گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵: خط ۵:


<span id='link32'><span>
<span id='link32'><span>
==مراد از اينكه فرمود: فرعونيان را پيشوايانى كه به سوى آتش مى خوانند قرار داديم... ==
==مراد از اين كه فرمود: فرعونيان را پيشوايانى كه به سوى آتش مى خوانند، قرار داديم ==
«'''وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً يَدْعُونَ إِلى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصرُونَ'''»:
«'''وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً يَدْعُونَ إِلى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصرُونَ'''»:


معناى دعوت به آتش ، دعوت به كارهايى است كه مستوجب آتش ‍ است ، و آن كارها عبارت است از: كفر و گناهان گوناگون ، چون اينها است كه قيامتشان را به صورت آتشى تصوير مى كند، كه در آن معذب خواهند شد، ممكن هم هست مراد از كلمه ((نار(( همان كارهاى مستوجب آتش باشد، كه به طور مجاز و از باب اطلاق مسبب و اراده سبب ، آتش ناميده شده
معناى دعوت به آتش، دعوت به كارهايى است كه مستوجب آتش است، و آن كارها، عبارت است از: كفر و گناهان گوناگون. چون اين ها است كه قيامتشان را به صورت آتشى تصوير مى كند، كه در آن معذب خواهند شد.
 
ممكن هم هست مراد از كلمۀ «نار»، همان كارهاى مستوجب آتش باشد، كه به طور مجاز و از باب اطلاق مسبب و اراده سبب، آتش ناميده شده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۴ </center>
و معناى پيشوا كردن آنان براى دعوت به آتش اين است كه : ايشان را پيشقدم در كفر و گناه كرد، در نتيجه ديگران به ايشان اقتداء كرده ، و به آنان پيوستند، و اگر بپرسى كه چرا خداوند ايشان را پيشواى كفر كرد؟ و آيا اين كار به عدالت خدا برخوردى ندارد؟ در پاسخ مى گوييم : وقتى برخورد دارد كه اين اضلال خدا ابتدايى باشد، يعنى خود آنان قبلا كارى نكرده باشند كه مستوجب اين اضلال باشند، و اما اگر اين اضلال به عنوان مجازات كفر و جحودى باشد كه آنان قبل از ديگران مرتكب شدند، به عدالت خدا برخورد ندارد
و معناى پيشوا كردن آنان براى دعوت به آتش، اين است كه: ايشان را پيشقدم در كفر و گناه كرد. در نتيجه ديگران به ايشان اقتداء كرده، و به آنان پيوستند.
 
و اگر بپرسى كه چرا خداوند ايشان را پيشواى كفر كرد؟ و آيا اين كار به عدالت خدا برخوردى ندارد؟  
 
در پاسخ مى گوييم: وقتى برخورد دارد كه اين إضلال خدا، ابتدايى باشد. يعنى خود آنان قبلا كارى نكرده باشند كه مستوجب اين إضلال باشند. و اما اگر اين إضلال، به عنوان مجازات كفر و جحودى باشد كه آنان قبل از ديگران مرتكب شدند، به عدالت خدا برخورد ندارد.


بعضى از مفسرين گفته اند: ((مراد از پيشوا كردن آنان براى دعوت به آتش صرف نامگذارى است ، مانند نامگذارى در آيه ((و جعلوا الملائكه الذين هم عباد الرحمن اناثا((
بعضى از مفسران گفته اند: «مراد از پيشوا كردن آنان براى دعوت به آتش، صرف نامگذارى است. مانند نامگذارى در آيه «وَ جَعَلُوا المَلَائِكَةَ الّذِينَ هُم عِبَادُ الرَّحمان إنَاثاً».


و اين تفسير صحيح نيست ؛ براى اينكه با معناى آيه بعد به طورى كه خواهيد ديد نمى سازد، چون مى فرمايد: در آخرت لعنت ديگران نيز به ايشان مى رسد
و اين تفسير صحيح نيست. براى اين كه با معناى آيه بعد، به طورى كه خواهيد ديد، نمى سازد. چون مى فرمايد: در آخرت، لعنت ديگران نيز به ايشان مى رسد.


