القيامة ٢٣

از الکتاب
کپی متن آیه
إِلَى‌ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ

ترجمه

و به پروردگارش می‌نگرد!

|به سوى پروردگار خود مى‌نگرند
و به پروردگارش مى‌نگرد!
و به چشم قلب جمال حق را مشاهده می‌کنند.
[با دیده دل] به پروردگارش نظر می کند
كه سوى پروردگارشان نظر مى‌كنند؛
به سوی پروردگارشان نگران‌
كه [پاداش‌] پروردگار خويش را چشم مى‌دارند
به پروردگار خود می‌نگرند.
(که) سوی (رحمت) پروردگارشان نگرانند!
بسوی پروردگار خویش نگران‌

Looking towards their Lord.
ترتیل:
ترجمه:
القيامة ٢٢ آیه ٢٣ القيامة ٢٤
سوره : سوره القيامة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَاظِرَةٌ»: نگرنده. معنی دیگر آیه: چشم به الطاف پروردگار خود دوخته‌اند. با توجّه به معنی اوّل، باید گفت که نیروی دید در جهان دیگر همچون نیروی دید در این جهان نمی‌باشد. مثلاً بهشتیان دوزخیان را در قعر آتش سوزان مشاهده می‌کنند و با ایشان به سخن می‌پردازند (نگا: صافّات / ). به هر حال نحوه مشاهده آنجا همچون همه چیزهای دیگر آخرت، با نحوه مشاهده اینجا فرق دارد. احادیث پیغمبر نشان می‌دهد که نگاه کردن آخرت بدون کیفیّت و چگونگی و حدود و جهات و مسافات و صفات است (نگا: المنتخب، نمونه).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ «20» وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ «21» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ «22» إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ «23» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ «24» تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ «25»

چنين نيست (كه مى‌پنداريد) بلكه به اين دنياى زودگذر دل‌بسته‌ايد. و آخرت را رها كرده‌ايد. چهره‌هايى در آن روز شاداب و با طراوت است و به (لطف و پاداش) پروردگارشان چشم دوخته‌اند. و چهره‌هايى در آن روز گرفته است. زيرا مى‌داند مورد عذابى كمر شكن قرار مى‌گيرد.

نکته ها

«ناضِرَةٌ» شادابى ناشى از دريافت نعمت‌هاى فراوان است. چنانكه در جاى ديگر فرمود:

«نَضْرَةَ النَّعِيمِ» «1»

شايد مراد از «ناظِرَةٌ» انتظار دريافت نعمت باشد. چنانكه در روايتى از امام رضا عليه السلام آمده‌


«1». مطففّين، 24.

جلد 10 - صفحه 311

است: «مشرقة تنتظر ثواب ربها» «1» آنان در انتظار پاداش پروردگارشان هستند.

گرچه اين آيه مى‌فرمايد: «إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ» مردم به سوى پروردگارشان نظر مى‌كنند. امّا بر اساس آيه‌اى كه مى‌فرمايد: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ» «2» ديدگان تو را در نيابند، خداوند با چشم سر ديده نمى‌شود و در قيامت مردم به لطف پروردگار نظر دارند.

«باسِرَةٌ» به معناى گرفتگى چهره است.

«فاقِرَةٌ» از «فقار» به معناى ستون فقرات است. فقير نيز از همين ريشه و به معناى كسى است كه به خاطر نادارى گويا ستون فقراتش شكسته است. مراد از فاقره كمرشكن است.

