النمل ٩١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(بگو:) من مأمورم پروردگار این شهر (مقدّس مکّه) را عبادت کنم، همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده؛ در حالی که همه چیز از آن اوست! و من مأمورم که از مسلمین باشم؛

|من مأمورم كه تنها خداوند اين شهر را كه آن را گرامى داشته و هر چيزى از آن اوست پرستش كنم، و فرمان يافته‌ام كه از مسلمانان باشم
من مأمورم كه تنها پروردگار اين شهر را كه آن را مقدس شمرده و هر چيزى از آنِ اوست پرستش كنم، و مأمورم كه از مسلمانان باشم،
(ای رسول بگو) من مأمورم که منحصرا خدای این بلد (مکّه معظّمه) را که بیت الحرامش قرار داده و آن خدا مالک هر چیز عالم است، پرستش کنم و باز مأمورم که از تسلیم شدگان فرمان او باشم.
من فقط فرمان یافته ام که پروردگار این شهر را که آن را بسیار محترم شمرده و همه چیز در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، بپرستم و فرمان یافته ام که از تسلیم شدگان [فرمان ها و احکام او] باشم،
به من فرمان شده كه پروردگار اين شهر را بپرستم. شهرى كه خداوندى كه همه چيز از آن اوست حرمتش نهاده، و مأمورم كه از مسلمانان باشم.
همانا فرمان یافته‌ام که پروردگار این شهر را که آن را حرم [امن‌] قرار داده است، بپرستم، و همه چیز او راست، و فرمان یافته‌ام که از مسلمانان باشم‌
[بگو:] جز اين نيست كه فرمان يافته‌ام كه خداوند اين شهر را، همان كه آن را بشكوه داشت و همه چيز از آن اوست، بپرستم، و فرمان يافته‌ام كه از مسلمانان- گردن‌نهادگان- باشم
به من دستور داده شده است که تنها و تنها خداوند این شهر (مقدّس مکّه نام) را بپرستم. آن خداوندی که چنین شهری را حرمت بخشیده است (و آن را حرم امن و امان ساخته است، و حرام فرموده است که با کشتن انسانی یا ظلم به کسی، و یا با ذبح حیوان و جانور پناهنده بدان، و یا این که با کندن درخت و گیاه آن بدان اهانت گردد. امّا تصوّر نشود که فقط این سرزمین ملک خدا است، بلکه در عالم هستی) همه چیز از آن او است. و به من فرمان داده شده است که از زمره‌ی تسلیم شدگان باشم (و همچون سایر مخلصان در برابر او کرنش ببرم و بس).
«جز این نیست که من مأمور شدم تنها پروردگار این مجتمع را -که محرّم و محترم و قُرُق‌گاه شمرده و هر چیزی از اوست – بپرستم و فرمان یافتم (در برابرش) از تسلیم‌کنندگان (خود و دیگران) باشم.»
جز این نیست که فرمان داده شدم که پرستش کنم پروردگار این شهر را آنکه حرامش گردانید و برای او است همه چیز و دستور داده شدم که باشم از اسلام‌آرندگان‌


النمل ٩٠ آیه ٩١ النمل ٩٢
سوره : سوره النمل
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رَبِّ»: خداوند. صاحب. «هذِهِ الْبَلْدَةِ»: این شهر. مراد مکّه مشرّفه است. «حَرَّمَهَا»: آن را حرمت و کرامت بخشیده است. آن را حرام کرده است (نگا: مائده / و ، ابراهیم / ). «الْمُسْلِمِینَ»: تسلیم شوندگان. منقادان. مخلصان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، مأمور اعلام قاطعانه موضع استوار خویش مبنى بر توحید و نفى شرک (إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة)

۲ - پرستش پروردگار یگانه و تسلیم محض در برابر او، پیام و هدف استوار و تغییرناپذیر پیامبر(ص) إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة ... أن أکون من المسلمین

۳ - خداوند، یگانه مالک تمامى مظاهر هستى (و له کلّ شىء) تقدیم «له» بیانگر حصر است; یعنى، همه چیز، تنها مال او است.

