نتایج جستجو

کفروا) ۵ - کفر و ارتداد، زمینه ساز مُهر شدن دل است. (ذلک بأنّهم ءامنوا ثمّ کفروا فطبع على قلوبهم) ۶ - دل هاى منافقان، بر اثر کفر و ارتداد مُهر شد. (ذلک بأنّهم

مى دانستند (نؤمن بما أنزل علینا). ارتداد: ظلم ارتداد ۱۰ امتها: زمینه انحراف امتها ۵ انبیا: آثار غیبت انبیا ۵ بنى اسرائیل: ارتداد بنى اسرائیل ۱۰; انبیاى بنى اسرائیل

آمرزش: شرایط آمرزش ۱، ۵ ; موجبات آمرزش ۴ ; یأس از آمرزش ۸ ارتداد: آمرزش گناه ارتداد ۶ ; گناه ارتداد ۷ انبیا: گناه قتل انبیا ۵ ایمان: آثار ایمان ۴، ۵ ; ایمان

تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم) اختلاف: عوامل اختلاف ۶ ارتداد: عوامل ارتداد ۲ اسلام: ۷ تاریخ صدر اسلام ۶ اضلال: ۲، ۳ اهل کتاب: اهل کتاب و اضلال

شناخت و آگاهى، شرطى لازم براى امتیاز دهندگان است. ارتداد: در صدر اسلام ۵ ; بى منطقى ارتداد ۳ ; موارد ارتداد ۴ ارزش: ملاک ارزش ۱۴ اسلام: جاودانگى اسلام ۱۸ اسماء

نمى‌كردند و اگر از اطراف [مدينه‌] مورد هجوم واقع مى‌شدند و آنگاه آنان را به ارتداد مى‌خواندند، قطعاً آن را مى‌پذيرفتند و جز اندكى در اين [كار] درنگ نمى‌كردند؛

که بر کفر اصرار ورزند، گمراهان واقعى هستند. (اولئک هم الضّالّون) ارتداد: آثار ارتداد ۲ توبه: ۱، ۳، ۴ موارد عدم پذیرش توبه ۱، ۳ ; موانع توبه ۴ خدا: هدایت

است». ابراهیم(ع): توحید ابراهیم(ع) ۱۰ ادیان: اصول ادیان ۱۶ ارتداد: خطر ارتداد ۵; زمینه ارتداد ۵ اسحاق(ع): توحید اسحاق(ع) ۱۰ اسماعیل(ع): اسماعیل(ع) عموى

استدراج ۴ ; سنت مهلت ۱ عذاب: اهل عذاب ۲، ۵ ; تأخیر در عذاب ۱، ۴ ; زمینه ارتداد عذاب ۵ ; موجبات عذاب ۲ کافران: کیفر کافران ۱ ; مهلت به کافران ۱، ۵

دينى و انحراف مردم، كمتر از قدرت طاغوت نيست. «أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ» 9- ارتداد براى تازه ايمان‌آورده‌ها، خطر وتهديدى جدّى است. «أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ»

بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ). تفسیر آیات ۱ - گمراهى و کفر (ارتداد) مؤمنان، على رغم تلاوت آیات الهى بر آنان و حضور پیامبر (ص) در میانشان، مایه

است [توبه:45]. يعنى قلوبشان مضطرب گرديد و در اضطرابشان متحير و سر گردانند. ارتداد يعنى برگشتن [مائده :21]. به عقب و حالت اوّليه بر نگرديد از زيانكاران مى‏شويد

دلالت بر استمرار مى کند، مى تواند براى بیان سنّت یاد شده باشد. ارتداد: تهدید به ارتداد ۱ اقوام پیشین: ادعاى اقوام پیشین ۴; بینش اقوام پیشین۵; پیروى از

بعبادت گوساله از آنكه متابعت كنى مرا در غضب براى خدا و مقاتله با اهل كفر و ارتداد يا چرا دنبال من نيامدى و مرا از اين واقعه خبردار ننمودى و در هر حال كلمه

تغییر احکام ۱، ۲; درخواست نسخ احکام ۴، ۹ ادیان: آثار نسخ ادیان ۳ ارتداد: حقیقت ارتداد ۱۲ اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱ انبیا: تاریخ انبیا ۵ انحراف: موارد انحراف

به سوى آفريدگار خود بازگرديد و [توبه نماييد و خطاكاران‌] خود را [به كيفر ارتداد] بكشيد كه اين كار نزد آفريدگارتان براى شما بهتر است، پس بر شما بخشود كه

