الأنفال ٣٧

از الکتاب
کپی متن آیه
لِيَمِيزَ اللَّهُ‌ الْخَبِيثَ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبِ‌ وَ يَجْعَلَ‌ الْخَبِيثَ‌ بَعْضَهُ‌ عَلَى‌ بَعْضٍ‌ فَيَرْکُمَهُ‌ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ‌ فِي‌ جَهَنَّمَ‌ أُولٰئِکَ‌ هُمُ‌ الْخَاسِرُونَ‌

ترجمه

(اینها همه) بخاطر آن است که خداوند (می‌خواهد) ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاکها را روی هم بگذارد، و همه را متراکم سازد، و یکجا در دوزخ قرار دهد؛ و اینها هستند زیانکاران!

تا خداوند ناپاك را از پاك جدا سازد، و ناپاك‌ها را روى هم گذارد و هم را انباشته كند و يكجا در دوزخ افكند. اينانند كه زيانكارانند
تا خدا، ناپاك را از پاك جدا كند، و ناپاكها را روى يكديگر نهد و همه را متراكم كند؛ آنگاه در جهنم قرار دهد. اينان همان زيانكارانند.
تا آنکه خدا پلید را از پاکیزه جدا سازد و پلیدان را بعضی با بعضی دیگر درآمیزد و با هم گرد آورد آن‌گاه همه را در آتش دوزخ افکند، که آنها زیانکاران عالمند.
تا خدا ناپاکان را از پاکان جدا کند، وناپاکان را روی یکدیگر گذارد، پس همه را متراکم وانباشته سازد و یکجا در جهنم قرار دهد؛ [به راستی] آنانند که زیانکار واقعی اند.
تا خدا ناپاك را از پاك بازنماياند و ناپاكان را برهم نهد. آنگاه همه را گرد كند و به جهنم افكند. اينان زيانكارانند.
[چنین است‌] تا خداوند پاک را از پلید جدا کند و پلید را برهم نهد و همه را برهم بیفشرد و سرانجام در جهنم اندازد، اینان همان زیانکارانند
تا خدا پليد را از پاك جدا سازد و پليد را برخى بر برخى نهد پس همه را توده كند و در دوزخ افكند اينانند زيانكاران.
(این شکست در دنیا و عذاب در آخرت همه به خاطر آن است که) تا خداوند ناپاک را از پاک جدا سازد و برخی از ناپاکان را بر برخی دیگر بیفزاید و جملگی ایشان را روی هم انباشته کند و آن گاه به دوزخشان بیندازد. آنان (در دنیا و آخرت) زیانکارند.
تا خدا ناپاک را از پاک جدا(سازی) کند و ناپاک(ها) را روی یکدیگر نهد تا همه(ی این‌ها) را انباشته سازد؛ پس آنها را در جهنّم نهد. اینان، (هم)ایشان زیان‌کارانند.
تا جداسازد خدا پلید را از پاک و بنهد پلید را پاره‌ای از آن بر پاره‌ای پس انباشته سازدش با هم پس بگرداندش در دوزخ آنانند زیانکاران‌

That Allah may distinguish the bad from the good, and heap the bad on top of one another, and pile them together, and throw them in Hell. These are the losers.
ترتیل:
ترجمه:
الأنفال ٣٦ آیه ٣٧ الأنفال ٣٨
سوره : سوره الأنفال
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِیَمِیزَ اللهُ الْخَبیِثَ مِنَ الطَّیِّبِ»: تا خدا کافر را از مؤمن جدا سازد و آنان را همسان و برابر نکند (نگا: مائده / و سجده / ). لام (لِیَمِیزَ) متعلّق به فعل مقدّری است که از سیاق کلام مفهوم می‌گردد، و تقدیر چنین است: فَعَلَ اللهُ ذلِکَ لِیَمیزَ. «فَیَرْکُمَهُ»: تا آن را متراکم کند و روی هم انباشته سازد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى‌ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «37»

(اين حسرت، شكست و عذاب،) براى آن است كه خداوند، ناپاك را از پاك (در اين جهان و آن جهان) جدا كند و پليدى‌ها را برهم نهد و همه را متراكم سازد و در دوزخ قرار دهد، آنان همان زيانكارانند.

نکته ها

«فَيَرْكُمَهُ»، به معناى متراكم ساختن و روى هم انباشتن است.


چه جهنّم بسيار بزرگ است و پيوسته مى‌گويد: «هَلْ مِنْ مَزِيدٍ» «1» و بيشتر مى‌خواهد، ولى هر يك از دوزخيان در تنگنا به سر مى‌برند. همانند ديوار بزرگى كه جاى ميخ‌هاى بسيار دارد، ولى هر ميخى در فشار است.

