نتایج جستجو

بیگمان خداوند تنها توبه‌ی کسانی را می‌پذیرد که از روی نادانی (و سفاهت و حماقت ناشی از شدّت خشم و غلبه‌ی شهوت بر نفس) به کار زشت دست می‌یازند، سپس هرچه

بوعده او مغرور شدى و نصيحت دوست را نشنيدى و بوعده او مطمئن نشدى با اين درجه حماقت باز متوقعى فريب نخورى. يَعِدُهُم‌ وَ يُمَنِّيهِم‌ وَ ما يَعِدُهُم‌ُ الشَّيطان‌ُ

سرمستى، اسراف و فسادگرى شده بودند. ۴ - پایبندى عمیق به ارزشها، ساده لوحى و حماقت در نظر جامعه فاسد و منحرف (إذ قال لهم أخوهم صلح ألاتتّقون ... قالواإنّما

صفات معبود آن است كه فاعل غير منفعل باشد، تا دليل باشد بر تناهى جهل و فرط حماقت ايشان. و در تفسير المسير آورده كه بتان را به صورت زنان مى‌ساختند. و گفته‌اند

Javascript to function. آيات ۱۳۰ ۱۳۴ بقره روگرداندن از كيش حضرت ابراهيم (ع ) از حماقت و سفاهت نفس است مقام اصطفاء و برگزيدگى همان مقام اسلام و تسليم است نكته و

حُمُرٌ» 6- داشتن توقّعات نابجا از خداوند (نظير درخواست نامه از خداوند)، نشانه حماقت است. كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ ... يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ‌ ... 7- كفّار

حُمُرٌ» 6- داشتن توقّعات نابجا از خداوند (نظير درخواست نامه از خداوند)، نشانه حماقت است. كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ ... يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ‌ ... 7- كفّار

حُمُرٌ» 6- داشتن توقّعات نابجا از خداوند (نظير درخواست نامه از خداوند)، نشانه حماقت است. كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ ... يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ‌ ... 7- كفّار

حُمُرٌ» 6- داشتن توقّعات نابجا از خداوند (نظير درخواست نامه از خداوند)، نشانه حماقت است. كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ ... يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ‌ ... 7- كفّار

حُمُرٌ» 6- داشتن توقّعات نابجا از خداوند (نظير درخواست نامه از خداوند)، نشانه حماقت است. كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ ... يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ‌ ... 7- كفّار

دنیاپرستان غیر از این عیبی هم دارند»؟ فرمود: «ای احمد! عیب آنها این است که جهل و حماقت در آنها فراوان است، برای استادی که از او علم آموخته‌اند تواضع نمی‌کنند، و

معاصي‌ الهيه‌ ‌را‌ مردم‌ بچه‌ زحمتها و مخارجات‌ مرتكب‌ ميشوند ‌که‌ حقيقة حماقت‌ و خريت‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ ‌اينکه‌ مقدار تحمل‌ كند و ‌خود‌ ‌را‌ جهنمي‌ نمايد

Javascript to function. آيات ۱۳۰ ۱۳۴ بقره روگرداندن از كيش حضرت ابراهيم (ع ) از حماقت و سفاهت نفس است مقام اصطفاء و برگزيدگى همان مقام اسلام و تسليم است نكته و

معاصي‌ الهيه‌ ‌را‌ مردم‌ بچه‌ زحمتها و مخارجات‌ مرتكب‌ ميشوند ‌که‌ حقيقة حماقت‌ و خريت‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ ‌اينکه‌ مقدار تحمل‌ كند و ‌خود‌ ‌را‌ جهنمي‌ نمايد

درباره او فرمود: (الاحمق المطاع في قومه؛ احمق و نادانى كه قوم او در عين حماقت او از وى اطاعت مي‌كنند)، و اين موضوع از امام صادق عليه‌السلام نيز نقل شده

Javascript to function. آيات ۱۳۰ ۱۳۴ بقره روگرداندن از كيش حضرت ابراهيم (ع ) از حماقت و سفاهت نفس است مقام اصطفاء و برگزيدگى همان مقام اسلام و تسليم است نكته و

عباء و نعلين‌ و زنهاي‌ قديمه‌ ‌در‌ زير چادرهاي‌ سياه‌ هستند نسبت‌ امل‌ و حماقت‌ و جنون‌ و كهنه‌ پرستي‌ مي‌دهند ‌که‌ وقت‌ عزيز ‌خود‌ ‌را‌ صرف‌ نماز و ذكر

اللَّه عليه و آله فرمود: حيا دو گونه است: حياء عقل و حياء حماقت، حياء عقل علم است و حياء حماقت نادانى. چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن ابى‏عبداللَّه،

