نتایج جستجو

شد و این همان عذاب برزخى است. گفتنى است «ذوقوا ... » به تقدیر «یقولون لهم» سخن ملائکه با کافران به هنگام گرفتن جان آنان است. آتش: برزخى ۸ انسان: حقیقت انسان

فرعون ۷; عذاب برزخى آل فرعون ۱، ۲، ۱۲; عرضه آتش بر آل فرعون ۱ انسان: بدترین انسان ها ۱۰ جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۴ جهنم: شدت آتش جهنم ۸; مراتب

رسيد (و آن) آتش است كه بامداد و شبانگاه به آن نزديك مى‏گردند و روز قيامت آل فرعون را به سخت‏ترين عذاب در آريد. اين آيه كه عرض نار را از دخول آتش در روز قيامت،

بيان حائل ميان دو دريا كه اميدى به رفع آن نيست آمده است [فرقان:53] يعنى برزخى و حايلى و منعى اكيد. محجور صفت حجر است و آن را تأكيد مى‏كند. و آنچه احتمال

يُرَدُّونَ إِلى‌ عَذابٍ عَظِيمٍ‌: بعد از آن گردانيده شوند به عذابى بزرگ كه آتش جهنم است در روز قيامت. شأن نزول‌ «1»- مفسران چنين نقل نموده كه ده نفر از مخلصين

تکذیب کردند، اینانند همراهان آتش، (و هم)ایشان در آن ماندگارانند. و آنان که کفر ورزیدند و تکذیب آیتهای ما کردند ایشانند یاران آتش در آنند جاودانان‌ But as for

مجبورند، دوم آنكه خدا قابل ديدن است و سوم آنكه شيطان را به آتش نمى‌توان سوزاند، زيرا آتش در آتش تأثيرگذار نيست. بهلول شاگرد امام صادق عليه السلام در محكوميّت

در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است . وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر

در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است . وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر

در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است . وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر

نيز در فكر زنده‌ها هستند. «يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ» 12- حيات و بهشت برزخى قبل از بهشت موعود است. «قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ» 13- شهادت سبب مغفرت است

در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است . وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر

ظاهرا آنست كه خداوند فرموده مشمول لعنت و هلاكت شدند صاحبان گودالها و آتش داراى آتش افروز مخصوصى چون النّار ظاهرا بدل اشتمال است براى اخدود و توصيف نار بذات

در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است . وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر

را از آتش فرش كنيد و درى از جهنم بر او بگشاييد تا بيايد ما را، و آنچه نزد ما باشد بدتر است. پس با عمودى سه ضربت بر او زنند كه قبرش پر شود از آتش؛ و اگر

سايرين بآن و چنانچه در سور سابقه مفصّلا ذكر شد آتش مهمّى تهيّه نموده و حضرت را در آن انداختند و خداوند آتش را بر او برد و سلام يعنى سرد و سلامت فرمود و نجات

در تكوينيات بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى واستدلال ابليس به برترى آتش غلط بوده است . وجوب امتثال امر الهى از جهت اين است كه امر، امر او است و دائر

بيزدان‌ و اهرمن‌ شدند و پرستش‌ آتش‌ كردند بتوّهم‌ اينكه‌ توجّه‌ بخدا نمي‌شود و جلد 15 - صفحه 62 مخلوقي‌ لطيفتر ‌از‌ آتش‌ نيست‌ بايد ‌به‌ ‌او‌ توجّه‌ كرد

میزان‌هایشان سبک است، ایشان خویشتن را زیان کرده (و) در جهنّم ماندگارانند. آتش چهره‌ی آنها را دگرگون و تباه می‌سازد حال آنکه در آنجا شکافته‌لبان (و) گشاده‌دهان

عذاب و انتقام نزديك بآنها داده يا در دم مرگ و بعد از آن بعذابهاى گوناگون برزخى يا در زمان حيات بقتل و ذلّت و اسارت در فتوحات اسلامى و ظاهرا قلّت مستفاد