پیام ها

1- از نتايج جنگ حقّ و باطل، روشن شدن روحيّات، انگيزه‌ها، عملكردها، تعهّدات و توطئه‌هاست تا جوهره‌ى انسان‌ها كشف شود. «لِيَمِيزَ اللَّهُ»

2- جداسازى طرفداران حقّ از باطل، از سنّت‌هاى الهى است. «لِيَمِيزَ اللَّهُ» چنانكه در روز قيامت نيز خطاب مى‌شود: «وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ» «2»

3- تراكم، فشار و ضيق مكان، از ويژگى‌هاى دوزخ و دوزخيان است. «فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ»

4- خسارت واقعى انسان، دوزخى شدن اوست. «فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»


«1». ق، 30.

«2». يس، 59.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 316

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى‌ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (37)

لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ‌: مغلوب شدن كافران براى آنست كه ممتاز سازد خداى متعال خبيث ناپاك را كه كافر است، مِنَ الطَّيِّبِ‌: از پاك كه مؤمن باشد. يا


جلد 4 صفحه 340

كفار به جهنم رانده شوند تا امتياز يابند از مومنان، زيرا چنانچه مساق آنها جهنم است، مساق مؤمنين بهشت باشد. يا مشركان مال خرج كنند در عداوت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آن نوع مالى را كه مسلمانان در نصرت آن حضرت انفاق نمايند تا عاقبت منتهى شود به آنكه حق تعالى كفار را از مؤمنان پرهيزكار ممتاز فرمايد در دنيا و آخرت.

وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى‌ بَعْضٍ‌: و جمع گرداند و ضم نمايد كافران پليد را برخى بر برخى، فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً: پس بر هم افكند آنها را بر وجه مذلت در حالتى كه مجتمع باشند تماما. يا ضم نمايد به كافران آنچه نفقه كرده باشند تا موجب زيادتى عذاب آنها شود، فيجعله فى جهنّم: پس در آورد همه آنها را در جهنم، أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ‌: اين جماعت كفره خبيثه ايشانند زيانكاران و كامل در خسران، چه مال و نفس و عمر را صرف معصيت و كفر، و عذاب ابدى را براى خود فراهم نمودند.

نكات ادبيه: قوله: ليميز اللّه الخبيث من الطّيّب متعلق است به؛ يُغْلَبُونَ‌ بنابر معنى اول، و متعلق به‌ يُحْشَرُونَ‌ بنابر معنى ثانى، و يا متعلق به ينفقون بنابر معنى ثالث.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى‌ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ (36) لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى‌ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ (37)

ترجمه‌

همانا آنانكه كافر شدند انفاق مى‌كنند مالهاى خودشان را تا باز دارند از راه خدا پس زود است انفاق مى‌كنند آنها را پس ميباشد بر آنان حسرت پس مغلوب ميشوند و آنانكه كافر شدند بسوى دوزخ سوق داده ميشوند

تا ممتاز كند خدا ناپاك را از پاك و قرار دهد ناپاك را بعض آنرا بر بعض پس متراكم كند آنرا تمامى پس قرار دهد آنرا در دوزخ آنگروه ايشانند زيانكاران.

تفسير

قمى ره فرموده نازل شده است در باره قريش وقتى كه ضمضم بن عمرو خزاعى از طرف أبو سفيان مأمور شد كه آنها را از بيرون آمدن پيغمبر (ص) و اصحاب از مدينه بعنوان تعرّض كاروانشان آگاه نمايد و او با وضع مهيّجى وارد مكه شد و ابلاغ نمود و صفوان بن اميّه و سهيل بن عمرو و ساير قريش هر كدام بقدر استطاعت خودشان كمك مالى در تهيّه وسائل جنگ با پيغمبر (ص) نمودند تا جلوگيرى از رواج دين اسلام نمايند و اين اموال در جنگ بدر صرف شد و حسرتش بدل آنها ماند و مغلوب و مقتول شدند و بدرك رفتند و اين آيه يكى از اخبار غيبيّه قرآن است كه اثبات حقّيّت آن و آورنده‌اش را مى‌نمايد و گفته‌اند وجه اعاده الّذين كفروا در آيه دوم آنستكه بعضى از آن انفاق كنندگان بعدا قبول اسلام نمودند لذا وعيد آخرت مخصوص بكفار شده است و در علل از امام باقر (ع) در ضمن حديثى نقل نموده كه خداوند ممزوج فرمود طينت مؤمن را وقتى كه اراده فرمود خلق او را بطينت كافر پس آنچه را مؤمن بجا آورد از كار بد براى اين مزاج است و همچنين ممزوج فرمود طينت كافر را وقتى كه اراده فرمود خلق او را بطينت مؤمن پس آنچه را كافر بجا آورد از كار خوب براى اين مزاج است پس چون روز قيامت شود خداوند نزع مى‌فرمايد از دشمن و ناصب اهل بيت سنخ مؤمن و مزاج و طينت و جوهر و عنصر و جميع اعمال صالحه او را و مسترد ميدارد بمؤمن و نزع مى‌كند خداوند تعالى از مؤمن سنخ ناصب و مزاج و طينت و جوهر و عنصر و تمام اعمال و افعال بد پست او را و مسترد ميدارد بناصب بعدل خود و بناصب مى‌فرمايد ظلمى بر تو نشده است اين اعمال خبيثه از طينت و مزاج تو است و تو اولى بآنها هستى و اين اعمال صالحه از طينت مؤمن‌


