گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ دی ۱۴۰۲
خط ۶۶: خط ۶۶:
اين آيه، فراز دوم از محاوره آنان را بعد از بيرون شدن از ميان مردم و اعتزالشان از آنان و از خدايان آنان حكايت مى كند، كه بعضى از ايشان پيشنهاد كرده كه داخل غار شوند و خود را از دشمنان دين پنهان كنند.  
اين آيه، فراز دوم از محاوره آنان را بعد از بيرون شدن از ميان مردم و اعتزالشان از آنان و از خدايان آنان حكايت مى كند، كه بعضى از ايشان پيشنهاد كرده كه داخل غار شوند و خود را از دشمنان دين پنهان كنند.  


و اين كه اين پيشنهاد، خود الهامى الهى بوده كه به دل ايشان انداخته كه اگر چنين كنند، خدا به لطف و رحمت خود با آنان معامله مى كند، و راهى كه منتهى به نجاتشان از زورگویی هاى قوم و ستم هاى ايشان باشد، پيش پايشان مى گذارد. و ما اين معنا را از جملۀ «فَأوُوا إلَى الكَهفِ يَنشُر لَكُم رَبُّكُم مِن رَحمَتِهِ...» استفاده كرديم. چون اصحاب كهف در اين جمله به طور جزم گفتند: «پروردگارتان از رحمتش براى شما مى گستراند»، و نگفتند: «اميد است پروردگارتان چنين كند»، و نيز نگفتند: «شايد پروردگارتان چنين كند»، و اين دو مژده، يعنى نشر رحمت و تهيه مرفق، كه بدان ملهم شدند، همان دو خواهشى بود كه بعد از دخول در كهف از درگاه خداى خود نموده - و به حكايت قرآن كريم - گفتند: «رَبَّنَا آتِنَا مِن لَدُنكَ رَحمَةً وَ هَيِّئ لَنَا مِن أمرِنَا رَشَداً».
و اين كه اين پيشنهاد، خود الهامى الهى بوده كه به دل ايشان انداخته كه اگر چنين كنند، خدا به لطف و رحمت خود با آنان معامله مى كند، و راهى كه منتهى به نجاتشان از زورگویی هاى قوم و ستم هاى ايشان باشد، پيش پايشان مى گذارد. و ما اين معنا را از جملۀ «فَأوُا إلَى الكَهفِ يَنشُر لَكُم رَبُّكُم مِن رَحمَتِهِ...» استفاده كرديم.  
 
چون اصحاب كهف در اين جمله به طور جزم گفتند: «پروردگارتان از رحمتش براى شما مى گستراند»، و نگفتند: «اميد است پروردگارتان چنين كند»، و نيز نگفتند: «شايد پروردگارتان چنين كند»، و اين دو مژده، يعنى نشر رحمت و تهيه مرفق، كه بدان ملهم شدند، همان دو خواهشى بود كه بعد از دخول در كهف از درگاه خداى خود نموده - و به حكايت قرآن كريم - گفتند: «رَبَّنَا آتِنَا مِن لَدُنكَ رَحمَةً وَ هَيِّئ لَنَا مِن أمرِنَا رَشَداً».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۵۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۵۲ </center>
استثناء در جملۀ «وَ مَا يَعبُدُونَ إلّا اللّه»، استثناء منقطع است. زيرا وثنى ها، خدا را با ساير خدايان خود نمى پرستيدند تا در نتيجه استثناء متصل باشد، و بعضى افرادى كه داخل در مستثنى منه بوده، بيرون كند. پس اين كه بعضى از مفسران گفته اند كه مردم آن روز مثل ساير مشركان، هم خدا را مى پرستيده اند و هم آلهه را.  
استثناء در جملۀ «وَ مَا يَعبُدُونَ إلّا اللّه»، استثناء منقطع است. زيرا وثنى ها، خدا را با ساير خدايان خود نمى پرستيدند تا در نتيجه استثناء متصل باشد، و بعضى افرادى كه داخل در مستثنى منه بوده، بيرون كند. پس اين كه بعضى از مفسران گفته اند كه مردم آن روز مثل ساير مشركان، هم خدا را مى پرستيده اند و هم آلهه را.  
۱۴٬۲۴۶

ویرایش