البقرة ٦٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور می‌دهد ماده‌گاوی را ذبح کنید (و قطعه‌ای از بدن آن را به مقتولی که قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند؛ و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آیا ما را مسخره می‌کنی؟» (موسی) گفت: «به خدا پناه می‌برم از اینکه از جاهلان باشم!»

و آن وقت كه موسى به قوم خود گفت: خدا به شما فرمان مى‌دهد كه گاوى را سر ببريد. گفتند: آيا ما را به ريشخند مى‌گيرى؟ گفت: پناه مى‌برم به خدا كه از جاهلان باشم
و هنگامى كه موسى به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مى‌دهد كه: ماده گاوى را سر ببريد»، گفتند: «آيا ما را به ريشخند مى‌گيرى؟» گفت: «پناه مى‌برم به خدا كه [مبادا] از جاهلان باشم.»
و (به یاد آرید) وقتی که موسی به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوی را ذبح کنید، گفتند: ما را به تمسخر گرفته‌ای؟ موسی گفت: پناه می‌برم به خدا از آنکه (سخن به تمسخر گویم و) از مردم نادان باشم.
و [یاد کنید] زمانی که موسی به قومش گفت: خدا به شما فرمان می دهد گاوی را ذبح کنید، گفتند: آیا ما را مسخره می کنی؟! گفت: به خدا پناه می برم از اینکه از نادانان باشم.
و به ياد آريد آن هنگام را كه موسى به قوم خود گفت: خدا فرمان مى دهد كه گاوى را بكشيد. گفتند: آيا ما را به ريشخند مى‌گيرى؟ گفت: به خدا پناه مى‌برم اگر از نادانان باشم.
و چون موسی به قومش گفت خداوند به شما دستور می‌دهد که ماده‌گاوی بکشید، گفتند آیا ما را ریشخند می‌کنی؟ گفت پناه بر خدا می‌برم که [مبادا] از نادانان باشم‌
و [به ياد آريد] آنگاه كه موسى به قوم خويش گفت: خداوند شما را مى‌فرمايد كه گاوى را سر ببريد. گفتند: آيا ما را به ريشخند مى‌گيرى؟!- ما از تو مى‌پرسيم فلان را چه كسى كشته؟ و تو مى‌گويى گاوى بكشيد!- گفت: به خدا پناه مى‌برم كه از نادانان باشم.
و (به یاد آورید) آن هنگامی را که موسی به قوم خود (که در میانشان قتلی رخ داده بود و قاتل شناخته نمی‌شد) گفت: خدا به شما دستور می‌دهد که گاوی را سر ببرید (تا کلید شناخت قتل شود. ولی ایشان این کار را عجیب پنداشتند و) گفتند: آیا ما را مسخره می‌کنی؟ گفت: به خدا پناه می‌برم از این که جزو نادانان باشم (و مردم را ریشخند نمایم و به مسخره گیرم).
و چون موسی به قومش گفت: «خدا به‌راستی شما را فرمان می‌دهد که ماده گاوی را سر ببرید»، گفتند: «آیا ما را همواره به مسخره می‌گیری‌؟» گفت: «پناه می‌برم به خدا که از جاهلان باشم.»
و هنگامی که گفت موسی به قوم خود که خدا فرمانتان دهد که بکشید گاوی گفتند ما را به مسخره گیری گفت پناه می‌برم به خدا که باشم از نادانان‌


البقرة ٦٦ آیه ٦٧ البقرة ٦٨
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَقَرَةً»: گاو. بقرة، واحد بَقَر است که اسم جنس است (نگا: بقره / ). «هُزُواً»: سخریّه. بازیچه. مصدر و به معنی اسم مفعول، یعنی مَهْزُوءً است. مانند خَلْق به معنی مَخْلُوق (نگا: لقمان / ) و صَیْد به معنی مَصید (نگا: مائده / و ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - خداوند، قوم موسى را به ذبح گاوى ماده فرمان داد. (إن اللّه یأمرکم أن تذبحوا بقرة) ماده بودن گاو از «بکر» در آیه بعد استفاده مى شود.

۲ - موسى(ع) ابلاغ کننده فرمان خدا (لزوم ذبح گاو) به مردم خویش (إذ قال موسى لقومه إن اللّه یأمرکم أن تذبحوا بقرة)

۳ - تأکید موسى(ع) بر اینکه دستور ذبح گاو، از ناحیه خداست نه صلاحدید وى. (إذ قال موسى لقومه إن اللّه یأمرکم)

۴ - بازیچه قرار دادن و به مسخره گرفتن بنى اسرائیل، پندار و تحلیل قوم موسى از دستور ذبح گاو (أتتخذنا هزواً) «هزواً» یعنى به بازى گرفتن و مسخره کردن. از آیه ۷۲، ۷۳ چنین بر مى آید که فرمان مذکور در ارتباط با قتلى بوده که در میان بنى اسرائیل اتفاق افتاده و هر یک از طایفه ها طایفه دیگر را مسؤول مى شناختند و از آن جا که قوم موسى میان دستور ذبح گاو و کشف معماى قتل ارتباطى نمى دیدند، آن دستور (ذبح گاو) را به تمسخر گرفتن خویش، تحلیل کردند.