به زبان مى گويد (و اگر باز گردد برنامه اش همچون سابق است ) و پشت سر آنها برزخى است تا روزى كه برانگيخته مى شوند. تفسير: تقاضاى ناممكن ! در تعقيب بحثهائى

ديد مرد سياه روى با موى سياه و بدبو با لباس سياه كه از دهن و مناخر دماغ او آتش و دود سياه بيرون مى‌آيد، در آن حال غشوه بر آن حضرت عارض شد. چون افاقه آمد،

شود نامه عمل او از جانب پشتش‌ پس در آتيه ميخواهد هلاك خود را و در آيد در آتش افروخته‌ همانا او بوده است در ميان كسان خود شادمان‌ همانا او گمان كرده آنكه

تكوينى آن خوردن بوده ، عينا مانند مردن بدنبال زهر خوردن ، و سوختن بدنبال در آتش افتادن ، همچنانكه در همه موارد تكليف ارشادى ، اثر، اثر تكوينى است ، ترجمه

زندگى در اينجا همان حيات و زندگى برزخى است كه ارواح در عالم پس از مرگ دارند، نه زندگى جسمانى و مادى ، گرچه زندگى برزخى ، اختصاصى به شهيدان ندارد، بسيارى

كار رفته است و در زيارت و توسّل، كسى را پرستش نمى‌كنيم. ثانياً: ما به حيات برزخى معتقديم، قرآن هم شهيدان را زنده مى‌داند. ما از اولياى خدا كه در راه خدا شهيد

اين ترتيب هم از درون مى سوزند و هم از بيرون تمام وجودشان را آتش فرا مى گيرد، و در وسط آتش نيز آب سوزان بر آنها مى ريزند. نظير همين معنى در آيه ۱۹ سوره

براى اين كه خود را از اين اشكال خلاص كنند، گفته اند: گنهكاران بعد از خروج از آتش، جزو اصحاب يمين مى شوند، و نامه شان را به دست راستشان مى دهند. ترجمه تفسير

پاداش و كيفر را ببيند، زيرا اين پاداش و كيفر برزخى كامل نيست . سپس اضافه مى كند: «كسانى كه از تحت تاءثير جاذبه آتش دوزخ دور شوند و داخل در بهشت گردند، نجات

بيهوده نيافريدهاى ، منزهى تو، ما را از عذاب آتش نگاه دار. ۱۹۲ - پروردگارا، هر كه را تو (به خاطر اعمالش ) به آتش افكنى ، او را خوار و رسوا ساخته اى ، و اين

ايمان آورده و با ايمان خالص، او را مى پرستيده. نه به طمع بهشت و نه از ترس آتش، بلكه از اين جهت كه او اهليت پرستش دارد، و به همين جهت، از بندگان «مُكرَم»

نهانى خشم تفسير نمونه جلد ۲ صفحه ۳۴۷ خدا را فرو مى نشاند، و همانطور كه آب آتش را خاموش مى كند گناه انسان را از بين مى برد. و نيز در روايتى آمده است : هفت

ديگر گفته اند: مراد از ((معيشت ضنك ((، عذاب آتش روز قيامت ، و مراد از جمله ((نحشره (( عذابهاى قبل از دخول در آتش ‍ است . اين وجه نيز صحيح نيست ، زيرا با اطلاق

طراوت مى بخشد، اعصاب را تقويت كرده ، بيمارى و درد و ضعف را از ميان مى برد و آتش خشم را فرو مى نشاند. اين بحث را با حديثى از پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و

گفت: چطور چنين چيزى ممكن است؟ سلمان گفت: بله ممكن است، چون ارواح مؤمنان در برزخى از زمين قرار دارند، هر كجا بخواهند مى روند، ولى جان كفّار در سجّين است (و

فرمايد: «آنهايى كه نافرمانى خدا و پيامبر كنند واز مرزها تجاوز نمايند جاودانه در آتش خواهند بود» (و من يعض الله و رسوله و يتعد حدوده يدخله نارا خالدا فيها) البته