روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۷۹

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ

علي بن محمد عن سهل بن زياد و عن غيره عن محمد بن سليمان عن علي بن ابراهيم عن عبد الله بن سنان عن ابي عبد الله ع قال قال :

إِنَّ اَللَّهَ عَظِيمٌ رَفِيعٌ‏ لاَ يَقْدِرُ اَلْعِبَادُ عَلَى صِفَتِهِ‏ وَ لاَ يَبْلُغُونَ كُنْهَ عَظَمَتِهِ‏ لاََ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصََارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصََارَ وَ هُوَ اَللَّطِيفُ اَلْخَبِيرُ وَ لاَ يُوصَفُ بِكَيْفٍ‏ وَ لاَ أَيْنٍ‏ وَ حَيْثٍ‏ وَ كَيْفَ أَصِفُهُ بِالْكَيْفِ‏ وَ هُوَ اَلَّذِي كَيَّفَ اَلْكَيْفَ حَتَّى صَارَ كَيْفاً فَعَرَفْتُ اَلْكَيْفَ بِمَا كَيَّفَ لَنَا مِنَ اَلْكَيْفِ أَمْ كَيْفَ أَصِفُهُ بِأَيْنٍ‏ وَ هُوَ اَلَّذِي أَيَّنَ اَلْأَيْنَ حَتَّى صَارَ أَيْناً فَعُرِفَتِ اَلْأَيْنُ‏ بِمَا أَيَّنَ لَنَا مِنَ اَلْأَيْنِ‏ أَمْ كَيْفَ أَصِفُهُ بِحَيْثٍ‏ وَ هُوَ اَلَّذِي حَيَّثَ اَلْحَيْثَ حَتَّى صَارَ حَيْثاً فَعُرِفَتِ اَلْحَيْثُ بِمَا حَيَّثَ لَنَا مِنَ اَلْحَيْثِ‏ فَاللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى دَاخِلٌ فِي كُلِّ مَكَانٍ‏ وَ خَارِجٌ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لاََ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصََارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصََارَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ اَلْعَلِيُّ اَلْعَظِيمُ وَ هُوَ اَللَّطِيفُ اَلْخَبِيرُ


الکافی جلد ۱ ش ۲۷۸ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۲۸۰
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب التوحيد
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ التَّوْحِيدِ‏ بَابُ النَّهْيِ عَنِ الصِّفَةِ بِغَيْرِ مَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ تَعَالَى‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۲۹۹

امام صادق (ع) فرمود: خدا بزرگ است و والا، بنده‏ها نتوانند او را بستايند، و به عمق بزرگواريش نرسند، ديده‏ها او را درك نكنند و او ديده‏ها را درك كند و او است لطيف و خبير، به چه طور است، و در كجا، و در چه سو است، موصوف نباشد، چگونه به چگونه است وصفش كنم؟ با اينكه او چگونگى را پديد آورده است تا تحقق يافته، چگونگى از آنجا شناخته شده است كه ما را با چگونگى آفريده است و گر نه تحققى نداشته، يا چگونه او را به" كجا است" وصف كنم با اينكه او است كه كجا را بوجود آورده تا وصف كجائى به خود گرفته و ما جايگزينى را از آنجا فهم كرديم كه او ما را جايگزين ساخت، يا چگونه او را به در چه سو است وصف كنم با اينكه او است آن كه به در چه سوى است تحقق بخشيد تا چه سوئى نمودار گرديد، و ما به سوى آفرينى او براى ما، سوى را فهميديم. نتيجه اينكه خداى تبارك و تعالى به هر مكان اندر است و از هر چيز بيرون است، ديده‏هايش‏ درك نكنند و او ديده‏ها را درك كند، نيست شايسته پرستش جز او و فراز است و بزرگوار، و او است لطيف و خبير.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۳۸

امام صادق عليه السلام فرمود: خدا بزرگست و با رفعت بندگان توصيفش نتوانند و بحقيقت عظمتش نرسند، بينائيها او را درك نكنند و او بينائيها را درك كند و او لطيف و آگاهست، بچگونگى و جايگزينى و چه سوئى توصيف نشود (نتوان گفت خدا چگونه است يا بكجاست يا در چه سو است) چگونه توانم او را بچگونگى وصف كنم با اينكه چگونگى را او آفريد تا چگونگى شد و بوسيله چگونگى كه براى ما قرار داد چگونگى شناخته شد يا چگونه توانم او را بجايگزينى وصف كنم در صورتى كه او جا را آفريد تا جا محقق شد و ما بوسيله جايگزينى كه براى ما قرار داد معنى جايگزينى را فهميديم، يا چگونه توانم او را به در چه سو است وصف كنم در صورتى كه او سو و جهت آفريد تا آن محقق شد و ما بوسيله جهتى كه براى خود ما قرار داد سو و جهت را فهميديم، پس خداى- تبارك و تعالى در همه جا داخل و از همه چيز خارج است (علم و قدرتش بهمه جا احاطه دارد و ذاتش غير همه چيز است) بينائيها دركش نكنند و او بينائيها را درك كند (چشم در حالى كه همه چيز را ميبيند خودش را و ديدنش را و ابزار ديدنش را درك نميكند اما خدا اينها را درك ميكند تا چه رسد بچيزهائى كه چشم مى‏بيند چنان كه در آيه ديگر فرمايد نگاه خيانت آميز را ميداند) شايسته پرستشى جز خداى فراز و بزرگ نيست و او لطيف است و آگاه.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۳۳۵

على بن محمد، از سهل بن زياد- يا از غير او- از محمد بن سليمان، از على بن ابراهيم، از عبداللَّه بن سِنان، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است كه گفت: آن حضرت فرمود كه: «خدا بزرگ و بلند مرتبه است و بندگان نمى‏توانند كه او را وصف نمايند و به كُنه عظمت و بزرگى او نمى‏رسند «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» «۱». و به چون و كجا و اينجا، يا آنجا، پاكى او را وصف نمى‏توان كرد؛ كه كسى بگويد كه آن جناب چون است؟ يا در كجا مى‏باشد؟ يا در مكان مخصوصى است؟ يا در چه زمان بوده؟ و چگونه او را به چون، وصف كنم و حال آن‏كه او همان است كه حقيقت چون را موجود فرموده، تا آن‏كه چون، چون شده. پس چون را، با آن چون كه از براى ما چون نموده، شناختم. يا چگونه او را به كجا وصف نمايم و حال آن‏كه او همان است كه حقيقت كجا را وجود داده، تا آن‏كه كجا، كجا شده. پس كجا را با آن كجا كه از براى ما كجا نموده، شناختم. يا چگونه او را به حيثيت وصف كنم، حال آن‏كه او همان است كه حقيقت حيثيت را به وجود آورده تا آن‏كه حيثيت، حيثيت شده. پس حيثيت را با آن‏كه از حيثيت براى ما حيثيت نموده، شناختم. پس خداى تبارك و تعالى، در هر مكانى داخل و از هر چيزى بيرون است؛ «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ». و نيست خدايى مگر او كه برتر است از حد وهم، يا متعالى از امثال و اشباه. و اوست رسنده به دقايق اشيا كه به اسرار همه خلائق آگاه است. و داناست به تدبير و مصلحت ايشان و همه كردار و گفتار ايشان را مى‏داند». __________________________________________________

(۱). انعام، ۱۰۳.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)