نتایج جستجو

آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۲، أَبْوَابُ الزَّكَاة-بَابُ مَا لِبَنِي هَاشِمٍ مِنَ الزَّكَاة و روي القاسم بن سليمان عن ابي عبد الله ع قال : و قاسم بن

لِبَنِي هَاشِمٍ مِنَ الزَّكَاة و روي الحلبي عنه ع : و حلبى از آن امام عليه السّلام روايت كرده است كه فاطمه عليها السّلام صدقات خود را براى بنى هاشم و بنى

مأمور بكشتن او نمائيم و اگر بنى هاشم مطلع شدند كه از ناحيه ما بوده ده برابر ديه دهيم شيطان گفت اين راى صواب نيست چون بنى هاشم نمى‌توانند قاتل او را زنده به

افخاذ، فخذ جامع فصائل مى‏باشد: خزيمه شعب، كنانه قبيله، قريش عماره، قصّى بطن، هاشم فخذ و عباس فصيله است. آن را شعوب گفته‏اند كه قبائل از آن منشعب گرديدهاست

قريش كه تاب مقاومت نداشتند در كوهها متوارى گرديدند در مكه جز عبدالمطلب بن هاشم «عليه السلام» نماند كه بر منصب سقايه حاج بود و نيز شيبة بن عثمان بن عبدالدار

احتمال نقيض و در علم و شك نيز به كار رود. طبرسى فرموده: ظّن به عقيده ابى هاشم از جنس اعتقاد است و به نظر قاضى و ابى على جنس مستقلى است غير از اعتقاد، چنان

فرزندان حضرت اسمعيل، بنى كنانه را برگزيد و از بنى كنانه، قريش و از قريش، هاشم و از هاشم، مرا. «3» منقول است اول كسى كه از مكه سفر كرد به شام و از آنجا متاع

القرآن، باب النوادر روايت 6 (با ترجمه سيد هاشم رسولى ج 4 ص 437) «2» اصول كافى كتاب فضل القرآن (با ترجمه سيد هاشم رسولى) ج 4 ص 404 حديث 14. جلد 12 - صفحه

شد و اين اظهار را از راه حسد بر پيغمبر (ص) نمود و پس از آن گفت ما با بنى هاشم در تمام مراتب و مراحل همدوش و همقدم بوديم حال يكنفر از آنها ميگويد از ما

شد و اين اظهار را از راه حسد بر پيغمبر (ص) نمود و پس از آن گفت ما با بنى هاشم در تمام مراتب و مراحل همدوش و همقدم بوديم حال يكنفر از آنها ميگويد از ما

کم بودن لشکر شکست خواهند خورد ولذا بعد از فرارکردن آن‌ها فقط نه نفر از بنى‌هاشم و نیز ایمن بن ام‌ایمن و عباس بن عبدالمطلب و ابوسفیان بن حرب بن عبدالمطلب

والدين و عمويم ابوطالب در قيامت هستم. 5. وصيّت‌نامه او مبنى بر حمايت بنى‌هاشم از پيامبر اسلام. 6. سفارش او به همسر و فرزندش جعفر، براى حمايت از پيامبر

شعراى ديگر. شيطان گفت: بد رأيى است، اكثر اهل مدينه به او ايمان آورده و بنى هاشم اتفاق، و با شما جنگ و او را خلاص كنند، اين رأى تو نسبت به كسى است كه او را

از روى حسد، ناراحت مى‌شوند؟ چرا آل‌ابراهيم برخوردار باشند و آل‌محمّد و بنى‌هاشم، محروم؟ جلد 2 - صفحه 85 در روايات، اهل‌بيت فرموده‌اند: آنان كه مورد حسادت

لِمَوَالِيهِمْ هُمْ وَ اَلنَّاسُ سَوَاءٌ وَ مَنْ كَانَتْ أُمُّهُ مِنْ‏ بَنِي هَاشِمٍ وَ أَبُوهُ مِنْ سَائِرِ قُرَيْشٍ‏ فَإِنَّ اَلصَّدَقَةَ تَحِلُّ لَهُ وَ لَيْسَ

عبد الله و علي بن محمد عن اسحاق بن محمد النخعي عن ابي هاشم داود بن القاسم الجعفري قال : ابى هاشم داود بن قاسم جعفرى گويد: من نزد ابى محمد (امام حسن عسكرى

گردیده که با همدیگر معاهده بسته بودند که نگذارند خلافت و نبوت در خاندان بنى‌هاشم باقى بماند چنان که ابن بابویه نیز بعد از چهار واسطه از عمر بن اذینه و او

بروز دادند و پافشارى و جديت را بر محو آثار نبوت نمودند و خود آن حضرت و بنى هاشم و اصحاب باوفاى او را شهيد كردند، ندانستند به هياهو و رجالكى نور شمس ولايت

ناامنى طرق و هتك حرمتشان بمضيقه شديد مبتلا مى‌شدند چنانچه قبلا بودند و حضرت هاشم بن عبد مناف آنها را بتجارت امر فرمود و مستغنى شدند آنچه ذكر شد بنابر آنست

چنانچه‌ يزيد ‌هم‌ ‌در‌ حال‌ مستي‌ باطن‌ ‌خود‌ ‌را‌ ظاهر كرد و ‌گفت‌ (لعبت‌ هاشم‌ بالملك‌ ‌فلا‌ خبر جاء و ‌لا‌ وحي‌ نزل‌) لعنه‌ اللّه‌ و ابواه‌ و جده‌ و جدته‌

بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۹. سيد هاشم بحرانى صاحب تفسير البرهان. تهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۸۹، ح ۱۰; نورالثقلین، ج