الَّذِين‌َ استَكبَرُوا ‌از‌ روي‌ تكبر و نخوت‌ و عناد و عصبيت‌ و جهالت‌ و حماقت‌ إِنّا بِالَّذِي‌ آمَنتُم‌ بِه‌ِ همان‌ ‌که‌ مورد پرستش‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ ‌که‌

(حياء ‌بر‌ دو قسم‌ ‌است‌: حياء عقل‌ و حياء حماقت‌، حياء عقل‌ حيائي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ دانش‌ ‌باشد‌ و حياء حماقت‌ حيائي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ جهل‌ ‌باشد‌)

باطله‌ و رؤساء يك‌ كارهايي‌ ميكنند بحيله‌ها و تزويرها و شيطنت‌ها دارند باين‌ حماقت‌ و خريّت‌ نيستند مثل‌ تو. جلد 15 - صفحه 378 وَ كَذلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ

جن‌ ‌ يا ‌ بيشتر ‌از‌ اينها ‌هم‌ هست‌ و تمام‌ ‌از‌ روي‌ سفاهت‌ و جهالت‌ و حماقت‌ ‌است‌. انه‌ ضمير شأن‌ ‌است‌. يَقُول‌ُ سَفِيهُنا مثل‌ سفهاء انس‌. عَلَي‌

نفس‌ و مخالفت‌ اوامر الهي‌ و ارتكاب‌ معاصي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ جهالت‌ و حماقت‌ مرتكب‌ شوند و مستحق‌ عقوبت‌ و عذاب‌ شوند. و بعبارت‌ ديگر خطاء مقابل‌ ‌با‌

فَقال‌َ أَنَا رَبُّكُم‌ُ الأَعلي‌ «24» ‌من‌ خداي‌ بزرگتر ‌شما‌ هستم‌. واقعا حماقت‌ ‌تا‌ چه‌ اندازه‌ سلطنت‌ يك‌ قسمت‌ قسمت‌ كوچك‌ زمين‌ ‌که‌ مصر ‌باشد‌ و توابع‌

عذاب‌ و دوامش‌ بيشتر ‌است‌. (قال‌َ آمَنتُم‌ لَه‌ُ قَبل‌َ أَن‌ آذَن‌َ لَكُم‌) حماقت‌ و جهالت‌ و كبر و نخوت‌ ‌تا‌ چه‌ اندازه‌ ‌است‌ ‌که‌ گمان‌ ميكند تصديق‌ و

بخوانيد ‌ يا ‌ نفعي‌ بشما ميدهند ‌ يا ‌ ضرري‌ بشما متوجه‌ ميكنند. واقعا بسيار حماقت‌ ‌است‌ انسان‌ عاقل‌ ‌که‌ بايد تميز حسن‌ و قبح‌ و خير و شر و نفع‌ و ضرر ‌را‌

پرتاب‌ جلد 13 - صفحه 207 كردند ‌در‌ ميان‌ آتش‌. (وَ انصُرُوا آلِهَتَكُم‌): حماقت‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ چه‌ پايه‌ ‌بود‌. نصرت‌ آلهه‌ باين‌ ‌است‌ نگذارند آسيبي‌ ‌به‌

بخوانيد ‌ يا ‌ نفعي‌ بشما ميدهند ‌ يا ‌ ضرري‌ بشما متوجه‌ ميكنند. واقعا بسيار حماقت‌ ‌است‌ انسان‌ عاقل‌ ‌که‌ بايد تميز حسن‌ و قبح‌ و خير و شر و نفع‌ و ضرر ‌را‌

طغيان‌ و سركشي‌ و فسق‌ و فجور و ظلم‌ و تعدي‌ و تفرعن‌ و تجبر كند واقعا كمال‌ حماقت‌ ‌است‌. ] اشاره (آیه 77) شأن نزول: مردی از مشرکان به نام «ابیّ بن خلف» یا

باندازه‌اي‌ بالا رفتند ‌که‌ ديگر زمين‌ پيدا نبود و بجايي‌ نرسيدند ‌اينکه‌ حماقت‌ واقعا مورد تعجب‌ ‌است‌ ‌بر‌ فرض‌ خداي‌ موسي‌ جسم‌ ‌باشد‌ و ‌در‌ آسمان‌ ‌باشد‌

‌اينکه‌ باز بصيرت‌ پيدا نمي‌كنيد ‌به‌ الوهيت‌ و خدايي‌ ‌من‌. چه‌ اندازه‌ حماقت‌ ‌است‌ ‌که‌ سلطنت‌ چهار روزه دنيا آنهم‌ يك‌ قسمت‌ زمين‌ مملكت‌ مصر و چند

يَعلَمُون‌َ بتها و آلهه‌ ‌آنها‌ ‌که‌ مدركي‌ ندارند و ‌از‌ روي‌ جهالت‌ و حماقت‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ سهم‌ قرار ميدهند نصيبا ‌که‌ يك‌ نوع‌ عبادت‌ ‌آنها‌ ‌است‌ چنانچه‌

