النور ٤٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

یا همچون ظلماتی در یک دریای عمیق و پهناور که موج آن را پوشانده، و بر فراز آن موج دیگری، و بر فراز آن ابری تاریک است؛ ظلمتهایی است یکی بر فراز دیگری، آن گونه که هر گاه دست خود را خارج کند ممکن نیست آن را ببیند! و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، نوری برای او نیست!

|يا [اعمالشان‌] مانند تاريكى‌هايى در درياى عميق و پهناور است كه موجى آن را مى‌پوشاند، و روى آن موجى ديگر است و بر فرازش ابرى است. ظلمت‌هايى است كه بر روى يكديگر قرار گرفته است. وقتى دستش را بيرون آورد ممكن نيست آن را ببيند. و هر كه را خدا برايش نورى ق
يا [كارهايشان‌] مانند تاريكيهايى است كه در دريايى ژرف است كه موجى آن را مى‌پوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است. تاريكيهايى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است. هر گاه [غرقه‌] دستش را بيرون آورد، به زحمت آن را مى‌بيند، و خدا به هر كس نورى نداده باشد او را هيچ نورى نخواهد بود.
یا (مثل اعمال کافران) به ظلمات دریای موّاج عمیقی ماند که امواج آن (که شک و جهل و اعمال زشت است) بعضی بالای بعضی دیگر دریا را بپوشاند و ابر تیره (کفر) نیز فراز آن برآید تا ظلمت‌ها چنان متراکم فوق یکدیگر قرار گیرد که چون دست بیرون آرد آن را نتواند دید، و هر که را خدا نور (علم و معرفت و ایمان) نبخشید هرگز (جان) روشنی نخواهد یافت.
یا [اعمالشان] مانند تاریکی هایی است در دریایی بسیار عمیق که همواره موجی آن را می پوشاند، و بالای آن موجی دیگر است، و بر فراز آن ابری است، تاریکی هایی است برخی بالای برخی دیگر؛ [مبتلای این امواج و تاریکی ها] هرگاه دستش را بیرون آورد، بعید است آن را ببیند. و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده است، برای او هیچ نوری نیست.
يا همانند تاريكيهايى است در دريايى ژرف، كه موجش فرو پوشد و بر فراز آن موجى ديگر و بر فرازش ابرى است تيره، تاريكيهايى بر فراز يكديگر، آن سان كه اگر دست خود بيرون آرد آن را نتواند ديد. و آن كه خدا راهش را به هيچ نورى روشن نكرده باشد، هيچ نورى فرا راه خويش نيابد.
یا [اعمالشان‌] همچون تاریکیهایی است در دریایی ژرف که آن را موجی فرو پوشانده و برفراز آن موجی دیگر است که برفراز آن ابری است تاریکیهایی تو بر تو، چون دستش را برآورد، چه بسا نبیندش، و هر کس که خداوند برایش نوری مقرر نداشته باشد، نوری ندارد
يا مانند تاريكيهايى است در دريايى ژرف و بسيار موج كه پيوسته موجى آن را بپوشاند و بالاى آن موجى ديگر است و بر فراز آن ابرى [تيره‌] تاريكيهايى است روى يكديگر- تاريكى شب و تاريكى دريا و تاريكى ابر-، گاهى كه دست خويش بيرون آرد نتواند كه ببيندش و هر كه را خداى نورى نداده او را هيچ نورى نيست.
یا (اعمال آنان) بسان تاریکیهائی در دریای ژرف موّاجی است که امواج عظیمی آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظیم، امواج عظیم دیگری قرار گرفته باشد (و موجهای کوه پیکر بر یکدیگر دوند و به بالای همدیگر روند) و بر فراز امواج (خوفناک دریا) ابرهای تیره خیمه زده باشند. تاریکیها یکی بر فراز دیگری جای گرفته (و آن چنان ظلمتی و وحشتی پدید آمده باشد که مسافر دریا) هرگاه دست خود را به در آورد (و بدان بنگرد، به سبب تاریکی وحشتزای بیرون و هراس دل از جای کنده‌ی درون) ممکن نیست که آن را ببیند. (آری! نور حقیقی در زندگی انسانها فقط نور ایمان است و بدون آن فضای حیات تاریک و ظلمانی است. نور ایمان هم تنها از سوی خدا عطاء می‌گردد) و کسی که خدا نوری بهره‌ی او نکرده باشد، او نوری ندارد (تا وی را به راه راست رهنمود کند و بر راستای راه بدارد).
یا مانند تاریکی‌هایی در دریای طغیان‌گر ژرفی است، که موجی بر رویش موجی دیگر، (و) بالای آن ابری است. تاریکی‌هایی است که بعضی بر روی بعضی انباشته است. هر گاه دستش را (از آن) بیرون آورد، هرگز آن را نبیند. و خدا برای هر کس (که) نوری ننهاده، او را هیچ نوری نیست.
یا مانند تاریکیهائی در دریائی ژرف بپوشاندش موجی (فراگیردش) از فراز آن است موجی که از فراز آن است ابری تاریکیهائی است پاره‌ای از آنها بر فراز پاره‌ای گاهی که برون آرد دستش را نیارد که بیندش و آنکو ننهاده است خدا برایش نوری پس نباشدش نوری‌


