الْأَسْبَاط

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«سِبْط» (بر وزن حفظ) و «سَبْط» (بر وزن ثبت) در اصل به معناى گسترش و توسعه چیزى به آسانى و راحتى است، و گاهى به درخت، «سَبَط» (بر وزن سبد) گفته مى شود، زیرا شاخه هاى آن به راحتى گسترده مى گردد. فرزندان و شاخه هاى یک فامیل را «سبط» و «اسباط» مى گویند، به خاطر گسترشى که در نسل پیدا مى شود.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

به فتح (س) انبساط يافتن به آسانى چنانكه راغب گفته است و به كسر (سين) نوه و فرزند است مفردات و صحاح و قاموس و اقرب آن را ولدالولد گفته‏اند در نهايه و مجمع نقل شده «الحسن و الحسين سبطا رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم جمع سيط اسباط است و آن پنج بار در قرآن مجيد آمده و همه درباره بنى اسرائيل است [بقره:136]. نظير اين آيه است [نساء:163]. طبرسى و ديگران و نيز اهل لغت گفته‏اند: سبط در اولاد اسحق مثل قبيله در اولاد اسمعيل است فرزندان اسمعيل را قبائل و فرزندان اسحق را اسباط گفته‏اند تا از خمديگر متمايز باشند. راغب كه معنى اصلى را انبساط مى‏داند گويد بولد ولد سبط گويند كه گويا انبساط و امتداد در فروع است. * [اعراف:160] «اَسْباطاً» بدل است از «اِثْنِتَىْ عَشْرَةَ» و مميّز آن كه «فرقه» باشد محذوفاست و «اُمَماً»حال است از اسباط يعنى آنها را دوازده فرقه كرديم در حاليكه هر سبط امّتها بودند (جوامع الجامع) بعضى‏ها اسباط را مميز دانسته گفته‏اند در معنى مفرد است. در مجمع ذيل آيه 136 بقره گويد: اسباط مفرد آن سبط است و آنها اولاد يعقوب بن اسحق بن ابراهيم اند دوازده طائفه بودند از دوازده پسر. نا گفته نماند مراد از اسباط در آيات قرآن يا جماعتى است كه از دوازده فرزند يعقوب به دنيا آمدند و يا اشخاص بخصوصى است كه هر يك سبط و ولدالولد بوده‏اند زيرا كه سبط به معنى نوه و جماعت آمده است چنانكه گذشت. آيه 136 بقره و 163 نساء كه گذشت و نيز آيه 84 آل عمران صريح است در اينكه باسباط وحى شده و آنها پيامبران بوده‏اند . در اين صورت اگر مراد از اسباط قبائل باشد مراد از انزال وحى آن است كه در ميان آنها پيامبرانى بوده است چنانكه در [بقره:136]. مراد رسول خداست ولى «اُنْزِلَ اِلَيْنا» گفته شده. و اگر مراد اشخاص باشند بايد غير از اولاد ده گانه يعقوب بتشند كه آنها در اثر اجحاف به يوسف لياقت رسالت نداشتند (به نظر من مراد اشخاص است كه خواهد آمد). عياشى ذيل آيه 136 بقره از حنّان بن سدير نقل كرده كه به حضرت باقر عليه السلام گفتم: اولاد يعقوب انبياء بودند؟ فرمود: نه آنهااسباط و اولاد انبياء بودند از دنيا نمى‏رفتند مگر خوشبخت توبه كردند و گناه خود را ياد آوردند. طبرسى فرموده: بسيارى از مفسران گفته‏اند كه فرزندان يعقوب انبياء بودند ولى بنابر مذهب ما انبياء نبوده‏اند كه گناه آنها درباره يوسف روشن است و پيامبر در عقيده ما از صغير و كبير قبائح معصوم است و در ظاهر قرآن دلالتى بر پيامبر بودنشان نيست و جمله «ما اُنْزِلَ» دلالت بر آن ندارد و شايد مراد بعضى هاست كه گناه نكرده بودند و شايد اين مثل «وَما اُنْزِلَ اِلَيْنا» باشد حال آنكه مراد حضرت رسول صلى اللّه عليه و اله و سلم بود. نگارنده گويد در سوره مريم عده‏اى از انبياء از قبيل زكريا، يحيى، عيسى، ابراهيم، اسحق، يعقوب، اسمعيل صادق الوعد، موسى، هارون و ادريس نقل شده [مريم:58]. از ذريّه ابراهيم و اسرائيل كه نقل شده زكريل، يحيى، عيسى، موسى، هارون، اسمعيل صادق الوعد است. على هذا احتمال زياد هست كه مراد از اسباط در قرآن اشخاص و نوه‏ها باشند مثل زكريا و يحيى و... كه اسباط ابراهيم و يعقوب و اسحق اند نه فرزندان ده‏گانه يعقوب و اين احتمال نزديك به يقين است. و ذكر بعضى از نواده‏هاى ابراهيم از قبيل موسى و هارون بعد از ذكر اسباط مخصوصاً در آيه 163 نساء ظاهراً براى اهميّت آنهاست و گرنه كلمه اسباط به آنها شامل است احتمال ديگر آن است مراد از اسباطپيامبرانى از بنى اسرائيل باشند كه نام آنها به خصوص در قرآن نيامده چنانكه آيه «وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُهُمْ عَلَيْكَ» شاهد آن است.

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...