اجتماعى ۲۳; عوامل آرامش ۱۵; وعده آرامش ۱۴، ۱۶، ۱۹ اخلاص: آثار اخلاص ۲۱ ارتداد: آثار ارتداد ۲۵ اسلام: پیروزى اسلام ۱۱; تاریخ صدر اسلام ۱۱، ۱۷; فضیلت اسلام ۱۲

پيش‌ ‌از‌ آنكه‌ خبر يوسف‌ ‌را‌ باو بدهند فارتدّ ارتداد برگشتن‌ چيزي‌ ‌از‌ حالتي‌ بحالت‌ ضدّ ‌آن‌ ‌است‌. ارتداد ‌در‌ دين‌ برگشتن‌ مسلم‌ ‌است‌ ‌از‌ اسلام‌ بكفر

بعبادت گوساله از آنكه متابعت كنى مرا در غضب براى خدا و مقاتله با اهل كفر و ارتداد يا چرا دنبال من نيامدى و مرا از اين واقعه خبردار ننمودى و در هر حال كلمه

بعبادت گوساله از آنكه متابعت كنى مرا در غضب براى خدا و مقاتله با اهل كفر و ارتداد يا چرا دنبال من نيامدى و مرا از اين واقعه خبردار ننمودى و در هر حال كلمه

آنچه او را وارد شد از غيظ و غضب بر قوم براى صدور بزرگترين گناه كه كفر و ارتداد آنها باشد. پس صدور اين حالت تألم و رنج و تعب از آن حضرت، به سبب گمراهى آنها

فاسق هستند. (و اذ اخذ اللّه میثاق ... فمن تولّى بعد ذلک فاولئک هم الفاسقون) ارتداد: ۳ انبیا: ۱ عهد: نقض عهد ۴ فاسقان: ۲، ۴ فسق: ۱، ۳، ۴ کفر: کفر به انبیا ۱،

‌در‌ مقابل‌ كساني‌ ‌که‌ منكر پاره‌اي‌ ‌از‌ ضروريات‌ ميشوند ‌که‌ بسا موجب‌ ارتداد ميشود و بسا ضلالت‌. اما درجات‌ ايمان‌. ‌در‌ ‌هر‌ قسمتي‌ چهار درجه‌ دارد:

يَخْرُجُوا مِنْها فَإِنَّا داخِلُونَ «22» خلاصه چون موسى عليه السّلام قوم را از ارتداد منع نمود: قالُوا يا مُوسى‌ إِنَّ فِيها: در جواب او گفتند: اى موسى، بدرستى

چنانچه كابينشان را به آنان بدهيد. و به عصمت‌هاى- نكاح- آنان كافر شده- و به ارتداد به مكه بازگشته- چنگ مزنيد- يعنى آنان كافر را نگاه مداريد و به همسرى آنها

معاصي‌ بسيار بزرگ‌ ‌است‌. اولا: منافي‌ ‌با‌ ايمان‌ و اسلام‌ ‌است‌ و بسا موجب‌ ارتداد مي‌شود. و ثانيا: مورث‌ نفاق‌ ‌است‌ ‌که‌ مي‌فرمايد: إِن‌َّ المُنافِقِين‌َ

بعبادت گوساله از آنكه متابعت كنى مرا در غضب براى خدا و مقاتله با اهل كفر و ارتداد يا چرا دنبال من نيامدى و مرا از اين واقعه خبردار ننمودى و در هر حال كلمه

دارند استهزاء مي‌كنند و بواسطه‌ ‌اينکه‌ مرتد و كافر مي‌شوند و احكام‌ كفر و ارتداد ‌بر‌ ‌آنها‌ بار مي‌شود ‌از‌ نجاست‌ بدن‌ و بطلان‌ عقد ازدواج‌ و جدايي‌ زوجه‌

عبادات‌ ايمان‌ ‌است‌ و موافات‌ ‌يعني‌ بقاء ايمان‌ ‌الي‌ حين‌ الموت‌ ‌پس‌ ارتداد كشف‌ ميكند ‌که‌ ‌از‌ اول‌ صحيح‌ نبوده‌ چنانچه‌ آيات‌ تكفير مثل‌ إِن‌ تَجتَنِبُوا

حَرَّمَ اللَّهُ» 4- از نظر اسلام، كشتن افراد، در مواردِ حق (همچون قصاص، دفاع، ارتداد، لواط يا زناى محصنه) جايز است. «إِلَّا بِالْحَقِّ» 5- مظلوم، هر كه باشد

