گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۳۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۳: خط ۲۳:
<span id='link282'><span>
<span id='link282'><span>


==مراد از اينكه زمين در قيامت در قبضه خداوند است ==
وَ الاَرْض جَمِيعاً قَبْضتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۴۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۴۴۳ </center>
منظور از كلمه ((ارض (( كره زمين است با همه اجزاء و اسبابى كه در آن در يكديگر فعاليت دارند. و كلمه ((قبضة (( مصدر به معناى ((مقبوض (( است ، و قبض بر هر چيز و بودن آن در قبضه ، كنايه است از تسلط تام بر آن ، يا انحصار تسلط صاحب قبضه بر آن . و مراد در اينجا معناى دوم است ، چون آيه ((و الامر يومئذ لله (( و آياتى ديگر اين معنا را تاءييد مى كند.
«'''وَ الاَرْضُ جَمِيعاً قَبْضتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ'''»:


در سابق هم مكرر گفتيم كه آيه معناى انحصار ملك و امر و حكم و سلطان و امثال آن در روز قيامت براى خداى تعالى ، اين نيست كه اين عناوين در دنيا منحصر در خدا نباشد، بلكه معنايش اين است كه در قيامت اين عناوين بهتر ظهور دارد و اهل محشر آنها را به وضوح درك مى كنند، بر خلاف دنيا كه در آنجا اين معانى براى همه روشن نيست و گرنه در دنيا هم اين عناوين مال خدا است . پس معناى بودن زمين در قيامت در قبضه خدا، اين است كه در قيامت اين معنا را براى مردم روشن مى شود، نه اينكه اصل آن تنها در قيامت پيدا مى شود و خدا تنها در آن روز داراى چنين تسلط و مالكيت مى گردد.
منظور از كلمۀ «أرض»، كرۀ زمين است، با همه اجزاء و اسبابى كه در آن، در يكديگر فعاليت دارند. و كلمۀ «قَبضَة»، مصدر به معناى «مَقبُوض» است، و قبض بر هر چيز و بودن آن در قبضه، كنايه است از تسلط تامّ بر آن، يا انحصار تسلط صاحب قبضه بر آن. و مراد در اين جا، معناى دوم است. چون آيه «وَ الأمرُ يَومَئِذٍ لِلهِ»، و آياتى ديگر اين معنا را تأييد مى كند.


((و السموات مطويات بيمينه (( - يمين هر چيزى ، دست راست و سمتى كه از سمت ديگر قويتر است مى باشد، و اين كلمه را به طور كنايه در قدرت استعمال مى كنند. و از سياق آيه بر مى آيد كه حاصل دو جمله ، يعنى دو جمله ((و الاءرض جميعا قبضته يوم القيامة (( و جمله ((و السموات مطويات بيمينه ((، اين است كه در آن روز سببهاى زمينى و آسمانى از سببيت مى افتند، و ساقط مى شوند و آن روز اين معنا ظاهر مى گردد كه هيچ مؤ ثرى در عالم هستى بجز خداى سبحان نيست .
در سابق هم، مكرر گفتيم كه آيه، معناى انحصار ملك و امر و حكم و سلطان و امثال آن در روز قيامت براى خداى تعالى، اين نيست كه اين عناوين در دنيا منحصر در خدا نباشد، بلكه معنايش اين است كه: در قيامت، اين عناوين بهتر ظهور دارد، و اهل محشر، آن ها را به وضوح درك مى كنند. بر خلاف دنيا كه در آن جا، اين معانى براى همه روشن نيست، و گرنه در دنيا هم، اين عناوين مال خدا است.  


((سبحانه و تعالى عما يشركون (( - اين جمله خداى تعالى را از شرك هايى كه مشركين ورزيده و غير خدا را شريك در ربوبيت و الوهيت خدا دانستند و در نتيجه تدبير عالم را به خدايان خود نسبت دادند و آنها را پرستيدند، منزه مى دارد.
پس معناى بودن زمين در قيامت در قبضۀ خدا، اين است كه: در قيامت، اين معنا را براى مردم روشن مى شود. نه اين كه اصل آن، تنها در قيامت پيدا مى شود و خدا، تنها در آن روز، داراى چنين تسلط و مالكيت مى گردد.
 
«'''وَ السّمَاوَاتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِه'''» - يمين هر چيزى، دست راست و سمتى كه از سمت ديگر، قوی تر است، مى باشد. و اين كلمه را، به طور كنايه در قدرت استعمال مى كنند. و از سياق آيه بر مى آيد كه حاصل دو جمله، يعنى دو جملۀ «وَ الأرضُ جَمِيعاً قَبضَتُهُ يَومَ القِيَامَة»، و جملۀ «وَ السّماوَاتُ مَطوِيّاتٌ بِيَمِينِه»، اين است كه در آن روز، سبب هاى زمينى و آسمانى از سببيت مى افتند، و ساقط مى شوند. و آن روز، اين معنا ظاهر مى گردد كه هيچ مؤثرى در عالَم هستى، به جز خداى سبحان نيست.
 
«'''سُبحَانَهُ وَ تَعَالى عَمّا يُشرِكُون'''» - اين جمله، خداى تعالى را از شرك هايى كه مشركان ورزيده و غيرخدا را شريك در ربوبيت و الوهيت خدا دانستند و در نتيجه، تدبير عالَم را به خدايان خود نسبت دادند و آن ها را پرستيدند، منزه مى دارد.
<span id='link283'><span>
<span id='link283'><span>
==توضيحى درباره نفخه صور اول و دوم ==
==توضيحى درباره نفخه صور اول و دوم ==
وَ نُفِخَ فى الصورِ فَصعِقَ مَن فى السمَاوَاتِ وَ مَن فى الاَرْضِ إِلا مَن شاءَ اللَّهُ ...
وَ نُفِخَ فى الصورِ فَصعِقَ مَن فى السمَاوَاتِ وَ مَن فى الاَرْضِ إِلا مَن شاءَ اللَّهُ ...
۱۴٬۳۷۸

ویرایش