۵ - قوم موسى بر این گمان بودند که دستور ذبح گاو از ناحیه موسى(ع) است، نه فرمانى از جانب خداوند (أتتخذنا هزواً) از اینکه بنى اسرائیل با جمله «أتتخذنا هزواً» (آیا ما را به مسخره مى گیرى) موسى(ع) را مورد خطاب قرار دادند، معلوم مى شود که: آنان دستور ذبح گاو را دستورى از ناحیه خداوند نمى پنداشتند.

۶ - موسى(ع) مخالفت و موضع گیرى قومش را درباره دستور ذبح گاو، پیش بینى کرد. (إن اللّه یأمرکم أن تذبحوا بقرة) موسى(ع) فرمان الهى (لزوم ذبح گاو) را با جمله اسمیه «إن اللّه ...» - که قرین به حرف تأکید «إنّ» است - بیان داشت و معمولا بیان معنا با کلامى مؤکّد، حاکى از آن است که مخاطب پذیراى مضمون کلام نیست و یا آن را مورد تردید قرار خواهد داد.

۷ - قوم موسى وى را به دروغ گویى در ابلاغ حکم خدا (فرمان ذبح گاو)، متهم کردند. (إن اللّه یأمرکم ... قالوا أتتخذنا هزواً) با وجود اینکه موسى(ع) با جمله «إن اللّه...» تصریح مى کند که خداوند چنین دستورى داده بنى اسرائیل با خطاب به موسى (ع) (أتتخذنا) او را صادر کننده آن فرمان مى پنداشتند; یعنى، بر این گمان بودند که وى به گزاف آن حکم را به خداوند نسبت مى دهد.

۸ - قوم موسى وى را به استهزا کردن بنى اسرائیل متهم کردند. (أتتخذنا هزواً)

۹ - آزادى ابراز عقیده و بیان اندیشه در جامعه دینى عصر موسى (أتتخذنا هزواً)

۱۰ - استعاذه موسى(ع) به خدا از اینکه در زمره جاهلان باشد. (أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۱ - موسى(ع) با جاهلانه خواندن استهزاى مردم، پندار قوم خویش را درباره خود ناروا دانست. (قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۲ - قوم موسى، فاقد ایمان راسخ به موسى(ع) (أتتخذنا هزواً)

۱۳ - تلاش براى تبرئه کردن خویش از اتهامات ناروا، امرى نیکو و شایسته (قالوا أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۴ - پیامبران، از مسخره کردن و به بازیچه گرفتن مردم، منزهند. (قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۵ - پیامبران، منزه از کردارهاى جاهلانه هستند. (قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۶ - قوم موسى فاقد معرفت لازم نسبت به مقام شامخ پیامبران(ع) (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۷ - استعاذه موسى(ع) به خدا، از اینکه امرى را به دروغ، به خداوند نسبت دهد. (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین) جمله «أعوذ باللّه ...» ناظر به اتهاماتى است که جمله «أتتخذنا هزواً» گویاى آن است. این جمله بیانگر دو پندار باطل و اتهام ناروا مى باشد: ۱- موسى(ع) مردم را به بازیچه گرفته است. ۲- دستور ذبح گاو، فرمان خدا نیست بلکه ساخته خود موسى(ع) است.

۱۸ - پیامبران، هرگز حکمى را به دروغ به خداوند نسبت نمى دهند. (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۱۹ - عصمت پیامبران، در بیان احکام الهى و ارائه آنها به مردم (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۲۰ - استهزا و مسخره کردن مردم کردارى جاهلانه است. (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۲۱ - لزوم استعاذه به خدا و یارى جستن از او براى دور ماندن از کردارهاى جاهلانه و لغزشهاى برخاسته از جهل (قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۲۲ - جهل و نادانى خطر آفرین و منشأى براى لغزشهاست. (أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین) پناه بردن، که معناى عیاذ (مصدر أعوذ) است، به هنگامى است که آدمى از شر چیزى در هراس باشد.

