نتایج جستجو

گناه ۱۱; نظام کیفرى ۱۱ گناه: مراتب گناه ۱۱ متکبران ۱۲: شومى جایگاه متکبران ۱۲ ۱۰; فرجام شوم متکبران ۱۲ ۱۰; متکبران ۱۲ در جهنم ۹

اخروى ۴، ۷ قیامت: ۳ کفر: عوامل کفر ۶ گناه: گناه نابخشودنى ۴ متکبران: کیفر اخروى متکبران ۹; متکبران در جهنم ۵ محمد(ص): افترا به محمد(ص) ۸ مفتریان به خدا: ذلت

بینیم به اسب «خیل» گفته مى شود نیز، به خاطر آن است که هنگام راه رفتن شبیه متکبران گام بر مى دارد و به معناى «متکبر» نیز آمده، زیرا تکبر، از خیال فضیلت، و

ربوبیت خدا ۲; کفر قوم عاد ۲; متکبران قوم عاد ۷; مخالفت قوم عاد ۵، ۸ متکبران: آثار سلطه متکبران ۱۱; اجتناب از پیروى متکبران ۱۲ هود(ع): تعالیم هود(ع) ۱۰;

۱۴ متجاوزان: ختم قلب متجاوزان ۱۰; مبغوضیت متجاوزان ۱۴ متکبران: ختم قلب متکبران ۱۰; مبغوضیت متکبران ۱۴ مجادله: مجادله بى برهان ۱، ۳، ۴، ۱۳ مصریان باستان:

گناهکاران ۲; ظلم گناهکاران ۲; عذاب گناهکاران ۵; ویژگیهاى گناهکاران ۲ متکبران: عذاب اخروى متکبران ۵ مشرکان مکه: انذار مشرکان مکه ۷ طبرى صاحب تفسیر جامع البیان نیز

خدا ۸، ۹; کیفر تکبر در عبادت خدا ۴ کیفر: تناسب کیفر با گناه ۷ متکبران: ذلت اخروى متکبران ۶ نظام کیفرى: ۷ المیزان، ج ۱۷، ص ۳۴۳.

ترجمه Tabber requires Javascript to function. متکبران گفتند: «(ولی) ما به آنچه شما به آن ایمان آورده‌اید، کافریم!» آنان كه گردنكشى كردند گفتند: ما به چيزى

طبیعى ۲ قدرت: اهمیت قدرت ۶ کارگزاران خدا ۱: کیفر: نظام کیفرى ۵ متکبّران: اهمیت سرکوبى متکبّران ۱۰ مفسدان: اهمیت سرکوبى مفسدان ۱۰

قرآن: تشبیهات قرآن ۶ کفر: آثار کفر ۳ گناهکاران:۱۲ متجاوزان:۱۲ متکبّران: محرومیت متکبّران ۱ مجرمان: کیفر مجرمان ۱۱; محرومیت مجرمان ۱۱ مستکبران: فرجام مستکبران

ارزشگذارى اهل کتاب ۱۷ ; علماى اهل کتاب ۱، ۲، ۳، ۱۶، ۱۸ ; کافران اهل کتاب ۶ ; متکبران اهل کتاب ۴ ; مؤمنان اهل کتاب ۱، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۲۰ ایمان: آثار ایمان

عمل ۲۳ عمل: آثار عمل ۱۰ ; اجتناب از عمل ناپسند ۲۳ عهدشکنى: کیفر عهدشکنى ۷ متکبّران:۵

فقیر: احسان به فقیر ۲۰ کنیز: احسان به کنیز ۱۴ مبغوضان: خدا ۱۶، ۱۸ متکبران: سرزنش متکبران ۱۸ مسکین: احسان به مسکین ۸ معاشرت: آداب معاشرت ۲۳ والدین: احسان

فخوراً» باشد. یعنى فخرفروشان و مُتکبران ایمان واقعى به خدا و قیامت ندارند. ۱۱- شیطان، همراه با ریاکاران، بخیلان و متکبران (الذین یبخلون ... و الذین ینفقون

است. [قصص:76]. قومش به قارون گفتند: از كثرت مال شادمان متكبر نباش كه خدا متكبران را دوست ندارد. وَ بِنَصْر الْمُؤْمِنُون يَوْمَئِذ مِن اللّه يَنْصُر بَعْد

