گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
«'''وَ نَبِّئْهُمْ عَن ضيْفِ إِبْرَاهِيمَ'''»:
«'''وَ نَبِّئْهُمْ عَن ضيْفِ إِبْرَاهِيمَ'''»:


«'''ضيف '''» به معناى ميهمان است كه هم بر يك نفر اطلاق مى شود و هم بر جمع ، و چه بسا كه جمع آن «'''اضياف '''» و «'''ضيوف '''» و«'''ضيفان '''» بيايد و ليكن به طورى كه گفته شد فصيح تر همان است كه در تثنيه و جمع هم به شكل مفرد آورده شود، براى اينكه اين كلمه در اصل مصدر بوده ، و مصدر بطور كلى در تثنيه و جمع ، مفرد مى آيد.
«ضيف» به معناى ميهمان است كه هم بر يك نفر اطلاق مى شود و هم بر جمع، و چه بسا كه جمع آن «اضياف» و «ضيوف» و«ضيفان» بيايد، وليكن به طورى كه گفته شد فصيح تر همان است كه در تثنيه و جمع هم به شكل مفرد آورده شود، براى اين كه اين كلمه در اصل مصدر بوده ، و مصدر به طور كلى در تثنيه و جمع ، مفرد مى آيد.
و مراد از «'''ضيف ابراهيم '''» ملائكه مكرمى است كه براى بشارت به او و اينكه به زودى صاحب فرزند مى شود، و براى هلاكت قوم لوط، فرستاده شدند. و اگر آنان را ضيف (ميهمان ) ناميده ، براى اين بوده كه بصورت ميهمان بر او وارد شدند. «'''اذ دخلوا عليه فقالوا سلاما قال انا منكم وجلون قالوا لا توجل انا نبشرك بغلام عليم '''».
 
ضمير جمع در «'''دخلوا'''» و همچنين در «'''قالوا'''» به ملائكه بر مى گردد پس ملائكه سلام كردند. كلمه «'''سلاما'''» نوعى تحيت است كه تقدير «'''نسلم عليك سلاما'''» است ، يعنى بر تو سلام مى كنيم سلامى مخصوص . و معناى كلام ابراهيم كه گفت : «'''انا منكم وجلون '''» اين است كه ما از شما مى ترسيم ، چون كلمه «'''وجل '''» به معناى ترس است .
و مراد از «ضيف ابراهيم» ملائكه مكرمى است كه براى بشارت به او و اين كه به زودى صاحب فرزند مى شود، و براى هلاكت قوم لوط، فرستاده شدند. و اگر آنان را ضيف (ميهمان) ناميده، براى اين بوده كه به صورت ميهمان بر او وارد شدند.  
و اين سخن ابراهيم بعد از آن بود كه ملائكه نشسته ، و ابراهيم براى آنان گوساله اى بريان حاضر كرد، و ميهمانان از خوردنش امتناع كردند، كه در سوره هود دارد: «'''وقتى ديد دستشان به غذا نمى رسد ناشناس و دشمنشان پنداشت ، و از آنان احساس ترس نمود'''». پس در آيات مورد بحث بنابر خلاصه گويى بوده ، و اين خصوصيات را نقل نكرده .
 
ملائكه در پاسخ وى براى تسكين ترس او و تامين خاطرش گفتند: ما فرستادگان پروردگار تو هستيم و نزد تو آمده ايم تا به فرزندى دانا بشارتت دهيم . و شايد مقصود از «'''عليم '''» داناى معمولى نباشد
«'''اذ دخلوا عليه فقالوا سلاما قال انا منكم وجلون قالوا لا توجل انا نبشرك بغلام عليم'''»:
 
ضمير جمع در «دخلوا» و همچنين در «قالوا» به ملائكه بر مى گردد. پس ملائكه سلام كردند. كلمه «سلاما» نوعى تحيت است كه تقدير «نسلم عليك سلاما» است. يعنى بر تو سلام مى كنيم سلامى مخصوص. و معناى كلام ابراهيم كه گفت: «انا منكم وجلون» اين است كه ما از شما مى ترسيم، چون كلمه «وجل» به معناى ترس است.
 
و اين سخن ابراهيم بعد از آن بود كه ملائكه نشسته، و ابراهيم براى آنان گوساله اى بريان حاضر كرد، و ميهمانان از خوردنش امتناع كردند، كه در سوره هود دارد: «وقتى ديد دستشان به غذا نمى رسد ناشناس و دشمنشان پنداشت، و از آنان احساس ترس نمود». پس در آيات مورد بحث بنابر خلاصه گويى بوده، و اين خصوصيات را نقل نكرده.
 
