گمنام

تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۲۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
<span id='link176'><span>
<span id='link176'><span>


==ملاك تفصيل و برترى انبياء(ع ) بر ديگر مردم ، داشتن هدايت فطرى و بهره مندى ازهدايت خاص و بى واسطه الهى است . ==
==بیان ملاك تفصيل و برترى انبياء«ع»، بر ديگر مردم==
و اما اينكه فرمود: «''' و كلا فضلنا على العالمين '''» ، معناى «''' عالم '''» جماعتى از مردم است ، مثلا گفته مى شود «''' عالم عرب '''» و «''' عالم عجم '''» و «''' عالم روم '''» . و معناى برترى دادن و بر عالمين ، مقدم داشتن به حسب مقام و منزلت است ، چون هدايت خاص الهى آنان را بدون واسطه و غير آنان را به واسطه آنان شامل مى شود. ممكن هم هست برترى دادن آنان از اين باب بوده كه اين طائفه يعنى طائفه انبيا (عليهم السلام ) در ميان سلسله بنى نوع بشر چه گذشتگان و چه آيندگان اين امتياز را داشته اند كه هدايتشان بر خلاف ساير افراد بشر فطرى بوده و به راهنمايى كسى هدايت نشده اند، و معلوم است چنين كسانى بر آنان كه هدايتشان به راهنمايى غير باشد برترى دارند. پس نامبردگان در آيه و همچنين انبياى گذشته ، و آينده بعد از ايشان ، روى هم مجتمعى هستند كه بر ساير مجتمعات بشرى فضيلت خدايى دارند.
و اما اينكه فرمود: «و كلا فضلنا على العالمين»، معناى «عالم» جماعتى از مردم است. مثلا گفته مى شود «عالم عرب» و «عالم عجم» و «عالم روم».  
كوتاه سخن اينكه ، ملاك در اين تفضيل همان داشتن هدايت فطرى است ، و انبيا اگر بر سايرين برترى دارند براى داشتن اين قسم هدايت است . بنابراين ، اگر غير از سلسله جليل انبيا كسان ديگرى هم از قبيل ملائكه و يا ائمه معصومين (عليهم السلام ) يافت شوند كه هدايتشان فطرى و غير اكتسابى باشد، قهرا آن افراد نيز بر ساير افراد بشر همان فضيلت را خواهند داشت . و همانطورى كه در ذيل آيه «''' و اذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات '''» در جلد اول اين كتاب گذشت ، انبيا (عليهم السلام ) هم بر اينگونه اشخاص از جهت داشتن هدايت فطرى فضيلتى نخواهند داشت اگر چه از جهات ديگرى برترى داشته باشند.
 
اين مطلب را در اينجا براى اين گفتيم تا معلوم شود اينكه بعضى از مفسرين به اين آيه استدلال كرده اند بر اينكه انبيا (عليهم السلام ) از ملائكه هم بالاترند صحيح نيست ، و نيز معلوم شود به اينكه منظور از برترى در اين آيه تنها برترى از جهت هدايت خاص بى واسطه الهى است ، و لذا با اين آيه نمى توان برترين انبيا را بر ملائكه اثبات كرد. گو اينكه ممكن است انبيا (عليهم السلام ) از جهت دارا بودن مقام اجتباء، يا صراط مستقيم و كتاب و حكم و نبوت بر ملائكه برترى داشته باشند، الا اينكه برترى از اين جهات ربطى به آيه مورد بحث ندارد.
و معناى برترى دادن و بر عالمين ، مقدم داشتن به حسب مقام و منزلت است ، چون هدايت خاص الهى آنان را بدون واسطه و غير آنان را به واسطه آنان شامل مى شود.  
در اينجا بايد دانست كه در ذكر اسماى هفده نفر از انبيا در اين سه آيه ، رعايت ترتيب نشده ، نه از جهت زمان و نه از جهت مقام و منزلت ، براى اينكه مى بينيم انبياى بعد از اسماعيل را قبل از وى ذكر نموده و همچنين عده اى از انبيا را بر نوح ، موسى و عيسى كه به نص قرآن كريم افضل از آنهايند مقدم داشته است .
 
