گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>


==مقصود از روحى كه براى مريم «عليها السلام»، به صورت بشر متمثل شد ==
==مقصود از روحى كه براى مريم «ع»، به صورت بشر متمثل شد ==
«'''فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا'''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه فاعل كلمه تمثل ضميرى است كه به روح بر مى گردد پس روحى كه به سوى مريم فرستاده شده بود به صورت بشر ممثل شد، و معناى تمثل و تجسم به صورت بشر اين است كه در حواس بينائى
«'''فَأرسَلنَا إلَيهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً'''» - از ظاهر سياق بر مى آيد كه فاعل كلمۀ «تَمَثَّلَ»، ضميرى است كه به روح بر مى گردد. پس روحى كه به سوى مريم فرستاده شده بود، به صورت بشر ممثّل شد، و معناى «تمثّل» و «تجسّم» به صورت بشر اين است كه در حواس بينایى مريم به اين صورت محسوس شود، و گرنه در واقع باز همان روح است، نه بشر.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۶ </center>
مريم به اين صورت محسوس شود، و گرنه در واقع باز همان روح است نه بشر.


و چون از جنس بشر و جن نبود، بلكه از جنس ملك و نوع سوم مخلوقات ذوى العقول بود كه خدا او را در كتابش وصف نموده ، و ملك ناميده ، و آن فردى را كه ماءمور وحى است جبرئيل ناميده ، مثلا فرمود: ((من كان عدوا لجبريل فانه نزله على قلبك باذن اللّه (( و جاى ديگر او را روح خوانده ، فرموده : ((قل نزله روح القدس من ربك (( و نيز فرموده : ((نزل به الروح الامين على قلبك (( و نيز او را رسول خوانده و فرمود: ((انه لقول رسول كريم (( لذا ازهمه اينها مى توان فهميد كه آن روحى كه براى مريم به صورت بشرى مجسم شد همان جبرئيل بوده است.
و چون از جنس بشر و جنّ نبود، بلكه از جنس مَلَك و نوع سوم مخلوقات ذوى العقول بود كه خدا او را در كتابش وصف نموده و «مَلَك» ناميده، و آن فردى را كه مأمور وحى است، جبرئيل ناميده. مثلا فرمود: «مَن كَانَ عَدُوّاً لِجِبرِيلَ فَإنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلبِكَ بِإذنِ اللّه».  


و اگر بگوئى در سوره آل عمران قضيه را به چند ملك نسبت داده و فرموده : ((اذ قالت الملائكه يا مريم...(( زمانى كه ملائكه به مريم گفتند خدا تو را ب ه كلمه اى از خود بشارت مى دهد كه نامش مسيح عيسى بن مريم است - تا آنجا كه مى فرمايد - ((قالت رب انى يكون لى ولد...(( گفت پروردگارا كجا ممكن است مرا پسرى باشد با اينكه هيچ بشرى با من تماس نگرفته ؟ گفت : اينطور خدا هر چه مى خواهد مى كند، و چون قضاى امرى را براند همين كه بگويد باش ، مى باشد.
و جاى ديگر، او را «روح» خوانده، فرموده: «قُل نَزَّلَهُ رُوحُ القُدُس مِن رَبِّكَ». و نيز فرموده: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِين عَلَى قَلبِكَ». و نيز او را «رسول» خوانده و فرمود: «إنَّه لَقَولُ رَسُولٍ كَرِيم». لذا از همه اين ها مى توان فهميد كه آن روحى كه براى مريم به صورت بشرى مجسم شد، همان جبرئيل بوده است.


در جواب مى گوئيم : اگر با آيات مورد بحث تطبيق شود هيچ شكى باقى نمى ماند كه سخن ملائكه با مريم كه در سوره آل عمران آمده عينا همان كلامى است كه در آيات مورد بحث به روح نسبت داده ، و اگر كلام جبرئيل را به ملائكه نسبت داده از قبيل نسبت كلام يك نفر از قومى به همه قوم است ، چون همه در آن كلام و يا در سنت و عادت و خلقت موافقت و شركت دارند.
و اگر بگویى در سوره «آل عمران» قضيه را به چند مَلَك نسبت داده و فرموده: «إذ قَالَت المَلَائِكَةُ يَا مَريَم...»: زمانى كه ملائكه به مريم گفتند خدا تو را به كلمه اى از خود بشارت مى دهد، كه نامش «مسيح» عيسى بن مريم است - تا آن جا كه مى فرمايد - «قَالَت رَبِّ أنَّى يَكُونُ لِى وَلَدٌ...». گفت: پروردگارا! كجا ممكن است مرا پسرى باشد، با اين كه هيچ بشرى با من تماس نگرفته؟ گفت: اين طور خدا هرچه مى خواهد، مى كند، و چون قضاى امرى را براند، همين كه بگويد «باش»، مى باشد.


