المزمل ١٩

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَ‌ هٰذِهِ‌ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ‌ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى‌ رَبِّهِ‌ سَبِيلاً

ترجمه

این هشدار و تذکّری است، پس هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش برمی‌گزیند!

|بى‌ترديد اين [آيات‌] تذكارى است، پس هر كه خواست، به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد
قطعاً اين [آيات‌] اندرزى است، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد.
این آیات (قرآن) برای تذکر و یادآوری فرستاده شد تا هر که بخواهد راهی به سوی خدای خود پیش گیرد.
بی تردید این [قرآن] مایه تذکر و پند است، پس هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش [باتکیه براین قرآن] برگزیند.
اين تذكارى است. پس هر كه بخواهد، راهى به سوى پروردگارش آغاز كند.
این پندآموزی است، پس هر کس که خواهد راهی به سوی پروردگارش پیش گیرد
همانا اين آيتها يادآورى و پندى است، پس هر كه خواهد راهى به سوى پروردگار خويش فرا گيرد.
اینها اندرز و یادآوری است، هرکس که خواستار (استفاده‌ی از آنها) است، او راهی را به سوی پروردگار خود برمی‌گزیند (و خویشتن را به سعادت ابدی می‌رساند).
همانا این‌ها یادواره‌ای است تا هر که بخواهد سوی پروردگارش راهی در پیش گیرد.
همانا این است یادآوردنی تا هر که خواهد گیرد بسوی پروردگار خویش راهی‌

This is a reminder. So whoever wills, let him take a path to his Lord.
ترتیل:
ترجمه:
المزمل ١٨ آیه ١٩ المزمل ٢٠
سوره : سوره المزمل
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَذْکِرَةٌ»: پند و اندرز. تذکّر و یادآوری. «فَمَن شَآءَ ...»: مردمان در انتخاب راه یا چاه آزادند (نگا: کهف / ). مفعول (شَآءَ) محذوف است و می‌تواند از جنس جواب و مقدّر باشد. یعنی: فَمَن شَآءَ اتِّخَاذَ سَبِیلٍ إِلی رَبِّهِ تَعَالیَ اتَّخَذَ. یا این که به مناسبت ماقبل، پند گرفتن مقدّر شود. یعنی: فَمَن شَآءَ الإِتِّعَاظَ اتَّخَذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً. بدین مفهوم که هر که قصد دارد که پند گیرد، با ایمان و طاعت، به خدا خود را نزدیک سازد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا «19»

پس اگر كفر ورزيد، چگونه خود را از (عذاب) روزى كه كودكان را پير مى‌كند مصون مى‌داريد؟ آسمان به سبب (هول) آن روز مى‌شكافد، آرى وعده خداوند انجام شدنى است. همانا اين آيات مايه تذّكر است، پس هركس مى‌خواهد، راهى به سوى پروردگارش برگيرد.

نکته ها

«ولدان» جمع «وليد»، به معناى كودكى است كه تازه متولد شده و «شيب» جمع «اشيب»، به معناى شخص پير و سفيد مو است. آيه 17 را دو گونه مى‌توان معنا كرد:

الف. سختى روز قيامت به اندازه‌اى است كه كودك تازه متولد شده را پير مى‌كند.

ب. آن روز به اندازه‌اى طولانى است كه كودك به پيرى مى‌رسد.

جلد 10 - صفحه 274

كلمه‌ «هذِهِ» در إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ ... مى‌تواند به نافله شب كه در اول سوره آمده است اشاره داشته باشد، همان گونه كه در آيه 29 سوره دهر، پس از دستور به سجده و تسبيح طولانى شبانه مى‌فرمايد: «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا» يعنى عبادت در دل شب راه خداوند است، هركس مى‌خواهد آن را بپيمايد.

پیام ها

1- در قيامت، راه گريزى از دوزخ براى كفّار وجود ندارد. «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ»

2- صاحبان قدرت در دنيا، گرفتار عذاب سخت الهى شدند و نتوانستند از خود دفاع كنند، چه رسد به عذاب آخرت! «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ»

3- غم و اندوه، تلخى‌ها، ناكامى‌ها و سختى‌ها، عامل پيرى زودرس و سفيدشدن موى سر و صورت مى‌گردد. «يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً»

4- خطرات قيامت هم در انسان تأثير مى‌گذارد: «يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً»، هم در آسمان‌ها. «السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ»

5- انسان، آزاد آفريده شده است. فَمَنْ شاءَ ...

