نتایج جستجو

در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده‌ايم انفاق مى‌كنند. و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام

مى‌كنم و نيازى به رأى و مشورت شما و ديگران ندارم ولى هرگاه امرى بود كه در كتاب و سنّت برهانى بر آن نداشتم و نياز به مشورت بود با شما مشورت خواهم كرد. در آيه

«وصف» معمولاً همین معنا را مى رساند. ولى اگر «شورى»، به معناى کارى که در آن مشورت مى شود، بوده باشد آن چنان که «راغب» در «مفردات» گفته «اَلاَمْرُ الَّذِی یُتَشاوَرُ

شما [بچه‌] شير مى‌دهند مزدشان را به ايشان بدهيد و به شايستگى ميان خود به مشورت پردازيد، و اگر كارتان [در اين مورد] با هم به دشوارى كشيد [زن‌] ديگرى [بچّه

کردند و این رازگویی را از دیگران پنهان داشتند. پس با يكديگر در كار خود به مشورت پرداختند. و پنهان رازها گفتند. آنان در میان خود درباره کار و بارشان اختلاف

كودك، نياز به مشورت وتوافق والدين دارد. «فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ» 10- زن و شوهر درباره امور نوزاد بايد مشورت كنند. «تَشاوُرٍ»

يكى از دول مقتدر و نامسلمان روى زمين شده و تمام كارها را به رأى وصلاحديد و مشورت آنان انجام مى‏دهند. النّهَار فِي اللّيْل وَ قَدِير شَيْء کُل تُولِج عَلَى

يكى از دول مقتدر و نامسلمان روى زمين شده و تمام كارها را به رأى وصلاحديد و مشورت آنان انجام مى‏دهند. وَ مَا فِي يَعْلَم الْأَرْض يَخْرُج حَتّى الْجَمَل الْجَنّة

اقامه آن داشته باشد و آنانكه با مشورت از امام عليه السّلام در امور دينشان اقدام مينمايند چنانچه قمّى ره فرموده يا با مشورت يكديگر بكارهاى خودشان اقدام ميكنند

اقامه آن داشته باشد و آنانكه با مشورت از امام عليه السّلام در امور دينشان اقدام مينمايند چنانچه قمّى ره فرموده يا با مشورت يكديگر بكارهاى خودشان اقدام ميكنند

قاموس و اقرب از جمله معانى آن اشراف ناس و مطلق جماعت است به معنى خُلق و مشورت نيز آمده است. طبرسى فرموده: ملاً به معنى جماعت اشراف است كه هيبت آنها سينه‏ها

قاموس و اقرب از جمله معانى آن اشراف ناس و مطلق جماعت است به معنى خُلق و مشورت نيز آمده است. طبرسى فرموده: ملاً به معنى جماعت اشراف است كه هيبت آنها سينه‏ها

اقامه آن داشته باشد و آنانكه با مشورت از امام عليه السّلام در امور دينشان اقدام مينمايند چنانچه قمّى ره فرموده يا با مشورت يكديگر بكارهاى خودشان اقدام ميكنند

و از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید. و از سر هوا(ی نفس، یا هوای عقل یا هوای مشورت) هرگز سخنی نمی‌گوید. و نه سخن گوید از روی هوس‌ Nor does he speak out of desire

4- طاغوت‌ها در عين استبداد، گاهى ناچار مى‌شوند در گرفتارى‌هاى سياسى به مشورت با اطرافيان بپردازند. «فَما ذا تَأْمُرُونَ» يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شیر دهند مزدشان را به ایشان بدهید، و (در این باره) به شایستگی میان خودتان مشورت کنید و اگر کارتان (در این مورد) با هم به دشواری کشید، به زودی زن دیگری برای

نه در نادانی بر عقیده‌ی فاسدی است؛ و از سر هوا(ی نفس، یا هوای عقل یا هوای مشورت) هرگز سخنی نمی‌گوید. گفتارش (و کردار و رفتارش) بجز وحی‌ای که (به او) وحی

Forgiving and Merciful. ترتیل: ترجمه: «أَمْرٍ جَامِعٍ»: کار مهمّی که مردمان برای مشورت و یا شرکت در آن گرد می‌آیند، از قبیل جهاد و جمعه و جماعت و عیدین. «إسْتَغْفِرْ