النور ٣٩ آیه ٤٠ النور ٤١
سوره : سوره النور
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ظُلُماتٍ»: این آیه شریفه اشاره به طوفانهای دریائی دارد. در دریاهای پرآب و اقیانوسهای فراخ، هنگامی که طوفانها در می‌گیرد امواج خوفناکی با درازا و پهنا و بلندای گوناگون به راه می‌افتد. به گونه‌ای که چینها بالای چینها روان و طبقه‌ها فوق طبقه‌ها دوان می‌گردد و گردبادهای دریائی جلو نور خورشید را می‌گیرد. طوفانها هم به نوبه خود ابرهای انباشته و ستبری را ایجاد می‌نماید و تاریکی هوا بر تاریکی آبها می‌افزاید و بالاخره ظلمت تا بدانجا حکمفرما می‌گردد که با وجود سلامت چشمها رؤیت اشیاء ناممکن می‌شود (نگا: المنتخب). کسی که گرفتار چنین محیطی شود کی از آن رها و به سوی نجات راه پیدا می‌کند؟ کافران و منافقان محروم از نور خدا هم در تاریکیهای کفر و شرک و معاصی گرفتارند. دلهایشان دستخوش امواج حیرت بوده، و ابرهای شکّ بر دلهایشان خیمه زده، و در نتیجه با ظلمات عقیده غلط و کردار بد و گفتار نادرست، راهی گور تاریک و دشت محشر تاریک و دوزخ تاریک می‌گردند و بالاخره در دنیا و آخرت در ظلمات بسر می‌برند. «لُجِّیٍّ»: منسوب به (لُجَّة)، دارای آب زیاد با عمق بسیار و سطح موّاج.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - اعمال کافران، به مثابه تاریکى شدید در دریاى ژرفناک با امواجى متلاطم و پوشیده از ابر است که کمترین روزنه اى در آن نیست. (و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض)

۲ - زندگى (رفتار و اعمال) کافران، داراى فرجامى پوچ و در هاله اى از سردرگمى (و الذین کفروا أعملهم ... أو کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض)

۳ - کافرانى که در مادیات و اموال دنیا غوطه وراند، به پوچى در زندگى دچار گشته و در سردرگمى شدید بسر مى برند. (رجال لاتلهیهم تجرة و لابیع عن ذکر اللّه ... و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ ... إذا أخرج یده لم یکد یرها) از مقایسه میان آیه ۳۷ - که در باره کسانى است که مال و منال و مادیات آنان را از یاد خدا غافل نمى سازد - و آیه شریفه - که درباره وضعیت کافران است - به دست مى آید که کافران، بر خلاف مؤمنان، در مادیات و علاقه به مال و منال گرفتاراند و از این رو دچار سردرگمى و تاریکى شدید هستند.

۴ - گمراهى، داراى مراتب گوناگون است. (أو کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض) جمع آمدن «ظلمات» - که مقصود از آن در این آیه ضلالت ها و گمراهى ها است - بیانگر تنوع و کثرت راه ضلالت و گمراهى است و جمله «ظلمات بعضها فوق بعض» (تاریکى هایى برفراز یکدیگر) حکایت از مراتب و شدت و ضعف آن دارد.

۵ - کافران، چنان در ظلمت و گمراهى فرو رفته اند که حتى ملموس ترین حقایق الهى را درک نمى کنند. (والذین کفروا أعملهم ... أو کظلمت فى بحر لجّىّ یغشیه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض إذا أخرج یده لم یکد یرها) ندیدن دست خویش - با آن که دست از ملموس ترین چیز براى انسان است - (إذا أخرج یده لم یکد یراها) حکایت از حقیقت یاد شده دارد.

۶ - محرومان از نورالهى، بى بهره از هر گونه نور و هدایت اند. (و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)

۷ - کافران، به دلیل بى بهره بودن از نور الهى، محروم از هر گونه هدایت اند. (و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ ... إذا أخرج یده لم یکد یرها و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)

۸ - خداوند، یگانه سرچشمه نور و هدایت است. (و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)

۹ - فرو رفتن کفرپیشگان در ظلالت و سردرگمى گریز ناپذیر، برخاسته از محرومیت آنان از نور هدایت الهى است. (و الذین کفروا أعملهم ... کظلمت فى بحر لجّىّ ... من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض ... و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)

۱۰ - برخوردارى از هدایت خدا و یا محرومیت از آن، به دست او است. (و من لم یجعل اللّه له نورًا فما له من نور)

موضوعات مرتبط

  • تشبیهات قرآن: تشبیه به تاریکى دریاى طوفانى ۱; تشبیه عمل کافران ۱
  • حقایق: محرومان از درک حقایق ۵
  • خدا: اختیارات خدا ۱۰; محرومان از نور خدا ۶، ۷; نقش خدا ۸; نور خدا ۹
  • دنیاطلبى: آثار دنیاطلبى ۳
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۱
  • کافران: پوچى زندگی کافران ۲، ۳; پوچى عمل کافران ۲; تحیر کافران ۲، ۳; دنیاطلبى کافران ۳; شدت گمراهى کافران۵; فرجام کافران ۲; محرومیت کافران ۷، ۹; منشأ گمراهى کافران ۹; هدایت ناپذیرى کافران ۷
  • گمراهى: مراتب گمراهى ۴
  • نور: منشأ نور ۸
  • هدایت: محرومان از هدایت ۶، ۹; محرومیت از هدایت ۱۰; منشأ هدایت ۸، ۱۰

منابع