پیام ها

1- سؤال و پرسش روانكاوى لازم دارد؛ زير سؤال بردن قيامت به خاطر دلبستگى به دنياست. يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ ... كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ

2- علاقه به دنيا زمانى بد و قابل سرزنش است كه يا شديد باشد: «لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَدِيدٌ» «3» و يا ملازم رها كردن قيامت باشد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»

3- علاقه به دنيا بسترى براى انكار معاد است. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»

4- دنيا زودگذر است. گويا دنيا براى به آخر رسيدن عجله دارد و به سرعت سپرى مى‌شود. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ»

5- يك دل، دو دوستى برنمى‌دارد. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»

6- انسان از عَجَل آفريده شده: «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» «4»، اگر با عقل و وحى خود را مهار نكند، تنها به فكر دنياى عاجل است. «تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ»

7- يكى از شيوه‌هاى تربيت مقايسه بين كفر و پاداش است: «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ- وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ»

8- مسايل روحى و روانى در چهره انسان اثر مى‌گذارند. رنگ رخساره خبر


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». انعام، 103.

«3». عاديات، 8.

«4». انبياء، 37.

جلد 10 - صفحه 312

مى‌دهد از سّر ضمير. «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ- وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ»

9- كسانى كه در دنيا تنها خداوند را عبادت كردند: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ» «1»، تنها به او توكّل كردند: «عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا» «2»، تنها نسبت به او خاشع بودند و از احدى نهراسيدند: «لا يَخْشَوْنَ أَحَداً» «3»، تنها از او كمك خواستند: «إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» و ...،

در آن روز نيز تنها به او نظر دارند. «إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ»

10- دلبستگى به دنيا و رها كردن آخرت سبب اندوه و گرفتگى چهره در قيامت است. تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ ... وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ «23»

إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ: به سوى رحمت پروردگار خود نظر كننده و مستغرقند در مثوبات جليله كه حق تعالى به آنها كرامت فرموده.

در توحيد صدوق و احتجاج از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در حديثى فرمايد: منتهى شوند اولياى خدا بعد از فراغ از حساب، به نهرى كه ناميده شود حيوان. پس شستشو كنند در آن و بياشامند از آن، پس سفيد گردد صورتهاى آنان به حالت نورانى. پس برود از ايشان كدرت و درن. پس امر شوند به بهشت، و در اين مقام نظر كنند به ثواب الهى، چگونه اثابه فرمايد ايشان را، اين است فرمايش: إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ. «1» ايضا: ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت عبد العظيم عليه السّلام از ابى محمود قال: قال على بن موسى الرضا عليه السّلام در فرمايش الهى: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ، فرمود: يعنى مشرقه، نظر مى‌كنند ثواب پروردگار خود را. «2» تتمه: چون ببراهين عقليه و نقليه ثابت شده كه ذات سبحانى از جسميت و عوارضات آن منزّه و متعالى است بنابراين آيه شريفه بتقدير مضاف باشد يعنى الى ثواب ربّها كه مراد نعيم بهشتى است و اين تقدير در كلمات قرآنى شايع و معظم علماء و مفسرين همين را محقق دانسته‌اند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19» كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ «20»

وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ «21» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ «22» إِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ «23» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ «24» تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ «25»

ترجمه‌

حركت مده بخواندن زبانت را تا شتاب كنى بآن‌

همانا بر عهده ما است فراهم آوردن آن و خواندنش‌

پس چون خوانديم آنرا پس پيروى كن خواندنش را

پس همانا بر ما است بيان آن‌

نه چنين است بلكه دوست ميداريد شما مردم امتعه نقد دنيا را

و رها ميكنيد آخرت را

رويهائى در چنين روز خرّم و درخشان‌

بسوى پروردگارشان بچشم اميد نگرانند

و رويهائى در چنين روزى گرفته و در هم است‌

ميپندارند كه رسانده شود بآنها عذاب كمر شكنى.

