آل عمران ١٧٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»

همان كسانى كه وقتى مردم به آنها گفتند: مشركين در برابر شما گرد آمده‌اند، پس از آنان بترسيد، [به جاى ترس‌] بر ايمانشان افزود و گفتند: خداوند ما را بس است و نيكو حمايتگرى است
همان كسانى كه [برخى از] مردم به ايشان گفتند: «مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آن بترسيد.» و[لى اين سخن‌] بر ايمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است.»
آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آنها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: تنها خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است.
همان کسانی که مردمِ [منافق و عوامل نفوذی دشمن] به آنان گفتند: لشکری انبوه از مردم [مکه] برای جنگ با شما گرد آمده اند، از آنان بترسید. ولی [این تهدید] بر ایمانشان افزود، و گفتند: خدا ما را بس است، و او نیکو وکیل و [نیکو کارگزاری] است.
كسانى كه مردم گفتندشان كه مردم براى جنگ با شما گرد آمده‌اند، از آنها بترسيد، و اين سخن بر ايمانشان بيفزود و گفتند: خدا ما را بسنده است و چه نيكو ياورى است.
همان کسانی که چون بعضی به ایشان گفتند که مردمان [مشرکان مکه‌] در برابر شما گرد آمده‌اند از آنان بترسید [به جای ترس و بددلی، این کار] بر ایمانشان افزود و گفتند خداوند ما را بس و چه نیکوکار ساز است‌
آنان كه مردمان ايشان را گفتند كه [سپاهى از] مردم- كافران مكه- براى [جنگ با] شما گرد آمده‌اند پس از آنها بترسيد، اما [اين سخن‌] بر ايمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نيكو كارگزار و پشتيبانى است.
آن کسانی که مردمان بدیشان گفتند: مردمان (قریش برای تاختن بر شما دست به دست هم داده‌اند و) بر ضدّ شما گرد یکدیگر فراهم آمده‌اند، پس از ایشان بترسید؛ ولی (چنین تهدید و بیمی به هراسشان نینداخت؛ بلکه برعکس) بر ایمان ایشان افزود و گفتند: خدا ما را بس و او بهترین حامی و سرپرست است.
(همان) کسانی که مردمی به ایشان گفتند: «مردمان برای (جنگ با) شما (نیرو) گرد آورده‌اند، پس از آنان بترسید.» پس (این سخن) بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و چه کارگزار نیکی است.»
آنان که گفتند بدیشان مردم که مردم بسیج کردند برای شما پس بترسیدشان پس بیفزود آنان را ایمان و گفتند بس است ما را خدا و چه خوب کارگزاری است‌


آل عمران ١٧٢ آیه ١٧٣ آل عمران ١٧٤
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَسْبُنَا»: ما را بس است. برای ما کافی است. «وَکِیلُ»: حامی و سرپرست. فَعیل به معنی مَفْعول است، یعنی وکیل به معنی موکول می‌باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- پاسخگویان به دعوت خدا و پیامبر (ص) پس از نبرد احد براى جهاد، کسانى بودند که از شایعه حمله دشمن نترسیدند و ایمانشان افزون گردید. (الّذین استجابوا للّه ... الّذین قال لهم النّاس ... فزادهم ایمانا)

۲- نفوذ عوامل دشمن در بین مسلمانان و ایجاد جنگ روانى براى تضعیف روحیه آنان، پس از جنگ احد (الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم) برخى برآنند که مراد از «النّاس» در «قال لهم النّاس»، منافقانى هستند که براى دشمنان دین جاسوسى مى کردند. برخى دیگر گفته اند منظور افرادى از دشمن هستند که در بین مسلمانان ایجاد رعب مى کردند.

۳- تجمع دوباره مشرکان علیه مسلمانان، پس از جنگ احد (انّ النّاس قد جمعوا لکم) وقوع این آیه پس از بیان جنگ احد و نیز برخى از شأن نزولها مؤیّد این نظر است که آیه مورد بحث درباره وقایع پس از احد مى باشد.

۴- وجود افرادى در میان مسلمانان که در صدد شایعه پراکنى و ترساندن آنها از مشرکان بودند. (الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم)

۵- ایمان، داراى درجات و مراتب و قابل افزایش (فزادهم ایماناً)

۶- مؤمنان واقعى، از زیادى دشمن و آمادگى آنها براى جنگ، هراسى به خود راه نمى دهند. (الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس ... فزادهم ایماناً)

۷- اجتماع دشمنان دین براى نبرد با مؤمنان پیرو خدا و رسول (ص)، موجب افزایش ایمان و اعتقاد آنان به حقّانیّت راهشان مى گردد. (الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم ... فزادهم ایماناً) مراد از ضمیر فاعلى در «زادهم»، اجتماع دشمنان است که از «انّ النّاس قد جمعوا لکم» استفاده مى شود. یعنى اجتماع مشرکان براى نبرد، باعث افزونى ایمان پیروان خدا و رسول شد.

۸- اظهار توکّل و اعتماد به خداوند، عکس العمل مؤمنان در برابر شایعه حمله دشمن، پس از نبرد احد (الّذین قال لهم النّاس ... و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۹- توکّل و اعتماد به خداوند، موجب نهراسیدن از هجوم دشمن (فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۱۰- لزوم توکّل به خداوند در مقابله با دشمنان مهاجم (و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل) بر شمردن صفات پسندیده مجاهدان حقیقى و تمجید آنان از سوى خداوند، براى ترغیب دیگر مؤمنان به داشتن و تحصیل چنین حالات و صفات است.

