نتایج جستجو
از الکتاب
- گردنهاى اسبان دست مىكشيد. کم ف ب وجه يدى طيب صعد يمم الى رفق سوق طفق رئس موه عنق قد ى ل على رجل وجد ها فتن لم انن سليمان حجب من ردد کعب لقى ه الله اله غسل۲ کیلوبایت (۸۶ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۱
- وفق قطع سقى هو سلسل نزل انت معى شکل علم طوع ضلل ظلم هيم کان شوب يوم غسل خون عنق سجر عدو اکل عين زوج کرر کسب صبر کظم خلد۴ کیلوبایت (۲۶۴ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۴
- صرخ ها نبذ دحض جوب لئک عظم ظلم روح الک عقم جهد طغو رود ولى جند او دعو کفر عنق انتم شىء۴ کیلوبایت (۲۹۰ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۳
- ارباب لغت معتقدند که «جید»، «عنق» و «رقبه» هر سه معناى مشابهى دارند، با این تفاوت که «جید» به قسمت بالاى سینه گفته مى شود، «عنق» به پشت گردن یا همه گردن و۲ کیلوبایت (۱۱۳ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۵۴
- که پایان یابد; و هر زمانى که مى گذرد، زمان دیگرى جانشین آن مى شود. (بر وزن عنق) دهر. زمان. (مجمع) جمع آن احقاف است [كهف:60] آرام نگيرم تا به مجمع دو دريا۳ کیلوبایت (۲۶۸ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۹
- شامل این کلمه خشب (۱ بار) (بر وزن فرس) چوب ضخيم (اقرب) جمع آن خشب (بر وزن عنق) است [منافقون:4] هر گاه سخن گويند به سخنشان گوش فرا دهى گوئى آنها چوبهاى تكيه۲ کیلوبایت (۱۴۳ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۲
- قرآن يافته است. هما على خصف ف ل سوء من ب ورق ها ى بدو مسح جنن ردد حجب سوق عنق قد شجر ورى حتى فتن عصو ندو ذوق ندى لما عصى آدم۲ کیلوبایت (۹۵ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۴
- بسط لا زيد ارض کلل قعد عبد ما لوم حسر لو لم سمو على کيف علم ا قتل کفف قوم عنق رئى ملک کثر جعل ذات سلک خرج شدد خلق ذکر الا نفق سبل ذرع عدو سحب قبض اذ لئک۳ کیلوبایت (۱۵۸ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۰
- فرزند مىدهند پيش از ديگران به آتش وارد خواهند شد. [كهف:28]. فُرُط (بر وزن عنق) به معنى افراط و تجاوز است يعنى از هواى نفس پيروى كرده و كارش تجاوز و تعدى۳ کیلوبایت (۲۳۲ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۴
- كاخهاى بلند است رجوع شود به«ارم». عماد به معنى ستون جمعش عمد (بروزن فرس و عنق) است ولى در قرآن بروزن فرس آمده است [رعد:2]. ايضاً [لقمان:10]. ممكن است «تَرَوْنَها»جمله۳ کیلوبایت (۲۴۵ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۴۸
- نیز مى آید، و ممکن است هر دو معنا در آیه جمع باشد. عرب (۲۲ بار) (بر وزن عنق) جمع عروب يا عروبه است و آن زنى است كه به شوهرش اظهار عشق و محبت كند [واقعة:36-37]۲ کیلوبایت (۱۴۳ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۲۶
- آیات شامل این کلمه قدس (۱۰ بار) پاكى. پاك (بر وزن قفل و عنق) مصدر اسم و به كار رفته است. «اَلْقُدْسُ: اَلطُّهْرُ» (قاموس). [بقره:87]. اين تعبير راجع به۴ کیلوبایت (۳۰۳ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۱۳
- آیات شامل این کلمه قدس (۱۰ بار) پاكى. پاك (بر وزن قفل و عنق) مصدر اسم و به كار رفته است. «اَلْقُدْسُ: اَلطُّهْرُ» (قاموس). [بقره:87]. اين تعبير راجع به۴ کیلوبایت (۳۲۷ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۰
