نتایج جستجو

تکرار در قرآن: ۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ک ه قول عرش ذا کان ا هو جىء اتى لما ف علم من

آیات شامل این کلمه ذا (۲۵۸ بار) ک‌ (۱۴۷۸ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) هکذا (۱ بار) [نمل:42]. چون آن زن آمد گفته شد: آيا اينطور است تخت تو؟ گفت: گويى همانست. أَ عَرْشُک

جنبنده‏اى بيش نيست لذا اطلاق دواّب به اشخاص بى تعقل و بى فهم يك ترسيم واقعى است هكذا اطلاق صمّ و بكم. هم لا سمع عمى ف بکم الله اله دعو وله من ما ب بصر فى الذين

معناى «هست» مى‏دهد نه زمان گذشته. يعنى خدا رقيب است. عليم است، حكيم است و هكذا. راغب گويد كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد. ظاهراً غرضش آن

انحراف دل از حق بكار رفته است هكذا [آل عمران:8]. ازاغه منحرف كردن است قيد «هَدَيْتَنا» معنى واقعى زيغ را بهتر روشن مى‏كند. هكذا آيه [صفّ:5]. و در آيه «وَ مَنْيَزِغْ

باطل كنند به شخصى تشبيه كرده كه مى‏خواهند با پف دهان نور عظيمى را خاموش كند هكذا در آيه [صفّ:8]. كه آن نيز درباره اهل كتاب است. آيه: [مائده:64]. ايضاً درباره

باطل كنند به شخصى تشبيه كرده كه مى‏خواهند با پف دهان نور عظيمى را خاموش كند هكذا در آيه [صفّ:8]. كه آن نيز درباره اهل كتاب است. آيه: [مائده:64]. ايضاً درباره

روز ششم را نيز اعتكاف كند و اگر هشت روز كرد بايد روز نهم را نيز اضافه كند و هكذا. و بايد در مسجد جامع شهر باشد نه در مسجد محله و بازار (بعضى فقط به چهار مسجد

جنبنده‏اى بيش نيست لذا اطلاق دواّب به اشخاص بى تعقل و بى فهم يك ترسيم واقعى است هكذا اطلاق صمّ و بكم. ال وَ کَالْأَعْمَى الْبَصِير الْفَرِيقَيْن السّمِيع مَثَل

[حاقة:25 ]چيست؟ آيا چپ واقعاً منحوس است كه به اهل جهنم سمت چپى‏ها اطلاق شده است؟ هكذا دادن كتاب بدست چپ؟ به نظر مى‏آيد: تقسيم به اصحاب يمين و شمال به جهت آن است

[قدر:1]. [دخان:3]. [بقره:185]. همه ظهورشان در انزال دفعى است ايضا آيه [هود:1].هكذا آيات [بروج:21-22]. [واقعة:77-80]. ظاهر در يكپارچگى قرآن اند. آيه [اعراف:52]

«اَحْيَيْناهُ» حيات دينى و بصيرت است . و نيز به حيات آخرت اطلاق شده مثل [فجر:24] و هكذا به آدم فهيم و عاقل حىّ گفته شده [يس:70] اينك چند آيه را بررسى مى‏كنيم: *

آمده مثل [ابراهيم:20]، [توبه:128]. ايضاً به معنى گرامى و محترم نحو [هود:91]. هكذا به معنى حكمران و شخص قدرتمند مثل [يوسف:30]، [يوسف:88]. در آيه [دخان:49].

