روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۶

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۳ توسط Move page script (بحث | مشارکت‌ها) (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۶ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۶ منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء

ابو علي الاشعري عن الحسن بن علي بن عبد الله عن عبيس بن هشام قال حدثنا صالح القماط عن ابان بن تغلب عن ابي عبد الله ع قال :

اَلنَّاسُ أَرْبَعَةٌ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا هُمْ فَقَالَ رَجُلٌ أُوتِيَ اَلْإِيمَانَ وَ لَمْ يُؤْتَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ وَ رَجُلٌ أُوتِيَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ وَ لَمْ يُؤْتَ اَلْإِيمَانَ وَ رَجُلٌ أُوتِيَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ وَ أُوتِيَ اَلْإِيمَانَ وَ رَجُلٌ‏ لَمْ يُؤْتَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ وَ لاَ اَلْإِيمَانَ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَسِّرْ لِي حَالَهُمْ فَقَالَ أَمَّا اَلَّذِي أُوتِيَ اَلْإِيمَانَ وَ لَمْ يُؤْتَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلتَّمْرَةِ طَعْمُهَا حُلْوٌ وَ لاَ رِيحَ لَهَا وَ أَمَّا اَلَّذِي أُوتِيَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ وَ لَمْ يُؤْتَ اَلْإِيمَانَ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلْآسِ رِيحُهَا طَيِّبٌ وَ طَعْمُهَا مُرٌّ وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ‏ اَلْقُرْآنَ‏ وَ اَلْإِيمَانَ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلْأُتْرُجَّةِ رِيحُهَا طَيِّبٌ وَ طَعْمُهَا طَيِّبٌ وَ أَمَّا اَلَّذِي لَمْ يُؤْتَ اَلْإِيمَانَ وَ لاَ اَلْقُرْآنَ‏ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ اَلْحَنْظَلَةِ طَعْمُهَا مُرٌّ وَ لاَ رِيحَ لَهَا


الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۵ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۲۰۲۷
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الدعاء
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الدُّعَاء‏ بَابُ فَضْلِ حَامِلِ الْقُرْآن‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۴۰۳

از ابان تغلب، از امام صادق (ع) كه فرمود: مردم چهار دسته‏اند، گفتم: قربانت، چه هستند؟ فرمود: ۱- مردى كه ايمانش داده و قرآنش ندادند. ۲- مردى كه قرآنش داده و ايمانش ندادند. ۳- مردى كه قرآنش داده و ايمانش هم دادند. ۴- مردى كه نه قرآن به او داده شده و نه ايمان. گويد: گفتم: قربانت، حال آنها را برايم شرح كن، فرمود: آنكه ايمان داده شده و قرآن نمى‏داند، چون ميوه (خرماخ) اى است كه شيرين است و بو ندارد و اما آنكه قرآن مى‏داند و ايمان ندارد چون مورد است كه خوش‏بو است و تلخ مزّه است و اما آنكه هم قرآن به او داده شده و هم ايمان چون ترنج است كه خوش‏بو و خوش مزّه است و اما آنكه نه ايمان به او داده شده و نه قرآن، چون حنظل است (هندوانه ابو جهل) تلخ است و بو ندارد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۰۷

ابان تغلب از امام صادق عليه السّلام حديث كند كه فرمود: مردم بر چهار گونه هستند، من عرضكردم: فدايت شوم آنها كيانند؟ فرمود: يكى مردى كه ايمان دارد ولى قرآن باو داده نشده، (ديگر) مردى كه قرآن را دارد ولى ايمان ندارد، (سوم) مردى كه هم قرآن را باو داده‏اند و هم ايمان را، (چهارم) مرديكه نه قرآن را دارا است و نه ايمان دارد، عرضكردم: قربانت گردم براى من حال اينها را بيان و شرح فرمائيد، فرمود: اما آنكه ايمان دارد ولى قرآن بدو داده نشده چون ميوه (يا خرما) ايست كه مزه‏اش شيرين است ولى بو ندارد، و اما آن كس كه قرآن را دارا است ولى ايمان ندارد چون برگ درخت مورد است كه بويش خوش ولى مزه‏اش تلخ است، و اما آن كس كه هم قرآن را دارا است و هم ايمان دارد چون ترنج است كه هم خوشبو است و هم خوش مزه، و اما آن كس كه نه قرآن باو داده شده و نه ايمان مانند هندوانه بو جهل است كه نه بو دارد و مزه‏اش نيز تلخ است.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۶۱۹

ابو على اشعرى، از حسن بن على بن عبداللَّه، از عبيس بن هشام روايت كرده است كه گفت: حديث كرد ما را صالح قمّاط، از ابان بن تغلب، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: «مردمان چهار قسم‏اند». عرض كردم كه: فداى تو گردم! ايشان كيانند؟ و چه صفت دارند؟ فرمود: «يكى مردى است كه ايمان به او عطا شده، و قرآن به او عطا نشده، و ديگر مردى است كه قرآن به او عطا شده، و ايمان به او عطا نشده، و سيم مردى است كه قرآن به او عطا شده، و ايمان نيز به او عطا شده، و چهارم مردى است كه نه قرآن به او عطا شده، و نه ايمان». ابان گفت كه: عرض كردم: فداى تو گردم! حال ايشان را از براى من تفسير و بيان فرما؟ فرمود: «امّا آنكه ايمان به او عطا شده و قرآن به او عطا نشده است، داستانش چون داستان خرما است كه مزه آن شيرين است و هيچ بو ندارد، و امّا آنكه قرآن به او عطا شده و ايمان به او عطا نشده، داستانش چون داستان ريحان و مُورْد است كه بوى آن خوش و مزه‏اش تلخ است، و امّا آنكه قرآن و ايمان، هر دو به او عطا شده، داستانش چون داستان ترنج است كه بوى و مزه آن، هر دو خوش است، و امّا كسى كه نه ايمان به او عطا شده و نه قرآن، داستانش چون داستان حنظل است كه مزه‏اش تلخ است و آن را هيچ بويى نيست».


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)