ما قرار گيرد چنان نمائيم. عرض كردند: ابو لبابه را نزد ما بفرست تا با او مشورت كنيم. حضرت او را فرستاد گفتند: حكم سعد معاذ را چه گوئى، اطاعت كنيم يا نه؟

کردند و درباره این که چگونه رسول خدا صلی الله علیه و آله را از بین ببرند به مشورت پرداختند. عمرو بن هشام گفت: او را در قید و بند نمائیم و به بلاى سخت گرفتار

«24» ترجمه‌ و آمد مردى از انتهاى شهر كه ميشتافت گفت اى موسى همانا بزرگان مشورت ميكنند در باره تو كه بكشندت پس بيرون رو همانا من ترا از خير خواهانم‌ پس بيرون

لوامع- مروى است كه فرعون از غرفه مى‌ديد كه سحره با يكديگر سخنى مى‌گويند و مشورت مى‌نمايند، پرسيد اين سحره چه مى‌گويند. ايشان از ترس فرعون گفتند: اين هر دو

3- رهبر بايد در دسترس مردم باشد. «أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ» 4- توقّع مشورت كردن پيغمبر با مردم مانعى ندارد، امّا اطاعت پيامبر از مردم انتظارى نابجاست

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

كاروان تجارى كفّار. پيامبر پس از اطلاع از حركت سپاه دشمن، با ياران و اصحاب مشورت كرد، آيا به تعقيب كاروان تجارى بپردازند و يا آنكه با سپاه كفر مقابله كنند؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

قهر الهى است. «فَتَنادَوْا» به معناى نداى افراد براى اجتماع در يك محل و مشورت و هم فكرى است. قهر الهى، گاهى به افراد مى‌رسد. همان كه فرعون و لشكرش غرق

(ندای) پروردگارشان را پاسخ مثبت داده و نماز بر پا داشته و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان داده‌ایم انفاق می‌کنند. و کسانی که چون ستم برایشان

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

سخن گفتن و پنهان داشتن آن است و چون این واژه از باب تفاعل است، متضمن معناى مشورت و گفت وگوى پنهانى است. ۳ - تلاش باغداران یمنى، در مخفى نگه داشتن کار برداشت

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

قهر الهى است. «فَتَنادَوْا» به معناى نداى افراد براى اجتماع در يك محل و مشورت و هم فكرى است. قهر الهى، گاهى به افراد مى‌رسد. همان كه فرعون و لشكرش غرق

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

«24» ترجمه‌ و آمد مردى از انتهاى شهر كه ميشتافت گفت اى موسى همانا بزرگان مشورت ميكنند در باره تو كه بكشندت پس بيرون رو همانا من ترا از خير خواهانم‌ پس بيرون

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

از موسى استقبال نمايد و او تا يك منزلى آمد و برادرش را ملاقات نمود و با مشورت يكديگر نزد فرعون رفتند و خانواده حضرت موسى بسرپرستى چوپانى از اهل مدين از

انس روایت کند که رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره اسیران بدر با اصحاب مشورت نمود و فرمود: خداوند شما را درباره آن‌ها مخیر و مختار نموده است، عمر بن الخطاب

ايذاء بشما و قدرت‌ ‌او‌ ‌را‌ ميگيرد نميتواند كوچكترين‌ اذيّتي‌ بكند چنانچه‌ مشورت‌ كرد ‌با‌ جلساء ‌خود‌ ‌در‌ امر موسي‌ و هارون‌ گفتند بفرست‌ سحره‌ بيايند ‌تا‌

مدّتها بر اين منوال گذشت و اخيرا اين تقسيم بر آنها گران آمد و با يكديگر مشورت نمودند و در نتيجه تصميم بعقر ناقه گرفتند و از ميان خودشان داوطلب خواستند

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

از موسى استقبال نمايد و او تا يك منزلى آمد و برادرش را ملاقات نمود و با مشورت يكديگر نزد فرعون رفتند و خانواده حضرت موسى بسرپرستى چوپانى از اهل مدين از

از موسى استقبال نمايد و او تا يك منزلى آمد و برادرش را ملاقات نمود و با مشورت يكديگر نزد فرعون رفتند و خانواده حضرت موسى بسرپرستى چوپانى از اهل مدين از