به شقاوت و سعادت شده سپس وعده جهنّم و بهشت آمده است. ايضاً آيه [ليل:15]. هكذا حدبث «من شقى شقى فى بطن امّه و من سعد سعد فى بطن امّه» ايضاً آيه [طه:123]

أن المشرکین کانوا إذا مرّوا برسول الله(ص) حول البیت طأطأ أحدهم ظهره و رأسه هکذا و غطّى رأسه بثوبه لایراه رسول الله(ص) فأنزل الله عزوجل: «ألا إنّهم یثنون

گوشت، روزه از شير، روزه از اكل و شرب، و در قرآن حكايت روزه زكريا از سخن گفتن هكذا روزه مريم از سخن گفتن شده است. بلكه روزه عبادتى است از غير ارباب اديان نيز

گفته‏اند: علت جمع اين دو كلمه آن است كه تشنگى بيشتر از حرارت از آفتاب است و هكذا در آيه ما قبل «اَنَّ لَكَ اَلّا تَجُوعَ فيها وَ لا تَعْرى» گرسنگى عريانى

هم مست كه نامشان ذكر نشده بلكه با وصف و كنايه آمده مثل اين آيه [بقره:246]. هكذا آيه [بقره:259]. ايضاً پيامبرانى كه در سوره يس آمده «اِذْ اَرْسَلْنا اِلَيْهِمُ

گوشت، روزه از شير، روزه از اكل و شرب، و در قرآن حكايت روزه زكريا از سخن گفتن هكذا روزه مريم از سخن گفتن شده است. بلكه روزه عبادتى است از غير ارباب اديان نيز

عبدالله(ع) انه قال فى قول الله عزوجل: «و قالت الیهود یدالله مغلولة»: لم یعنوا أنه هکذا ، و لکنّهم قالوا: قد فرغ من الأمر فلایزید و لاینقص فقال الله جل جلاله تکذیباً

از قتاده نقا شده كه: قارئان قرآن اند آنانكه قرآن را مى‏خوانند و مى‏نويسند. هكذا درباره «صُحُغ» گفته‏اند: مراد لوح است. مى‏شود اين قول را به آيه [واقعة:77-78]

كه «كفى» در اينگونه موارد به معنى «اكتف» است يعنى بس كن به ما در حسابگرى و هكذا بغير حساب يعنى چه؟ [بقره:212] اين تعبير چنج بار در قرآن مجيد تكرار شده است

جواب آن «قالَ قَدْ اُوتيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى» مفيد آن است كه شريك نبوت بوده هكذا آيه [فرقان:35]. كه اعطاء كتاب به موسى نسبت داده شده. 3 آن جناب مورد تمجيد

‌از‌ جنبه وجودش‌ عقل‌ ثاني‌ و ‌از‌ جنبه ماهيتش‌ عرش‌ و هكذا ‌از‌ عقل‌ ثاني‌ عقل‌ ثالث‌ و كرسي‌ و هكذا ساير عقول‌ بترتيب‌، و ارسطو ميگويد: ‌از‌ عقل‌ اول‌ دو

نيست‌، بعلاوه‌ ‌اگر‌ امر بطاعت‌ مولوي‌ ‌باشد‌ همين‌ امر ‌هم‌ اطاعت‌ ميخواهد و هكذا تسلسل‌ لازم‌ ميآيد و مستلزم‌ اينست‌ ‌که‌ يك‌ فعل‌ واجب‌ واجبات‌ ‌غير‌ متناهيه‌

كه «كفى» در اينگونه موارد به معنى «اكتف» است يعنى بس كن به ما در حسابگرى و هكذا بغير حساب يعنى چه؟ [بقره:212] اين تعبير چنج بار در قرآن مجيد تكرار شده است

مراتب‌ وجود هست‌ يك‌ مرتبه‌ وجود علم‌ يك‌ مرتبه‌ قدرت‌ يك‌ مربته‌ حياة و هكذا. لذا مي‌گوييم‌ ‌آن‌ صفات‌ منتزع‌ ‌از‌ ذات‌ اقدس‌ ‌است‌ نه‌ عارض‌ ‌بر‌ ذات‌،

ولى مانند شخص خوابيده نسبت به خود عالمى مرموز دارد و صندوق سر بسته‏اى است. هكذا، انسان آنگاه كه مى‏ميرد حيات فعال او به صورت حيات خوابيده و بى‏اثر در مى‏آيد

اينصورت خيلى عادى است كه انسان به عقيده و علم خود تسليم شود سپس طغيان كند و هكذا. قبول عمل از كفار در اين زمينه مطلب مشروحى در «عمل» و در «مستضعف» بيان شده