عدم‌ علم‌ جهل‌ ‌است‌ و دو قسم‌ جاهل‌ داريم‌ يكي‌ بي‌خبر و بي‌اطلاع‌ و يكي‌ حماقت‌ و بي‌ادراكي‌ ‌که‌ حق‌ّ ‌را‌ تعمدا ترك‌ كند و باطل‌ ‌را‌ بگيرد و تابع‌ هواهاي‌

باطله‌ و رؤساء يك‌ كارهايي‌ ميكنند بحيله‌ها و تزويرها و شيطنت‌ها دارند باين‌ حماقت‌ و خريّت‌ نيستند مثل‌ تو. جلد 15 - صفحه 378 وَ كَذلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ

يك‌ قسم‌ ناملايماتي‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ بسوء اختيار و ‌از‌ روي‌ جهالت‌ و حماقت‌ و اشتباه‌ كاري‌ و خيالات‌ واهي‌ متوجه‌ ‌خود‌ ميگرداند ‌اينکه‌ قسمت‌ ‌از‌

جاهلانه‌ احمقانه‌. تَشابَهَت‌ قُلُوبُهُم‌ دلهاي‌ ‌ايشان‌ ‌در‌ قساوت‌ و عناد و حماقت‌ و جهل‌ و ديگر صفات‌ رذيله‌ شبيه‌ بهم‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ استفاده‌

‌که‌ نشناختند يوسف‌ ‌را‌ و ممكن‌ ‌است‌ مراد عدم‌ شعور و ادراك‌ ‌باشد‌ ‌که‌ حماقت‌ ‌است‌ بقرينه‌ إِذ أَنتُم‌ جاهِلُون‌َ. ] (آیه 15)- دروغ رسوا! سر انجام برادران

مشمول‌: إِن‌َّ عَلَيك‌َ لَعنَتِي‌ إِلي‌ يَوم‌ِ الدِّين‌ِ گرديده‌ چه‌ اندازه‌ حماقت‌ ‌است‌ ‌که‌ تقاضا كند ‌که‌: أَنظِرنِي‌ إِلي‌ يَوم‌ِ يُبعَثُون‌َ و بگويد:

فَاستَمتَعُوا بِخَلاقِهِم‌ اخلاق‌ رذيله‌ كبر و نخوت‌، حرص‌ و شهوت‌، جهل‌ و حماقت‌، ظلم‌ و معصيت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ وادار كرد بطغيان‌ و سركشي‌ و شهوت‌راني‌ و فسق‌

يَعْمَلُونَ(۱۳۴) «ترجمه آیات» كسى از كيش ابراهيم روگردان است كه خود را دچار حماقت كرده فهم خدادادى را از دست داده باشد، با اينكه ما او را در دنيا برگزيديم

لِلنّاس‌ِ روشنايي‌ قلب‌ ‌از‌ ظلمت‌ شرك‌ و كفر و هدايت‌ بشر ‌از‌ ضلالت‌ جهل‌ و حماقت‌ بوده‌ و نميتوانيد انكار كنيد چون‌ ‌خود‌ شماها تَجعَلُونَه‌ُ قَراطِيس‌َ نوشته‌هايي‌

به هيچوجه جريحه دار نشود، نمى گويد آنچه را شما داريد دروغ و خرافه است و حماقت ، بلكه مى گويد: آنچه من آورده ام از آئين نياكان شما هدايت كننده تر است ،

بردند. ولى يهود همين كلمه راعنا را از ماده «الرعونه » كه به معنى كودنى و حماقت است استعمال مى كردند (در صورت اول مفهومش اين است به ما مهلت بده ولى در صورت

همان طور كه خداى سبحان، خالق آدمى است، ربّ آدمى نيز هست، و اين از سفاعت و حماقت است كه اين خداى عزيز و ربّ واقعى را كنار گذاشته، و سنگ و چوب بپرستند. با

و تخلّف از قسم از صاحب مروّت، و خيانت و پيمان‏شكنى از سلطان! كفران نعمت حماقت است، و همنشينى احمق شوم است. نسبت بكسى كه حق تو را بشناسد حقشناس باش، چه

الدرجات ، و ينالون الزلفى من ربهم على قدر عقولهم !. «مصيبتى كه از ناحيه حماقت احمق حاصل مى شود بدتر است از فجور فاجران و گناه بدكاران ، خداوند فرداى قيامت

بر صخره بسيار عظيمى حركت مى كند و پاى خود را بر آن صخره مى كوبد و صخره بر حماقت و كمى ظرفيتش ‍ مى خندد. آيا تو مى توانى - هر قدر گردن خود را برفرازى - هم