۲۳ - استهزاى مردم و به مسخره گرفتن ایشان، برخاسته از جهل و نادانى است. (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین)

۲۴ - جهل و نادانى منشأ و دلیلى براى نسبت دادن حکم و امرى دروغین به خداست. (أتتخذنا هزواً قال أعوذ باللّه أن أکون من الجهلین) موسى (ع) در پاسخ اتهام قومش، مبنى بر اینکه دستور ذبح گاو دستور خود اوست و او آن را به خدا نسبت مى دهد، بیان داشت که: وى از امور جاهلانه به دور است; یعنى، چنین امرى مقتضاى جهل مى باشد.

روایات و احادیث

۲۵ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرموده اند: «ان رجلا من خیار بنى اسرائیل و علمائهم خطب إمراة منهم فانعمت له و خطبها ابن عمّ لذلک الرجل و کان فاسقاً ردیاً فلم ینعموا له فحسد ابن عمّه الذى انعموا له فقعد له فقتله غیلة ثم حمله إلى موسى فقال یا نبى اللّه هذا إبن عمّى قد قتل قال موسى من قتله قال لاادرى ... فعظم ذلک على موسى فاجتمع إلیه بنو اسرائیل فقالوا ماترى یا نبى اللّه ... قال لهم موسى «ان اللّه یأمرکم ان تذبحوا بقرة» ...;[۱] مردى از علما و برگزیدگان بنى اسرائیل از قوم خود زنى را خواستگارى کرد و او پذیرفت; و همان زن را پسر عموى آن عالم - که مردى فاسق و پست بود - خواستگارى کرد و آنان به او جواب رد دادند و این پسر عموى فاسق به آن عالم حسد برد و در کمین او نشست و غافلگیرانه او را کشت و جنازه او را به سوى موسى(ع) برده و گفت: اى پیامبر خدا! این پسر عموى من است که او را کشته اند. موسى(ع) فرمود: چه کسى او را کشته است؟ گفت: نمى دانم ... این واقعه بر موسى(ع) گران آمد و بنى اسرائیل در اطراف موسى(ع) جمع شدند و گفتند نظر و حکم شما اى پیامبر خدا چیست؟ ... موسى(ع) فرمود: خداوند به شما امر مى کند که گاوى را ذبح کنید ...».

موضوعات مرتبط

  • آزادى: آزادى در دوران موسى(ع) ۹
  • آزادى بیان: تاریخ آزادى بیان ۹
  • استعاذه: استعاذه به خدا ۱۰; اهمیّت استعاذه به خدا ۲۱
  • استمداد: اهمیّت استمداد از خدا ۲۱
  • استهزا: زمینه استهزا ۲۳
  • افترا: منشأ افترا به خدا ۲۴
  • انبیا: انبیا و استهزاى مردم ۱۴; انبیا و افترا به خدا ۱۸; انبیا و عمل جاهلانه ۱۵; تبلیغ انبیا ۱۹; تنزیه انبیا ۱۴، ۱۵، ۱۸; صفات انبیا ۱۴، ۱۵; عصمت انبیا ۱۹
  • بنى اسرائیل: استهزاهاى بنى اسرائیل ۴، ۱۱; بنى اسرائیل و انبیا ۱۶; بنى اسرائیل و موسى(ع) ۷، ۸، ۱۲; بى اعتقادى بنى اسرائیل به موسى (ع) ۱۲; پندارهاى بنى اسرائیل ۵; تاریخ بنى اسرائیل ۱، ۴، ۵، ۷، ۸; جهل بنى اسرائیل ۱۱، ۱۶; ذبح گاو بنى اسرائیل ۱، ۳، ۵; عقیده بنى اسرائیل درباره خدا ۱۱; قصه گاو بنى اسرائیل ۲۵; گاو بنى اسرائیل ۴، ۶، ۷
  • جهل: آثار جهل ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴
  • خدا: اوامر خدا ۱، ۳
  • خود: تبرئه خود از تهمت ۱۳
  • عقیده: تاریخ آزادى عقیده ۹
  • عمل: اجتناب از عمل جاهلانه ۲۱; عمل پسندیده ۱۳; عمل جاهلانه ۲۰
  • گاو: گاو ماده ۱
  • لغزش: عوامل لغزش ۲۱، ۲۲
  • مردم: استهزاى مردم ۲۰
  • موسى(ع): استعاذه موسى(ع) ۱۰، ۱۷; پیش بینى موسى(ع) ۶; تبلیغ موسى(ع) ۲; تهمت استهزاگرى به موسى(ع) ۸; تهمت دروغگویى به موسى(ع) ۷; قصه موسى(ع) ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱; مسؤولیت موسى(ع) ۲; موسى(ع) و افترا به خدا ۱۷; موسى(ع) و تصحیح عقیده ۱۱; موسى(ع) و جاهلان ۱۰

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۴۹; نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۸- ، ح ۲۴۰.