جلد 2 صفحه 533

و مزاج او است و او اولى است بآنها امروز ظلمى نيست همانا خدا سريع الحساب است و در قرآن فرموده الخبيثات للخبيثين و الخبيثون للخبيثات و الطّيبات للطّيبين و الطّيبون للطّيبات و نيز فرموده و الّذين كفروا الى جهنم يحشرون ليميز اللّه الخبيث من الطّيب تا آخر آيه و بنظر حقير اشاره است باصل عقلى كه در اواخر سوره فاتحه بيان نمودم در جواب اشكاليكه بر اعطاء ثواب اعمال آنها را بشيعيان شده بود و بنابر اين ليميز اللّه متعلق است بيحشرون در آيه سابقه چنانچه ظاهر است و بعضى گفته‌اند متعلق است بينفقون در آيه اول و مراد آنستكه نفقات كفار را خداوند جمع و ممتاز ميفرمايد از نفقات اهل ايمان و در روز قيامت آنها را مجتمع و متراكم نموده در جهنم گداخته و كفار را بآنها عذاب مى‌فرمايد و بنابر اين لام در ليميز اللّه براى بيان عاقبت انفاق آنها است و محتمل است متعلق بيغلبون باشد و بنابر اين مراد آنستكه مغلوبيّت كفار بعد از صرف مال و جمع‌آورى لشگر براى آنستكه ممتاز كند خدا آنها را از مسلمانان بمغلوبيّت و غالبيّت و كفار را يك جا جمع نموده رويهم نهاده وارد جهنم نمايد و در هر حال خسران كامل نصيب آنها شد كه از مالشان استفاده ننمودند و از خير دنيا و آخرت محروم شدند و بعذاب ابدى گرفتار گرديدند و افراد ضمير در يركمه و يجعله باعتبار جنس است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لِيَمِيزَ اللّه‌ُ الخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ يَجعَل‌َ الخَبِيث‌َ بَعضَه‌ُ عَلي‌ بَعض‌ٍ فَيَركُمَه‌ُ جَمِيعاً فَيَجعَلَه‌ُ فِي‌ جَهَنَّم‌َ أُولئِك‌َ هُم‌ُ الخاسِرُون‌َ (37)

‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ جدا ميفرمايد خداوند خبيث‌ ‌را‌ ‌از‌ طيّب‌ و قرار ميدهد خبيث‌ ‌را‌ بعض‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌بر‌ بعض‌ ديگر فوق‌ يكديگر ‌پس‌ متراكم‌ و وصل‌ ميكند مثل‌ طبقات‌ پياز جميع‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌از‌ تراكم‌ قرار ميدهد ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ جهنم‌ اينها آنهايي‌ هستند ‌که‌ زيان‌كار شدند لِيَمِيزَ اللّه‌ُ الخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ تميز جدا كردن‌ ‌است‌ بعضي‌ ‌را‌ ‌از‌ بعض‌ كانّه‌ ‌در‌ دنيا كافر و مسلم‌، مؤمن‌ و مخالف‌، عادل‌ و فاسق‌، مطيع‌ و عاصي‌ مخلوط و محشور ‌با‌ يكديگرند ولي‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌از‌ ‌هم‌ جدا و ممتاز هستند وَ امتازُوا اليَوم‌َ أَيُّهَا المُجرِمُون‌َ يس‌ ‌آيه‌ 59، و خبيث‌ مقابل‌ طيّب‌ پليد ‌است‌ اطلاق‌ ‌بر‌ ‌هر‌ پليدي‌ ميشود و ‌در‌ قرآن‌ و اخبار اطلاقات‌ زيادي‌ دارد ‌بر‌ كلمه‌ و ‌بر‌ شجره‌ ‌در‌ مقابل‌ طيب‌ أَ لَم‌ تَرَ كَيف‌َ ضَرَب‌َ اللّه‌ُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ الاية ابراهيم‌ ‌آيه‌ 29، وَ مَثَل‌ُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ الاية ابراهيم‌ ‌آيه‌ 31، ‌بر‌ انسان‌ الخَبِيثات‌ُ لِلخَبِيثِين‌َ وَ الخَبِيثُون‌َ لِلخَبِيثات‌ِ وَ الطَّيِّبات‌ُ لِلطَّيِّبِين‌َ وَ الطَّيِّبُون‌َ لِلطَّيِّبات‌ِ نور ‌آيه‌ 26، ‌بر‌ بلاد البَلَدُ الطَّيِّب‌ُ يَخرُج‌ُ نَباتُه‌ُ بِإِذن‌ِ رَبِّه‌ِ وَ الَّذِي‌ خَبُث‌َ لا يَخرُج‌ُ إِلّا نَكِداً اعراف‌ ‌آيه‌ 59، ‌بر‌ اعمال‌ قبيحه‌ وَ نَجَّيناه‌ُ مِن‌َ القَريَةِ الَّتِي‌ كانَت‌ تَعمَل‌ُ الخَبائِث‌َ انبياء ‌آيه‌ 74، و ‌بر‌ شيطان‌ ‌در‌ حديث‌ خلوة