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم رسيد با اصحاب خود كه هفتصد نفر بودند مشورت فرمود و از آن جمله سلمان فارسى بود كه عرضه داشت يا رسول اللّه ما در ايران

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ (68) خلاصه چون عاجز از محاجه شدند، نمرود مشورت نموده در باره حضرت ابراهيم عليه السلام: قالُوا حَرِّقُوهُ‌: گفتند قوم بعضى

الهى، سبب ترديد شما نشود. «فَلا تَحْسَبَنَّ» 3- گرچه انسان عقل و فطرت دارد و مشورت هم مى‌كند، امّا اگر وحى نباشد در فهم و برداشت گرفتار انحراف مى‌شود. «فَلا

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

مدّتها بر اين منوال گذشت و اخيرا اين تقسيم بر آنها گران آمد و با يكديگر مشورت نمودند و در نتيجه تصميم بعقر ناقه گرفتند و از ميان خودشان داوطلب خواستند

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

معنا غدًا) ۲- برادران یوسف ، زمان اجراى توطئه علیه او را ، فرداى همان روزِ مشورت با یکدیگر و گفت و گو با پدرشان تعیین کردند. (إذ قالوا ... قالوا یأبانا .

را كه در دل خود داشتند، وَ نَجْواهُمْ‌: و سخن آشكاراى ايشان را كه با هم مشورت مى‌كردند در باب ابطال حق، بَلى‌ وَ رُسُلُنا: آرى مى‌شنيديم آن را و رسولان

از امام باقر (ع) نقل نموده كه نازل شد در باره دوازده نفر از منافقان كه با مشورت يكديگر عازم بقتل پيغمبر (ص) شده بودند در مراجعت از تبوك و با خود گفتند اگر

بودند ولى پيغمبر (ص) مايل بشق دوم بود و اختيار آنها را نمى‌پسنديد با اينحال مشورت فرمود أبو بكر و عمر شق اول را اختيار نمودند و شق دوم را كه مرضىّ پيغمبر بود

از موسى استقبال نمايد و او تا يك منزلى آمد و برادرش را ملاقات نمود و با مشورت يكديگر نزد فرعون رفتند و خانواده حضرت موسى بسرپرستى چوپانى از اهل مدين از

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

نامگذاری این سوره به این نام به خاطر آیه 38 است که مسلمانان را دعوت به مشورت در امور می‌کند. فضیلت تلاوت سوره:] در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم:

قهر الهى است. «فَتَنادَوْا» به معناى نداى افراد براى اجتماع در يك محل و مشورت و هم فكرى است. قهر الهى، گاهى به افراد مى‌رسد. همان كه فرعون و لشكرش غرق

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

اوّل تا آخر بدون كم و زياد بيان فرمود و موجب مزيد تعجّب پادشاه شد و از حضرت مشورت نمود كه با اين خواب و تعبيرش چه بايد كرد او فرمود صلاح آنستكه در اين چند

دانست كه قبطى ديروز را موسى كشته، خبر به فرعون رسانيد. فرعون با اركان دولت مشورت، رأى بر قتل موسى قرار گرفت؛ و حزبيل كه مؤمن آل فرعون و پسر عموى موسى بود

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

آنها پس تقاضا نمودند كه حضرت رسول (ص) أبو لبابة را نزد آنها بفرستد تا با او مشورت نمايند و او خيرخواه آنها بود چون عيال و اولاد و اموالش در دست آنها بود و

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

پيامبر را با مشورت تعيين كرد، انتخاب امام هم با مشورت ممكن نيست . ثانيا: شوراى شش نفرى مزبور، هرگز منطبق بر موازين مشورت نبود، زيرا اگر منظور، مشورت با عموم

مي‌كنند وَ إِذ هُم‌ نَجوي‌ ‌در‌ پرده‌ و ‌در‌ خفاي‌ تو و مسلمين‌ و ‌با‌ ‌آنها‌ مشورت‌ ميكنند جلد 12 - صفحه 264 ‌که‌ ‌ما بپذيريم‌ فرمايشات‌ ‌اينکه‌ پيغمبر ‌را‌

از امام باقر (ع) نقل نموده كه نازل شد در باره دوازده نفر از منافقان كه با مشورت يكديگر عازم بقتل پيغمبر (ص) شده بودند در مراجعت از تبوك و با خود گفتند اگر

