نتایج جستجو

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

توجه جوامع بشرى به فرجام شوم تکذیب کنندگان انبیا، زمینه ساز نگرانى ایشان در ابتلا به عذاب الهى و مایه گرایش آنان به ایمان و تقواست. (و لو أن أهل القرى ...

أَحَدٌ: از عذاب خدا هيچكس، يعنى اگر خدا خواهد به من ضررى رساند از مرض و انواع ابتلا و محن، كسى حمايت نتواند كرد و از آن نتواند رهانيد. وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ

النساء) فعل مضارع «تأتون» حکایت از استمرار لواط دارد که در برداشت از آن به «ابتلا» تعبیر شد. ۲- قوم لوط به سبب گرایش شدید به لواط، همبسترى با زنان خویش را

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

موكّلند و قرار نداديم ملازمان آتش را مگر فرشتگانى و قرار نداديم عددشانرا مگر ابتلا و محنت و عذاب براى آنانكه كافر شدند تا يقين نمايند آنانكه داده شد آنها را

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

ناظر و گواه است و همانا كفارى كه مبتلا و معذب نمودند اهل ايمان را بانواع ابتلا و عذاب از قبيل سوزاندن و داغ نمودن و شكنجه كردن و غيرها پس توبه ننمودند بقبول

موكّلند و قرار نداديم ملازمان آتش را مگر فرشتگانى و قرار نداديم عددشانرا مگر ابتلا و محنت و عذاب براى آنانكه كافر شدند تا يقين نمايند آنانكه داده شد آنها را

موكّلند و قرار نداديم ملازمان آتش را مگر فرشتگانى و قرار نداديم عددشانرا مگر ابتلا و محنت و عذاب براى آنانكه كافر شدند تا يقين نمايند آنانكه داده شد آنها را

موكّلند و قرار نداديم ملازمان آتش را مگر فرشتگانى و قرار نداديم عددشانرا مگر ابتلا و محنت و عذاب براى آنانكه كافر شدند تا يقين نمايند آنانكه داده شد آنها را

سخن چینى، مانع خیر شدن، گناه پیشگى، درشت خویى و بى تبارى)، از زمینه هاى ابتلا به عذاب خفّت بار الهى (فلاتطع المکذّبین ... کلّ حلاّف مهین ... عتلّ بعد ذلک

نموديم. از حضرت صادق عليه السلام، فرمود: حق تعالى اولاد ايوب را آنچه پيش از ابتلا و آنچه در آن اثنا فوت شده بودند، همه را با دو برابر زنده نمود «1». رَحْمَةً

جمله «نبلوکم...» و «إلینا ترجعون»، به دست مى آید که جمله اخیر، فلسفه و غایت ابتلا و امتحان را بیان کرده است. ۹- «عن أبى عبداللّه(ع) (فى قوله تعالى): «کلّ نفس

سخت به قدرت خداوند سوءظن مى‌برند. «تَظُنُّونَ بِاللَّهِ» 5- مؤمن در معرض ابتلا و آزمايش است. «ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ» 6- جنگ، ترس، وحشت و شرايط سخت، وسيله

وادى بودى، همه چهار پايان به پائين وادى آمدى. و در زمستان به عكس، و اين ابتلا و امتحانى بود از حق تعالى برايشان. خلاصه بدين جهت چهار پايان آنها لاغر شدند