۴ - اعتقاد به ربوبیت خداوند و مالکیت او بر تمامى مظاهر هستى، مقتضى پرستیدن یگانه او (إنّما أُمرت أن أعبد ربّ هذه البلدة ... و له کلّ شىء) واژه «ربّ» و تعبیر «و له کلّ شىء» در حقیقت بیانگر فلسفه حصر پرستش انسان در برابر خدا است; یعنى، چون او پروردگار و مالک یگانه هستى است، پس عبودیت انسان باید تنها به درگاه او باشد.

۵ - شهر مکه، داراى اهمیت، کرامت و حرمت در پیشگاه خداوند (ربّ هذه البلدة الذى حرّمها) «هذه» اشاره به مکه دارد که به دلیل اهمیتش نزد خداوند، اختصاص به ذکر یافته است.

۶ - مکه مکرّمه، شهر خدا و خدا صاحب آن است. (أن أعبد ربّ هذه البلدة)

۷ - حرمت سرزمین مکه، داراى دیرینه و وضع شده از سوى خداوند (ربّ هذه البلدة الذى حرّمها) ماضى آمدن «حرّم» بیانگر دیر پا بودن حرمت مکه و انتساب آن (حرّم) به خداوند، بیانگر جعل آن از سوى او است.

۸ - اعتقاد مشرکان به حرمت و شرافت مکه و تقدّس آن (ربّ هذه البلدة الذى حرّمها) از این که آیه نسبت به شهر مکه تعبیر «هذه البلدة الذى حرّمها» آورده است، احتمالاً از آن جهت باشد که مشرکان آن را قبول داشته و تذکر آنان به امر مورد قبولشان، زمینه جذب و هدایت آنان را فراهم مى ساخته است.

۹ - پیامبر(ص) تسلیم محض در برابر پروردگار و تأثیرناپذیر از خصومت هاى مشرکان (و أُمرت أن أکون من المسلمین) با توجه به این که در آیات پیشین (از آیه ۵۹- به بعد)، خصومت ها و حق ناپذیرى هاى کافران مطرح بوده، در پى آمدن جمله «و أُمرت أن أکون من المسلیمن» مى رساند که: اى پیامبر! تو تسلیم محض در برابر خدا باش و به گفتار ناهنجار کافران بها مده.

۱۰ - پیامبر(ص) همانند همه مردم، مکلف به پرستش خداى یگانه و تسلیم شدن در برابر او (أُمرت أن أعبد ربّ هذه ... و أُمرت أن أکون من المسلمین) آمدن «أُمرت...» به صورت متکلم وحده، مى تواند از آن جهت باشد که بفهماند پیامبر(ص) نیز - با همه مقامات معنوى - مکلف به عبادت و تسلیم است و تعالى معنوى، سبب برداشته شدن تکلیف نمى شود.

۱۱ - تسلیم شدن در برابر خدا، تبلور عبودیت و بندگى انسان در پیشگاه او (أُمرت أن أعبد ربّ هذه... و أُمرت أن أکون من المسلمین) بر این فرض که «أُمرت أن أکون...» عطف تفسیرى بر «أُمرت أن أعبد...» باشد، مى توان مطلب یاد شده را به دست آورد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: مالک آفرینش ۳
  • تبلیغ: قاطعیت در تبلیغ ۱
  • تسلیم: آثار تسلیم به خدا ۱۱; تسلیم به خدا ۲
  • تکلیف: تکلیف همگانى ۱۰
  • توحید: دعوت به توحید عبادى ۲; زمینه توحید عبادى ۴
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳
  • خدا: شهر خدا ۶; مالکیت خدا ۳، ۴
  • عبودیت: نشانه هاى عبودیت ۱۱
  • عقیده: آثار عقیده به ربوبیت خدا ۴; آثار عقیده به مالکیت خدا ۴
  • محمد(ص): استقامت محمد(ص) ۹; انعطاف ناپذیرى محمد(ص) ۹; انقیاد محمد(ص) ۹، ۱۰; تعالیم محمد(ص) ۲; تکلیف محمد(ص) ۱۰; توحید عبادى محمد(ص) ۱۰; دشمنان محمد(ص) ۹; رسالت محمد(ص) ۱; شرک ستیزى محمد(ص) ۱; قاطعیت محمد(ص) ۱
  • مشرکان: دشمنى مشرکان ۹; عقیده مشرکان ۸
  • مکه: اهمیت مکه ۵; تاریخ مکه ۷; صاحب مکه ۶; فضیلت مکه ۵، ۶; قداست مکه ۵، ۷، ۸

منابع