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

‌که‌ ميفرمايد: (ارتد ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الّا اربعة ‌او‌ خمسة) و ارتداد فرع‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند سپس‌ برگشتند منافقين‌ ‌را‌ مرتد نميگويند،

‌که‌ ميفرمايد: (ارتد ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ الّا اربعة ‌او‌ خمسة) و ارتداد فرع‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند سپس‌ برگشتند منافقين‌ ‌را‌ مرتد نميگويند،

قوم و امت خود بالحاد و عناد و نقض عهد و تغيير سنت و اعتداء بر اهل بيت و ارتداد آنها و اقتداء به سنّت ظلمه و خائنين نسبت بانبياء از امم سابقه و آنها ناچار

الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‌ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» آرى، توبه‌ى ارتداد و گوساله‌پرستى پس از حقّ‌پرستى، گفتن‌ «اسْتَغْفِرِ اللَّهَ» نيست، بلكه بايد

در مجمع نسبت باصحاب ما داده و محتمل است مراد حبط اعمال عبادى آنها بكفر و ارتداد باشد در صورت توهين پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و بنا بر اين تقدير

مگر بحقّ چون خداوند آنرا حرام فرموده مگر در موارد خاصه‌اى از قبيل كفر و ارتداد و زناء محصن و محصنه و قتل عمدى و امثال اينها كه قتل بحقّ است با شرائط و

تَستَهزِؤُن‌َ ‌که‌ استهزاء بخدا و قرآن‌ و ‌رسول‌ و ساير مقدسات‌ دين‌ كفر و ارتداد ميآورد، بقول‌ مردم‌ شوخي‌ جايي‌ دارد بعضي‌ امور ‌است‌ شوخي‌ بردار نيست‌

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

- لزوم پاسدارى اهل ایمان از اسلام خویش تا لحظه مرگ، در برابر هجوم کفر و ارتداد (ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم ... و لا تموتنّ الاّ و انتم

انجاز وعد را بيان فرموده‌اند كه ممحّض شدن حق و مصفّا شدن ايمان از كدورت و ارتداد كسانيكه اهل شك و ريبند از شيعيان و مهلت يافتن شيطان و رسيدن موعد مقرر الهى

انجاز وعد را بيان فرموده‌اند كه ممحّض شدن حق و مصفّا شدن ايمان از كدورت و ارتداد كسانيكه اهل شك و ريبند از شيعيان و مهلت يافتن شيطان و رسيدن موعد مقرر الهى

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

در مجمع نسبت باصحاب ما داده و محتمل است مراد حبط اعمال عبادى آنها بكفر و ارتداد باشد در صورت توهين پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و بنا بر اين تقدير

در مجمع نسبت باصحاب ما داده و محتمل است مراد حبط اعمال عبادى آنها بكفر و ارتداد باشد در صورت توهين پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و بنا بر اين تقدير

نكردند لكن‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌را‌ ‌هم‌ ياري‌ نكردند و همين‌ سكوت‌ باعث‌ ارتداد ‌آنها‌ شد ‌که‌ گفتند ارتد ‌النّاس‌ ‌بعد‌ ‌رسول‌ اللّه‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌

«3» شيطان اگر بتواند، مانع ايمان انسان مى‌شود و اگر نتواند، راه‌هاى نفاق و ارتداد را مى‌گشايد و اگر موفّق نشود، با ايجاد شك و ترديد و وسوسه، انسان را به گناه

فاسق‌ و عاصي‌ ‌اگر‌ توبه‌ كنند و بازگشت‌ نمايند و دست‌ ‌از‌ كفر و نفاق‌ و ارتداد و فسق‌ و معصيت‌ ‌بر‌ دارند خداوند قبول‌ ميفرمايد و مغفرت‌ شامل‌ حال‌ ‌آنها‌

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

مَن‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّه‌ِ فَقَد ظَلَم‌َ نَفسَه‌ُ ‌ يا ‌ موجب‌ كفر و ارتداد ميشود ‌ يا ‌ فسق‌ و فجور، و بالجملة استحقاق‌ عذاب‌ دارد بخود ظلم‌ كرده‌

شود، يا از همان اول ارتداد حبط مى شود بحثى است باطل و بيهوده . توضيح اينكه بعضى قائل شده اند، به اينكه اعمالى كه مرتد قبل از ارتداد انجام داده ، تا دم مرگش

مگر بحقّ چون خداوند آنرا حرام فرموده مگر در موارد خاصه‌اى از قبيل كفر و ارتداد و زناء محصن و محصنه و قتل عمدى و امثال اينها كه قتل بحقّ است با شرائط و