6- آگاهى يافتن از خطرات قيامت سبب تذكّر است. «إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ»

7- ربوبيّت خداوند اقتضا مى‌كند كه راه او را انتخاب كنيم. «اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلاً «19»

إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ: بدرستى كه اين آيات ناطقه به مواعيد شديده، پند و عبرتى است، فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ: پس هر كه خواهد از مكلفان فراگيرد به وسيله اين مواعظ، إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا: به قرب پروردگار خود راهى، يعنى سلوك نمايند به تقوى و خشيت كه موصل است به تقرب الهى.

بيان: آيه دال است بر آنكه افعال بندگان به اختيار آنها است، اگر بخواهند طريق ايمان را فرا گيرند و به ثواب و سعادت ابدى نائل گردند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً «11» إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً «12» وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً «13» يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً «14» إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى‌ فِرْعَوْنَ رَسُولاً «15»

فَعَصى‌ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً «16» فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً «17» السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً «18» إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلاً «19»

ترجمه‌

و واگذار مرا با تكذيب كنندگان كه صاحبان نعمتند و مهلت ده آنها را اندكى‌

همانا نزد ما است غلهاى گران و آتش سوزان‌

و خوراك گلوگير و عذابى دردناك‌

روزى كه بلرزه در آيد زمين و كوهها و بگردد كوهها تلهاى ريگ پراكنده‌

همانا ما فرستاديم بسوى شما پيغمبرى را گواه بر شما همچنان كه فرستاديم بسوى فرعون پيغمبرى‌

پس نافرمانى كرد فرعون آن پيغمبر را پس گرفتيم او را گرفتنى سخت‌

پس چگونه پرهيز ميكنيد اگر كافر باشيد در روز كه ميگرداند كودكانر پيران‌

آسمان شكافته شود در آن ميباشد وعده او انجام شده‌

همانا اين پندى است پس هر كه بخواهد ميگيرد بسوى پروردگارش راهى.

تفسير

در آيه سابقه خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه از كفّار


جلد 5 صفحه 295

دورى كند بخوبى و در اين آيات ميفرمايد آنها را كه تكذيب نمودند تو را و وصيّت را با آنكه صاحب مال و نعمت دنيوى هستند بمن واگذار نما تا بمجازات اعمالشان برسانم و چند روزى بآنها مهلت ده تا موعد جزاى آنها بفتوحات اسلامى در دنيا برسد و در آخرت براى آنها نزد ما غلهاى گران و امواج آتش سوزان جهنّم و خوراك گلو گير آن مانند زقّوم و ضريع كه در نهايت تلخى و عفونت و خشونت است و عذاب دردناك آن آماده و مهيّا است در روز كه زمين بلرزه در آيد يا خسف شود چنانچه قمّى ره فرموده و كوهها نيز متزلزل و از جا كنده و نرم و مبدّل شود بشن و ريگ فراوانى كه بريزش پائين از بالا سرازير گردد اكنون ما نزد شما پيغمبرى فرستاديم كه گواه بر اعمال شما باشد نزد خدا روز قيامت چنانچه فرستاديم نزد فرعون پادشاه مصر پيغمبرى را كه همه ميدانيد و ميشناسيد او را كه موسى بن عمران بوده و محتاج بذكر نيست پس فرعون اطاعت او امر او را ننمود و ما گرفتيم او را بگناهش گرفتن سخت ناگوارى كه در تواريخ ذكر شده و در قرآن مكرّر گوشزد گرديده است كه با عساكرش بنحو عجيبى غرق شدند و شما بايد از آن عبرت گيريد و بترسيد از آنكه خداوند شما را هم در دنيا مانند آنها بگناهتان بگيرد و مجازات فرمايد و اگر مؤاخذه دنيوى ما از اين قبيل باشد پس چگونه خود را حفظ ميكنيد و ميپرهيزيد شما در صورت بقاء بر كفر از عذاب و هول روز كه كودكان را پير ميكند وقتى كه ميشنوند صيحه آسمانيرا و در آنروز آسمان شكافته و منشق ميگردد و وعده خدا بانجاز ميرسد آنچه ذكر شد موعظه و نصيحت و موجب تذكّر بود براى شما فعلا اجبارى نيست هر كس خواسته باشد از اين عذابها مأمون باشد براى خودش راهى بسوى پروردگارش باز كند و هيچ راهى بهتر از راه قبول اسلام و ولايت مولاى متّقيان نيست بايد آنرا اخذ نمود و در دنيا و آخرت مأمون بود و ضمير بارز در منفطر به راجع است ظاهرا بيوم و باء بمعناى في يا براى سببيّت است و اخبار از سماء بمنفطر باعتبار جواز تذكير و تأنيث است در آن و ولدان جمع وليد بمعناى كودك و شيب بكسر شين ظاهرا جمع اشيب بمعنى سپيد مو و پير است.


