روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۳۶۲

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

علي بن محمد عن الحسن بن عبد الحميد قال :


الکافی جلد ۱ ش ۱۳۶۱ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۱۳۶۳
روایت شده از : امام مهدى عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام مهدى (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ مَوْلِدِ الصَّاحِبِ ع‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۵۴۵

از حسن بن عبد الحميد، گويد: من در كار «حاجز» به شك افتادم (يعنى ترديد پيدا كردم كه او هم از وكلاى امام قائم است يا نه؟ و اين خبر دلالت دارد كه از وكلاء بوده است، و شيخ صدوق هم در «كمال الدين» در روايت از محمد بن عبد الله كوفى در شماره كسانى كه به او رسيده است از مطّلعين بر معجزات امام عصر (ع) و كسانى كه او را ديده‏اند از وكلاء بغداد عُمَرى و پسرش و حاجز و محمد بن صالح همدانى و ديگران را شمرده است) و چيزى جمع كردم و به سامراء رفتم و براى من فرمانى رسيد كه: در باره ما شكّى نيست و نه در باره كسانى كه به دستورِ ما قائم مقام ما هستند، آنچه همراه دارى به حاجز بن يزيد رد كن.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۴۶۱

حسن بن عبد الحميد گويد: در باره حاجز (بن يزيد) بشك افتادم (كه آيا او هم از وكلاء امام عصر عليه السلام است يا نه؟) و مالى جمع كردم و بسامره رفتم، نامه‏ئى بمن رسيد كه: «در باره ما شك روا نيست و نه در باره كسى كه بامر ما جانشين ما مى‏شود، هر چه همراه دارى به حاجز بن يزيد رد كن.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۷۷۹

على بن محمد، از حسن بن عبدالحميد روايت كرده است كه گفت: در امر حاجز شك كردم (يعنى: در اين‏كه آيا وكيل آن حضرت است تا اموال را به دست او دهيم يا نه؟) پس چيزى چند جمع كردم و رفتم به سامره، توقيعى به سوى من بيرون آمد كه: «در ما شكّى نيست، و نه در حقّ آن‏كه قائم مقام ما باشد. به فرموده ما آنچه را كه با تو است، به جاجز بن يزيد رد كن».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)