‌را‌ بيان‌ فرموده‌ و ‌در‌ كتب‌ نوشته‌ مثل‌ محقق‌ علامه‌ 1‌-‌ و لعل‌ المنقول‌ هكذا و ضغطة. جلد 16 - صفحه 2 فخر المحققين‌، محقق‌ كركي‌ شهيدين‌، صاحب‌ رياض‌،

به يوسف و برادرش با آنكه ما گروهى قوى و كاركن هستيم انحراف و مبالغه است. هكذا آن گاه كه كاروان از مصر به سوى كنعان رهسپار شد و خبر پيدا شدن يوسف و نيز

مثلا مى‏گوئيم: اين شتر است، اين اسب، اين گاو، اين گوسفند، اين گربه و اين موش هكذا گناهان: اين قتل است، اين اكل مال يتيم و اين اوقات تلخى به زن و فرزند و نظير

ميدانند و ميگويند: انسان‌ ‌که‌ مرد روحش‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ انسان‌ ديگر و هكذا و ابدان‌ خاك‌ ميشود، و ممكن‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌باشد‌ بكساني‌ ‌که‌ معاد جسماني‌

هزار سال‌ و هكذا ‌در‌ ساير حجب‌ ‌تا‌ حجاب‌ دوازدهم‌ هزار سال‌، و اسامي‌ حجابها ‌را‌ ذكر فرموده‌ حجاب‌ الرفعه‌ حجاب‌ النبوه‌ حجاب‌ الشفاعه‌ و هكذا سپس‌ عرش‌

سؤال که آیا اگر کسى حج بجا نیارد کافر است؟ فرمود: لا و لکن من قال لیس هذا هکذا فقد کفر. ۲۶ - داشتن مرکب در تحقق استطاعت، شرط نیست. (و للّه على الناس حج

‌اگر‌ چند نفر باشند يكي‌ ‌اينکه‌ راه‌ ‌را‌ نشان‌ ميدهد ديگري‌ راه‌ ديگري‌ هكذا سومي‌ و چهارمي‌ انسان‌ متحيّر ميشود ‌که‌ كداميك‌ ‌آنها‌ صادق‌ هستند البته‌

فلان‌ مؤمن‌ ‌است‌ چه‌ مؤمني‌ كافر ‌است‌ چه‌ كافري‌ عادل‌ ‌است‌ چه‌ عادلي‌ و هكذا يوم القيامة ثابت‌ ‌است‌ چه‌ ثبوتي‌. وَ ما أَدراك‌َ مَا الحَاقَّةُ ‌يعني‌

به يوسف و برادرش با آنكه ما گروهى قوى و كاركن هستيم انحراف و مبالغه است. هكذا آن گاه كه كاروان از مصر به سوى كنعان رهسپار شد و خبر پيدا شدن يوسف و نيز

ذريه در وادى غير ذى زرع و انداخته شدن به آتش نسبت به ابراهيم «عليه السلام» و هكذا صبر ايوب «عليه السلام» كه فرموده: [ص:44]. و نيز تلاشها و مجاهدتهاى موسى «عليه

اول تفسير «تبيان» و آن را از استادش علم الهدى با استدلال قاطع نقل مى‏كند، هكذا مفسر شهير طبرسى در مقدمه مجمع البيان، ايضاً شيخ جعفر كاشف الغطاء در بحث قرآن

ساير كمالات‌ اخلاقي‌ ‌تا‌ ادني‌ مراتب‌ بخل‌ و جبن‌ و سائر ذمائم‌ اخلاقي‌ و هكذا بقدرت‌ كامله‌ ‌خود‌ ايجاد فرموده‌ و اعجب‌ ‌از‌ همه‌ اينها ‌که‌ مطابق‌ نظام‌

حد وسط ‌است‌ زياده‌ روي‌ كبر و نخوت‌ ‌است‌ و كوتاهي‌ ذلت‌ و خفت‌ ‌است‌ و هكذا عدل‌ ‌در‌ افعال‌ اتيان‌ بواجبات‌ و ترك‌ محرمات‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ عادل‌ كسي‌