و در قرآن از اين قبيل تعبيرات زياد است ، مانند آيه ((يقولون لئن رجعنا الى المدينه ليخرجن الاعز منها الاذل (( كه با اينكه گوينده سخن يك نفر بوده به جمع نسبت مى دهد.
در جواب مى گویيم: اگر با آيات مورد بحث تطبيق شود، هيچ شكى باقى نمى ماند كه سخن ملائكه با مريم كه در سوره «آل عمران» آمده، عينا همان كلامى است كه در آيات مورد بحث به روح نسبت داده، و اگر كلام جبرئيل را به ملائكه نسبت داده، از قبيل نسبت كلام يك نفر از قومى به همه قوم است. چون همه در آن كلام و يا در سنت و عادت و خلقت موافقت و شركت دارند.
 
و در قرآن از اين قبيل تعبيرات زياد است. مانند آيه: «يَقُولُونَ لَئِن رَجَعنَا إلَى المَدِينَةِ لَيَخرُجَنَّ الأعَزُّ مِنهَا الأذَل»، كه با اين كه گويندۀ سخن يك نفر بوده، به جمع نسبت مى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۷ </center>
و نيز مانند ((و اذ قالوا اللّهم ان كان هذا هو الحق من عندك فامطر علينا حجاره من السماء(( با اينكه گوينده آن يك نفر بوده.
و نيز مانند «وَ إذ قَالُوا اللَّهُمَّ إن كَانَ هَذَا هُوَ الحَقّ مِن عِندِكَ فَأمطِر عَلَينَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاء»، با اين كه گوينده آن يك نفر بوده.


و اگر در آيه مورد بحث روح را به خدا نسبت داده و فرموده ((روحنا روحمان (( به منظورتشريف و احترام بوده ، و معناى روح در تفسير آيه ((و يسئلونك عن الروح ...(( گذشت.
و اگر در آيه مورد بحث «روح» را به خدا نسبت داده و فرموده: «رُوحَنَا: روح مان»، به منظور تشريف و احترام بوده، و معناى روح در تفسير آيه «وَ يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح...» گذشت.


يكى از تفسيرهاى نادرستى كه براى آيه كرده اند اين است كه مراد از روح ، عيسى است ، و ضمير در تمثل به جبرئيل بر مى گردد، كه فسادش روشن است.
يكى از تفسيرهاى نادرستى كه براى آيه كرده اند، اين است كه مراد از «روح»، عيسى است، و ضمير در «تَمَثَّل» به جبرئيل بر مى گردد، كه فسادش روشن است.


و يكى از قرائت هاى نادرست هم قرائت بعضى است كه كلمه ((روحنا(( را با تشديد نون خوانده ، و گفته: روحنّا اسم آن فرشته اى بوده كه براى مريم مجسم شده ، و او غير جبرئيل روح الامين بوده ، كه فساد اين نيز روشن است .
و يكى از قرائت هاى نادرست هم، قرائت بعضى است كه كلمۀ «رُوحَنَا» را با تشديد «نون» خوانده، و گفته: «روحنّا»، اسم آن فرشته اى بوده كه براى مريم مجسّم شده، و او غير جبرئيل روح الامين بوده، كه فساد اين نيز روشن است.
<span id='link35'><span>
<span id='link35'><span>
==گفتارى در معناى تمثل ==
==گفتارى در معناى تمثل ==
در روايات ، كلمه تمثل بسيار به چشم مى خورد، ولى در قرآن كريم جز در داستان مريم ، در سوره مريم يعنى آيه ((فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا(( نيامده ، و آيات بعدى كه در آن جبرئيل خود را براى مريم معرفى مى كند بهترين شاهد است بر اينكه وى در همان حال هم كه به صورت بشر مجسم شده بود باز فرشته بود، نه اينكه بشر شده باشد، بلكه فرشته اى بود به صورت بشر، و مريم او را به صورت بشر ديد.
در روايات ، كلمه تمثل بسيار به چشم مى خورد، ولى در قرآن كريم جز در داستان مريم ، در سوره مريم يعنى آيه ((فارسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا(( نيامده ، و آيات بعدى كه در آن جبرئيل خود را براى مريم معرفى مى كند بهترين شاهد است بر اينكه وى در همان حال هم كه به صورت بشر مجسم شده بود باز فرشته بود، نه اينكه بشر شده باشد، بلكه فرشته اى بود به صورت بشر، و مريم او را به صورت بشر ديد.
۱۳٬۸۲۱

ویرایش