القصص ٦٣

از الکتاب
کپی متن آیه
قَالَ‌ الَّذِينَ‌ حَقَ‌ عَلَيْهِمُ‌ الْقَوْلُ‌ رَبَّنَا هٰؤُلاَءِ الَّذِينَ‌ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ‌ کَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْکَ‌ مَا کَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ‌

ترجمه

گروهی (از معبودان) که فرمان عذاب درباره آنها مسلم شده است میگویند: «پروردگارا! ما اینها [= عابدان‌] را گمراه کردیم؛ (آری) ما آنها را گمراه کردیم همان‌گونه که خودمان گمراه شدیم؛ ما از آنان به سوی تو بیزاری می‌جوییم؛ آنان در حقیقت ما را نمی‌پرستیدند (بلکه هوای نفس خود را پرستش می‌کردند)!»

|آنان كه حكم عذاب برايشان حتمى شده مى‌گويند: پروردگارا! اينانند كسانى كه گمراهشان كرديم گمراهشان كرديم هم چنان كه خود گمراه شديم. [ما از آنها] به سوى تو بيزارى مى‌جوييم. اينان ما را نمى‌پرستيدند [بلكه هواى نفس خود را مى‌پرستيدند]
آنان كه حكم [عذاب‌] بر ايشان واجب آمده، مى‌گويند: «پروردگارا، اينانند كسانى كه گمراه كرديم، گمراهشان كرديم همچنانكه خود گمراه شديم، [از آنان‌] به سوى تو بيزارى مى‌جوييم، ما را نمى‌پرستيدند [بلكه پندار خود را دنبال مى‌كردند].»
در آن حال آنان که وعده عذابشان محقق و حتمی شده (یعنی پیشوایان کفر) گویند: پروردگارا، ما که این مردم را گمراه کردیم سببش گمراهی ما بود که خلق را هم مانند خود گمراه می‌خواستیم، و امروز (از پیروان خود) به سوی تو بیزاری می‌جوییم که آنها (از روی عقیده) ما را نمی‌پرستیدند (بلکه به هوای نفس خود در پی ما آمدند).
کسانی که عذاب بر آنان حتمی و لازم شده [از سردمداران شرک و کفر که مردم را به اطاعت و بندگی خود واداشتند] می گویند: پروردگارا! اینانند [مطیعان ما] که گمراهشان کردیم، همان گونه که ما [به اختیار خود] گمراه شدیم آنان را نیز [به اختیار و انتخاب خودشان] گمراه کردیم، [از آنان] به سوی تو بیزاری می جوییم، ما را نمی پرستیدند، [بلکه هوای نفسشان را می پرستیدند،]
آنان كه حكم درباره‌شان محقق شده مى‌گويند: اى پروردگار ما، اينان كسانى هستند كه ما گمراهشان كرديم. از آن رو گمراهشان كرديم كه خود گمراه بوديم. از آنها بيزارى مى‌جوييم و به تو مى‌گرويم. اينان ما را نمى‌پرستيده‌اند.
کسانی که حکم [عذاب‌] بر آنان تعلق گرفته گویند پروردگارا اینان کسانی هستند که ما گمراهشان کردیم، ما همچنان که خود گمراه بودیم آنان را گمراه کردیم، [اینک‌] در نزد تو تبری می‌جوییم، ایشان [در واقع‌] ما را نمی‌پرستیدند
آنان كه آن گفتار- فرمان عذاب- بر آنان سزا گشته- يعنى پرستيده‌ها-، گويند: خداوندا، اينانند كسانى كه گمراهشان كرديم گمراهشان كرديم همچنانكه خود گمراه بوديم، [از آنها] به سوى تو بيزارى مى‌جوييم، آنان ما را نمى‌پرستيدند.
کسانی که (سردستگان کفر و ضلال بوده و) فرمان عذاب درباره‌ی آنان مسلّم شده است، می‌گویند: پروردگارا! ما اینان را گمراه ساخته‌ایم. از آنجا که خودمان گمراه بوده‌ایم ایشان را هم گمراه نموده‌ایم. ما از اینان در پیشگاه تو بیزاری می‌جوئیم (و می‌گوئیم: ایشان شهوات و آرزوهای خود را پرستش کرده‌اند و) ما را عبادت نکرده‌اند!
آنان که قول (عذاب) بر ایشان حق و ثابت آمده، گفتند: «پروردگارمان! اینانند کسانی که گمراه کردیم، گمراهشان کردیم همچنان که خود گمراه شدیم. (از آنان) سوی تو بیزاری جستیم. (آنها) تنها ما را نمی‌پرستیدند (بلکه نخست هواهای نفسانی خود را می‌پرستیدند).»
گفتند آنان که فرود آمده بود بر ایشان سخن پروردگار اینانند که گمراه کردیم گمراهشان کردیم بدانسان که گمراه شدیم بیزاری جستیم به سویت نبودند ما را پرستندگان‌