زيرا قبل‌ ‌از‌ وجود اصنام‌ ‌آنها‌ موجود بودند و صانع‌ اصنام‌ ‌آنها‌ بودند و هكذا پيشينيان‌ ‌آنها‌ لذا ‌با‌ تأكيد نون‌ مشدده‌ لَيَقُولُن‌َّ اللّه‌ُ و ‌پس‌

فخر و مباهات‌ ميكند، معروف‌ ‌را‌ منكر ميشمارد، منكر ‌را‌ معروف‌ ميداند و هكذا و البته‌ كسي‌ ‌که‌ فريب‌ شيطان‌ ‌را‌ بخورد. تفسیر آیات ۱- وعده هاى دروغین

كرد ‌با‌ اينكه‌ دستوري‌ ‌از‌ يزيد و ‌إبن‌ مرجانه‌ نداشت‌ و كارهاي‌ ديگر و هكذا فعلله‌ و تفعلله‌، ‌در‌ جواب‌ حضرت‌ صالح‌ قوم‌ ثمود گفتند: ] (آیه 151)- «و

ميدانند و ميگويند: انسان‌ ‌که‌ مرد روحش‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ انسان‌ ديگر و هكذا و ابدان‌ خاك‌ ميشود، و ممكن‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌باشد‌ بكساني‌ ‌که‌ معاد جسماني‌

أَنَّكُم‌ فِي‌ العَذاب‌ِ مُشتَرِكُون‌َ زخرف‌ آيه 38 جلد 15 - صفحه 136 38 و هكذا ساير اهل‌ باطل‌ ‌که‌ ميفرمايد ليس‌ ‌لهم‌ ناصر و ‌لا‌ معين‌ و ‌هم‌ چنين‌ ساير

ميدانند و ميگويند: انسان‌ ‌که‌ مرد روحش‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ انسان‌ ديگر و هكذا و ابدان‌ خاك‌ ميشود، و ممكن‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌باشد‌ بكساني‌ ‌که‌ معاد جسماني‌

دادند ‌ يا ‌ بشوري‌ و اكثريت‌ عثمان‌ خليفه‌ شد ‌ يا ‌ بجنگ‌ و ظلم‌ معاويه‌ و هكذا فعلله‌ و تفعلله‌ آيه يا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ بَلِّغ‌ ما أُنزِل‌َ إِلَيك‌َ

الحشر چون‌ جن‌ و انس‌ محشور مي‌شوند، يوم التغابن‌ چون‌ تمام‌ غبن‌ دارند، و هكذا اسامي‌ ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ و ‌در‌ اخبار ذكر ‌شده‌ ‌که‌ ‌ما ‌در‌ همان‌ جلد سيم‌

مثلا گاهي‌ ‌از‌ حرف‌ خ‌ خربوزه‌ و گاهي‌ خر و گاهي‌ خرگوش‌ اراده‌ ميكند و هكذا نسبت‌ بجميع‌ حروف‌. جلد 1 - صفحه 125 بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ ممكن‌ ‌است‌ درباره‌

‌اگر‌ معصيت‌ كردي‌ خذلان‌ عمل‌ صالح‌ مورد تفضلات‌ عمل‌ قبيح‌ مورث‌ بليات‌ و هكذا و ‌خدا‌ ميداند چه‌ ميشود و ‌غير‌ ‌او‌ نميداند ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ميفرمايد

قبة و الارض‌ الثالثة فوق‌ السماء الثانية و السماء الثالثة فوقها قبة، ‌ثم‌ هكذا ‌الي‌ الارض‌ السابعة فوق‌ السماء السادسة و السماء‌-‌ السابعة فوقها قبة، و

قبة و الارض‌ الثالثة فوق‌ السماء الثانية و السماء الثالثة فوقها قبة، ‌ثم‌ هكذا ‌الي‌ الارض‌ السابعة فوق‌ السماء السادسة و السماء‌-‌ السابعة فوقها قبة، و

