روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۳۷

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابيه عن ابي البختري رفعه قال سمعته يقول :


الکافی جلد ۲ ش ۸۳۶ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۸۳۸
روایت شده از : -
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ الْمُؤْمِنِ وَ عَلَامَاتِهِ وَ صِفَاتِه‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۳۵

از ابى البخترى (وهب بن وهب قرشى است كه از امام صادق (ع) روايت كند، عامى و ضعيف است، و امام صادق (ع) مادرش را بزنى گرفته، و ظاهراً ضمير (سمعته) به امام صادق (ع) برگردد) گويد: شنيدمش مى‏فرمود: مؤمنان هموار و خوش پذيرايند مانند شتر مهار در بينى نشسته، هر وقت او را بكشند مى‏رود و هر گاه بر سر سنگش بخوابانند همان جا بخوابد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۳۰

امام عليه السّلام فرمود: مؤمنان با وقار و آرامشند، مانند شتر نرى كه مهار در بينى دارد، چون او را بكشند، براه افتد، و اگر بر صخره‏ئى بخوابانند، بخوابد (كنايه از اينكه در امور شرعى رام و منقاد است و سركشى و امتناع ندارد، اگر چه ذاتا شتر نر است و نيرومند، ولى نيروى ايمان او را از سرپيچى جلوگير است).

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۵۷۷

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن محمد بن خالد، از پدرش، از ابوالبخترى كه آن را مرفوع ساخته و گفته است كه: شنيدم از آن حضرت كه مى‏فرمود:

«مؤمنان آسان و نرم؛ يعنى ملايم‏طبعان نرم‏خويانند. مانند شترِ الْفَتْ‏گيرنده و رام كه اگر سر آن‏ را بكشند، كشيده شود و سر باز نزند، و اگر او را بر بالاى سنگى بخوابانند، فرو خوابد». «۱»

__________________________________________________

(۱). و اين ترجمه بنابر آن است كه در نسخ كافى كه به نظر رسيد موجود است، و آن، اين است كه «كَالْجَمَلِ الْالِفِ»- به فتح همزه و لام مكسور-. و اهل لغت كه متوجّه شرح اين حديث شده‏اند، به جاى الْفِ، انِفِ با نون ذكر كرده‏اند و آن شترى است كه تهى‏گاه حلقه چوبين كه در بينى آن كنند بينى او را بريده باشد و از درد آن بنالد. و بعضى گفته‏اند كه: به معنى رام است. و اوّل مشتقّ است از انْف- به فتح همزه و سكون نون-، و آن به معنى ناليدن است از درد بينى. و دويم مشتّق است از انَفْ- به فتح اوّل-. و دويم كه به معنى ننگ و عار داشتن است و وجه آن اين است كه گويا شتر رام از زجر و منع ننگ و عار دارد، پس آن‏چه مى‏تواند مى‏رود و كشنده و جلودار خود را انقياد و فرمانبردارى مى‏كند تا او را زجر و منع نكند. و حاصل اين معنى و روايت كافى يكى است، و هر چند كه در لفظ مختلف‏اند. و زمخشرى در فائق خويش گفته كه: ابوسعيد حزير اين لفظ را آنف- بر وزن فاعل- روايت كرده است، و آن شترى است كه تهى‏گاه حلقه چوبين كه در بينى آن كنند بينى‏اش را بريده باشد. و گفته كه: صحيح انِف- به فتح همزه و كسر نون- است بى‏مدّ همزه، بر وزن فَعِل نه فاعل. (مترجم)


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)