كرده‏اند يعنى از كوهها خانه‏ها مى‏تراشيد در حاليكه در اين كار ماهريد بعضى آنرا متكبران معنى كرده‏اند. ناگفته نماند: فراهة به معنى سبكى و نشاط نيز آمده است لذا

تکبر فرعون ۵; رذایل فرعون ۵; قصه فرعون ۱، ۲; کارگزاران فرعون ۳ متجاوزان: ۵ متکبران: ۵ هامان: برج سازى هامان ۱; رصدخانه سازى هامان ۲; نقش هامان ۱، ۲، ۳

من آن را مستقیماً با قدرت خود آفریده‌ام؟ آیا تکبّر ورزیده‌ای یا اصلاً از متکبّران بوده‌ای؟ فرمود: «ای ابلیس! چه چیز تو را مانع شد برای چیزی که به دو دست

است. [قصص:76]. قومش به قارون گفتند: از كثرت مال شادمان متكبر نباش كه خدا متكبران را دوست ندارد. ب هم ما من لا اتى الله وله اله ف ها ل ه کم ان اذا فى صوب

عابِدُونَ» (با توجّه به اينكه بنى‌اسرائيل برده‌ى فرعونيان قرار گرفته بودند) 2- متكبّران به جاى مراعات منطق و معجزه، به جايگاه اجتماعى افراد نظر دارند. سُلْطانٍ

اسفل‌ دركات‌ جهنّم‌. ] (آیه 58)- در این آیه در یک مقایسه روشن وضع حال این متکبران جاهل را در مقابل مؤمنان آگاه، روشن ساخته، می‌گوید: «نابینا و بینا هرگز مساوی

اعتدنا للکافرین عذاباً مهیناً) توصیف عذاب به خوارکننده و قرار دادن آن براى متکبران و فخرفروشان، حاکى از تناسب عذاب الهى با گناهِ گناهکاران است. ۱۷- بخلورزى،

عابِدُونَ» (با توجّه به اينكه بنى‌اسرائيل برده‌ى فرعونيان قرار گرفته بودند) 2- متكبّران به جاى مراعات منطق و معجزه، به جايگاه اجتماعى افراد نظر دارند. سُلْطانٍ

وارد شوید حال آنکه در آن‌ها ماندنی هستید. پس به‌راستی چه بد است جایگاه متکبران. و به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شد: «پروردگارتان چه نازل کرد؟» گفتند:

لن نؤمن ... سیصیب الذین أجرموا صغار عنداللّه) خداوند ذلت و خوارى را کیفر متکبران در برابر آیات الهى قرار داده است که با یکدیگر تقابل تضاد دارند. ۱۲- القاى

نوح و نوح (ع) ۷ قیامت: مکذبان قیامت ۱ کافران: ۱۰ کفر: پیشتازان در کفر ۱۰ متکبران: ۸ نبوت: مکذبان نبوت بشر ۲ نوح(ع): بشربودن نوح(ع) ۳; پیروان نوح(ع) ۴; پیروان

معاصي‌. مُرتاب‌ٌ ‌در‌ آنچه‌ انبياء و مؤمنين‌ بآنها خبر ميدادند. ] (آیه 34)- متکبران جبّار از درک صحیح محرومند: در یک بررسی اجمالی در آیات گذشته و آینده چنین

بروند و بنا به روایات متعدد، اینجا مکانی است که دستوراتش برای بیدار کردن متکبران است! تفسیر آیات ۱ - کوه صفا و مروه، دو علامتى که خداوند آنها را نشانه جایگاه

آوردن نياز دارد. أَهْدِيَكَ‌ ... فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ 4- در برخى متكبران، حتى بزرگ‌ترين معجزات كارساز نيست. «الْآيَةَ الْكُبْرى‌ فَكَذَّبَ» 5- معجزات

گذشت زمان، مسائل را روشن مى‌كند. «حَتَّى إِذا رَأَوْا» 2- عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ» 3- روز قيامت، روز

نشانه‌اى بر امكان و توان آفرينش بعدى است. أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً ... 5- متكبّران بدانند كه ضعيف و ناچيزند. يَتَمَطَّى‌ ... مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‌ 6- خداوند