‌عليه‌ ‌السلام‌ (لقد عجبت‌ ‌من‌ صبرك‌ ملائكة السماء) و جلد 15 - صفحه 503 هكذا ساير ائمه هدي‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ و ميتوان‌ ‌گفت‌ امروز صبر حضرت‌ بقية اللّه‌

آلِهَةٌ‌-‌ اعراف‌ آيه 134 و گوساله‌ پرست‌ شدند و نصاري‌ قائل‌ ‌به‌ تثليث‌ شدند و هكذا ‌تا‌ زمان‌ حضرت‌ رسالت‌. بَل‌ قالُوا إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي‌ أُمَّةٍ

اصلي‌ ‌شما‌ و سير ‌در‌ مراتب‌ وجوديه‌ ‌شما‌ ‌تا‌ نطفه‌ و علقه‌ و مضغه‌ و هكذا ‌تا‌ بدنيا آمديد ‌تا‌ ‌شما‌ ‌را‌ بحد رشد و رجوليت‌ رسانيد و تمام‌ وسائل‌

دارد ‌که‌ خداوند نوح‌ و مؤمنين‌ باو ‌را‌ نجات‌ داد و بقيه‌ ‌را‌ هلاك‌ كرد و هكذا هود و گرويدگان‌ باو و صالح‌ و پيروان‌ ‌او‌ و لوط و اهلش‌ و شعيب‌ و اصحابش‌

كرد ‌با‌ اينكه‌ دستوري‌ ‌از‌ يزيد و ‌إبن‌ مرجانه‌ نداشت‌ و كارهاي‌ ديگر و هكذا فعلله‌ و تفعلله‌، ‌در‌ جواب‌ حضرت‌ صالح‌ قوم‌ ثمود گفتند: ] (آیه 152)- «همانها

اسراف‌ و تبذير و بخل‌ و تقتير، و تواضع‌ ‌که‌ حد وسط تكبّر و تذليل‌ ‌است‌ و هكذا ‌در‌ ساير صفات‌ نفساني‌ و ‌در‌ افعال‌ و تكاليف‌ بايد جميع‌ واجبات‌ ‌را‌ بجاي‌

بيفزايد و بدعتي‌ ‌در‌ دين‌ بگذارد و نه‌ چيزي‌ كم‌ كند و ‌از‌ دين‌ ‌بر‌ دارد و هكذا ‌در‌ اموال‌ نه‌ افراط و نه‌ تفريط ‌در‌ باب‌ افعال‌ نه‌ ترك‌ واجب‌ نه‌ فعل‌

ثمالى از حضرت باقر عليه السلام در تأويل اين آيه فرمايد: نزلت هاتان الايتان هكذا حتى اذا جاءنا يعنى فلانا و فلانا يقول احدهما لصاحبه حين يراه يا ليت بينى

‌را‌ نمي‌كند و ‌اگر‌ شامه‌ نداشته‌ ‌باشد‌ بوي‌ حقيقت‌ ‌به‌ مشامش‌ نمي‌رسد و هكذا و فرق‌ ‌بين‌ ‌اينکه‌ دو ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ بسا ‌اينکه‌ حواس‌ ظاهره‌ بدون‌

توليد مثل‌ مي‌شود. ‌ يا ‌ بايد پيوند كنند ماده‌ ‌را‌ ‌به‌ نر، ‌تا‌ ثمر دهد و هكذا ‌در‌ حيوانات‌: ‌ يا ‌ زايش‌ دارند ‌ يا ‌ تخم‌ و ‌از‌ ‌آنها‌ توليد مثل‌ مي‌شود

ضلالت‌ مستور ‌است‌، سپس‌ علما عالم‌ هستند بآنچه‌ ‌بر‌ جهال‌ مستور ‌است‌ و هكذا مراتب‌ زيادي‌ دارد، و جميع‌ مراتب‌ علم‌ افاضه‌ حق‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمودند: العلم‌

