (باز تحت هزاران شرائط و نظامى دقيق ) گياهان گوناگون مى آفريند، و مى روياند. «'''امن يملك السمع و الابصار'''»، آيا اين چشم و گوش را خود براى خود درست كرده ايد؟ و يا اين بت هائى كه مى پرستيد؟ و يا خداى تعالى ؟ او است كه به منظور تماميت فائده رزق ، آنها را در اختيار شما قرار داد تا بوسيله آن دو، رزق طيب خود را تشخيص دهيد، چون اگر چشم و گوش نمى داشتيد موفق به اين تشخيص نمى شديد، و چيزى نمى گذشت كه تا آخرين نفرتان فانى مى شد. «'''و من يخرج الحى من الميت '''» و كيست كه هر امر مفيد در باب خود را از غير مفيد خارج مى كند؟ «'''و من يخرج الميت من الحى '''»، و كيست كه انسان سعيد را از انسان شقى ، و انسان شقى را از انسان سعيد خارج مى سازد؟ «'''و من يدبر الامر'''» و كيست كه نظام جارى در تمامى خلق را تدبير مى كند؟
بنابراين خداى سبحان در اين آيه ، حجت بر توحيد خدا در ربوبيت را به رسول گرامى خود تلقين مى كند و دستور مى دهد كه به صورت سوال به مشركين بگويد: «'''من يرزقكم من السماء و الارض - كيست كه شما را از آسمان و زمين روزى مى دهد'''» از آسمان (در تحت نظامى حيرت انگيز و تحت هزاران شرائط) باران مى فرستد، و از زمين (باز تحت هزاران شرائط و نظامى دقيق ) گياهان گوناگون مى آفريند، و مى روياند. «'''امن يملك السمع و الابصار'''»، آيا اين چشم و گوش را خود براى خود درست كرده ايد؟ و يا اين بت هائى كه مى پرستيد؟ و يا خداى تعالى ؟ او است كه به منظور تماميت فائده رزق ، آنها را در اختيار شما قرار داد تا بوسيله آن دو، رزق طيب خود را تشخيص دهيد، چون اگر چشم و گوش نمى داشتيد موفق به اين تشخيص نمى شديد، و چيزى نمى گذشت كه تا آخرين نفرتان فانى مى شد. «'''و من يخرج الحى من الميت '''» و كيست كه هر امر مفيد در باب خود را از غير مفيد خارج مى كند؟ «'''و من يخرج الميت من الحى '''»، و كيست كه انسان سعيد را از انسان شقى ، و انسان شقى را از انسان سعيد خارج مى سازد؟ «'''و من يدبر الامر'''» و كيست كه نظام جارى در تمامى خلق را تدبير مى كند؟
«'''فسيقولون اللّه '''» - به زودى خواهند گفت : او خداى تعالى است ، و اعتراف خواهند كرد به اينكه همه تدبيرات جارى در انسان و غير انسان به او منتهى مى شود، چون وثنى مسلكان به اين معنا معتقدند. پس ، رسول گرامى خود را ماءمور كرد به اينكه نخست آنان را توبيخ كند بر اينكه چرا تقواى الهى يعنى پرستش او را ترك كردند و غير او را پرستيدند، با اينكه حجت بر بطلان اين عمل بسيار روشن بود، و سپس ‍ از آن حجت نتيجه بگيرد كه يكتاپرستى واجب است ، لذا در آغاز فرمود: «'''فقل افلا تتقون '''» و سپس فرمود: «'''فذلكم اللّه ربكم '''».
«'''فسيقولون اللّه '''» - به زودى خواهند گفت : او خداى تعالى است ، و اعتراف خواهند كرد به اينكه همه تدبيرات جارى در انسان و غير انسان به او منتهى مى شود، چون وثنى مسلكان به اين معنا معتقدند. پس ، رسول گرامى خود را ماءمور كرد به اينكه نخست آنان را توبيخ كند بر اينكه چرا تقواى الهى يعنى پرستش او را ترك كردند و غير او را پرستيدند، با اينكه حجت بر بطلان اين عمل بسيار روشن بود، و سپس ‍ از آن حجت نتيجه بگيرد كه يكتاپرستى واجب است ، لذا در آغاز فرمود: «'''فقل افلا تتقون '''» و سپس فرمود: «'''فذلكم اللّه ربكم '''».