ممكن هم هست برترى دادن آنان از اين باب بوده كه اين طائفه يعنى طائفه انبيا (عليهم السلام) در ميان سلسله بنى نوع بشر چه گذشتگان و چه آيندگان اين امتياز را داشته اند كه هدايتشان بر خلاف ساير افراد بشر فطرى بوده و به راهنمايى كسى هدايت نشده اند، و معلوم است چنين كسانى بر آنان كه هدايتشان به راهنمايى غير باشد برترى دارند.  
 
پس نامبردگان در آيه و همچنين انبياى گذشته، و آينده بعد از ايشان، روى هم مجتمعى هستند كه بر ساير مجتمعات بشرى فضيلت خدايى دارند.
 
كوتاه سخن اينكه ، ملاك در اين تفضيل همان داشتن هدايت فطرى است ، و انبيا اگر بر سايرين برترى دارند براى داشتن اين قسم هدايت است. بنابراين ، اگر غير از سلسله جليل انبيا كسان ديگرى هم از قبيل ملائكه و يا ائمه معصومين (عليهم السلام) يافت شوند كه هدايتشان فطرى و غير اكتسابى باشد، قهرا آن افراد نيز بر ساير افراد بشر همان فضيلت را خواهند داشت.  
 
و همان طورى كه در ذيل آيه «و اذ ابتلى ابراهيم ربه بكلمات» در جلد اول اين كتاب گذشت ، انبيا (عليهم السلام) هم بر اين گونه اشخاص از جهت داشتن هدايت فطرى فضيلتى نخواهند داشت اگرچه از جهات ديگرى برترى داشته باشند.
 
اين مطلب را در اينجا براى اين گفتيم تا معلوم شود اينكه بعضى از مفسرين به اين آيه استدلال كرده اند بر اينكه انبيا (عليهم السلام) از ملائكه هم بالاترند صحيح نيست، و نيز معلوم شود به اينكه منظور از برترى در اين آيه تنها برترى از جهت هدايت خاص بى واسطه الهى است، و لذا با اين آيه نمى توان برترين انبيا را بر ملائكه اثبات كرد. گو اينكه ممكن است انبيا (عليهم السلام) از جهت دارا بودن مقام اجتباء، يا صراط مستقيم و كتاب و حكم و نبوت بر ملائكه برترى داشته باشند، الا اينكه برترى از اين جهات ربطى به آيه مورد بحث ندارد.
 
در اين جا بايد دانست كه در ذكر اسماى هفده نفر از انبيا در اين سه آيه ، رعايت ترتيب نشده ، نه از جهت زمان و نه از جهت مقام و منزلت ، براى اينكه مى بينيم انبياى بعد از اسماعيل را قبل از وى ذكر نموده و همچنين عده اى از انبيا را بر نوح ، موسى و عيسى كه به نص قرآن كريم افضل از آن هايند، مقدم داشته است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۳۴۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۳۴۰ </center>
پس اينكه صاحب المنار خواسته وجهى براى ترتيب درست كند، صحيح نيست .
پس اينكه صاحب المنار خواسته وجهى براى ترتيب درست كند، صحيح نيست.
<span id='link177'><span>
<span id='link177'><span>
==كوششى كه صاحب المنار براى توجيه ترتيب اسماء انبياء (ع ) در سه آيه شريفه ،نموده است . ==
==كوششى كه صاحب المنار براى توجيه ترتيب اسماء انبياء (ع ) در سه آيه شريفه ،نموده است . ==
وى در اين باره گفته است : اين چهارده پيغمبر كه در سه آيه مورد بحث ذكر شده اند سه قسمند چون هر چند نفرشان در تحت يك جامع قرار دارند.
وى در اين باره گفته است : اين چهارده پيغمبر كه در سه آيه مورد بحث ذكر شده اند سه قسمند چون هر چند نفرشان در تحت يك جامع قرار دارند.
۱۵٬۹۷۷

ویرایش