نمي‌ماند چشمههاي‌ آب‌ تمام‌ دوازده‌ سبط بني‌ اسرائيل‌ ‌را‌ سيراب‌ ميكند و هكذا. [سحر ‌با‌ معجزه‌ پهلو نزند دل‌ خوش‌ دار] و لذا سحره‌ فهميدند و ايمان‌ آوردند

‌است‌ اضعاف‌ جمع‌ ضعف‌ چندين‌ برابر، مثلا 4، دو برابر 2، و 6، سه‌ برابر و هكذا. و قانون‌ رباء تابع‌ اجل‌ و مدت‌ ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ مدت‌ زياد شود سود افزوده‌

حق‌ّ لوط مي‌فرمايد: «فَنَجَّيناه‌ُ وَ أَهلَه‌ُ أَجمَعِين‌َ» شعراء آيه 170. و هكذا ‌در‌ حق‌ّ هود، صالح‌، ابراهيم‌، شعيب‌، موسي‌، و ‌غير‌ اينها. و ‌اينکه‌ جمله‌

الهيه‌ رسيد تفكر كند و تدبر نمايد، بمناهي‌ الهيه‌ رسيد عزم‌ ‌بر‌ ترك‌ كند و هكذا زادَتهُم‌ إِيماناً مراتب‌ ايمان‌ بسيار ‌است‌ مستقرّ و مستودع‌، علم‌ اليقين‌،

نصاري‌ ‌از‌ ‌در‌ ديگر مشركين‌ ‌از‌ ‌در‌ مخصوص‌ بخود مخالفين‌ ‌از‌ ‌در‌ ديگر و هكذا و ‌در‌ طبقه‌ هفتم‌ مخصوص‌ بمنافقين‌ و ظالمين‌ بآل‌ رسولست‌. جلد 12 - صفحه

الهيه‌ رسيد تفكر كند و تدبر نمايد، بمناهي‌ الهيه‌ رسيد عزم‌ ‌بر‌ ترك‌ كند و هكذا زادَتهُم‌ إِيماناً مراتب‌ ايمان‌ بسيار ‌است‌ مستقرّ و مستودع‌، علم‌ اليقين‌،

ميگويند انسان‌ چون‌ مرد بدنش‌ خاك‌ شد روح‌ ‌او‌ تعلق‌ ميگيرد ببدن‌ ديگري‌ و هكذا و همين‌ ‌است‌ معاد ‌او‌ و اينها ‌هم‌ چهار دسته‌ هستند نسخ‌ و فسخ‌ و رسخ‌

معاد و ضروريات‌ دين‌ و مذهب‌ ‌که‌ انكار يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ضلالت‌ ‌است‌، و هكذا ‌در‌ قسمت‌ اخلاق‌ و افعال‌ و اعمال‌. وَ هُوَ أَعلَم‌ُ بِالمُهتَدِين‌َ ‌که‌

حديثي‌ ‌که‌ نقل‌ ميكنند ‌که‌ ‌خدا‌ پيش‌ ‌از‌ آدم‌ آدم‌ ديگري‌ خلق‌ كرده‌ و هكذا ‌الي‌ ‌غير‌ النهاية. يَخلُق‌ُ ما يَشاءُ ‌هر‌ چه‌ مشيتش‌ تعلق‌ بگيرد موافق‌

حديثي‌ ‌که‌ نقل‌ ميكنند ‌که‌ ‌خدا‌ پيش‌ ‌از‌ آدم‌ آدم‌ ديگري‌ خلق‌ كرده‌ و هكذا ‌الي‌ ‌غير‌ النهاية. يَخلُق‌ُ ما يَشاءُ ‌هر‌ چه‌ مشيتش‌ تعلق‌ بگيرد موافق‌

بني‌ عباس‌ ميدانستند و ميتوانستند لكن‌ مقام‌ عصمت‌ و طهارت‌ جلوگير ‌بود‌ و هكذا انبياء نسبت‌ بكفار و مشركين‌ و اهل‌ حق‌ نسبت‌ باهل‌ باطل‌. قسم‌ دوم‌‌-‌ فكر

كه نماز كرد و ركوع و سجود را به طور كامل به عمل نياورد كه: لئن مات هذا و هكذا صلاته ليموتنّ على غير دينى. «5» مراد آنست كه ايمان در وقت مردن از او سلب

اسراف‌ و تبذير و بخل‌ و تقتير، و تواضع‌ ‌که‌ حد وسط تكبّر و تذليل‌ ‌است‌ و هكذا ‌در‌ ساير صفات‌ نفساني‌ و ‌در‌ افعال‌ و تكاليف‌ بايد جميع‌ واجبات‌ ‌را‌ بجاي‌

حج‌ و عمره‌ دارد ‌تا‌ هزار حج‌ و عمره‌ بلكه‌ ‌هر‌ قدمي‌ يك‌ حج‌ و عمره‌ و هكذا ساير عبادات‌. فَلَه‌ُ عَشرُ أَمثالِها ‌يعني‌ يك‌ عبادت‌ ‌را‌ ده‌ عبادت‌ ‌در‌

‌حتي‌ نفس‌ شكر ‌هم‌ ‌به‌ توفيق‌ الهي‌ ‌است‌ و ‌آن‌ ‌هم‌ شكري‌ لازم‌ دارد و هكذا ‌الي‌ ‌غير‌ النّهاية. و ثالثا: ابتلاهاي‌ ايّوب‌ نه‌ ‌از‌ جهت‌ تقصيري‌ ‌باشد‌

ابي‌ ‌عبد‌ اللّه‌ الحسين‌ ‌است‌ (لقد عجبت‌ ‌من‌ صبرك‌ ملائكة السماوات‌) و هكذا نسبت‌ بساير ائمه هدي‌ ‌در‌ مقابل‌ خلفاء جور و گفتند: حكمت‌ نزول‌ بليات‌ و

‌آنها‌ پنجاه‌ نفر مؤمن‌ باشند هلاك‌ ميكنيد گفتند نه‌ ‌اگر‌ چهل‌ نفر نه‌ و هكذا كم‌ كرد ‌تا‌ رسيد بيك‌ نفر گفتند نه‌ قال‌َ إِن‌َّ فِيها لُوطاً قالُوا نَحن‌ُ

قال: عهد اليه فى محمّد و الائمّة من بعده فترك و لم نجد له عزم فيهم انّهم هكذا «1». يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ

عبادت‌ حق‌ ‌است‌ و معاصي‌ باطل‌ اخلاق‌ حميده‌ حق‌ ‌است‌ صفات‌ رذيله‌ باطل‌ و هكذا حق‌ و باطل‌ دو نقطه‌ متقابل‌ هستند و اجتماع‌ ندارند انسان‌ بايد ‌در‌ جميع‌

همچنين‌ زخم‌ كم‌ ‌او‌ قابل‌ جرّاحي‌ هست‌ و اما زياد ‌آن‌ مورث‌ تلف‌ ميشود و هكذا ساير مضرّات‌ 3‌-‌ مثلي‌ ‌که‌ معروف‌ ‌است‌ ‌بين‌ مردم‌ ‌که‌ ميگويند آتش‌ ‌که‌

داراي‌ جميع‌ آنچه‌ ‌در‌ فيل‌ ‌است‌ بعلاوه‌ دو بال‌ ‌که‌ فيل‌ ندارد هست‌ و هكذا شعور و ادراك‌ و بينايي‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌در‌ وسط هواي‌ خون‌ وسط رگ‌ ‌را‌ مي‌بيند

عادل‌ و فاسق‌ و صالح‌ و طالح‌ و مؤمن‌ و كافر و حق‌ و باطل‌ و صدق‌ و كذب‌ و هكذا گذارده‌ نميشود وَ لكِن‌َّ أَكثَرَ النّاس‌ِ لا يَعلَمُون‌َ ‌با‌ اينكه‌ تمام‌