(اعوذ بك‌ ‌من‌ الخبيث‌ المخبث‌ الشيطان‌ الرجيم‌)

و ‌بر‌ بول‌ و غائط لذا نهي‌ ‌شده‌ ‌در‌ (باب‌ صلوة ‌عن‌ مدافعة الاخبثين‌) و ‌بر‌ اولاد زنا ‌در‌ حديث‌ ‌است‌

(‌لا‌ يبغضنا الا ‌من‌ خبثت‌ ولادته‌)

و ‌بر‌ مأكولات‌ كريه‌ الطعم‌ و الريح‌ ‌در‌ حديث‌ ‌است‌

(‌من‌ اكل‌ ‌من‌ ‌هذه‌ الشجرة الخبيثة ‌فلا‌ يقربن‌ مسجدنا)

جلد 8 - صفحه 120

‌در‌ مجمع‌ البحرين‌ (يريد الثوم‌ و البصل‌ و الكراث‌) سير و پياز و گشنيز، و ‌بر‌ نجاست‌ فرمود

(اذا بلغ‌ الماء قلتين‌ ‌لم‌ يحمل‌ خبثا)

و ‌بر‌ حرام‌ ‌در‌ حديث‌ ‌است‌

(ثمن‌ الكلب‌ خبيث‌ و مهر البغي‌ خبيث‌)

و ‌بر‌ خمر و اشباهه‌ ‌در‌ اخبار

(نهي‌ ‌عن‌ اكل‌ دواء خبيث‌)

‌يعني‌ الخمر ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ اطلاقات‌ و جامع‌ جميع‌ پليدي‌ و كثافت‌ و مخالف‌ طبع‌ و كريه‌ ‌است‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ مراد ارباب‌ ضلالت‌ و كفر و شرك‌ ‌است‌ ‌که‌ اصحاب‌ آتش‌ هستند.

وَ يَجعَل‌َ الخَبِيث‌َ بَعضَه‌ُ عَلي‌ بَعض‌ٍ چون‌ ‌از‌ ‌براي‌ جهنم‌ هفت‌ طبقه‌ ‌است‌ ‌هر‌ طبقه‌ مخصوص‌ يك‌ دسته‌ ‌است‌ لَها سَبعَةُ أَبواب‌ٍ لِكُل‌ِّ باب‌ٍ مِنهُم‌ جُزءٌ مَقسُوم‌ٌ حجر ‌آيه‌ 44، لكن‌ ‌اينکه‌ طبقات‌ وصل‌ بيكديگر ‌است‌ مثل‌ طبقات‌ پياز فَيَركُمَه‌ُ جَمِيعاً اينها بهم‌ چسبيده‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ عقوبات‌ ضيق‌ جهنم‌ ‌است‌ ‌که‌ جاي‌ فرو رفتن‌ يك‌ نيزه‌ نيست‌ فَيَجعَلَه‌ُ فِي‌ جَهَنَّم‌َ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ يك‌ مرتبه‌ ‌در‌ آنجا قرار ميدهند أُولئِك‌َ هُم‌ُ الخاسِرُون‌َ خسران‌ سرمايه‌ ‌از‌ دست‌ دادن‌ ‌است‌ و چه‌ خسراني‌ ‌است‌ بالاتر ‌از‌ ‌اينکه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 37)- پس از آن که در آیه قبل سه نتیجه شوم انفاقهای مالی دشمنان حق بازگو شد، در این آیه می‌فرماید: این حسرت و شکست و بدبختی «برای آن است که خداوند می‌خواهد ناپاک را از پاک (در این جهان و جهان دیگر) جدا سازد» (لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ).