ترساننده‌اى كه پيغمبر باشد، إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها: مگر آنكه گفتند منعّمان و متكبران شهر مر آن پيغمبران را، إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ‌: ما به آنچه

نشانه‌اى بر امكان و توان آفرينش بعدى است. أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً ... 5- متكبّران بدانند كه ضعيف و ناچيزند. يَتَمَطَّى‌ ... مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‌ 6- خداوند

ذا مالٍ وَ بَنِينَ‌ ... قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌ 13- خداوند كيفر متكبران را به گونه‌اى مى‌دهد كه آثارش در بدنشان باقى مى‌ماند. «سَنَسِمُهُ» 14- كيفر

آوردن نياز دارد. أَهْدِيَكَ‌ ... فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ 4- در برخى متكبران، حتى بزرگ‌ترين معجزات كارساز نيست. «الْآيَةَ الْكُبْرى‌ فَكَذَّبَ» 5- معجزات

ذا مالٍ وَ بَنِينَ‌ ... قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌ 13- خداوند كيفر متكبران را به گونه‌اى مى‌دهد كه آثارش در بدنشان باقى مى‌ماند. «سَنَسِمُهُ» 14- كيفر

گذشت زمان، مسائل را روشن مى‌كند. «حَتَّى إِذا رَأَوْا» 2- عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ» 3- روز قيامت، روز

نشانه‌اى بر امكان و توان آفرينش بعدى است. أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً ... 5- متكبّران بدانند كه ضعيف و ناچيزند. يَتَمَطَّى‌ ... مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‌ 6- خداوند

نشانه‌هاى خود و حجّتى روشن‌ بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران‌ پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما

نشانه‌هاى خود و حجّتى روشن‌ بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران‌ پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما

آوردن نياز دارد. أَهْدِيَكَ‌ ... فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ 4- در برخى متكبران، حتى بزرگ‌ترين معجزات كارساز نيست. «الْآيَةَ الْكُبْرى‌ فَكَذَّبَ» 5- معجزات

باو ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ ولايات‌ باطله‌ ظالمانه‌ ‌که‌ سلاطين‌ و جبابره‌ و متكبران‌ ‌بر‌ زير دستان‌ ‌خود‌ دارند هُوَ خَيرٌ ثَواباً. مثوبات‌ الهي‌ بهتر ‌است‌

ذا مالٍ وَ بَنِينَ‌ ... قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌ 13- خداوند كيفر متكبران را به گونه‌اى مى‌دهد كه آثارش در بدنشان باقى مى‌ماند. «سَنَسِمُهُ» 14- كيفر

ترسناك و خوار و ذليل باشد و آثار مذلت در صورت آنها هويداست. مراد، وجوه متكبّران و رؤساى مشركانند. و اولى آنكه جميع كفّار باشند. زيرا همّه آنها متكبّرانند

نشانه‌هاى خود و حجّتى روشن‌ بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران‌ پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما

را سنگسار نموده بودند. جلد 6 - صفحه 345 1- با پيشنهادات و توقّعات نابجاى متكبّران، قاطعانه برخورد كنيد. (طرد فقراى با ايمان جايز نيست، حتّى اگر به قيمت ايمان‌آوردن

‌بر‌ ‌خدا‌ دروغ‌ گفتند رويهاي‌ ‌ايشان‌ سياه‌ ‌است‌، آيا ‌در‌ دوزخ‌ جايگاه‌ متكبران‌ نيست‌!) وَ الَّذِين‌َ كَسَبُوا السَّيِّئات‌ِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثلِها

نشانه‌هاى خود و حجّتى روشن‌ بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران‌ پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما

ذا مالٍ وَ بَنِينَ‌ ... قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌ 13- خداوند كيفر متكبران را به گونه‌اى مى‌دهد كه آثارش در بدنشان باقى مى‌ماند. «سَنَسِمُهُ» 14- كيفر

ذا مالٍ وَ بَنِينَ‌ ... قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ‌ 13- خداوند كيفر متكبران را به گونه‌اى مى‌دهد كه آثارش در بدنشان باقى مى‌ماند. «سَنَسِمُهُ» 14- كيفر