- فرزند مىدهند پيش از ديگران به آتش وارد خواهند شد. [كهف:28]. فُرُط (بر وزن عنق) به معنى افراط و تجاوز است يعنى از هواى نفس پيروى كرده و كارش تجاوز و تعدى۴ کیلوبایت (۲۹۱ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱
- کلمات مشتق شده در حال بارگیری... خر. [جمعه:5] جمع آن در قرآن حُمُر (بر وزن عنق) و حمير آمده است مثل [نحل:8]، [مدثر:50] گوئى خران رم كردهاند كه از شير گريختهاند۳ کیلوبایت (۲۷۴ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۰
- آیات شامل این کلمه نسک (۷ بار) ى (۱۰۴۴ بار) (بروزن قفل و عنق) به معنى عبادت و ناسك به معنى عابد است. [انعام:162]. بگو: نمازم و مطلق عبادتم و زندگيم و۵ کیلوبایت (۴۳۶ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۱۳
- اينها آباد كردند. عمر(بروزن عنق و فلس)دوران زندگى و مدت آبادى بدن به وسيله حيات و روح است. [نحل:70]. عمر در آيه بر وزن (عُنُق)است و در آيه [حجر:72].بروزن۶ کیلوبایت (۵۵۵ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۵
- تقدم زمانى استعمال شده مثل [بقره:91]. و مثل [مائده:34]. *** قُبُل: (بر وزن عنق) گاهى به معنى جلو و پيش به كار مىرود مثل [يوسف:26]. اگر پيراهنش از جلو دريده۶ کیلوبایت (۵۷۷ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۲
- را به سوى هم مى راند و پیوند مى دهد، و متراکم مى سازد. زجو (۳ بار) (بر وزن عنق) جمع زبور است و هر كتاب حكمت را زبور گويند (مجمع) صحاح و قاموس و اقرب مطلق۵ کیلوبایت (۴۵۸ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۰
- باكرهاند در صافى روايتى بدين مضمون از امام صادق عليه السلام نقل است. «عرب» «مثل عنق» جمع عروبة و آن زنى است كه الفت و عشق و محبت خود را به شوهر اظهار مىدارد۷ کیلوبایت (۶۸۳ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۹
- تکرار در قرآن: ۹(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... (بر وزن فرس و عنق) و صعود: بالا رفتن. «صَعَدَ فى السَّلْمِ صَعْداً وَ صُعُوداً:ارتقى». [فاطر:10]۷ کیلوبایت (۷۰۷ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱
- [مائده:3]. نصب (بروزن فَلْس و قُفْل و عُنُق) هر چيز منصوب و برپاداشته است كه معبود واقع شود (صحاح)جمع نُصُب (بروزن عُنُق) انصاب است، به قولى نُصُب جمع نصاب۱۰ کیلوبایت (۸۱۰ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۷
- خواندم. ه يى على وسع شىء لقى جسد سليمان سمو ما ثم فتن ب ارض ل نوب قول الا لا عنق اود ربب قد علم غفر سوق حفظ من هما۹ کیلوبایت (۸۳۹ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۳۸
- تقدم زمانى استعمال شده مثل [بقره:91]. و مثل [مائده:34]. *** قُبُل: (بر وزن عنق) گاهى به معنى جلو و پيش به كار مىرود مثل [يوسف:26]. اگر پيراهنش از جلو دريده۲۳ کیلوبایت (۷۲۱ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۵
- این کلمه در اینجا براى بیان پشت کردن به میدان جنگ، به طور کامل است. (بر وزن عنق) عقب. مقابل جلو. [يوسف:25] يعنى از پى هم به طرف در دويدند و او پيراهن يوسف۱۱ کیلوبایت (۹۹۹ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۸:۰۱
