۱۵٬۹۷۷
ویرایش
| خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
اين آيات، تهديدى است به پيامبر بر فرضى كه آن جناب سخنى را كه از خدا نيست، به خدا نسبت دهد. و چگونه ممكن است اين فرض تحقق يابد، با اين كه او فرستاده اى است از ناحيه خدا، و خداى تعالى او را به نبوت گرامى داشته و به رسالت خود برگزيده؟! | اين آيات، تهديدى است به پيامبر بر فرضى كه آن جناب سخنى را كه از خدا نيست، به خدا نسبت دهد. و چگونه ممكن است اين فرض تحقق يابد، با اين كه او فرستاده اى است از ناحيه خدا، و خداى تعالى او را به نبوت گرامى داشته و به رسالت خود برگزيده؟! | ||
پس آيات مورد بحث، در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: «وَ لَولا أن ثَبّتنَاكَ لَقَد | پس آيات مورد بحث، در معناى آيه زير است كه مى فرمايد: «وَ لَولا أن ثَبّتنَاكَ لَقَد كِدتَ تَركَنُ إلَيهِم شَيئاً قَلِيلاً إذاً لَأذَقنَاكَ ضِعفَ الحَيوةِ وَ ضِعفَ المَمَاتِ ثُمِ لا تَجِدُ لَكَ عَلَينَا نَصِيراً»، و نيز در معناى آيه زير كه بعد از ذكر نعمت هاى بزرگى كه به انبيائش داده، مى فرمايد: «وَ لَو أشرَكُوا لَحَبِطَ عَنهُم مَا كَانُوا يَعمَلُون». | ||
پس ديگر ايراد نشود كه مقتضاى آيات اين است كه هر كس به دروغ ادعاى نبوت كند و سخنانى به خدا نسبت دهد، خدا او را هلاك مى كند، و در دنيا به شديدترين عقاب گرفتار مى سازد، و اين با آنچه در خارج مى بينيم منافات دارد. زيرا چه بسيار كسانى كه به دروغ ادعاى نبوت كردند، و به چنين عقابى هم مبتلا نشدند. | پس ديگر ايراد نشود كه مقتضاى آيات اين است كه هر كس به دروغ ادعاى نبوت كند و سخنانى به خدا نسبت دهد، خدا او را هلاك مى كند، و در دنيا به شديدترين عقاب گرفتار مى سازد، و اين با آنچه در خارج مى بينيم منافات دارد. زيرا چه بسيار كسانى كه به دروغ ادعاى نبوت كردند، و به چنين عقابى هم مبتلا نشدند. | ||
| خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
«'''وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ'''»: | «'''وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ'''»: | ||
در اين جمله كرامت تقواى آنان، و كرامت معارف الهى و معاد و حقایق آن را خاطر نشان ساخته، درجاتى را كه متقين نزد خدا و در آخرت در بهشت دارند، يادآورى مى كند. و قرآنى كه سخنش اين است تَقَوُّل و افترا نيست. بنابراين آيه شريفه، در مقام بيان حجتى است بر اين كه: «قرآن منزّه از تقوّل و افترا | در اين جمله كرامت تقواى آنان، و كرامت معارف الهى و معاد و حقایق آن را خاطر نشان ساخته، درجاتى را كه متقين نزد خدا و در آخرت در بهشت دارند، يادآورى مى كند. و قرآنى كه سخنش اين است تَقَوُّل و افترا نيست. بنابراين آيه شريفه، در مقام بيان حجتى است بر اين كه: «قرآن منزّه از تقوّل و افترا است». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۷۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۷۷ </center> | ||
«'''وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِينَ وَ إِنَّهُ لَحَسرَةٌ عَلى الْكَافِرِينَ'''»: | «'''وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنكُم مُّكَذِّبِينَ وَ إِنَّهُ لَحَسرَةٌ عَلى الْكَافِرِينَ'''»: | ||
ویرایش