ايشان به قصد قتل او آمدند، برگشت خدمت حضرت آمد، عرض كرد: بنى مصطلق طريق ارتداد پيش گرفته زكات ندادند و قصد قتل من نمودند. حضرت غضبناك شدند، آنها آمدند

توقّف خود و محل از دست دادن ماهى بازگشتند. (فارتّدا على ءاثارهما قصصًا) «إرتداد» (مصدر «إرتّدا); یعنى، «بازگشتن» و «قصّ أثره قَصَصاً»; یعنى، جاب پاى او

در مجمع نسبت باصحاب ما داده و محتمل است مراد حبط اعمال عبادى آنها بكفر و ارتداد باشد در صورت توهين پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و بنا بر اين تقدير

آيات فوق نقل شده كه تفاوتهاى زيادى با آنچه نقل كرديم ندارد. تفسير: كيفر ارتداد در آيات گذشته سخن از آيين اسلام بود كه تنها آيين مقبول الهى است در اين آيات

نگهداشته، بعد براى شوهر كردن آزاد مى‏شود، و بر امام وقت است كه او را به جرم ارتداد به قتل رساند و توبه‏اش ندهد.

‌از‌ قصاص‌ و ديه‌ مختلف‌ باشند الّا بالحق‌ ‌ يا ‌ بقصاص‌ ‌ يا ‌ بواسطه‌ ارتداد فطري‌ ‌ يا ‌ ارتكاب‌ زناي‌ محصنه‌ ‌ يا ‌ لواط ‌ يا ‌ ‌در‌ باب‌ جهاد و دفاع‌

براى او برگزار ميكند. و زن در دوران عدّه از او ارث ميبرد، ولى اگر زن در حال ارتداد شوهرش بميرد، شوهر از او ارث نميبرد.

الكتاب )) اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش معناى ((ارتداد طرف )) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن احضار تخت بلقيس اظهار معجزه

برمي‌گردد و عقب‌ بمعني‌ پاشنه‌ پاست‌ و انقلاب‌ ‌بر‌ عقبين‌ كنايه‌ ‌از‌ اعراض‌ و ارتداد ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ جماعتي‌ ‌براي‌ تحويل‌ قبله‌

كامل تر شود. «ايمان»، تنها و صرف علم نيست، به دليل آيات زير كه از كفر و ارتداد افرادى خبر مى دهد كه با علم به انحراف خود كافر و مرتد شدند. مانند آيه: «إنّ

ميفرمود! چه‌ ‌شده‌ ‌است‌ ترا! ‌اگر‌ مشركين‌ باز ترا گرفتند و اكراه‌ ‌بر‌ ارتداد نمودند آنچه‌ ‌را‌ گفتي‌ اعاده‌ كن‌، ‌پس‌ درباره‌ عمار خداوند ‌اينکه‌ ‌آيه‌

‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌با‌ قطع‌ بصدورش‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌، انكار نمايد موجب‌ كفر و ارتداد و انكار رسالت‌ ميشود خواه‌ ‌از‌ ضروريات‌ دين‌ ‌ يا ‌ مذهب‌ ‌ يا ‌ نص‌ قرآن‌

تَبَينَ لَهُمُ الْهُدَى الشيْطانُ سوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ»: كلمه «ارتداد على الأدبار»، به معناى برگشتن به عقب بعد از رو آوردن است؛ و اين استعاره

دشمن مى شدند به جاى اينكه ميدان را به او بسپارند و يا تسليم شوند و يا فكر ارتداد و بازگشت به كفر در مغز آنها پيدا شود، روى به درگاه خدا مى آوردند و ضمن تقاضاى

بعضى از نامبردگان در آيات قبل اين شد كه بعد از روشن شدن هدايت، كارشان به ارتداد كشيده شد. ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۷۲ پس مراد از «اطاعت خدا»،

لازمه هدايت به حق ، واقع شدن در صراط مستقيم و يا شروع در پيمودن آن است ، و ارتداد و برگشتن به عقب ، لازمهاش نپيمودن آن راه و برگشتن به پشت سر است ، و معلوم

مانند انفاقى كه پشت سر آن منت باشد، و يا اعمال صالحى كه پشت سر آن كفر و ارتداد صورت گيرد. و حتى طبق بعضى از روايات اسلامى گاه انجام گناهانى قبل از انجام

گردانيده؛ مانند مسلمانان و اهل ذمّه و معاهدان، مگر به حكم راستى (كه قصاص است يا ارتداد يا زنا، با اجتماع شرايط كشتن). و هر كه كشته شود در حالتى كه ستم رسيده باشد؛