Those against whom the sentence is justified will say, “Our Lord, these are they whom we misled. We misled them, as we were misled. We beg Your forgiveness; it was not us they used to worship.”
ترتیل:
ترجمه:
القصص ٦٢ آیه ٦٣ القصص ٦٤
سوره : سوره القصص
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ»: مستحقّ عذاب شده‌اند (نگا: نمل / ). «أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا»: ایشان را گمراه ساخته‌ایم، چرا که خودمان گمراه بوده‌ایم. مراد این است که اغواگران می‌گویند: پیروان ما به میل خود به دنبال ما آمده‌اند و به محض این که وسوسه ما با شهوات ایشان موافقت داشته است، از ما اطاعت نموده‌اند. لذا هر دو گروه یکسان و برابریم (نگا: مائده / ). «مَا ... یَعْبُدُونَ»: عبادت، در اینجا علاوه از پرستش، معنی اطاعت نیز دارد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ «63»

آن (شريكان و) كسانى كه حكم عذاب بر آنان محقّق گشته، مى‌گويند:

پروردگارا! اينان كسانى هستند كه ما گمراه كرده‌ايم. همان‌گونه كه خود گمراه بوديم، آنها را (نيز) گمراه نموديم، (امّا اينك از آنان) به سوى تو بيزارى مى‌جوييم. (اينان در واقع) ما را نمى‌پرستيدند (بلكه به دنبال هواپرستى و هوسرانى خود بودند.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ (63)


«1» تفسير كشاف زمخشرى (چاپ مصر 1354 هجرى) ج 3، ص 175.

جلد 10 - صفحه 167

قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ‌: گويند آنانكه واجب شده باشد بر ايشان كلام خدا، يعنى كلمه عذابى كه از آيات وعيد است يا كلمه‌ «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ»* به ثبوت مقتضاى آن و حصول مؤدّى آن، و آنها رؤساى اهل ضلالت يا شياطين هستند كه گويند: رَبَّنا: اى پروردگار ما، هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا: اين گروه يعنى ضعفا و اتباع ما آنانند كه گمراه كرديم ايشان را، أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا:

گمراه ساختيم ايشان را پس گمراه شدند به اختيار خود گمراه شدنى، همچنانكه گمراه بوديم ما. و ادله عقليه و نصايح رسل و كتب منزله را كه مشحون بود به وعد و وعيد و مواعظ و زواجر كه مانع ايشان بود از كفر و داعى آنها به ايمان، تمام را صرف نظر نمودند و به مجرد وسوسه‌اى و خواندن ما آنها را به كفر و ضلالت، پيرو ما شدند به سوء اختيار خود بدون اكراه و اجبارى، مانند ما كه كافر و گمراه شديم. و اين نظير آيه شريفه است كه خداوند حكايت فرمايد از شيطان در مقابل اعتراض گمراهان كه‌ «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ ...» «1».

تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ‌: اكنون بيزارى جوئيم بسوى تو از ايشان و از آنچه آنها اختيار كردند بر وفق هواى خود از كفر و طغيان. ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ‌: نبودند ايشان به حسب واقع كه ما را پرستنده باشند، بلكه پرستش اهواء فاسده و آراء باطله خود مى‌كردند، چه بر حسب شهوات و متمنيات نفسانى خود تبعيت ما اختيار كرده بودند نه به اكراه و اجبار؛ ما ايشان را وادار نكرديم و ما را بر طريق حجت و استحقاق پرستش نمى‌كردند. نزد بعضى اين سخن رؤساى كفر است كه گفتند پيروان ما به حقيقت پرستش ما نمى‌كردند، بلكه شياطين عبادت ما را در نظر ايشان‌


«1» سوره ابراهيم 14، آيه 22.

جلد 10 - صفحه 168

مزين و آراسته گردانيدند و بدين جهت ما را پرستش كردند، اكنون بيزار شديم از پرستش آنها ما را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (61) وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (62) قالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنا أَغْوَيْناهُمْ كَما غَوَيْنا تَبَرَّأْنا إِلَيْكَ ما كانُوا إِيَّانا يَعْبُدُونَ (63) وَ قِيلَ ادْعُوا شُرَكاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَ رَأَوُا الْعَذابَ لَوْ أَنَّهُمْ كانُوا يَهْتَدُونَ (64) وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ فَيَقُولُ ما ذا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ (65)

فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنْباءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لا يَتَساءَلُونَ (66)

ترجمه‌

آيا پس كسى كه وعده داديم او را وعده خوبى پس او يابنده است آنرا مانند كسى است كه داديم او را بهره زندگانى دنيا پس او است روز قيامت از حاضر كرده شدگان‌

و روز كه ندا كند آنها را پس گويد كجايند شريكان من كه بوديد گمان ميكرديد

گويند آنانكه لازم شد بر آنها وعده عذاب پروردگارا اينانند آنانكه گمراه كرديم، گمراه كرديمشان همچنانكه گمراه شديم بيزارى جوئيم بسوى تو نبودند كه ما را بپرستند

و گفته شود بخوانيد شريكانتان را پس بخوانند آنها را پس اجابت ننمايند از آنها و به بينند عذاب را و آرزو كنند كه آنها بودند آنچنان كه هدايت مى‌يافتند

و روز كه ندا كند آنها را پس گويد چه جواب داديد پيغمبران را

پس پوشيده شود بر آنها خبرها در چنين روز پس آنها از يكديگر پرسش نميكنند.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه و ترجيح حال كسانيكه متنعّم بنعيم آخرتند بر متنعّمين در دنيا فرموده آيا كسيكه ما وعده خوب منجز باو داديم كه در آخرت بهشت برين از آن او باشد و قطعا بآن و اصل خواهد شد و