از موسى استقبال نمايد و او تا يك منزلى آمد و برادرش را ملاقات نمود و با مشورت يكديگر نزد فرعون رفتند و خانواده حضرت موسى بسرپرستى چوپانى از اهل مدين از

آندو لازم ميشود امتثال آن و اگر خواسته باشند تفريق كنند ميان آندو بايد با مشورت با آندو باشد و امتثال آن واجب نيست چنانچه از روايت عياشى و كافى از حضرت صادق

حكيم بن حزام و امية بن خلف و امثال ايشان در دار الندوه جمع، و در امر حضرت مشورت نمايند. ابليس به صورت شيخى وارد، پرسيدند كيستى؟ گفت: شيخى از اهل نجد، سرد

اطاعت مكن كفار و منافقين را در هر چه موجب اهانت باشد در دين، يعنى رأى و مشورت ايشان را استماع مكن در باب دين، چه ايشان دشمن خدا و رسول و اهل ايمانند و

الله عليه و آله در روز جمعه جلسه‌اى تشكيل داده و با مسلمانان در اين مورد مشورت فرمودند. در اين جلسه دو نظريّه مطرح شد: جلد 1 - صفحه 595 1. در مدينه بمانيم

ترس از دشمن كه بيش از مسلمانان بودند. 2. ناراحتى از اين‌كه چرا در مقام مشورت به رأى ما توجّه نشد و در شهر سنگر نگرفتند. «1». تفسير نمونه. جلد 1 - صفحه

پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم رسيد با اصحاب خود كه هفتصد نفر بودند مشورت فرمود و از آن جمله سلمان فارسى بود كه عرضه داشت يا رسول اللّه ما در ايران

در آخرت مقدار پر پشه‌اى كم كنيم. حضرت روى به جبرئيل، مانند كسى كه با كسى مشورت كند؛ جبرئيل اشاره به زمين نمود و گفت: «تواضع للّه» طريق تواضع براى خدا اختيار

نگاه كرده و متحيّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در اين باره فكر و انديشه و مشورت كنند. بزرگِ نصارا به آنها گفت: شما پيشنهاد را بپذيريد و اگر ديديد كه پيامبر

شوى و اثر مشاهده معجزه بقدرى او را از تفرعن خود تنزّل داد كه با اعيان مجلس مشورت نمود و از آنها چاره- جوئى خواست و گفت اين ساحر ماهرى است كه ميخواهد بسحر

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

بود و به اندك چيزى حكم به قتل مى‌كرد، پس اگر نه به جهت خوف او مى‌بود چرا مشورت مى‌كرد در قتل كسى كه مى‌دانست كه او در صدد هدم پادشاهى او و اراده دارد كه

اوّل تا آخر بدون كم و زياد بيان فرمود و موجب مزيد تعجّب پادشاه شد و از حضرت مشورت نمود كه با اين خواب و تعبيرش چه بايد كرد او فرمود صلاح آنستكه در اين چند

مكسلينا و محسمينا. سه دست چپ: مرطوس، كينطوس، و ساربيوس. در تمام امور با اينها مشورت مى‌نمود. روزى دقيانوس با اين هيئت جلوس داشت. سه غلام وارد، به دست يكى جامى

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

قرار داشت. يكى از اين سه نفر شخصى بود به نام «عاقب» كه امير آنان و صاحب مشورت ايشان بود و همه گوش به فرمان و رأى او داشتند و بدون اجازه آن شخص كارى انجام

اوّل تا آخر بدون كم و زياد بيان فرمود و موجب مزيد تعجّب پادشاه شد و از حضرت مشورت نمود كه با اين خواب و تعبيرش چه بايد كرد او فرمود صلاح آنستكه در اين چند

اوّل تا آخر بدون كم و زياد بيان فرمود و موجب مزيد تعجّب پادشاه شد و از حضرت مشورت نمود كه با اين خواب و تعبيرش چه بايد كرد او فرمود صلاح آنستكه در اين چند

نيك مؤمنان: اجتناب از كبائر و فواحش و... مؤمنان در کارهای خود، با یکدیگر مشورت می کنند چرا در آیه شریفه، عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را، «سیّئه» نامیده؟

