گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:


==معناى جمله: «و بیشترشان، ایمان آور نبوده اند»==
==معناى جمله: «و بیشترشان، ایمان آور نبوده اند»==
و در جمله «و ما كان اكثرهم مؤمنين - بيشترشان ايمان آور نبوده اند» به اين نكته اشاره نمود كه : اكثر مشركين به خاطر اينكه اعراض از ياد خدا ملكه ايشان شده و استعداد ايمان در آنان باطل شده ، انتظار نمى رود كه ايمان بياورند، پس ظاهر آيه شريفه نظير ظاهر آيه «فما كانوا ليومنوا بما كذبوا به من قبل» خواهد بود، و اين نكته ، يعنى عليت رسوخ ملكات رذيله و استحكام فساد در سريره براى كفر و فسوق (نكته اى است كه ) در بسيارى از آيات قرآنى آمده است .
و در جملۀ «وَ مَا كَانَ أكثَرُهُم مُؤمِنِين: بيشترشان ايمان آور نبوده اند»، به اين نكته اشاره نمود كه:  
 
اكثر مشركان، به خاطر اين كه اعراض از ياد خدا ملكۀ ايشان شده و استعداد ايمان در آنان باطل شده، انتظار نمى رود كه ايمان بياورند. پس ظاهر آيه شريفه، نظير ظاهر آيه «فَمَا كَانُوا لِيُؤمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبل» خواهد بود، و اين نكته، يعنى عليت رسوخ ملكات رذيله و استحكام فساد در سريره براى كفر و فسوق (نكته اى است كه) در بسيارى از آيات قرآنى آمده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۵۰ </center>
از همين جا معلوم مى شود اينكه بعضى از مفسرين در معناى آيه گفته اند كه: منظور از تعبير به «ما كان» افاده اين نكته است كه از ازل خدا مى دانسته كه اينان ايمان نمى آورند صحيح نيست ، زيرا علاوه بر اينكه خلاف آن چيزى است كه از آيه تبادر مى شود، مطلبى است كه هيچ دليلى در آيه نيست كه مراد از الفاظ آيه چنين معنايى باشد، بلكه دليل بر خلاف آن هست و آن دلالتى است كه در جمله قبل بود و مى رسانيد كه ملكه اعراض همواره در نفوسشان راسخ بوده است .
از همين جا معلوم مى شود اين كه بعضى از مفسران در معناى آيه گفته اند كه:  
 
منظور از تعبير به «مَا كَانَ» افاده اين نكته است كه از ازل خدا مى دانسته كه اينان ايمان نمى آورند، صحيح نيست. زيرا علاوه بر اين كه خلاف آن چيزى است كه از آيه تبادر مى شود. مطلبى است كه هيچ دليلى در آيه نيست كه مراد از الفاظ آيه، چنين معنايى باشد، بلكه دليل بر خلاف آن هست و آن دلالتى است كه در جمله قبل بود و مى رسانيد كه ملكۀ اعراض، همواره در نفوسشان راسخ بوده است.


و از سيبويه نقل شده كه گفته است: كلمه «كان» در جمله «و ما كان اكثرهم مؤمنين» زايده و صرفا براى پيوند دو طرف خويش است و گرنه معنا همان «و ما اكثرهم مؤمنين» است.
و از سيبويه نقل شده كه گفته است: كلمۀ «كَانَ» در جملۀ «وَ مَا كَانَ أكثَرُهُم مُؤمِنِين»، زايده و صرفا براى پيوند دو طرف خويش است، و گرنه معنا همان «وَ مَا أكثَرُهُم مُؤمِنِين» است. ليكن به نظر ما، هر چند كه اين سخن در جاى خود صحيح است، ولى مقام آيه با معنايى كه گذشت، مناسب تر است.
ليكن به نظر ما هر چند كه اين سخن در جاى خود صحيح است ، ولى مقام آيه بامعنايى كه گذشت مناسبتر است .


«'''وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ'''»:
«'''وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ'''»:


پس خداى تعالى به خاطر اينكه عزيز و مقتدرى است شكست ناپذير، روى گردانان از ذكرش و مكذبين آياتش و استهزاء كننده به آيات خود را مى گيرد و با عقوبتهاى دنيايى و آخرتى جزا مى دهد. و به خاطر اينكه رحيم است ذكر را بر آنان نازل مى كند تا هدايت شوند و مؤمنين را مى آمرزد و كافران را مهلت مى دهد.
پس خداى تعالى به خاطر اين كه «عزيز» و «مقتدرى» است شكست ناپذير، روى گردانان از ذكرش و مكذّبين آياتش و استهزاء كننده به آيات خود را مى گيرد و با عقوبت هاى دنيايى و آخرتى جزا مى دهد. و به خاطر اين كه «رحيم» است، ذكر را بر آنان نازل مى كند تا هدايت شوند و مؤمنان را مى آمرزد و كافران را مهلت مى دهد.
<span id='link237'><span>
<span id='link237'><span>


۱۳٬۷۱۱

ویرایش