پس معلوم مى شود كه صرف نامگذارى نيست ، بلكه آنان واقعا پيشواى ضلالت بوده اند، علاوه بر اين در آن آيه ديگر هم كه مفسر نامبرده بدان استشهاد كرد، مسلم نيست كه كلمه ((جعل (( به معناى نامگذارى باشد. و اينكه فرمود: ((و يوم القيمه لا ينصرون ((، معنايش اين است كه : شفاعت هيچ ناصرى به ايشان نخواهد رسيد
پس معلوم مى شود كه صرف نامگذارى نيست، بلكه آنان واقعا پيشواى ضلالت بوده اند. علاوه بر اين، در آن آيه ديگر هم، كه مفسر نامبرده بدان استشهاد كرد، مسلّم نيست كه كلمۀ «جَعل» به معناى نامگذارى باشد. و اين كه فرمود: «وَ يَومَ القِيَامَةِ لَا يُنصَرُون»، معنايش اين است كه: شفاعت هيچ ناصرى به ايشان نخواهد رسيد.


«'''وَ أَتْبَعْنَاهُمْ فى هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ'''»:
«'''وَ أَتْبَعْنَاهُمْ فى هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ'''»:


اين آيه شريفه بيان مى كند لازمه آن وصفى را كه در آيه قبلى براى فرعونيان ذكر كرده بود، مى فرمايد: چون پيشوايان بودند، و ديگران در كفر و گناهان پيرو ايشان بودند لذا همواره در ضلالت و كفر و گناه از ايشان الهام مى گرفتند، و پيروى آنان مى كردند، و بهمين جهت همانند وزر و گناه پيروان نيز به گردن ايشان است ، پس مادام كه كفر و گناه بعد از آنان ادامه يابد، لعن خدا به ايشان نيز ادامه مى يابد
اين آيه شريفه، بيان مى كند لازمۀ آن وصفى را كه در آيه قبلى براى فرعونيان ذكر كرده بود، مى فرمايد: چون پيشوايان بودند، و ديگران در كفر و گناهان پيرو ايشان بودند. لذا همواره در ضلالت و كفر و گناه از ايشان الهام مى گرفتند، و پيروى آنان مى كردند. و به همين جهت، همانند وزر و گناه پيروان نيز، به گردن ايشان است. پس مادام كه كفر و گناه بعد از آنان ادامه يابد، لعن خدا به ايشان نيز ادامه مى يابد.


پس در حقيقت آيه شريفه در معناى آيه ((و ليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم ((، و آيه ((و نكتب ما قدموا و آثارهم (( است ، و اگر در آيه مورد بحث كلمه ((لعن (( را نكره آورده براى اين است كه دلالت كند بر اهميت و استمرار آن
پس در حقيقت، آيه شريفه، در معناى آيه: «وَ لَيَحمِلُنّ أثقَالَهُم وَ أثقَالاً مَعَ أثقَالِهِم». و آيه: «وَ نَكتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُم» است. و اگر در آيه مورد بحث، كلمۀ «لعن» را نكره آورده، براى اين است كه دلالت كند بر اهميت و استمرار آن.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۵۵ </center>
و همچنين از آنجا كه در روز قيامت به نصرت هيچ ناصرى نمى رسند،ناگزير حالتى خواهند داشت كه دلهاى اهل محشر از آنها متنفر و منزجر خواهد بود، و مردم از ايشان خواهند گريخت ، و احدى نزديك ايشان نمى شود، و اين همان معناى قبح و زشت رويى است ، كه خداى تعالى در كلام مجيدش درباره اشخاصى كه منظر آنان قبيح است در مواردى بسيار اشاره فرموده است
و همچنين از آن جا كه در روز قيامت به نصرت هيچ ناصرى نمى رسند، ناگزير حالتى خواهند داشت كه دل هاى اهل محشر از آن ها متنفر و منزجر خواهد بود، و مردم از ايشان خواهند گريخت، و احدى نزديك ايشان نمى شود. و اين، همان معناى قبح و زشت رويى است، كه خداى تعالى در كلام مجيدش، درباره اشخاصى كه منظر آنان قبيح است، در مواردى بسيار اشاره فرموده است.


بحث روايتى
<span id='link33'><span>
<span id='link33'><span>
==بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته مربوط به موسى (عليه السلام ) ودعوت او) ==
==بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته مربوط به موسى (عليه السلام ) ودعوت او) ==
در مجمع البيان آمده كه : واحدى به سند خود از ابن عباس روايت كرده كه گفت : شخصى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد: كداميك از دو مدت را موسى براى شعيب به سر رسانيد؟ فرمود مدت دورتر و بيشتر را
در مجمع البيان آمده كه : واحدى به سند خود از ابن عباس روايت كرده كه گفت : شخصى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) پرسيد: كداميك از دو مدت را موسى براى شعيب به سر رسانيد؟ فرمود مدت دورتر و بيشتر را
۱۳٬۷۱۱

ویرایش