تفسير

در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه چون قرآن بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل ميشد حضرت براى شوق مفرطى كه به اخذ و ضبط آن داشت عجله ميفرمود در تلقّى و قرائت خود مبادا چيزى از آن از خاطرش محو شود پس خدا او را از اين عمل نهى فرمود نه براى آنكه جائز نبوده بلكه براى آنكه لازم نبوده است و قمّى ره وجه ديگرى نقل نموده كه در آيات آتيه ذكر ميشود انشاء اللّه تعالى و بنابر اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده كه بعجله زبان خود را بآيات ما حركت مده و قرائت منما آنرا قبل از تفكّر و تأمّل در معانى آن همانا بعهده ما است جمع آن در سينه تو و اجراء آن بر زبانت يا جمع آن در خارج و قرائت آن بر تو پس وقتى ما آنرا بتوسط جبرئيل بر تو قرائت نموديم متابعت نما قرائت او را تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام قرآن حمل نموده‌اند ولى اوّل اظهر است و مؤيّد آن آنستكه بعد از اين فرموده پس بعهده ما است بيان مشكلات و مجملات آن از حيث معنى و مراد در وقت حاجت و لزوم نه چنين است كه كسى محتاج باشد قرآن را بعجله بخواند ولى انسان طبعا عجول است شما مردم دوست داريد هر امرى را كه بعجله و نقد براى‌


جلد 5 صفحه 312

شما آماده شده لذا دنيا را اختيار نموديد براى خود و آخرت را از دست داديد چون دنيا معجّل و آخرت مؤجّل است غافل از آنكه آن محقّق است و باقى و اين موقت است و فانى و رويهائى از مردم در روز قيامت درخشان و تابان است و ناظر بعطا و منتظر رحمت و نعمت اوفى از پروردگارند بعد از فارغ شدن آنانكه اولياء خدايند از حساب و غسل نمودن در چشمه حيوان و آشاميدن از آن و سفيد و تابان شدن رويهاشان و بيرون آمدن از انواع پليديها چنانچه مستفاد از اخبار ائمه اطهار است و در بعضى روايات از امير المؤمنين عليه السّلام تصريح شده كه ناظر بمعناى منتظر استعمال ميشود چنانچه خداوند فرموده‌ فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ‌ يعنى منتظرم بچه حال بر ميگردند فرستاده شدگان از قول ملكه سبا در سوره نمل در هر حال معلوم است مراد نظر نمودن بخود خدا نيست بلكه مراد نظر نمودن برحمت و انتظار مزيد نعمت او است و رويهائى از مردم در روز قيامت عبوس و ترش و تاريك و گرفته و درهم است و آنها دشمنان خدايند كه گمان دارند و منتظرند بلا و عذابى بر آنها وارد شود كه بشكند و خورد كند فقرات و مهره‌هاى پشتشان را و اين دو دسته از هر جهت با يكديگر تقابل تضادّ دارند يكدسته در نهايت خوشى و خرّمى و فرح و سرور و انبساط و يكدسته در غايت ناخوشى و غم و اندوه و گرفتگى و گرفتارى بسر ميبرند و يحبّون و يذرون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر اين نيز مراد افراد انسان است كه در آيات سابقه ذكر شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِلي‌ رَبِّها ناظِرَةٌ «23»

همين‌ ‌آيه‌ منشأ توهم‌ مجسمه‌ ‌شده‌ ‌که‌ گفتند: ‌خدا‌ فرداي‌ قيامت‌ ميآيد ‌بر‌ تخت‌ قرار ميگيرد و مؤمنين‌ ‌خدا‌ ‌را‌ ميبينند لكن‌ مراد توجه‌ بحق‌ و عنايات‌ و تفضلات‌ و مثوبات‌ و نعم‌ الهي‌ ‌است‌ ‌خدا‌ ميبينند نه‌ ‌با‌ چشم‌ سر بلكه‌ ‌با‌ چشم‌ قلب‌ ‌که‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ پرسيدند: هل‌ رأيت‌ ربك‌!‌-‌ فرمود: ‌ما عبدت‌ ربا ‌لم‌ أره‌. لكن‌ بچشم‌ قلب‌ ‌که‌ بنده‌ بايد ‌در‌ ‌هر‌ چه‌ بنگرد ‌خدا‌ بيند ‌که‌ فرمود:

(‌ما رأيت‌ شيئا الا و رأيت‌ اللّه‌ قبله‌ و بعده‌ و معه‌)

‌ يا ‌ ربي‌ پرده‌ ‌از‌ ‌در‌ و ديوار

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 23)- این از نظر پاداشهای مادی، و اما در مورد پاداشهای روحانی آنها می‌فرماید: «و به پروردگارش می‌نگرد»! (الی ربها ناظرة).