جلد 4 صفحه 201

هميشه از نعمتهاى گوناگون آن برخوردار خواهد بود مانند كسى است كه چند روز در اين دنيا متنعّم و بهره‌مند نموديم او را با هزاران زحمت و تشويش و روز قيامت هم بايد در محضر عدل ما حاضر شود براى حساب و عقاب چنين نيست بلكه تفاوت ميان آن دو از زمين تا آسمان است و اى پيغمبر ياد كن براى اين جماعت متنعّم مشرك روزى را كه ندا ميكند آنها را خداوند و براى ملامت و سرزنش آنها مى‌فرمايد كجايند آن كسانيكه شما آنها را شركاء من مى‌پنداشتيد در اطاعت و عبادت و اميدوار بانتفاع از آنها بوديد پس بزرگان و رؤساء آنها كه مستحق عقوبت شدند در دنيا بوعده‌هاى عذاب خدا بلسان انبياء مانند فرعون و نمرود و شياطين انسى و جنّى گويند پروردگارا اينجماعت آنانند كه گمراه نموديم ما آنها را ولى گمراه نموديم آنانرا چنانچه گمراه شديم خودمان و فعلا ما از آنها و عملشان بيزارى مى‌جوئيم نزد تو آنها در واقع عبادت نمى‌نمودند ما را بلكه پيروى از هواى نفس خودشان ميكردند چنانچه ما هم پيرو هواى نفس خود بوديم و در گمراهى و سببش شريكيم با آنان ما آنها را مجبور ننموديم بكفر و عصيان خودشان باختيار خود كردند آنچه كردند ما هم باختيار خود كرديم آنچه كرديم پس در استحقاق عقوبت مزيّتى بر آنها نداريم و از طرف خداوند بمرءوسين خطاب ميشود كه بخوانيد شركاء جعلى خودتان را كه در دنيا براى خدا قرار داده بوديد باميد انتفاع از آنها براى نصرت يا شفاعت خودتان در امروز و آنها از بيچارگى متوسل بآن اشقيا ميشوند و از آنها جوابى نميشنوند و كمكى نمى‌بينند براى آنكه آنها از اينها بيچاره‌ترند و همه عذاب الهى را مشاهده مى‌نمايند كه بآنها احاطه كرده و اگر آنها راه چاره‌اى مى‌يافتند از خود دفع مى‌نمودند عذاب را و بنابراين جواب لو محذوف است و محتمل است لو براى تمنّى باشد يعنى آرزو نمايند كه در دنيا هدايت يافته بودند براه نجات از عذاب و وصول بثواب و نيز ياد كن براى اين جماعت روزى را كه ندا ميكند خداوند آنها را پس ميگويد براى سرزنش و ملامتشان در مقام عبادت و اطاعت كه چه جواب گفتيد به پيغمبرانى كه مبعوث بر شما بودند براى بيان معارف و احكام و بچه اندازه از آنها معتقد شديد و عمل نموديد پس پوشيده و ناپديد و مشتبه گردد بر آنها در آنروز


جلد 4 صفحه 202

راههاى جواب و محو شود از نظرشان مطالب از شدت هول و هراس بطوريكه قدرت پيدا نميكنند بر پرسش از يكديگر براى پيدا كردن راه جوابى و بيان عذرى در پيشگاه احديّت كه موجب رفع عذاب يا تخفيف آن از آنها گردد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ الَّذِين‌َ حَق‌َّ عَلَيهِم‌ُ القَول‌ُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِين‌َ أَغوَينا أَغوَيناهُم‌ كَما غَوَينا تَبَرَّأنا إِلَيك‌َ ما كانُوا إِيّانا يَعبُدُون‌َ (63)

گفتند كساني‌ ‌که‌ ثابت‌ شد ‌بر‌ ‌آنها‌ قولي‌ ‌که‌ داده‌ بوديم‌ ‌از‌ وعده‌ عذاب‌ پروردگار اينها كساني‌ هستند ‌که‌ ‌ما ‌آنها‌ ‌را‌ اغوا كرديم‌ اغوا كرديم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌در‌ غوايت‌ بوديم‌ بيزاري‌ ميجوئيم‌ بسوي‌ تو نبودند ‌ما ‌را‌ عبادت‌ ميكردند.

قال‌َ الَّذِين‌َ كساني‌ ‌که‌ بندگان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ اضلال‌ ميكردند ‌از‌ شياطين‌ جني‌ و انسي‌ رؤساء اهل‌ ضلال‌ ‌که‌ تابعين‌ ‌خود‌ ‌را‌ اضلال‌ مي‌كردند.

