گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۱: خط ۹۱:


==مجازات سنگین حضرت موسى «ع»، براى سامری ==
==مجازات سنگین حضرت موسى «ع»، براى سامری ==
«'''قَالَ فَاذْهَب فَإِنَّ لَك فى الْحَيَوةِ أَن تَقُولَ لا مِساس وَ إِنَّ لَك مَوْعِداً لَّن تخْلَفَهُ'''»:
«'''قَالَ فَاذْهَب فَإِنَّ لَك فى الْحَيَوةِ أَن تَقُولَ لا مِساس وَ إِنَّ لَك مَوْعِداً لَّن تُخْلَفَهُ'''»:


اين آيه مجازات موسى سامرى را بيان مى كند كه موسى بعد از آن كه جرم او ثابت شد چگونه مجازاتش كرد.
اين آيه، مجازات موسى سامرى را بيان مى كند، كه موسى، بعد از آن كه جرم او ثابت شد، چگونه مجازاتش كرد.


جمله ((قال فاذهب (( حكم به طرد او از ميان اجتماع است ، او را از اينكه با كسى تماس بگيرد و يا كسى با او تماس بگيرد ممنوع كرد و قدغن نمود از اينكه كسى به او منزل دهد و با او همكلام شود، و با او بنشيند و به طور كلى آنچه از مظاهر اجتماع انسانى است از وى قدغن نمود، و اين خود يكى از سخت ترين انواع شكنجه ها است .
جملۀ «قَالَ فَاذهَب»، حكم به طرد او از ميان اجتماع است. او را از اين كه با كسى تماس بگيرد و يا كسى با او تماس بگيرد، ممنوع كرد و قدغن نمود از اين كه كسى به او منزل دهد و با او همكلام شود، و با او بنشيند. و به طور كلى، آنچه از مظاهر اجتماع انسانى است، از وى قدغن نمود، و اين خود، يكى از سخت ترين انواع شكنجه ها است.
 
و در جملۀ «فَإنَّ لَكَ فِى الحَيَوةِ أن تَقُولَ لَا مِسَاسَ»، حاصل كلام اين است كه: موسى چنين مقرر كرد كه تا زنده است، تنها و تك زندگى كند. و اين تعبير، كنايه است از حسرت دائمى و تنهايى و وحشت بى سرانجام.


و در جمله ((فان لك فى الحيوه ان تقول لامساس (( حاصل كلام اين است كه موسى چنين مقرر كرد كه تا زنده است تنها و تك زندگى كند و اين تعبير كنايه است از حسرت دائمى و تنهايى و وحشت بى سر انجام .
بعضى گفته اند: جمله مذكور حكم خود موسى (عليه السلام ) نيست بلكه نفرين او به جان سامرى است ، و اثر اين نفرين اين شد كه وى به مرض عقام (درد بى درمان ) مبتلا شد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۷۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۷۶ </center>
كه احدى نزديكش نمى شد مگر آنكه دچار تبى شديد مى گرديد و ناگزير هر كس مى خواست نزديكش شود فرياد مى زد با من تماس مگير و نزديك من ميا.
بعضى گفته اند: جملۀ مذكور، حكم خود موسى «عليه السلام» نيست، بلكه نفرين او به جان سامرى است، و اثر اين نفرين، اين شد كه وى به مرض عقام (درد بى درمان) مبتلا شد، كه احدى نزديكش نمى شد، مگر آن كه دچار تبى شديد مى گرديد و ناگزير هر كس مى خواست نزديكش شود، فرياد مى زد: «با من تماس مگير و نزديك من ميا».


بعضى ديگر گفته اند: مبتلا به مرض وسواس شد، به طورى كه از مردم وحشت مى كرد و مى گريخت و فرياد مى زد: ((لامساس لامساس (( و اين وجه خوبى است اگر روايتش صحيح باشد.
بعضى ديگر گفته اند: مبتلا به مرض وسواس شد، به طورى كه از مردم وحشت مى كرد و مى گريخت و فرياد مى زد: «لَا مِسَاسَ لَا مِسَاسَ»، و اين وجه خوبى است، اگر روايتش صحيح باشد.


و در جمله ((و ان لك موعدا لن تخلفه (( ظاهرش اين است كه از هلاكت وى و سرآمدى كه خداى تعالى برايش معين و حتمى نموده خبر مى دهد، البته احتمال هم دارد كه اين نيز نفرين باشد.
و در جملۀ «وَ إنَّ لَكَ مَوعِداً لَن تَخلِفَهُ»، ظاهرش اين است كه از هلاكت وى و سرآمدى كه خداى تعالى برايش معين و حتمى نموده، خبر مى دهد. البته احتمال هم دارد كه اين نيز، نفرين باشد.


بعضى گفته اند: مراد از آن عذاب آخرت است .
بعضى گفته اند: مراد از آن، عذاب آخرت است.
<span id='link203'><span>
<span id='link203'><span>
==سرنوشت خداى ساختگى سامرى ! ==
==سرنوشت خداى ساختگى سامرى ! ==
«'''وَ انظرْ إِلى إِلَهِك الَّذِى ظلْت عَلَيْهِ عَاكِفاً لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فى الْيَمِّ نَسفاً'''»:
«'''وَ انظرْ إِلى إِلَهِك الَّذِى ظلْت عَلَيْهِ عَاكِفاً لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فى الْيَمِّ نَسفاً'''»:
۱۳٬۸۰۰

ویرایش