۱۱- فزونى ایمان به خداوند، ملازم توکّل بر اوست. (فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۱۲- خداوند، وکیل و کفایت کننده مؤمنان مطیع، صابر، نیکوکار و تقواپیشه (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا ... و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۱۳- دستیابى به صفت توکّل و اعتماد کامل به کفایت خداوند، در گرو اطاعت از خدا و رسول، پیشه ساختن صبر و تقوا و نیکوکارى است. (الّذین استجابوا للّه ... للّذین احسنوا منهم و اتّقوا ... و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل) به نظر مى رسد صفات یاد شده در آیه قبل، رهنمودى باشد براى رسیدن آدمى به مقامى که خداوند را وکیل خود دانسته و به کفایت او مطمئن گردد.

۱۴- خداوند، کفایت کننده مؤمنان و بهترین وکیل براى آنان (حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۱۵- امیدوارى مؤمنان به نصرت الهى و پیروزى در غزوه حمراءالاسد (و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل) اکثر مفسران این آیه و آیات پیشین را درباره غزوه حمراءالاسد مى دانند. مشرکان فاتح نبرد احد در راه بازگشت به مکّه از اینکه کار مسلمانان را یکسره نکردند، پشیمان شدند و آهنگ هجوم به مدینه را داشتند. پیامبر (ص) پس از اطلاع، مسلمانان را براى دفاع تا حمراءالاسد حرکت داد. این غزوه به غزوه حمراءالاسد معروف شد.

۱۶- فزونى نیروى دشمن بر نیروى مسلمانان در غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا* (و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل) از اینکه منافقان براى ارعاب مؤمنان کثرت دشمن را به رخ آنان کشیدند (انّ النّاس قد جمعوا لکم)، ولى مسلمانان در جواب به فراوانى نیرو اشاره نکردند و تنها اتکالِ به خداوند را گوشزد کردند، فزونى نیروى دشمن نسبت به نیروهاى ایمانى به دست مى آید. گفتنى است که آیات مورد بحث در نظر برخى مفسّران درباره غزوه حمراءالاسد و در نظر برخى دیگر درباره بدر صغراست.

۱۷- نهراسیدن از کثرت دشمن و توکّل بر خدا در رویارویى با آنان، از نشانه هاى مؤمنان پیرو خدا و رسول (ص) (الّذین استجابوا للّه و الرّسول ... و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۱۸- لزوم همراهى تلاش با توکّلِ بر خداوند (الّذین استجابوا للّه ... و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل)

۱۹- ترساندن مؤمنان از تجمع دشمن پس از جنگ احد، توسط نعیم بن مسعود (الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم)

موضوعات مرتبط

  • احسان: آثار احسان ۱۳
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳، ۴، ۸، ۱۵، ۱۶، ۱۹
  • اسماء و صفات: وکیل ۱۲، ۱۴
  • اطاعت: آثار اطاعت ۱۳ ; اطاعت از خدا ۱، ۱۳ ; اطاعت از محمّد (ص) ۱، ۱۳
  • ایمان: ازدیاد ایمان ۱، ۵، ۱۱ ; ایمان به خدا ۱۱ ; زمینه ایمان ۷ ; مراتب ایمان ۵
  • ترس: از دشمنان ۱۹ ; ترس ناپسند ۱۷
  • تضعیف روحیه: عوامل تضعیف روحیه ۲
  • تقوا: آثار تقوا ۱۳
  • تقویت روحیه: عوامل تقویت روحیه ۹
  • تلاش: آداب تلاش ۱۸ ; اهمیّت تلاش ۱۸
  • توکّل: آثار توکّل ۹، ۱۱، ۱۷ ; اهمیّت توکّل ۱۰ ; توکّل بر خدا ۸، ۱۸ ; توکّل در جهاد ۱۷ ; زمینه توکّل ۱۳
  • جنگ: آمادگى نظامى ۱، ۶
  • جهاد:۱۷
  • خدا:۱، ۸، ۱۱، ۱۳، ۱۸ امداد خدا ۱، ۸، ۱۱، ۱۳، ۱۸ ۱۵
  • دشمنان:۷، ۱۹ روش برخورد با دشمنان ۷، ۱۹ ۱۰ ; شایعه دشمنان ۷، ۱۹ ۲، ۴، ۸
  • دین: دشمنان دین ۷، ۱۰
  • سختى: روش تسهیل سختى ۹، ۱۰
  • صبر: آثار صبر ۱۳
  • غزوه احد:۱، ۲، ۳، ۸، ۱۹
  • غزوه حمراءالاسد:۱۵، ۱۶
  • مجاهدان: صدر اسلام ۱
  • محمّد (ص):۱، ۱۳ پیروان محمّد (ص) ۱، ۱۳ ۱۷
  • مسلمانان: صدر اسلام ۲
  • مشرکان: سازماندهى مشرکان ۳
  • مؤمنان:۱۴ امیدوارى مؤمنان ۱۴ ۱۵ ; ترس مؤمنان ۱۴ ۱۹ ; توکّل مؤمنان ۱۴ ۸ ; صفات مؤمنان ۱۴ ۶، ۷، ۱۵، ۱۷ ; مؤمنان ۱۴ صابر ۱۲ ; مؤمنان ۱۴ متّقى ۱۲ ; مؤمنان ۱۴ محسن ۱۲
  • نعیم بن مسعود:۱۹ امام باقر و امام صادق (ع) درباره «النّاس» اوّل در آیه فوق فرمودند: انّه نعیم بن مسعود الاشجعى.(۱)

منابع