فَذَلِكمُ اللَّهُ رَبُّكمُ الحَْقُّ فَمَا ذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلا الضلَلُ فَأَنى تُصرَفُونَ
فَذَلِكمُ اللَّهُ رَبُّكمُ الحَْقُّ فَمَا ذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلا الضلَلُ فَأَنى تُصرَفُونَ
جمله اول كه مى فرمايد: «'''فذلكم اللّه ربكم الحق '''» - همانطور كه گفتيم - نتيجه بحث قبلى است ، و در آن رب را به صفت حق توصيف كرده ، تا هم براى مفاد حجت توضيحى باشد، و هم براى جمله بعدى كه مى فرمايد: «'''فماذا بعد الحق الا الضلال '''» مقدمه و زمينه چينى باشد.
جمله اول كه مى فرمايد: «'''فذلكم اللّه ربكم الحق '''» - همانطور كه گفتيم - نتيجه بحث قبلى است ، و در آن رب را به صفت حق توصيف كرده ، تا هم براى مفاد حجت توضيحى باشد، و هم براى جمله بعدى كه مى فرمايد: «'''فماذا بعد الحق الا الضلال '''» مقدمه و زمينه چينى باشد.
در جمله «'''فماذا بعد الحق الا الضلال '''» لازمه حجت قبلى را يادآور شد، تا از آن نتيجه گيرى كند كه پس مشركين در پرستش بتها در ضلالت اند، چون وقتى ربوبيت خداى تعالى ربوبيتى حق باشد، قهرا هدايت در پيروى آن ربوبيت و در پرستش آن مقام است ، زيرا هدايت تنها با حق است و نه غير آن ، پس در نزد غير حق كه همان باطل باشد چيزى به جز ضلال نخواهد بود.
در جمله «'''فماذا بعد الحق الا الضلال '''» لازمه حجت قبلى را يادآور شد، تا از آن نتيجه گيرى كند كه پس مشركين در پرستش بتها در ضلالت اند، چون وقتى ربوبيت خداى تعالى ربوبيتى حق باشد، قهرا هدايت در پيروى آن ربوبيت و در پرستش آن مقام است ، زيرا هدايت تنها با حق است و نه غير آن ، پس در نزد غير حق كه همان باطل باشد چيزى به جز ضلال نخواهد بود.
خط ۹۳: خط ۹۵:
<span id='link51'><span>
<span id='link51'><span>
==قضاء حتمى خداوند اين است كه فاسقان ايمان نخواهند آورد ==
==قضاء حتمى خداوند اين است كه فاسقان ايمان نخواهند آورد ==
كَذَلِك حَقَّت كلِمَت رَبِّك عَلى الَّذِينَ فَسقُوا أَنهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
كَذَلِك حَقَّت كلِمَت رَبِّك عَلى الَّذِينَ فَسقُوا أَنهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
از ظاهر سياق بر مى آيد آن كلمه اى كه خداى سبحان با آن كلمه عليه فاسقان تكلم كرده جمله «'''انهم لا يؤ منون '''» است ، و معناى آيه اين است كه : خداى تعالى قضائى حتمى عليه فاسقان رانده . و آن اين است كه فاسقان - البته مادام كه بر حال فسق باقى هستند - ايمان نخواهند آورد، و هدايت الهى به ايمان شامل حالشان نخواهد شد، و اين معنا در جاى ديگر نيز آمده ، آنجا كه فرموده : «'''و اللّه لا يهدى القوم الفاسقين '''».
از ظاهر سياق بر مى آيد آن كلمه اى كه خداى سبحان با آن كلمه عليه فاسقان تكلم كرده جمله «'''انهم لا يؤ منون '''» است ، و معناى آيه اين است كه : خداى تعالى قضائى حتمى عليه فاسقان رانده . و آن اين است كه فاسقان - البته مادام كه بر حال فسق باقى هستند - ايمان نخواهند آورد، و هدايت الهى به ايمان شامل حالشان نخواهد شد، و اين معنا در جاى ديگر نيز آمده ، آنجا كه فرموده : «'''و اللّه لا يهدى القوم الفاسقين '''».
و بنابراين ، اشاره با كلمه «'''كذلك '''» به مضمون آيه قبلى است ، كه سخن از روگردانى مشركين از حق داشت ، كه اين روگردانى همان فسق از راه حق بود، و در نتيجه در ضلالت واقع شدند، چون بعد از حق چيزى به جز ضلالت نخواهد بود.
و بنابراين ، اشاره با كلمه «'''كذلك '''» به مضمون آيه قبلى است ، كه سخن از روگردانى مشركين از حق داشت ، كه اين روگردانى همان فسق از راه حق بود، و در نتيجه در ضلالت واقع شدند، چون بعد از حق چيزى به جز ضلالت نخواهد بود.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۷}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش