غافر ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::قَال|قَالَ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَال| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::فِرْعَوْن|فِرْعَوْنُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فِرْعَوْن| ]] [[شامل این ریشه::فرعون‌| ]][[ریشه غیر ربط::فرعون‌| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::هَامَان|هَامَانُ‌]] [[کلمه غیر ربط::هَامَان| ]] [[شامل این ریشه::هامان‌| ]][[ریشه غیر ربط::هامان‌| ]][[شامل این کلمه::ابْن|ابْنِ‌]] [[کلمه غیر ربط::ابْن| ]] [[شامل این ریشه::بنو| ]][[ریشه غیر ربط::بنو| ]][[شامل این کلمه::لِي|لِي‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[شامل این کلمه::صَرْحا|صَرْحاً]] [[کلمه غیر ربط::صَرْحا| ]] [[شامل این ریشه::صرح‌| ]][[ریشه غیر ربط::صرح‌| ]][[شامل این کلمه::لَعَلّي|لَعَلِّي‌]] [[کلمه غیر ربط::لَعَلّي| ]] [[شامل این ریشه::لعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::لعل‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ى‌| ]][[شامل این کلمه::أَبْلُغ|أَبْلُغُ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَبْلُغ| ]] [[شامل این ریشه::بلغ‌| ]][[ریشه غیر ربط::بلغ‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَسْبَاب|الْأَسْبَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَسْبَاب| ]] [[شامل این ریشه::سبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبب‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::قَال|قَالَ‌]] [[کلمه غیر ربط::قَال| ]] [[شامل این ریشه::قول‌| ]][[ریشه غیر ربط::قول‌| ]][[شامل این کلمه::فِرْعَوْن|فِرْعَوْنُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فِرْعَوْن| ]] [[شامل این ریشه::فرعون‌| ]][[ریشه غیر ربط::فرعون‌| ]][[شامل این کلمه::يَا|يَا]] [[شامل این ریشه::يا| ]][[شامل این کلمه::هَامَان|هَامَانُ‌]] [[کلمه غیر ربط::هَامَان| ]] [[شامل این ریشه::هامان‌| ]][[ریشه غیر ربط::هامان‌| ]][[شامل این کلمه::ابْن|ابْنِ‌]] [[کلمه غیر ربط::ابْن| ]] [[شامل این ریشه::بنو| ]][[ریشه غیر ربط::بنو| ]][[شامل این کلمه::لِي|لِي‌]] [[شامل این ریشه::ل‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[شامل این کلمه::صَرْحا|صَرْحاً]] [[کلمه غیر ربط::صَرْحا| ]] [[شامل این ریشه::صرح‌| ]][[ریشه غیر ربط::صرح‌| ]][[شامل این کلمه::لَعَلّي|لَعَلِّي‌]] [[کلمه غیر ربط::لَعَلّي| ]] [[شامل این ریشه::لعل‌| ]][[ریشه غیر ربط::لعل‌| ]][[شامل این ریشه::ى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ى‌| ]][[شامل این کلمه::أَبْلُغ|أَبْلُغُ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَبْلُغ| ]] [[شامل این ریشه::بلغ‌| ]][[ریشه غیر ربط::بلغ‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَسْبَاب|الْأَسْبَابَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَسْبَاب| ]] [[شامل این ریشه::سبب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سبب‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ قَالَ‌ فِرْعَوْنُ‌ يَا هَامَانُ‌ ابْنِ‌ لِي‌ صَرْحاً لَعَلِّي‌ أَبْلُغُ‌ الْأَسْبَابَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و فرعون گفت: «ای هامان! برای من آسمان‌خراشی بلند بساز، شاید من به وسیله‌ها برسم؛»
|-|صادقی تهرانی=و فرعون گفت: «ای هامان! برای من آسمان‌خراشی بلند بساز، شاید من به وسیله‌ها برسم؛»
|-|معزی=و گفت فرعون ای هامان بنیاد کن برایم برجی (کاخی) شاید رسم به درها
|-|معزی=و گفت فرعون ای هامان بنیاد کن برایم برجی (کاخی) شاید رسم به درها
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And Pharaoh said, “O Hamaan, build me a tower, that I may reach the pathways.</div>
{{آيه | سوره = سوره غافر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = غافر ٣٥ | بعدی = غافر ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/040036.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/040036.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره غافر | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = غافر ٣٥ | بعدی = غافر ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«صَرْحاً»: کاخ عظیم. بنای مرتفع (نگا: نمل / ، قصص / ). «الأسْبَاب»: وسائل (نگا: بقره /  ص / ). راههای شناخت و دستیابی به چیزی.
«صَرْحاً»: کاخ عظیم. بنای مرتفع (نگا: نمل / ، قصص / ). «الأسْبَاب»: وسائل (نگا: بقره /  ص / ). راههای شناخت و دستیابی به چیزی.
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۸#link317 | آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤ من]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link318 | داستان ارسال موسى عليه السلام به سوى فرعون و گفتگوى فرعون درباره كشتن او]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۸#link317 | آيات ۲۱ - ۵۴ سوره مؤمن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link319 | موسى عليه السلام از شرّ هر متكبرّ بى ايمان به روز حساب به خدا پناه مى برد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link318 | داستان ارسال موسى «ع»، به سوى فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link320 | مؤ من آل فرعون ، فرعونيان را از قتل موسى عليه السلام نهى و نسبت به تصميم بر آنتوبيخ مى كند و بدانان هشدار مى دهد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link320 | هشدار مؤمن آل فرعون، به فرعونيان، درباره قتل موسى «ع»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link321 | اشاره به وجه تسميه روز قيامت به يوم التناد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link321 | دلیل نامگذاری روز قيامت، به «يَومُ التّنَاد»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link322 | مقصود از فرعون از اينكه به وزير خود گفت : يا هامان ابن لى صرحا ابلغ الاسباب ...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link322 | مقصود از فرعون، كه به وزير خود گفت: «يَا هَامَانُ ابنِ لِى صَرحاً لَعَلّی أبلُغُ الأسبَاب...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link323 | بيان اركان دين حق و سبيل رشاد در سخنى كوتاه از مؤ منآل فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳۹#link323 | اركان دين حق و راه سعادت، در بیان مؤمن آل فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link324 | نفى شريك براى خداى سبحان با بيان اينكه شريك ادعايى فرعونيان براى خدا، نه دردنيا و نه درآخرت دعوتى ندارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link325 | اشاره به مقامات سه گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link325 | اشاره به مقامات سه گانه عبوديت : توكل ، تفويض و تسليم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link326 | نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link326 | نكاتى درباره كيفيت و مراحل تعذيب فرعونيان در عالم برزخ و قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link327 | محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ آن ها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link327 | محاجه ضعفاء آل فرعون با اقوياءشان درباره آتش جهنم و پاسخ آنها]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link328 | التماس دوزخيان به نگهبانان جهنم، در تخفيف پاره اى از عذاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link328 | التماس دعاى دوزخيان از خزنه جهنم در خصوص تخفيف پاره اى از عذاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link330 | بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی از آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link329 | وجه اينكه خزنه جهنم در جواب التماس دعاى دوزخيان مى گويند: فادعوا و ما دعاءالكافرين الا فى ضلال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۰#link330 | رواياتى درباره ، تقيه ، تفويض امر به خدا، و اينكه فرعونيان هر صبح و شام برآتش عرضه مى شوند]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۵۶#link52 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۵۶#link52 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ «36»
و فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى بلندى بساز، شايد به وسايلى دست يابم.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36)
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ‌: و گفت فرعون به وزير خود اى هامان، ابْنِ لِي صَرْحاً: بنا كن يعنى امر نما به عمله كه بنا كنند از براى من قصر بلند برافراشته به گچ و آجر، لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ‌: شايد كه من برسم براهها يا به طريق موصله.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36) أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى‌ إِلهِ مُوسى‌ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فِي تَبابٍ (37) وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ (38) يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ (39) مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‌ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)
ترجمه‌
و گفت فرعون اى هامان بنا كن براى من قصرى شايد من برسم بوسائلى‌
وسائل آسمانها پس مطّلع شوم بر خداى موسى و همانا من هر آينه گمان ميكنم او را دروغگو و اين چنين زينت داده شد براى فرعون بدى كردارش و باز داشته شد از راه و نبود تدبير و مكر فرعون مگر در تباهى‌
و گفت آنكس كه گرويد اى قوم من متابعت نمائيد مرا هدايت ميكنم شما را براه صواب‌
اى قوم من جز اين نيست كه اين زندگانى دنيا مايه اندك تعيّش است و همانا آخرت آن است سراى آرام گرفتن‌
كسيكه بكند كار بدى پس جزا داده نميشود مگر مانند آن و كسيكه بجا آورد كار شايسته‌اى از مرد يا زن با آنكه گرونده باشد پس آن‌
----
جلد 4 صفحه 528
جماعت داخل ميشوند در بهشت روزى داده ميشوند در آن بيشمار
تفسير
از مواعظ مؤمن سابق الذّكر فرعون بهامان وزيرش دستور بناى رفيع محكمى از آجر و گچ داد كه شايد واقف شود بوسائلى از وسائل علوى براى كشف وجود خدائى كه حضرت موسى از او و اوصافش خبر داده يا براى آنكه برود بر بامش و نظر نمايد در حركات نجوم و از آن استكشاف نمايد محرّك خبير بصيرى را يا براى آنكه بر مردم اشتباه كارى نمايد كه جائى از اين بلندتر نيست بيائيد به‌بينيد خدائى وجود ندارد يا واقعا حماقتش گل كرده بود و خيال ميكرد خدا را در بلندى ميشود ديد و در هر حال اظهار نمود كه بگمان من موسى دروغ ميگويد و خدائى كه او را به نبوّت مبعوث نموده باشد وجود ندارد لذا خداوند ميفرمايد اينچنين شيطان جلوه داد در نظر او دستور احمقانه‌اش را كه نفهميد خدا ديدنى نيست و بام قصر وسيله معرفت باو نمى‌باشد و بازداشته شد از راه معرفت بخدا كه تأمّل و نظر در آيات آفاق و انفس است و صدّ بفتح صاد نيز قرائت شده است يعنى او بازداشت مردم را از راه خداشناسى و بر هر تقدير اين تدبير و مكر و حيله و اشتباه كارى و چاره‌جوئى او ابدا براى خودش و پيروانش مؤثّر و مفيد نشد بلكه موجب خسارت و زيانكارى و هلاكت گرديد و مؤمن آل فرعون باز مشغول بموعظه و نصيحت مردم گرديد و گفت اى قوم و قبيله و اهل بلد من پيروى كنيد از مواعظ من راه رشد و صلاح و صواب اينست كه من بشما ارائه ميدهم و براى اظهار ملاطفت باز خطاب يا قوم را تكرار نمود و تذكّر داد كه اين زندگانى موقت و لذّت مشوب بآلام و اسقام دنيا آنقدر ارزش ندارد كه شخص عاقل براى آن مرتكب چنين جنايت بزرگى كه قتل و تكذيب پيغمبر خدا باشد بشود بايد در فكر آخرت كه سراى باقى و جايگاه هميشگى ما است بود هر كس مرتكب كار بد و گناهى شود بميزان استحقاقش معذّب ميشود نه زيادتر و هر مرد و زنى كه ايمان داشته باشد بخدا و روز جزا و وسائط ميان خالق و خلق و كار خوب شايسته بنمايد ببهشت ميرود و از روزى و نعم بى‌شمار و بى‌پايان آن بهره‌مند خواهد شد و آنجا ديگر حساب ميزان استحقاق نيست خداوند بفضل و كرم خود بايشان اجر و ثواب عنايت خواهد فرمود و ظاهرا اين آيه هم جز و كلام مؤمن است ولى بعضى آنرا مستقلا
----
جلد 4 صفحه 529
از خود خدا دانسته‌اند.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ (36) أَسباب‌َ السَّماوات‌ِ فَأَطَّلِع‌َ إِلي‌ إِله‌ِ مُوسي‌ وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّه‌ُ كاذِباً وَ كَذلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ ما كَيدُ فِرعَون‌َ إِلاّ فِي‌ تَباب‌ٍ (37)
و ‌گفت‌ فرعون‌ اي‌ هامان‌ بنا كن‌ ‌بر‌ ‌من‌ قصري‌ مرتفع‌ شايد برسم‌ باسباب‌ اسباب‌ آسمانها ‌پس‌ خبردار شوم‌ بسوي‌ خداي‌
جلد 15 - صفحه 377
موسي‌ و محقّقا ‌من‌ گمان‌ ميكنم‌ ‌که‌ موسي‌ دروغ‌ ميگويد.
واقعا بسيار مورد تعجّب‌ ‌است‌ كسي‌ ‌که‌ گاهي‌ ميگويد أَنَا رَبُّكُم‌ُ الأَعلي‌ گاهي‌ ميگويد ‌ما علمت‌ الها غيري‌ گاهي‌ بموسي‌ ميگويد لَئِن‌ِ اتَّخَذت‌َ إِلهَاً غَيرِي‌ لَأَجعَلَنَّك‌َ مِن‌َ المَسجُونِين‌َ چه‌ قدر احمق‌ ‌است‌ ‌که‌ اولا خيال‌ مي‌كند آسمانها صد متر بيشتر ‌از‌ زمين‌ بالا نيست‌ زيرا ‌هر‌ قصري‌ بنا شود زيادتر ‌از‌ صد متر ‌از‌ زمين‌ ارتفاع‌ ندارد و ثانيا ميتواند ‌در‌ آسمانها گردش‌ كند و ثالثا خداي‌ موسي‌ تنها ‌در‌ آسمان‌ نشسته‌ و رابعا ‌بر‌ فرض‌ همه ‌اينکه‌ مزخرفات‌ تو تنها ‌در‌ آسمان‌ چه‌ قدرتي‌ داري‌ ‌که‌ ‌با‌ خداي‌ موسي‌ طرف‌ شوي‌ آنجا تو ‌را‌ مي‌گيرد ‌ يا ‌ ميكشد ‌ يا ‌ حبس‌ ميكند.
وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ‌که‌ وزير فرعون‌ ‌بود‌ و ‌او‌ ‌را‌ اضلال‌ ميكرد بعين‌ فرعون‌ گوساله‌ ‌بود‌ و هامان‌ سامري‌ مثل‌ گوساله‌ و سامري‌ ‌اينکه‌ امّت‌.
ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً ‌تا‌ بيايد هامان‌ ‌براي‌ تو صرح‌ بنا كند خداي‌ موسي‌ پدر تو و هامان‌ و تمام‌ اتباعت‌ ‌را‌ ‌در‌ ميآورد.
لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ أَسباب‌َ السَّماوات‌ِ امروز ‌با‌ كمال‌ قدرت‌نمايي‌ ‌خود‌ بكره قمر رفتند بتوانند آنجا ‌را‌ ‌هم‌ تصرّف‌ كنند بسيار مورد تعجّب‌ ‌است‌ زيرا قمر جسم‌ شفاف‌ ‌است‌ مثل‌ آينه‌ ‌که‌ هميشه‌ نصف‌ ‌آن‌ تقابل‌ ‌با‌ شمس‌ دارد و اشراق‌ ميكند نه‌ ‌در‌ ‌آن‌ نصف‌ ميتوان‌ زندگي‌ كرد و نه‌ ‌در‌ نصف‌ تاريك‌ ‌آن‌.
لَعَلِّي‌ أَطَّلِع‌ُ إِلي‌ إِله‌ِ مُوسي‌ ‌اگر‌ خداي‌ موسي‌ ‌در‌ آسمان‌ ‌است‌ و قدرت‌ دارد ‌که‌ موسي‌ ‌که‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ و ‌در‌ دامن‌ تو بزرگ‌ ‌شده‌ بفرستد ‌براي‌ تو قدرت‌ ندارد ‌که‌ تو ‌را‌ ‌از‌ آسمان‌ پرت‌ كند بزمين‌ و ريزريز شوي‌.
وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّه‌ُ كاذِباً ‌اگر‌ موسي‌ الهي‌ ندارد و ‌در‌ آسمان‌ نيست‌ ‌اينکه‌ چه‌ زحمت‌ زياد بي‌ نتيجه‌ ‌را‌ متحمّل‌ ميشوي‌ ‌اگر‌ بعض‌ ‌اينکه‌ دعات‌ باطله‌ و رؤساء يك‌ كارهايي‌ ميكنند بحيله‌ها و تزويرها و شيطنت‌ها دارند باين‌ حماقت‌ و خريّت‌ نيستند مثل‌ تو.
جلد 15 - صفحه 378
وَ كَذلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ ما كَيدُ فِرعَون‌َ إِلّا فِي‌ تَباب‌ٍ و همين‌ نحو زينت‌ داده‌ شد نزد فرعون‌ بدي‌ و سوء عملش‌ و بسته‌ شد ‌بر‌ ‌او‌ راه‌ هدايت‌ و رستگاري‌ و نيست‌ چاره‌ و كيدي‌ ‌از‌ ‌براي‌ فرعون‌ مگر ‌در‌ هلاكت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌.
وَ كَذلِك‌َ ‌اينکه‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌ بيان‌ شد.
زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ بخيال‌ ‌خود‌ عقلي‌ و تدبيري‌ و فكر بلندي‌ بكار زده‌ ‌از‌ كشتن‌ اطفال‌ و معامله‌ ‌با‌ بني‌ اسرائيل‌ و نقشه رد موسي‌ و ‌غير‌ اينها.
وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ راه‌ حق‌ و سعادت‌ و رستگاري‌ ‌بر‌ ‌او‌ بسته‌ ‌شده‌ ‌که‌ بكلّي‌ ‌از‌ قابليّت‌ افتاده‌ كارش‌ بجايي‌ رسيده‌ ‌که‌ ‌در‌ عداد ‌آن‌ چهارده‌ نفري‌ ‌که‌ پيغمبر فرمود ‌که‌ ‌در‌ تابوت‌ ‌در‌ قعر چاه‌ ويل‌ قعر جهنّم‌ ‌که‌ تمام‌ عذاب‌ جهنّم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چاه‌ ‌است‌ شمرده‌ شد و فرمود هفت‌ نفر ‌از‌ پيشينيان‌ هستند و هفت‌ نفر ‌از‌ ‌اينکه‌ امّت‌ وَ ما كَيدُ فِرعَون‌َ إِلّا فِي‌ تَباب‌ٍ كيد كارهاي‌ ‌او‌ ‌است‌ و تباب‌ هلاكت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌ ‌هر‌ چه‌ كيد كند نتيجه‌ بعكس‌ ميگيرد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 36)- می‌خواهم به آسمان روم تا از خدای موسی خبر گیرم! گر چه سخنان «مؤمن آل فرعون» این اثر را گذاشت که فرعون را از تصمیم قتل موسی بازداشت، ولی نتوانست فرعون را از مرکب غرور پایین آورد.
«فرعون گفت: ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز شاید به وسائلی دست یابم» (وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا هامانُ ابْنِ لِی صَرْحاً لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبابَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۸۵: خط ۱۹۹:
[[رده:راهیابى به آسمان]][[رده:تاریخ رصدخانه]][[رده:رصدخانه در دوران موسى]][[رده:تاریخ ستاره شناسى]][[رده:ستاره شناسى در دوران موسى]][[رده:اوامر فرعون]][[رده:تجاوزگرى فرعون]][[رده:تکبر فرعون]][[رده:رذایل فرعون]][[رده:قصه فرعون]][[رده:کارگزاران فرعون]][[رده:برج سازى هامان]][[رده:رصدخانه سازى هامان]][[رده:نقش هامان]]
[[رده:راهیابى به آسمان]][[رده:تاریخ رصدخانه]][[رده:رصدخانه در دوران موسى]][[رده:تاریخ ستاره شناسى]][[رده:ستاره شناسى در دوران موسى]][[رده:اوامر فرعون]][[رده:تجاوزگرى فرعون]][[رده:تکبر فرعون]][[رده:رذایل فرعون]][[رده:قصه فرعون]][[رده:کارگزاران فرعون]][[رده:برج سازى هامان]][[رده:رصدخانه سازى هامان]][[رده:نقش هامان]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره غافر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره غافر ]]
{{#seo:
|title=آیه 36 سوره غافر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 36 سوره غافر,غافر 36,وَ قَالَ‌ فِرْعَوْنُ‌ يَا هَامَانُ‌ ابْنِ‌ لِي‌ صَرْحاً لَعَلِّي‌ أَبْلُغُ‌ الْأَسْبَابَ‌,راهیابى به آسمان,تاریخ رصدخانه,رصدخانه در دوران موسى,تاریخ ستاره شناسى,ستاره شناسى در دوران موسى,اوامر فرعون,تجاوزگرى فرعون,تکبر فرعون,رذایل فرعون,قصه فرعون,کارگزاران فرعون,برج سازى هامان,رصدخانه سازى هامان,نقش هامان,آیات قرآن سوره غافر
|description=وَ قَالَ‌ فِرْعَوْنُ‌ يَا هَامَانُ‌ ابْنِ‌ لِي‌ صَرْحاً لَعَلِّي‌ أَبْلُغُ‌ الْأَسْبَابَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۹

کپی متن آیه
وَ قَالَ‌ فِرْعَوْنُ‌ يَا هَامَانُ‌ ابْنِ‌ لِي‌ صَرْحاً لَعَلِّي‌ أَبْلُغُ‌ الْأَسْبَابَ‌

ترجمه

فرعون گفت: «ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز، شاید به وسایلی دست یابم،

|و فرعون گفت: اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شايد من به آن راه‌ها دست يابم
و فرعون گفت: «اى هامان، براى من كوشكى بلند بساز، شايد من به آن راهها برسم:
و فرعون (به وزیرش) گفت: ای هامان، برای من کاخی بلند پایه (آسمان خراش) بنیاد کن تا شاید به درها راه یابم.
و فرعون گفت: ای هامان! برای من بنایی بسیار بلند بساز شاید به وسایلی برسم،
فرعون گفت: اى هامان، براى من كوشك بلندى بساز، شايد به آن درها دست يابم:
و فرعون گفت ای هامان برای من برجی [بلند] برآور باشد که به این راهها برسم‌
و فرعون گفت: اى هامان، براى من كوشكى- برجى- افراشته بساز تا مگر به آن راه‌ها- يا درها- برسم،
فرعون (از قتل موسی موقّتاً دست کشید، ولی بر مرکب غرور سوار شد و) گفت: ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز، شاید من به وسائلی دست یابم (که با آنها به سوی خدای موسی بالا روم).
و فرعون گفت: «ای هامان! برای من آسمان‌خراشی بلند بساز، شاید من به وسیله‌ها برسم؛»
و گفت فرعون ای هامان بنیاد کن برایم برجی (کاخی) شاید رسم به درها

And Pharaoh said, “O Hamaan, build me a tower, that I may reach the pathways.
ترتیل:
ترجمه:
غافر ٣٥ آیه ٣٦ غافر ٣٧
سوره : سوره غافر
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«صَرْحاً»: کاخ عظیم. بنای مرتفع (نگا: نمل / ، قصص / ). «الأسْبَاب»: وسائل (نگا: بقره / ص / ). راههای شناخت و دستیابی به چیزی.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ «36»

و فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى بلندى بساز، شايد به وسايلى دست يابم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36)

وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ‌: و گفت فرعون به وزير خود اى هامان، ابْنِ لِي صَرْحاً: بنا كن يعنى امر نما به عمله كه بنا كنند از براى من قصر بلند برافراشته به گچ و آجر، لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ‌: شايد كه من برسم براهها يا به طريق موصله.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36) أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى‌ إِلهِ مُوسى‌ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فِي تَبابٍ (37) وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ (38) يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ (39) مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى‌ إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)

ترجمه‌

و گفت فرعون اى هامان بنا كن براى من قصرى شايد من برسم بوسائلى‌

وسائل آسمانها پس مطّلع شوم بر خداى موسى و همانا من هر آينه گمان ميكنم او را دروغگو و اين چنين زينت داده شد براى فرعون بدى كردارش و باز داشته شد از راه و نبود تدبير و مكر فرعون مگر در تباهى‌

و گفت آنكس كه گرويد اى قوم من متابعت نمائيد مرا هدايت ميكنم شما را براه صواب‌

اى قوم من جز اين نيست كه اين زندگانى دنيا مايه اندك تعيّش است و همانا آخرت آن است سراى آرام گرفتن‌

كسيكه بكند كار بدى پس جزا داده نميشود مگر مانند آن و كسيكه بجا آورد كار شايسته‌اى از مرد يا زن با آنكه گرونده باشد پس آن‌


جلد 4 صفحه 528

جماعت داخل ميشوند در بهشت روزى داده ميشوند در آن بيشمار

تفسير

از مواعظ مؤمن سابق الذّكر فرعون بهامان وزيرش دستور بناى رفيع محكمى از آجر و گچ داد كه شايد واقف شود بوسائلى از وسائل علوى براى كشف وجود خدائى كه حضرت موسى از او و اوصافش خبر داده يا براى آنكه برود بر بامش و نظر نمايد در حركات نجوم و از آن استكشاف نمايد محرّك خبير بصيرى را يا براى آنكه بر مردم اشتباه كارى نمايد كه جائى از اين بلندتر نيست بيائيد به‌بينيد خدائى وجود ندارد يا واقعا حماقتش گل كرده بود و خيال ميكرد خدا را در بلندى ميشود ديد و در هر حال اظهار نمود كه بگمان من موسى دروغ ميگويد و خدائى كه او را به نبوّت مبعوث نموده باشد وجود ندارد لذا خداوند ميفرمايد اينچنين شيطان جلوه داد در نظر او دستور احمقانه‌اش را كه نفهميد خدا ديدنى نيست و بام قصر وسيله معرفت باو نمى‌باشد و بازداشته شد از راه معرفت بخدا كه تأمّل و نظر در آيات آفاق و انفس است و صدّ بفتح صاد نيز قرائت شده است يعنى او بازداشت مردم را از راه خداشناسى و بر هر تقدير اين تدبير و مكر و حيله و اشتباه كارى و چاره‌جوئى او ابدا براى خودش و پيروانش مؤثّر و مفيد نشد بلكه موجب خسارت و زيانكارى و هلاكت گرديد و مؤمن آل فرعون باز مشغول بموعظه و نصيحت مردم گرديد و گفت اى قوم و قبيله و اهل بلد من پيروى كنيد از مواعظ من راه رشد و صلاح و صواب اينست كه من بشما ارائه ميدهم و براى اظهار ملاطفت باز خطاب يا قوم را تكرار نمود و تذكّر داد كه اين زندگانى موقت و لذّت مشوب بآلام و اسقام دنيا آنقدر ارزش ندارد كه شخص عاقل براى آن مرتكب چنين جنايت بزرگى كه قتل و تكذيب پيغمبر خدا باشد بشود بايد در فكر آخرت كه سراى باقى و جايگاه هميشگى ما است بود هر كس مرتكب كار بد و گناهى شود بميزان استحقاقش معذّب ميشود نه زيادتر و هر مرد و زنى كه ايمان داشته باشد بخدا و روز جزا و وسائط ميان خالق و خلق و كار خوب شايسته بنمايد ببهشت ميرود و از روزى و نعم بى‌شمار و بى‌پايان آن بهره‌مند خواهد شد و آنجا ديگر حساب ميزان استحقاق نيست خداوند بفضل و كرم خود بايشان اجر و ثواب عنايت خواهد فرمود و ظاهرا اين آيه هم جز و كلام مؤمن است ولى بعضى آنرا مستقلا


جلد 4 صفحه 529

از خود خدا دانسته‌اند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ (36) أَسباب‌َ السَّماوات‌ِ فَأَطَّلِع‌َ إِلي‌ إِله‌ِ مُوسي‌ وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّه‌ُ كاذِباً وَ كَذلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ ما كَيدُ فِرعَون‌َ إِلاّ فِي‌ تَباب‌ٍ (37)

و ‌گفت‌ فرعون‌ اي‌ هامان‌ بنا كن‌ ‌بر‌ ‌من‌ قصري‌ مرتفع‌ شايد برسم‌ باسباب‌ اسباب‌ آسمانها ‌پس‌ خبردار شوم‌ بسوي‌ خداي‌

جلد 15 - صفحه 377

موسي‌ و محقّقا ‌من‌ گمان‌ ميكنم‌ ‌که‌ موسي‌ دروغ‌ ميگويد.

واقعا بسيار مورد تعجّب‌ ‌است‌ كسي‌ ‌که‌ گاهي‌ ميگويد أَنَا رَبُّكُم‌ُ الأَعلي‌ گاهي‌ ميگويد ‌ما علمت‌ الها غيري‌ گاهي‌ بموسي‌ ميگويد لَئِن‌ِ اتَّخَذت‌َ إِلهَاً غَيرِي‌ لَأَجعَلَنَّك‌َ مِن‌َ المَسجُونِين‌َ چه‌ قدر احمق‌ ‌است‌ ‌که‌ اولا خيال‌ مي‌كند آسمانها صد متر بيشتر ‌از‌ زمين‌ بالا نيست‌ زيرا ‌هر‌ قصري‌ بنا شود زيادتر ‌از‌ صد متر ‌از‌ زمين‌ ارتفاع‌ ندارد و ثانيا ميتواند ‌در‌ آسمانها گردش‌ كند و ثالثا خداي‌ موسي‌ تنها ‌در‌ آسمان‌ نشسته‌ و رابعا ‌بر‌ فرض‌ همه ‌اينکه‌ مزخرفات‌ تو تنها ‌در‌ آسمان‌ چه‌ قدرتي‌ داري‌ ‌که‌ ‌با‌ خداي‌ موسي‌ طرف‌ شوي‌ آنجا تو ‌را‌ مي‌گيرد ‌ يا ‌ ميكشد ‌ يا ‌ حبس‌ ميكند.

وَ قال‌َ فِرعَون‌ُ يا هامان‌ُ ‌که‌ وزير فرعون‌ ‌بود‌ و ‌او‌ ‌را‌ اضلال‌ ميكرد بعين‌ فرعون‌ گوساله‌ ‌بود‌ و هامان‌ سامري‌ مثل‌ گوساله‌ و سامري‌ ‌اينکه‌ امّت‌.

ابن‌ِ لِي‌ صَرحاً ‌تا‌ بيايد هامان‌ ‌براي‌ تو صرح‌ بنا كند خداي‌ موسي‌ پدر تو و هامان‌ و تمام‌ اتباعت‌ ‌را‌ ‌در‌ ميآورد.

لَعَلِّي‌ أَبلُغ‌ُ الأَسباب‌َ أَسباب‌َ السَّماوات‌ِ امروز ‌با‌ كمال‌ قدرت‌نمايي‌ ‌خود‌ بكره قمر رفتند بتوانند آنجا ‌را‌ ‌هم‌ تصرّف‌ كنند بسيار مورد تعجّب‌ ‌است‌ زيرا قمر جسم‌ شفاف‌ ‌است‌ مثل‌ آينه‌ ‌که‌ هميشه‌ نصف‌ ‌آن‌ تقابل‌ ‌با‌ شمس‌ دارد و اشراق‌ ميكند نه‌ ‌در‌ ‌آن‌ نصف‌ ميتوان‌ زندگي‌ كرد و نه‌ ‌در‌ نصف‌ تاريك‌ ‌آن‌.

لَعَلِّي‌ أَطَّلِع‌ُ إِلي‌ إِله‌ِ مُوسي‌ ‌اگر‌ خداي‌ موسي‌ ‌در‌ آسمان‌ ‌است‌ و قدرت‌ دارد ‌که‌ موسي‌ ‌که‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ و ‌در‌ دامن‌ تو بزرگ‌ ‌شده‌ بفرستد ‌براي‌ تو قدرت‌ ندارد ‌که‌ تو ‌را‌ ‌از‌ آسمان‌ پرت‌ كند بزمين‌ و ريزريز شوي‌.

وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّه‌ُ كاذِباً ‌اگر‌ موسي‌ الهي‌ ندارد و ‌در‌ آسمان‌ نيست‌ ‌اينکه‌ چه‌ زحمت‌ زياد بي‌ نتيجه‌ ‌را‌ متحمّل‌ ميشوي‌ ‌اگر‌ بعض‌ ‌اينکه‌ دعات‌ باطله‌ و رؤساء يك‌ كارهايي‌ ميكنند بحيله‌ها و تزويرها و شيطنت‌ها دارند باين‌ حماقت‌ و خريّت‌ نيستند مثل‌ تو.

جلد 15 - صفحه 378

وَ كَذلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ ما كَيدُ فِرعَون‌َ إِلّا فِي‌ تَباب‌ٍ و همين‌ نحو زينت‌ داده‌ شد نزد فرعون‌ بدي‌ و سوء عملش‌ و بسته‌ شد ‌بر‌ ‌او‌ راه‌ هدايت‌ و رستگاري‌ و نيست‌ چاره‌ و كيدي‌ ‌از‌ ‌براي‌ فرعون‌ مگر ‌در‌ هلاكت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌.

وَ كَذلِك‌َ ‌اينکه‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌ بيان‌ شد.

زُيِّن‌َ لِفِرعَون‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ بخيال‌ ‌خود‌ عقلي‌ و تدبيري‌ و فكر بلندي‌ بكار زده‌ ‌از‌ كشتن‌ اطفال‌ و معامله‌ ‌با‌ بني‌ اسرائيل‌ و نقشه رد موسي‌ و ‌غير‌ اينها.

وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ راه‌ حق‌ و سعادت‌ و رستگاري‌ ‌بر‌ ‌او‌ بسته‌ ‌شده‌ ‌که‌ بكلّي‌ ‌از‌ قابليّت‌ افتاده‌ كارش‌ بجايي‌ رسيده‌ ‌که‌ ‌در‌ عداد ‌آن‌ چهارده‌ نفري‌ ‌که‌ پيغمبر فرمود ‌که‌ ‌در‌ تابوت‌ ‌در‌ قعر چاه‌ ويل‌ قعر جهنّم‌ ‌که‌ تمام‌ عذاب‌ جهنّم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چاه‌ ‌است‌ شمرده‌ شد و فرمود هفت‌ نفر ‌از‌ پيشينيان‌ هستند و هفت‌ نفر ‌از‌ ‌اينکه‌ امّت‌ وَ ما كَيدُ فِرعَون‌َ إِلّا فِي‌ تَباب‌ٍ كيد كارهاي‌ ‌او‌ ‌است‌ و تباب‌ هلاكت‌ و ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌ ‌هر‌ چه‌ كيد كند نتيجه‌ بعكس‌ ميگيرد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 36)- می‌خواهم به آسمان روم تا از خدای موسی خبر گیرم! گر چه سخنان «مؤمن آل فرعون» این اثر را گذاشت که فرعون را از تصمیم قتل موسی بازداشت، ولی نتوانست فرعون را از مرکب غرور پایین آورد.

«فرعون گفت: ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز شاید به وسائلی دست یابم» (وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا هامانُ ابْنِ لِی صَرْحاً لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبابَ).

نکات آیه

۱ - فرمان فرعون به هامان، مبنى بر ساختن بنایى بلند براى رسیدن به راه هاى آسمان ها (و قال فرعون یهمن ابن لى صرحًا لعلّى أبلغ الأسبب) «صرح» به معناى قصر و بناى بلند است. مقصود از آن در این آیه، بناى بلند (مانند برج) و یا رصدخانه است.

۲ - فرمان فرعون به هامان، مبنى بر احداث رصدخانه (و قال فرعون یهمن ابن لى صرحًا)

۳ - هامان، از کارگزاران و دستیاران اصلى دربار فرعون بود. (و قال فرعون یهمن ابن لى صرحًا) فرمان فرعون به هامان و انتخاب کردن او براى امر مهمى چون احداث بناى بلند و یا رصدخانه، مى تواند حاکى از مطلب یاد شده باشد.

۴ - وجود علم ستاره شناسى و وسایل آن (همچون رصدخانه) در عصر فرعون و موسى(ع) (و قال فرعون یهمن ابن لى صرحًا)

۵ - فرعون، فردى متکبر و تجاوزگر بود. (کذلک یطبع اللّه على کلّ قلب متکبّر جبّار . و قال فرعون) از مصادیق مورد نظر متکبر و جبار - به قرینه «و قال فرعون» - فرعون مى باشد.

موضوعات مرتبط

  • آسمان: راهیابى به آسمان ۱
  • رصدخانه: تاریخ رصدخانه ۴; رصدخانه در دوران موسى(ع) ۴
  • ستاره شناسى: تاریخ ستاره شناسى ۴; ستاره شناسى در دوران موسى(ع) ۴
  • فرعون: اوامر فرعون ۱، ۲; تجاوزگرى فرعون ۵; تکبر فرعون ۵; رذایل فرعون ۵; قصه فرعون ۱، ۲; کارگزاران فرعون ۳
  • متجاوزان: ۵
  • متکبران: ۵
  • هامان: برج سازى هامان ۱; رصدخانه سازى هامان ۲; نقش هامان ۱، ۲، ۳

منابع