مسجد النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فاتاه جماعة من اصحابه منهم أبو هاشم الجعفرىّ و كان رجلا بليغا و كانت له منزلة عظيمة عنده عليه السّلام. ثمّ دخل

‌من‌ بآرزو نرسيده‌ام‌، و همچنين‌ كلام‌ يزيد ‌عليهم‌ اللعنه‌ ‌که‌ ‌گفت‌ لعبت‌ هاشم‌ بالملك‌ ‌فلا‌ ] (آیه 56)- سپس می‌گوید «اینها همان کسانی بودند که با آنها

ناامنى طرق و هتك حرمتشان بمضيقه شديد مبتلا مى‌شدند چنانچه قبلا بودند و حضرت هاشم بن عبد مناف آنها را بتجارت امر فرمود و مستغنى شدند آنچه ذكر شد بنابر آنست

ناامنى طرق و هتك حرمتشان بمضيقه شديد مبتلا مى‌شدند چنانچه قبلا بودند و حضرت هاشم بن عبد مناف آنها را بتجارت امر فرمود و مستغنى شدند آنچه ذكر شد بنابر آنست

الْمُطَهَّرُونَ‌ «1» اصول كافى كتاب فضل القرآن باب فضل حامل القرآن حديث 2 (با ترجمه سيد هاشم رسولى ج 4 ص 405) «2» معانى الاخبار شيخ صدوق (چ تهران ص 178) جلد 12 - صفحه

پيغمبر و قسم خورده بودند كه نگذارند بعد از آن حضرت امارت و اختياردارى به بنى هاشم برسد و بجاى أيمانهم در اتّخذوا أيمانهم بفتح همزه ايمانهم بكسر آن نيز قرائت

می‌گفت: اگر تعبیر این خواب تا سه روز معلوم نشود، عاتکه دروغگوترین زنان بنى‌هاشم خواهد بود تا این که دو روز از این خواب گذشت و روز سوم فریاد و فغان ضمضم در

على عليه السّلام است. قطب راوندى در كتاب خرايج، و مجلسى رحمه اللّه و سيد هاشم بحرينى از خاصه؛ و از عامه، خوارزمى در كتاب مناقب، و محمد بن احمد مكى در فصول

می‌گفت: اگر تعبیر این خواب تا سه روز معلوم نشود، عاتکه دروغگوترین زنان بنى‌هاشم خواهد بود تا این که دو روز از این خواب گذشت و روز سوم فریاد و فغان ضمضم در

قریش از نهصد تا هزار نفر مى باشند سپس از بردگان مزبور پرسید. آیا از بنى‌‌هاشم در میان لشکریان قریش کسى هست یا نه؟ گفتند: عباس بن عبدالمطلب و نوفل بن حارث

نمودند كه بعد از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نگذارند خلافت در بنى هاشم باشد و قمّى ره نيز اين معنى را نقل نموده و راجع بآيه بعد در مجمع از ابن عباس

بآنچه اهل نفاق قرار داد نمودند كه اگر پيغمبر از دنيا رفت نگذارند خلافت به بنى هاشم برسد و ما قضيت را به قتل يا عفو از امير المؤمنين (ع) نسبت بآنها تفسير فرمود

بن ابراهيم عن ابيه عن علي بن اسباط عن مولي لبني هاشم عن ابي عبد الله ع قال : يكى از وابستگان بنى هاشم از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه آن حضرت فرمود:

آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة اسحاق عن ابي هاشم الجعفري قال : از ابى هاشم جعفرى كه گفت: روزى خدمت ابو محمد (امام عسكرى" ع") رسيدم و مى‏خواستم

آدرس: الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن رجل عن صفوان قال :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۷، كِتَابُ النِّكَاح عنه بالاسناد عن هاشم و ابن بكير عن ابي عبد الله ع :

آدرس: عنه عن الحسين بن هاشم عن ابن مسكان عن الحلبي عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: عنه عن حسين بن هاشم عن ابن مسكان عن الحلبي عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۵، كِتَابُ الْحَج عن ابن ابي عمير عن هاشم بن المثني قال :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۲، كِتَابُ الصَّلَاة عنه عن الحسين بن هاشم عن ابن مسكان عن الحلبي عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۱۰، كِتَابُ الدِّيَات الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلي عن السكوني عن جعفر عن ابيه ع :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۳، ۶ بَابُ صَلَاةِ الْعِيدَيْن عنه عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلي عن السكوني عن جعفر عن ابيه ع قال :

آدرس: ابراهيم بن هاشم عن الحسين بن سعيد عن صفوان بن يحيي عن عيص عن ابي عبد الله ع قال :

آدرس: الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن نوح بن شعيب عمن رواه عن عبيد بن زراره قال :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۱۰، كِتَابُ الدِّيَات الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلي عن السكوني عن جعفر عن ابيه عن علي ع :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۵، كِتَابُ الْحَج ابراهيم بن هاشم عن ابن ابي عمير عن بعض اصحابه عن ابي عبد الله ع قال :

تهذيب الاحكام، جلد ۱۰، كِتَابُ الدِّيَات محمد بن الحسن الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلي عن السكوني عن جعفر عن ابيه عن علي ع قال :

تهذيب الاحكام، جلد ۱۰، كِتَابُ الدِّيَات محمد بن الحسن الصفار عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلي عن السكوني عن جعفر عن ابيه عن علي ع :

آدرس: تهذيب الاحكام، جلد ۷، كِتَابُ التِّجَارَات عنه عن ابراهيم بن هاشم عن النوفلي عن السكوني عن ابي عبد الله ع :