گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
<span id='link30'><span>
<span id='link30'><span>


==آيات مربوط به داستان سجده آدم تصويرى است از روابط بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس==
اين معنا كه معلوم شد، اينك مى گوييم اگر شيطانى نبود، نظام عالَم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند، از اركان نظام عالَم بشريت است، و نسبت به صراط مستقيم، او به منزله كناره و لبه جاده است، و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد، متن جاده هم فرض نمى شود.
اين معنا كه معلوم شد اينك مى گوييم اگر شيطانى نبود نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند از اركان نظام عالم بشريت است ، و نسبت به صراط مستقيم او به منزله كناره و لبه جاده است ، و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد متن جاده هم فرض نمى شود.


اينجاست كه اگر دقت شود معناى آيه (( قال فبما اغويتنى لاقعدن لهم صراطك المستقيم (( و آيه (( قال هذا صراط على مستقيم ان عبادى ليس لك عليهم سلطان الا من اتبعك من الغاوين (( به خوبى روشن گشته و صدق ادعاى ما معلوم مى گردد.
اين جاست كه اگر دقت شود، معناى آيه «قال فبما أغويتنى لأقعدن لهم صراطك المستقيم»، و آيه «قال هذا صراط علىّ مستقيم إن عبادى ليس لك عليهم سلطان إلا من اتبعك من الغاوين»، به خوبى روشن گشته و صدق ادعاى ما معلوم مى گردد.


با در نظر گرفتن اين دو جهتى كه ذكر شد اگر در آيات راجع به داستان سجده آدم دقت شود معلوم خواهد شد كه اين آيات در حقيقت تصويرى است از روابط واقعيى كه بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس است، چيزى كه هست اين واقعيت را به صورت امر، اطاعت، استكبار، طرد، رجم و سؤ ال و جواب بيان كرده ، و نيز معلوم خواهد شد كه تمامى اشكالاتى كه شده - و ما پاره اى از آن را در بالا نقل كرديم - ناشى از كوتاهى در تفكر و دقت بوده است.
با در نظر گرفتن اين دو جهتى كه ذكر شد، اگر در آيات راجع به داستان سجده آدم دقت شود، معلوم خواهد شد كه اين آيات در حقيقت تصويرى است از روابط واقعيى كه بين نوع انسانى و نوع ملائكه و ابليس است.
 
چيزى كه هست، اين واقعيت را به صورت امر، اطاعت، استكبار، طرد، رجم و سؤال و جواب بيان كرده، و نيز معلوم خواهد شد كه تمامى اشكالاتى كه شده - و ما پاره اى از آن را در بالا نقل كرديم - ناشى از كوتاهى در تفكر و دقت بوده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۴۶ </center>
لذا مى بينيم بعضى از مفسرين (صاحب المنار) هم وقتى در مقام جواب از آن اشكالات برمى آيد به اين معنا تنبه يافته و مى گويد كه (( اين داستان اشاره به فطرت و طبايع انسان و ملائكه و ابليس مى كند(( باز در اثر كوتاه آمدن در تحقيق و تدبر، رشته صحيحى را كه تنيده بود پنبه كرده و مى گويد (( امر ابليس به سجده و نهى آدم از خوردن از درخت ، امر و نهى تشريعى نبوده بلكه تكوينى بوده است (( غافل از اينكه امر و نهى تكوينى قابل تخلف و مخالفت نيست ، امر تكوينى يعنى ايجاد، و نهى تكوينى يعنى عدم ايجاد و با اين حال چگونه ممكن است امر تكوينى باشد و ابليس آنرا اطاعت نكند؟ و چطور ممكن است نهى تكوينى باشد و آدم از امتثال آن سرپيچى نمايد؟
لذا مى بينيم بعضى از مفسران (صاحب المنار) هم، وقتى در مقام جواب از آن اشكالات بر مى آيد، به اين معنا تنبه يافته و مى گويد كه: «اين داستان، به فطرت و طبايع انسان و ملائكه و ابليس اشاره مى كند».
 
باز در اثر كوتاه آمدن در تحقيق و تدبر، رشته صحيحى را كه تنيده بود، پنبه كرده و مى گويد: «امر ابليس به سجده و نهى آدم از خوردن از درخت، امر و نهى تشريعى نبوده، بلكه تكوينى بوده است»، غافل از اين كه امر و نهى تكوينى قابل تخلف و مخالفت نيست. امر تكوينى يعنى ايجاد، و نهى تكوينى يعنى عدم ايجاد، و با اين حال چگونه ممكن است امر تكوينى باشد و ابليس آن را اطاعت نكند؟ و چطور ممكن است نهى تكوينى باشد و آدم از امتثال آن سرپيچى نمايد؟
<span id='link31'><span>
<span id='link31'><span>
==بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان! ==
==بهشت قبل از هبوط بهشت برزخى بوده نه بهشت جاويدان! ==
۳- از داستان بهشت آدم به تفصيلى كه در سوره (( بقره (( گذشت چنين بر مى آيد كه قبل از اينكه آدم در زمين قرار گيرد خداوند بهشتى برزخى و آسمانى آفريده و او را در آن جاى داده ، و اگر او را از خوردن از درخت مزبور نهى كرد براى اين بود كه بدين وسيله طبيعت بشرى را آزموده معلوم كند كه بشر جز به اينكه زندگى زمينى را طى كرده و در محيط امر و نهى و تكليف و امتثال تربيت شود، ممكن نيست به سعادت و بهشت ابدى نائل گردد، و جز با پيمودن اين راه محال است به مقام قرب پروردگار برسد.  
۳- از داستان بهشت آدم به تفصيلى كه در سوره (( بقره (( گذشت چنين بر مى آيد كه قبل از اينكه آدم در زمين قرار گيرد خداوند بهشتى برزخى و آسمانى آفريده و او را در آن جاى داده ، و اگر او را از خوردن از درخت مزبور نهى كرد براى اين بود كه بدين وسيله طبيعت بشرى را آزموده معلوم كند كه بشر جز به اينكه زندگى زمينى را طى كرده و در محيط امر و نهى و تكليف و امتثال تربيت شود، ممكن نيست به سعادت و بهشت ابدى نائل گردد، و جز با پيمودن اين راه محال است به مقام قرب پروردگار برسد.  
۱۳٬۷۸۱

ویرایش