این یک سنت الهی است که برای همیشه «پاک» و «ناپاک» «مخلص» و «ریاکار» «مجاهد راستین» و «دروغین» «کارهای الهی» و «شیطانی» «برنامه‌های انسانی» و «ضد انسانی» ناشناخته نمی‌مانند، بلکه سر انجام صفوف از یکدیگر مشخص می‌گردد، و حق جلوه خود را نشان خواهد داد.

سپس اضافه می‌کند: «تا خداوند ناپاکها را به یکدیگر ضمیمه کند و همه را متراکم سازد، و در یک جا در جهنم قرار دهد» (وَ یَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلی بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعاً فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ).

خبیث و ناپاک از هر گروه و در هر شکل و لباس سر انجام شکل واحدی خواهند داشت، و پایان کار همه آنها زیان و خسران خواهد چنانکه قرآن می‌گوید:

«آنها زیانکارانند» (أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ).

نکات آیه

۱- خداوند در پرتو گسیل کافران به سوى دوزخ، ناپاکان را از پاکان جدا خواهد کرد. (إلى جهنم یحشرون. لیمیز اللّه الخبیث من الطیب) برداشت فوق مبتنى بر این است که «لیمیز اللّه» متعلق به «یحشرون» باشد.

۲- کافران ستیزه گر با دین، پلید هستند و اهل ایمان، پاک. (لیمیز اللّه الخبیث من الطیب)

۳- قیامت، زمینه اى مناسب براى متمایز شدن ناپاکان از پاکان (إلى جهنم یحشرون. لیمیز اللّه الخبیث من الطیب)

۴- آنانکه داراییهاى خویش را براى مبارزه علیه اسلام هزینه کنند، از ناپاکان و زیانکاران هستند. (فسینفقونها ... و الذین کفروا إلى جهنم یحشرون. لیمیز اللّه الخبیث من الطیب)

۵- هدف از اعطاى آزادى به انسانها براى اختیار کفر و ایمان و تلاش در راه آن، جداسازى ناپاکان از پاکان است.* (فسینفقونها ... و الذین کفروا إلى جهنم یحشرون. لیمیز اللّه الخبیث من الطیب) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که «لیمیز اللّه» متعلق به معناى ضمنى آیه قبل (اعطاى آزادى براى اختیار کفر و ایمان و مهلت دادن به انسانها در دنیا) باشد. قابل ذکر است که گرایش به این معنا بدان جهت است که تعلق «لیمیز» به «إلى جهنم یحشرون»، با توجه به جمله «فیجعله فى جهنم»، خالى از ابهام نیست.

۶- خداوند در پى جداسازى ناپاکان از پاکان، آنان را در قیامت انباشته مى کند و یکجا در جهنم فرومى افکند. (و یجعل الخبیث بعضه على بعض فیرکمه جمیعا فیجعله فى جهنم) رکم (مصدر یرکم) به معناى جمع کردن چیزى و انباشته ساختن آن است.

۷- کافران حق ستیز، زیانکاران واقعى هستند. (أولئک هم الخسرون)

۸- زیان حقیقى انسان به دوزخى شدن اوست. (فیجعله فى جهنم أولئک هم الخسرون)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: مبارزه با اسلام ۴
  • انسان: فلسفه اختیار انسان ۵
  • انفاق: ناپسند ۴
  • پاکان: در قیامت ۱، ۳; تشخیص پاکان ۳، ۵
  • پلیدان:۴ در جهنم ۶ ; پلیدان ۴ در قیامت ۱، ۳، ۶ ; تشخیص پلیدان ۴ ۳، ۵
  • پلیدى: تشخیص پلیدى ۶
  • جهنم: سقوط جمعى در جهنم ۶
  • جهنمیان: زیانکارى جهنمیان ۸
  • دین: مبارزه با دین ۲
  • زیان: موارد زیان ۸
  • زیانکاران:۴، ۷
  • قیامت: صفات قیامت ۳
  • کافران: پلیدى کافران ۲ ; زیانکارى کافران ۷ ; کافران حق ستیز ۷ ; کافران در جهنم ۱ ; کافران و دین ۲
  • مؤمنان: پاکى مؤمنان ۲ ; فضایل مؤمنان ۲

منابع