گوید: سبب نزول آیه چنین بوده که توانگران و ثروتمندان اوقات پیامبر را به مشورت درباره چیزهائى که می‌خواستند، مى گرفتند و فرصتى براى فقراء درباره صحبت کردن

گوید: سبب نزول آیه چنین بوده که توانگران و ثروتمندان اوقات پیامبر را به مشورت درباره چیزهائى که می‌خواستند، مى گرفتند و فرصتى براى فقراء درباره صحبت کردن

ابى حذيفه را گرفت و به آب شست و نيز نقل مى‏كند كه 12 نفر از صحابه در مجلس مشورت اين كار شركت داشته‏اند و نيز نقل مى‏كند كه ابى بن كعب و عبدالله بن مسعود

الْأَمْرِ» «1» يعنى علاوه بر گذشت و به كلى صرف نظر كردن لغزشها و بالاتر از همه مشورت كردن و شخصيت دادن به مردم لازم است. از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل

بزرگى مبتلا مى‌شويد». «2» امام حسن عليه السلام به كسى كه براى ازدواج دخترش مشورت مى‌كرد فرمود: «دامادِ با تقوا انتخاب كن كه اگر دخترت را دوست داشته باشد گراميش

أبقى ) فرعون در واکنش هاى قبلى خود در برابر موسى(ع) با اطرافیان خویش به مشورت مى نشست; ولى در مجازات ساحران، تصمیم مستبدانه و شخصى خود را با سوگند بر اجراى

راه مى‌رود. احسان به پدر و مادر، شامل محبّت، خدمت، كمك مالى، علمى، عاطفى و مشورت با آنان مى‌شود. شرط احسان به والدين خوب بودن آنان نيست، ولى اطاعت از والدين

از موسى استقبال نمايد و او تا يك منزلى آمد و برادرش را ملاقات نمود و با مشورت يكديگر نزد فرعون رفتند و خانواده حضرت موسى بسرپرستى چوپانى از اهل مدين از

شده است كه گفت: به امام صادق عليه السّلام عرضكردم: مردى در باره حجّ با من مشورت كرد، و او ضعيف الحال و اندك مايه بود، پس او را گفتم كه بحجّ نرود، امام عليه

كردند و بسليمان حكم را آموختيم.) فرمود: هنوز حكمى نكرده بودند بلكه با هم مشورت و گفتگو مى‏كردند كه خداوند مى‏فرمايد ما به سليمان حكم را آموختيم. يا مطابق

مقامش تو را كمك دهد، يا دعائى كند (در باره تو) كه مستجاب گردد، و يا از نظر مشورت دستورى دهد كه تو را سودمند افتد. حسن بن راشد مى‏گويد: امام صادق عليه السّلام

باطل‌ ‌را‌ رها كند و مميز ‌بين‌ حق‌ و باطل‌ سه‌ چيز ‌است‌ عقل‌ و شرع‌ و مشورت‌ ‌با‌ عقلا و دانشمندان‌. ] (آیه 81)- و از آنجا که به دنبال «صدق» و «توکل»

نامش‌ شمعون‌ ‌بود‌ بعضي‌ گفتند سمعان‌ ‌بود‌ و معناي‌ يَأتَمِرُون‌َ ‌يعني‌ مشورت‌ و مشاوره‌ ميكردند جلد 14 - صفحه 17 ‌در‌ امر قتل‌ موسي‌. لَمّا خِفتُكُم‌

بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ»: اين قسمت تتمه گفتار برادران يوسف است ، و از مشورت دوم مذاكرات ايشان درباره يوسف حكايت مى كند. شور اول درباره رفتار يعقوب بود

پراکنده می‌شدند. پس از آنان در گذر و برایشان پوشش بخواه و در کار (جنگ) با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن، زیرا خدا توکل‌کنندگان را به راستی دوست

ملكه سبا مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند

عروسى كند، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با اصحاب و ياران مشغول به مشورت درباره جنگ بود، او نزد پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد و عرضه داشت

معناى مشورت و خيرخواهى ، و ضد خيانت است . و ظاهرا جمله ((من اقصى المدينه (( قيد است براى جمله ((جاء(( و ظاهر آيه اين است كه : اين ائتمار و مشورت در حضور