ملائكه در پاسخ وى براى تسكين ترس او و تامين خاطرش گفتند: ما فرستادگان پروردگار تو هستيم و نزد تو آمده ايم تا به فرزندى دانا بشارتت دهيم. و شايد مقصود از «عليم» داناى معمولى نباشد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۶۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۶۷ </center>
بلكه داناى به تعليم الهى و به وحى آسمانى باشد كه در اين صورت آيه شريفه نظير آيه ديگرى مى شود كه در باره اسحاق فرموده «'''فبشرناه باسحق نبيا'''».
بلكه داناى به تعليم الهى و به وحى آسمانى باشد كه در اين صورت آيه شريفه نظير آيه ديگرى مى شود كه در باره اسحاق فرموده «فبشرناه باسحاق نبيا».
قَالَ أَ بَشرْتُمُونى عَلى أَن مَّسنىَ الْكبرُ فَبِمَ تُبَشرُونَ
 
<span id='link180'><span>
<span id='link180'><span>
==تعجب ابراهيم از بشارت داده شدن به فرزند، بر اساس استبعاد عادى بوده است ==
==تعجب ابراهيم از بشارت داده شدن به فرزند، بر اساس استبعاد عادى بوده است ==
ابراهيم وقتى اين بشارت را ميشنيد كه پيرى سالخورده بود آن هم پيرمردى كه در دوران جوانيش از همسرش فرزنددار نشده بود. و معلوم است كه عادتا در چنين حالى از فرزنددار شدن مايوس بود. لذا اينكه مانند ابراهيم پيامبرى بزرگوار، بزرگتر از آنست كه از رحمت خدا و نفوذ قدرت او مايوس باشد و بهمين جهت دنباله كلام ملائكه پرسش كرد كه آيا در چنين جاى و روزى مرا به فرزنددار شدن بشارت ميدهيد؟ آن هم از همسر سالخورده عقيمى كه در جاى ديگر قرآن از قول خود او نقل شده كه به پيرى خود اعتراف كرده است . كلمه «'''كبر'''» در جمله «'''ابشرتمونى على ان مسنى الكبر'''» كنايه از پيرى و سالخوردگى است ، كلمه «'''مس '''» به معناى رسيدن آن است و معلوم است كه رسيدن پيرى عبارت است از پديدار گشتن آثار آن از قبيل رفتن نيروى جوانى و جايگزين شدن ضعف قوا. و معناى اين جمله اين است كه : من از بشارت شما تعجب مى كنم كه در اين حال و اين وضع كه پيرى خميده شده و جوانى را پشت سر نهاده ام و نيروى بدنيم به آخر رسيده با اين حال صاحب فرزند شوم ، زيرا عادتا چنين چيزى براى چنين كسى محال است .
ابراهيم وقتى اين بشارت را ميشنيد كه پيرى سالخورده بود آن هم پيرمردى كه در دوران جوانيش از همسرش فرزنددار نشده بود. و معلوم است كه عادتا در چنين حالى از فرزنددار شدن مايوس بود. لذا اينكه مانند ابراهيم پيامبرى بزرگوار، بزرگتر از آنست كه از رحمت خدا و نفوذ قدرت او مايوس باشد و بهمين جهت دنباله كلام ملائكه پرسش كرد كه آيا در چنين جاى و روزى مرا به فرزنددار شدن بشارت ميدهيد؟ آن هم از همسر سالخورده عقيمى كه در جاى ديگر قرآن از قول خود او نقل شده كه به پيرى خود اعتراف كرده است . كلمه «'''كبر'''» در جمله «'''ابشرتمونى على ان مسنى الكبر'''» كنايه از پيرى و سالخوردگى است ، كلمه «'''مس '''» به معناى رسيدن آن است و معلوم است كه رسيدن پيرى عبارت است از پديدار گشتن آثار آن از قبيل رفتن نيروى جوانى و جايگزين شدن ضعف قوا. و معناى اين جمله اين است كه : من از بشارت شما تعجب مى كنم كه در اين حال و اين وضع كه پيرى خميده شده و جوانى را پشت سر نهاده ام و نيروى بدنيم به آخر رسيده با اين حال صاحب فرزند شوم ، زيرا عادتا چنين چيزى براى چنين كسى محال است .
۱۴٬۳۴۴

ویرایش