جلد 14 - صفحه 262

حَق‌َّ عَلَيهِم‌ُ القَول‌ُ قول‌ وعده‌هاي‌ عذاب‌ ‌بود‌ ‌که‌ سر ‌تا‌ سر قرآن‌ انذار فرموده‌ بلكه‌ اينها عذاب‌ ‌آنها‌ چندين‌ برابر عذاب‌ كفار و مشركين‌ و معاندين‌ ‌است‌ زيرا عذاب‌ ضلالت‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌که‌ دارند بعلاوه‌ عذاب‌ ‌هر‌ ‌که‌ ‌را‌ اضلال‌ كردند ‌هم‌ دارند ‌هر‌ چه‌ اتباع‌ ‌آنها‌ بيشتر باشند عذاب‌ ‌آنها‌ بيشتر ميشود چون‌ ‌از‌ ‌براي‌ فعل‌ سه‌ قسم‌ گفتند فاعل‌ بالمباشره‌ و فاعل‌ بالتسبيب‌ و فاعل‌ بالرضا اينها ‌هم‌ فاعل‌ بالمباشره‌ بودند چون‌ اختيار كفر و شرك‌ و ضلالت‌ و ظلم‌ و فسق‌ و فجور كردند و ‌هم‌ فاعل‌ بالتسبيب‌ ‌که‌ ديگران‌ ‌را‌ وادار ‌بر‌ ‌اينکه‌ امور كردند و ‌هم‌ فاعل‌ بالرضا چون‌ كمال‌ رضايت‌ و خشنودي‌ ‌را‌ داشتند ‌از‌ اتباع‌ ‌خود‌ تصور كنيد كساني‌ ‌که‌ بنده‌گان‌ ‌خدا‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌در‌ خانه‌ اهل‌ ولايت‌ دور كردند و ‌تا‌ كنون‌ چه‌ اندازه‌ اتباع‌ پيدا كردند چه‌ اندازه‌ عذاب‌ دارند.

رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِين‌َ أَغوَينا اشاره‌ باتباع‌ ‌خود‌ ‌که‌ اينها ‌را‌ ‌ما اغوا كرديم‌.

أَغوَيناهُم‌ كَما غَوَينا سرّ اينكه‌ ‌ما اينها ‌را‌ اغوي‌ كرديم‌ غوايت‌ و ضلالت‌ ‌خود‌ ‌ما بوده‌ لكن‌ فعلا:

تَبَرَّأنا إِلَيك‌َ ‌که‌ ميفرمايد الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم‌ لِبَعض‌ٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِين‌َ (زخرف‌ ‌آيه‌ 67).

ما كانُوا إِيّانا يَعبُدُون‌َ گفتند مراد ‌از‌ عبادة اطاعت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ منشأ ضلالت‌ ‌آنها‌ قساوت‌ قلب‌ و عناد و وساوس‌ شيطاني‌ و هواهاي‌ نفساني‌ بوده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 63)- اما به جای این که آنها به پاسخ پردازند معبودهایشان به سخن در می‌آیند و از آنها اظهار تنفر و بیزاری می‌کنند، زیرا می‌دانیم معبودان گاه بتهای سنگ و چوبی بودند، و گاه مقدسینی همچون فرشتگان و مسیح، و گاه جن و شیاطین، در اینجا گروه سوم به سخن می‌آیند که سخن آنها را در این آیه می‌خوانیم:

«گروهی (از معبودان) که فرمان عذاب در باره آنها مسلم شده، می‌گویند:

پروردگارا! ما اینها [عابدان] را گمراه کردیم (آری) ما آنها را گمراه کردیم همان گونه که خودمان گمراه شدیم (ولی آنها به میل خویش به دنبال ما آمدند) ما (از آنها) به سوی تو بیزاری می‌جوییم، آنان در حقیقت ما را نمی‌پرستیدند بلکه هوای نفس

ج3، ص473

خود را پرستش می‌کردند! (قالَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنا هؤُلاءِ الَّذِینَ أَغْوَیْنا أَغْوَیْناهُمْ کَما غَوَیْنا تَبَرَّأْنا إِلَیْکَ ما کانُوا إِیَّانا یَعْبُدُونَ).

نکات آیه

۱ - سران و پیشوایان شرک، به هنگام بازخواست پیروانشان از سوى خداوند در قیامت حاضر خواهند شد. (و یوم ینادیهم ... قال الذین حقّ علیهم القول) مراد از «الذین حقّ علیهم القول» (آنان که سخن خدا درباره آنان مصداق یافت)، پیشوایان گمراهى و شرک اند. گفتنى است که برداشت یاد شده با توجه به ارتباط این آیه با آیه قبل استفاده مى شود.