‌است‌ و ‌او‌ ‌را‌ بسخاوت‌ ياد كنند. ظالم‌ ‌است‌ و ‌او‌ ‌را‌ محسن‌ شمارند و هكذا بد ‌را‌ خوب‌ جلوه‌ دهند چنانچه‌ الان‌ مرسوم‌ ‌است‌ فاسق‌ فاجر شراب‌ خوار

الهيه‌ رسيد تفكر كند و تدبر نمايد، بمناهي‌ الهيه‌ رسيد عزم‌ ‌بر‌ ترك‌ كند و هكذا زادَتهُم‌ إِيماناً مراتب‌ ايمان‌ بسيار ‌است‌ مستقرّ و مستودع‌، علم‌ اليقين‌،

أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ (41) فَلَمَّا جاءَتْ قِيلَ أَ هكَذا عَرْشُكِ قالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا

مثلا جاي‌ جواهرات‌ و جاي‌ اسكناس‌ و جاي‌ اساس‌ خانه‌ و جاي‌ نوشته‌جات‌ و هكذا مختلف‌ ‌است‌ و ‌هر‌ كدام‌ حرزي‌ دارد، و نيز اختلاف‌ ديگري‌ ‌است‌ ‌بين‌ شيعه‌

الاستبصار فيما اختلف من الاخبار، جلد ۴، کتاب العتق و ذكر الحسين بن سعيد في كتابه هكذا عن ابي عبد الله ع قال :

اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ كتمان‌ حق‌ّ ‌علي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌را‌ كردند و هكذا سائر ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌را‌ و فعللة و تفعللة ‌الي‌ زماننا ‌هذا‌، عصمنا

متكبّر كبرش‌ ظاهر ميشود فاسق‌ فسق‌ ‌او‌ نمايان‌ ميشود كافر كفرش‌ بارز ميشود و هكذا چيزي‌ ‌از‌ صفات‌ و افعال‌ و عقائد ‌او‌ مخفي‌ و پنهان‌ نيست‌، و نيز مكرّر

بعدول‌، كافر بمؤمن‌، وضيع‌ بشريف‌ فقير بغني‌، قبيح‌ بحسن‌، مبتلا بمتنعم‌ و هكذا ‌هر‌ كدام‌ بديگري‌ حسد بردند و ‌در‌ مقام‌ قتل‌ و اذيت‌ و ظلم‌ و غيبت‌ و تهمت‌

اَلنَّاسَ يَرْوُونَ عِنْدَنَا أَنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ صَامَ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ حَكَى بِيَدِهِ يُطْبِقُ إِحْدَى يَدَيْهِ عَلَى اَلْأُخْرَى

اَلنَّاسَ‏ يَرْوُونَ عِنْدَنَا أَنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ صَامَ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ هَكَذَا وَ حَكَى بِيَدِهِ يُطْبِقُ إِحْدَى كَفَّيْهِ عَلَى اَلْأُخْرَى

سعيد ‌بن‌ ابي‌ طلحه‌ برداشت‌ كشته‌ شد، ‌إبن‌ ابي‌ طلحه‌ برداشته‌ كشته‌ شد و هكذا نه‌ نفر لواء ‌را‌ برداشتند و بدست‌ ‌علي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ كشته‌ شدند ‌حتي‌

معلوم‌، قدرت‌ ‌بين‌ قادر و مقدور، بصير ‌بين‌ مبصر بالكسر و مبصر بالفتح‌ و هكذا، و چون‌ معلوم‌ وجود ندارد اطلاق‌ علم‌ ‌بر‌ ‌او‌ نميشود ‌از‌ ‌اينکه‌ جهت‌

قبض‌ ارواح‌ و ‌ يا ‌ افاضه علم‌ ‌ يا ‌ نزول‌ وحي‌ ‌به‌ توسط ملائكه‌ ‌است‌ و هكذا، و اما ارتباط بروح‌ ملكوتي‌ ‌ يا ‌ جسم‌ ناسوتي‌ فقط باراده‌ ‌او‌ ‌است‌ بدون‌