آوردن نياز دارد. أَهْدِيَكَ‌ ... فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ 4- در برخى متكبران، حتى بزرگ‌ترين معجزات كارساز نيست. «الْآيَةَ الْكُبْرى‌ فَكَذَّبَ» 5- معجزات

نشانه‌اى بر امكان و توان آفرينش بعدى است. أَ لَمْ يَكُ نُطْفَةً ... 5- متكبّران بدانند كه ضعيف و ناچيزند. يَتَمَطَّى‌ ... مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى‌ 6- خداوند

با جمعى از صحابه بود، فرمود: حال، مردى بر شما وارد شود كه دل او مانند دل متكبران و جلد 13 - صفحه 76 سركشان باشد و به نظر شيطان نگاه كند. ناگاه ابن نبتل وارد

نشانه‌هاى خود و حجّتى روشن‌ بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران‌ پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما

نشانه‌هاى خود و حجّتى روشن‌ بسوى فرعون و جماعتش پس گردنكشى كردند و بودند گروهى متكبّران‌ پس گفتند آيا ايمان آوريم براى دو آدمى مانند خودمان با آنكه قوم آنها مرما

است، پس صابر باشيد. «إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» 6. چون خداوند متكبّران را دوست ندارد، پس تكبّر نورزيد. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ

دشمنان ۱۷ ذلّت: زمینه ذلّت ۲۸ زیرکى: شکست: عبادت: غفلت: کافران: کفر: مبارزه: متکبّران:۲۷ مسلمانان: مصالح: نماز: واجبات:۳، ۹ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،

باقر صلى الله عليه و آله فرمود كه: «تعجّب مى‏كنم از آنكه مى‏خرامد مانند متكبّران، و بسيار فخر و ناز دارد. و جز اين نيست كه از آب منى خلق شده، بعد از آن،

درهاى جهنم وارد شويد، و جاودانه در آن بمانيد، و چه بد جايگاهى است جايگاه متكبران ؟! تفسير: سرنوشت ستيزه جويان مغرور باز هم در اين آيات سخن از كسانى است كه

خوار كننده در اين دنيا و جهان ديگر براى آنان قائل شده است ، تا بينى اين متكبران مغرور را بر خاك بمالد. « صرصر» (بر وزن دفتر) در اصل از ماده صر (بر وزن شر)

بگشايد، و كسى كه بخواهد چنين پندارد كه (مثلا) بر ديگرى برترى دارد او از متكبران است. (راوى گويد:) من بآن حضرت عرضكردم: (شخص متدينى كه مثلا گنهكارى را ببيند

۲۵۲۳۹۰دور، بار سفر به سوى آنان مى بستند، اعتبار و ارزش آنها براى مردم كمتر و متكبران سر تعظيم در برابرشان فرود مى آوردند و اظهار ايمان مى نمودند. اما اين ايمان

تقسيم كرده اند، در حالى كه در آن جاودانه باشيد، و چه بسيار بد مقامى است كه متكبران از حق دارند. در سابق هم گذشت كه گفتيم مراد از «أبواب جهنّم»، دَرَكات آن

درون دوزخ شويد، در حالى كه بيرون شدن برايتان نيست، پس چه بد است منزلگاه متكبران(۷۶). پس تو اى پيامبر! صبر كن كه وعدۀ خدا حق است، پس چه اين كه در حيات تو،

پديده هاى ظاهرى آن ، حتى ساده ترينش ، انگشت گذاشته ، و از طرز راه رفتن متكبران و مغروران خودخواه و بى مغز سخن گفته است ، اشاره به اينكه تكبر و غرور، حتى

آمده كه: بر دل ها شعله مى زند، و ابوذر غفارى «رضى اللّه عنه» فرموده: به متكبّران، دو چيز را بشارت دهيد: يكى اين كه به سينه هايشان داغ بگذارند؛ و ديگر اين

وضع آنها را تشريح مى كند، در آيات گذشته بحث از سرنوشت منكران آيات خدا و متكبران و ظالمان بود، در اينجا آينده روشن افراد با ايمان را چنين شرح مى دهد: كسانى