روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۴۶۶

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

علي بن ابراهيم عن ابيه عن اسماعيل بن مرار عن يونس عن بعض اصحابنا عن ابي الحسن ص قال :


الکافی جلد ۲ ش ۱۴۶۵ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۴۶۷
روایت شده از : امام موسى كاظم عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث امام موسى كاظم (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ الْمُعَارِين‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۴۸۱

از يكى از اصحاب ما كه ابى الحسن (ع) فرمود: راستى خدا پيغمبران را به پيغمبرى آفريده و جز پيغمبر نباشند، و مؤمنان را به گرويدن آفريده جز مؤمن نباشند، و به مردمى هم ايمان به عاريت داده و اگر خواهد براى آنها به پايان رساند و اگر خواهد آن را از آنها بازستاند، فرمود: در باره آنها جارى شده است حكم (۹۸ سوره انعام): «پس پا برجا باشد و سپرده شده باشد» و به من فرمود: راستى فلانى مستودع و امانت دار بود براى ايمان خود، و چون بر ما دروغ بست، آن ايمان عاريه‏اش سلب شد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۱۴۷

از برخى از اصحاب ما حديث شده است كه حضرت ابو الحسن عليه السّلام (موسى بن جعفر يا فرزندش رضا عليهم السّلام) فرمود: بدرستى كه خداوند پيغمبران را به نبوت خلق فرمود و جز پيغمبر نباشد، و مؤمنين را بر ايمان آفريده و بجز مؤمن نباشد (يعنى اينان بر نبودت و ايمانشان ثابت قدم هستند و هرگز برنمى‏گردند) و مردمى را ايمان عاريت داده، پس اگر بخواهد براى آنها بپايان رساند، و اگر بخواهد از ايشان باز گيرد، فرمود: و در باره ايشان جارى است (معناى آيه شريفه) «پس پايدار باشد و ناپايدار (سوره انعام آيه ۹۸) و بمن فرمود: فلانى ايمانش عاريتى بود، و همين كه بر ما دروغ بست آن ايمان عاريه از او گرفته شد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۱۹۹

على بن ابراهيم، از پدرش، از اسماعيل بن مرّار، از يونس، از بعضى از اصحاب ما، از امام موسى‏كاظم عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «به درستى كه خداى- تبارك و تعالى-، پيغمبران را بر صفت پيغمبرى آفريد؛ پس نمى‏باشند، مگر پيغمبران. و مؤمنان را بر صفت ايمان آفريد؛ پس نمى‏باشند، مگر مؤمنان. و ايمان را به رسم عاريه به گروهى داد؛ پس اگر خواهد، آن را از براى ايشان تمام مى‏كند، و اگر خواهد، آن را از ايشان مى‏ربايد». و فرمود كه: «در ايشان، اين آيه جارى شد كه: «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» «۱»؛ يعنى: پس ايمانى است مستقر و ثابت، و ايمانى است به وديعه و عاريه سپرده شده» «۲». تتمّه حديث، و فرمود: «به درستى كه فلانى، ايمانش مستودع بود (كه به وديعت به او سپرده شده بود). پس در هنگامى كه بر ما دروغ گفت، همان ايمانش ربوده شد» (يا آن دروغ، ايمانش را ربود و باعث زوال آن گرديد). __________________________________________________

(۱). انعام، ۹۸.
(۲). يا مستودع، كسى است كه صاحب اين نوع ايمان است. و در تفسير على بن ابراهيم، از امام جعفر صادق عليه السلام مروى است كه فرمود: مستقرّ، ايمانى است كه در دل آدمى ثابت مى‏باشد، تا آنكه بميرد. و مستودع، كسى است كه ايمان از او ربوده شده است. و ظاهر اين حديث و حديث كتاب، اين است كه مستقرّ، به كسر قاف باشد، چنان كه ابن‏كثير و ابو عمرو و يعقوب، به روايت روح و زيد، چنين قراءت كرده‏اند. و قراءت غير ايشان، به فتح قاف است، و معنى ظاهر آيه اين است كه: او است آنكه شما را ايجاد كرده و آفريده از يك تن، كه حضرت آدم عليه السلام است؛ پس شما را است قرارگاهى و جاى وديعتى در رحم يا بالاى زمين، و در صلب يا زير زمين. و بنابر كسر قافِ مستقر، يعنى: پس بعضى از شما مستقر و ثابت، و بعضى از شما به وديعه سپرده شده است. در آنچه مذكور شد. و كلينى رضى الله عنه، همين حديث را در ديباچه كتاب ذكر كرده، با اختلافى در متن. (مترجم)


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)