۲ - پیشوایان شرک و گمراه کنندگان خلق، مصداق هاى بارز و قطعى دوزخیان (قال الذین حقّ علیهم القول) خداوند در آغاز آفرینش آدم، در پاسخ ابلیس که گفته بود: «ربّ بما أغویتنى لأُغوینهم أجمعین» فرمود: «لأملئنّ جهنّم منک و ممّن تبعک منهم أجمعین». کلمه «القول» اشاره به همین سخن خداوند دارد. بنابراین «الذین حقّ علیهم القول»; یعنى، آنان که آن سخن خدا درباره ایشان مصداق و قطعیت یافته است.

۳ - قیامت، عرصه آشکار شدن بطلان شرک و تجلى کردن وحدت و یگانگى خداوند (و یوم ینادیهم ... قال الذین حقّ علیهم القول ربّنا) اعتراف پیشوایان شرک به ربوبیت خداوند بیانگر مطلب یاد شده است.

۴ - اعتراف پیشوایان شرک به ربوبیت خداوند در قیامت (قال الذین حقّ علیهم القول ربّنا)

۵ - اقرار پیشوایان شرک در قیامت، به نقش اغواگرانه خویش در گرویدن مردم به شرک (قال الذین حقّ علیهم القول ربّنا هؤلاء الذین أغوینا)

۶ - پیشوایان شرک مدعى مسؤولیت نداشتن نسبت به گرویدن پیروانشان به آیین شرک (أغوینهم کما غوینا) به گفته مفسران، عبارت «کما غوینا» صفت براى مصدرى است که با فعلش حذف شده و تقدیر آن چنین است: «أغویناهم فغووا غیّاً مثل ما غوینا» مقصود گروه یاد شده این است که ما آنان را مجبور به پذیرش شرک نکردیم و در این جهت ما و آنها با هم برابریم. همان طورى که شرک را خودمان اختیار کردیم و کسى ما را مجبور به آن نکرد، آنها نیز خودشان شرک را پذیرا شدند و ما آنان را مجبور نکردیم.

۷ - تلاش اغواگرانه - به اعتقاد پیشوایان شرک - تنها دعوت و فراخوانى است; نه اجبار و سلب کردن اختیار از دیگران (أغوینهم کما غوینا)

۸ - اقدام پیشوایان شرک به اظهار برائت از پیروان خویش در قیامت (و یوم ینادیهم ... تبرّأنا إلیک)

۹ - اقدام آزادانه پیروان شرک به پرستش پیشوایان خود (ما کانوا إیّانا یعبدون) با توجه به بخش هاى قبلى آیه، مفاد جمله «ما کانوا...» نفى پرستش نیست; بلکه نفى اجبار به پرستش است. بنابراین تقدیر جمله یاد شده چنین است: «ما کانوا إیّانا یعبدون بإلجاء منّا»; یعنى، آنها از روى اجبار ما را عبادت نمى کردند; بلکه این عملى بود که خودشان آزادانه به آن مبادرت مىورزیدند.

۱۰ - پیشوایان شرک منکر مجبور کردن مردم به پرستش خویش (ما کانوا إیّانا یعبدون)

موضوعات مرتبط

  • اضلالگران: اضلالگران در جهنم ۲
  • اقرار: اقرار به اغواگرى ۵; اقرار به ربوبیت خدا ۴
  • تبرى: تبرى از مشرکان ۶، ۸
  • جبرواختیار :۷
  • جهنمیان :۲
  • خود: اقرار علیه خود ۵
  • رهبران: ادعاى رهبران شرک ۱۰; اغواگرى رهبران شرک ۷; اقرار اخروى رهبران شرک ۴، ۵; بینش رهبران شرک ۷; تبرى اخروى رهبران شرک ۸; تبرى رهبران شرک ۶; رهبران شرک در جهنم ۲; رهبران شرک در قیامت ۱
  • شرک: اختیار در شرک ۱۰; دعوت به شرک ۷; ظهور بطلان شرک۳
  • عقیده: آزادى عقیده ۹
  • قیامت: تجلى توحید در قیامت ۳; ظهور حقایق در قیامت ۳
  • مشرکان: اختیار مشرکان ۹; مؤاخذه اخروى مشرکان ۱

منابع