جلد 5 صفحه 296

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ هذِه‌ِ تَذكِرَةٌ فَمَن‌ شاءَ اتَّخَذَ إِلي‌ رَبِّه‌ِ سَبِيلاً «19»

بدرستي‌ ‌که‌ اينها ‌براي‌ تذكر ‌است‌ ‌پس‌ كسي‌ ‌که‌ بخواهد راهي‌ بخداي‌ ‌خود‌ و پروردگار ‌خود‌ پيدا كند ‌آن‌ راه‌ ‌را‌ اتخاذ كند.

إِن‌َّ هذِه‌ِ تَذكِرَةٌ انسان‌ ‌که‌ غرق‌ دنيا شد غفلت‌ ‌او‌ ‌را‌ فرا ميگيرد و ابدا بفكر مضار و گرفتاري‌هايي‌ ‌که‌ ‌در‌ اثر ‌اينکه‌ اعمال‌ و كردار هست‌ نيست‌ بايد ‌او‌ ‌را‌ متنبه‌ كرد ‌که‌ ‌از‌ خواب‌ غفلت‌ بيدار شود و بعواقب‌ امور مطلع‌ شود ‌که‌ گفتند: مرد آخر ‌بين‌ مبارك‌ بنده‌اي‌ ‌است‌. بعينه‌ مثل‌ اهل‌ دنيا مثل‌ اطفالي‌ ‌است‌ ‌که‌ نميداند ‌در‌ بازيگري‌ چه‌ پيشامدهايي‌ دارد ولي‌ هيهات‌ ‌که‌ باين‌ آيات‌ ‌از‌ غفلت‌ بيرون‌ آيد مگر قليلي‌ ‌که‌ تنبه‌ پيدا كنند لذا ميفرمايد:

فَمَن‌ شاءَ اتَّخَذَ إِلي‌ رَبِّه‌ِ سَبِيلًا دست‌ ‌از‌ سبل‌ شيطاني‌ بردارد و بصراط مستقيم‌ الهي‌ سير كند ‌که‌ ميفرمايد: أَن‌َّ هذا صِراطِي‌ مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوه‌ُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُل‌َ فَتَفَرَّق‌َ بِكُم‌ عَن‌ سَبِيلِه‌ِ انعام‌ آيه 154.

258

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 19)- در پایان این بحث اشاره‌ای به تمام هشدارها و انذارهای گذشته کرده، می‌فرماید: «این هشدار و تذکری است» (ان هذه تذکرة).

شما در انتخاب راه آزاد هستید، «پس هر کس بخواهد (هدایت شود و طالب سعادت ابدی باشد) راهی به سوی پروردگارش برمی‌گزیند» (فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا).

اگر پیمودن این راه از طریق اجبار و اکراه صورت گیرد، نه افتخاری است، نه فضیلتی، فضیلت آن است که انسان با اراده و اختیار خود این راه را انتخاب کرده، و بپوید.

نکات آیه

۱ - قرآن، زداینده غفلت ها و مایه یادآورى و بیدارى انسان ها (إنّ هذه تذکرة)

۲ - آگاهى از قیامت و سرگذشت انسان ها در آن روز، زداینده غفلت ها و مایه یادآورى و بیدارى (إنّ هذه تذکرة) آیات گذشته، درباره قیامت و احوال انسان ها در آن روز بود; ازاین رو ممکن است، «هذه» اشاره به این موضوع باشد.

۳ - تذکارهاى قرآن، به منظور معرفت خدا و راه یابى آگاهانه و آزادانه انسان ها به او است. (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه سبیلاً)

۴ - انسان، موجودى است مختار و انتخاب گر. (فمن شاء اتّخذ إلى ربّه سبیلاً) مطلب یاد شده، از تعبیر «من شاء» (هر کس بخواهد) استفاده مى شود.

۵ - دین، راهى است که مقصد در آن تقرب به خداوند است. (اتّخذ إلى ربّه سبیلاً)

۶ - ربوبیت خداوند، مقتضى در پیش گرفتن راه او (راه دین) است. (اتّخذ إلى ربّه سبیلاً)

موضوعات مرتبط

  • انسان: اختیار انسان ۴; ویژگیهاى انسان ۴
  • تذکر: عوامل تذکر ۱، ۲
  • تقرب: تقرب به خدا ۵
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۶; زمینه خدا شناسى ۳
  • دین: فلسفه دین ۵; قبول دین ۶
  • ذکر: آثار ذکر قیامت ۲
  • غفلت: زمینه رفع غفلت ۱، ۲
  • قرآن: فلسفه تذکرات قرآن ۳; نقش قرآن ۱
  • قیامت: آثار علم به قیامت ۲

منابع