بيرون مدينه بوده باشد، در ميان مسلمانان اختلاف نظر شديد بود، و پيامبر پس از مشورت كافى نظر اكثريت مسلمانان را كه جمع زيادى از آنان را جوانان تشكيل مى دادند

مشركين بودند، و مشركين از آنها احترام مى كردند، و چه بسا در كار خود با آنها مشورت مى نمودند، و مسائلى از آنها مى پرسيدند تا با آن مسائل رسول خدا (صلى اللّه

ايشان را برمى انگيخت ، تا آنكه دور هم جمع شدند و درباره كار او با هم به مشورت پرداختند، ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۵۰ يكى مى گفت بايد او را كشت ،

(احکام) بر (عهده‌ی) وارث (نیز) هست. پس اگر (پدر و مادر) بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر کودک را (از شیر) بازگیرند، گناهی بر آن دو نیست و اگر خواستید مادران

، كشتن با شمشير و امثال آن است ، و اين ترديد و اختلاف ، مربوط به ابتداى مشورت آنان است ، ولى سرانجام حرفها يكى شد، كه بايد او را آتش زد، همچنان كه در سوره

واضح است كه سحر در شريعت موسى راه نداشت ، بلكه شريعت ، اشخاصى را كه از سحر مشورت طلبى مى نمودند به شديدترين قصاصها ممانعت مى نمود». ولى جالب اينجا است كه

صالح تو پيش از اين مايه اميد ما بودى در مشكلات به تو پناه مى برديم و از تو مشورت مى كرديم ، و به عقل و هوش و درايت تو ايمان داشتيم ، و در خيرخواهى و دلسوزى

فرمود پس بين خودشان نيز سوال و جوابى رد و بدل نمى شود، تا از راه گفتگو و مشورت بهانه و عذرى پيدا كنند، و آن را عذر نافرمانى خود، يعنى تكذيب رسولان ، و رد

مدينه رسيده بود كه خبر حركت سپاه قريش به او رسيد. در اين هنگام با ياران خود مشورت كرد كه آيا به تعقيب كاروان ابوسفيان و مصادره اموال كاروان بپردازد و يا براى

و اين اختلاف مايه رسوايى و شكست ايشان است ، با يكديگر خلوت كردند و پس از مشورت هاى محرمانه چنين تصميم گرفتند كه با مردم درباره حكمت و موعظه اى كه موسى به

اند كه اين دو تعبير به منظور اين است كه افكار فردى و جمعى يعنى آميخته با مشورت را فرا گيرد، انسان بايد هم به تنهائى بينديشد، و هم از افكار ديگران بهره گيرد

خيرخواهي‌ كسي‌ ‌که‌ ‌در‌ امر تزويج‌ ‌ يا ‌ امانت‌ و امثال‌ اينها ‌با‌ انسان‌ مشورت‌ كند. 5‌-‌ جرح‌ شاهد ‌ يا ‌ مفتي‌ ‌ يا ‌ قاضي‌ باين‌ معني‌ ‌که‌ بگويد ‌اينکه‌

جلد ۱۲ صفحه ۱۷۹ زيرا به خدا قسم كه آنچه او در خصوص قرآن انجام داد همه با مشورت ما و زير نظر ما بود، مرتب مى پرسيد: شما چه مى گوييد در باره اين قرائت ؟ (

شورى نامگذارى اين سوره به اين نام به خاطر آيه ۳۸ است كه مسلمانان را دعوت به مشورت در امور مى كند، اما از اين كه بگذريم اين سوره ضمن داشتن محتواى عمومى سوره

آله و سلّم ) «على بن ابى طالب » (عليه السلام ) و «اسامة بن زيد» را مورد مشورت قرار داد كه در برابر اين گفتگوها چه كنم ؟ اما اسامة گفت : اى رسولخدا (صلى

شما كارى ندارد، آنگاه اصحاب رسولخدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) با يكديگر مشورت كردند كه چه كنيم ؟ يكى گفت : اگر اينها را بكشيد در ماه حرام كشته ايد، چون

عليه و آله و سلّم ) تقاضا كردند «ابو لبابه » را نزد آنان فرستد تا با او مشورت كنند. هنگامى كه «ابو لبابه » نزد آنان آمد زنان و بچه هاى يهود در مقابل او