ج5، ص347

نگاهی با چشم دل و از طریق شهود باطن، نگاهی که آنها را مجذوب آن ذات بی‌مثال، و آن کمال و جمال مطلق می‌کند.

پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «هنگامی که اهل بهشت وارد بهشت می‌شوند خداوند می‌فرماید: چیز دیگری می‌خواهید بر شما بیفزایم؟

آنها می‌گویند: (پروردگارا! همه چیز به ما داده‌ای) آیا روی ما را سفید نکردی؟ آیا ما را وارد بهشت ننمودی؟ و رهائی از آتش نبخشیدی؟

در این هنگام حجابها کنار می‌رود (و خداوند را با چشم دل مشاهده می‌کنند) و در آن حال چیزی محبوبتر نزد آنان از نگاه به پروردگارشان نیست».

نکات آیه

۱ - چهره تابناک مؤمنان در روز قیامت، تنها متوجه خدا بوده و آنان مجذوب جمال اویند. (وجوه یومئذ ناضرة . إلى ربّها ناظرة) تقدیم «إلى ربّها» مى تواند براى افاده حصر باشد.

۲ - مؤمنان در روز قیامت، تنها به لطف و ثواب الهى چشم دوخته اند. (إلى ربّها ناظرة) برداشت یاده شده، مبتنى بر حذف مضاف است و تقدیر آن چنین مى باشد: «إلى ثواب ربّها ناظرة».

۳ - چشم امید مؤمنان در قیامت تنها به خداوند است. (إلى ربّها ناظرة) برخى از مفسران گفته اند: عبارت «إلى ربّها ناظرة» مى تواند تعبیر کنایى باشد. در این صورت مقصود از آن، توقع و امید است; مانند آن که گفته مى شود: «أنا إلى فلان ناظر ما یصنع بى» (من به فلانى چشم دوخته ام تا با من چه خواهد کرد).

روایات و احادیث

۴ - «قال رسول اللّه(ص) فى قول اللّه «وجوه یومئذ ناضرة . إلى ربّها ناظرة» قال: ینظرون إلى ربّهم بلاکیفیّة و لا حدّ محدود;[۱] رسول خدا(ص) درباره سخن خداوند «وجوه یومئذ ناضرة . إلى ربّها ناظرة» فرمود: به سوى پروردگارشان نظر مى کنند، بدون این که براى او کیفیتى و یا حد محدودى باشد (این نظر و نگاه به معناى توجه و التفات است)».

۵ - «قال على بن موسى الرضا(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «وجوه یومئذ ناضرة . إلى ربّها ناظرة» یعنى مشرقة تنتظر ثوابَ ربّها;[۲] امام رضا(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ: «وجوه یومئذ ناضرة . إلى ربّها ناظرة» فرمود: یعنى (صورت هایى درآن روز) درخشیده است و در انتظار ثواب پروردگارشان اند».

موضوعات مرتبط

  • امیدوارى: امیدوارى به پاداشهاى خدا ۵; امیدوارى به خدا ۳
  • خدا: نظر به خدا ۱، ۴
  • قیامت: درخشندگى صورت در قیامت ۵
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۲
  • مؤمنان: امیدوارى اخروى مؤمنان ۳; پاداش اخروى مؤمنان ۲; درخشندگى صورت مؤمنان ۱; مؤمنان در قیامت ۱، ۲، ۳

منابع

  1. الدرّالمنثور، ج ۸، ص ۳۵۰.
  2. توحید صدوق، ص ۱۱۶، ب ۸، ح ۱۹; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۶۴، ح ۲۰.