- این عذاب، اشاره به روز افزون بودن آن نیز باشد. صعد (۹ بار) (بر وزن فرس و عنق) و صعود: بالا رفتن. «صَعَدَ فى السَّلْمِ صَعْداً وَ صُعُوداً:ارتقى». [فاطر:10]۷ کیلوبایت (۷۵۶ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۴۰
- داشته اند، کاملاً موهاى مجعد و پیچیده را تداعى مى کند. حبک (۱ بار) (بر وزن عنق) [ذاريات:7] مجمع البيان آن را جمع حباك و حبيكه گفته و طرائق (راهها) معنى كرده۴ کیلوبایت (۴۳۵ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۱۹
- نقصان رأس المال و از بين رفتن آن گفته است (زيان) و خسر بر وزن فلس، فرس، قفل و عنق آمده است (اقرب) ولى در قرآن مجيد فقط بر وزن قفل به كار رفته است مثل [عصر:1]،۱۰ کیلوبایت (۱٬۰۹۴ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۰۱
- آیات شامل این کلمه عنق (۹ بار) فِي الّذِين الْأَغْلاَل کَفَرُوا جَعَلْنَا هَل وَ يُجْزَوْن الْعَذَاب إِلاّ رَأَوُا مَا لَمّا کَانُوا النّدَامَة يَعْمَلُون۱ کیلوبایت (۲۷ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۳
- اَميرَالْمُؤْمِنينَ أَخَا الْعِراقِ اِذا أَتَيْتا اِنَّ الْعِراقَ وَ أَهْلَهُ عُنُقٌ اِلَيْكَ فَهَيْتَ هَيْتاً اى برادر عراقى به اميرالمؤمنين (ظاهراً مراد از۲ کیلوبایت (۱۰۱ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۴۲
- [مائده:3]. نصب (بروزن فَلْس و قُفْل و عُنُق) هر چيز منصوب و برپاداشته است كه معبود واقع شود (صحاح)جمع نُصُب (بروزن عُنُق) انصاب است، به قولى نُصُب جمع نصاب۸ کیلوبایت (۸۰۲ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۲۹
- آیات شامل این کلمه عنق (۹ بار) گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذكّر و مؤنّث هر دو آيد مذكّر بودن اكثر است جمع آن اعناق مىباشد۲ کیلوبایت (۱۴۸ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۲۳
- وفض (۱ بار) [معارج:43]. و فض وايفاض به معنى دويدن و شتاب است. نُصُب (بروزن عُنُق) به معنى علامت است كه انسان از ديدن آن راه مىيابد يعنى روزى به عجله از قبور۲ کیلوبایت (۱۰۰ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۳۹
- [يوسف:44]. اضغاث جمع ضغث به معنى دستهها و مختلطها است و احلام جمع حلم (بر وزن عُنُق و قُفْل) به معنى خواب پريشان است اضافه اضغاث به احلام به معنى «من» مىباشد۳ کیلوبایت (۲۴۵ واژه) - ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱
- بودن چهارپايان را عنوان كرده است [نحل:5-7-8]. [واقعة:34-36]. فُرُش بر وزن عُنُق جمع فراش است. راغب گفته به هر يك از زوجين به طور كنايه فراش گفته مىشود كه۴ کیلوبایت (۳۳۵ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۲۹
- آن را زُلْف (بر وزن صرد) خواندهاند كه جمع زلفة و منزلت است و بعضى بر وزن عُنُق خواندهاند در اين صورت مفرد است (مجمع). طبرسى از ابن عباس و ابن زيد نقل مىكند۷ کیلوبایت (۶۴۹ واژه) - ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۴:۴۷
- گردنبند لیفى خواهد بود; اوج حقارت او را بیان کرده است. تعبیر «جید» گرچه با «عنق» به یک معنا است; ولى در موارد زینت کردن گردن «جید» استفاده مى شود; ازاین رو۳۸ کیلوبایت (۳٬۹۷۲ واژه) - ۲۸ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۵:۰۷
- کشیدن و مالش دادن کرد. «السُّوقِ»: جمع ساق. ساقهای پا. «الأعْنَاقِ»: جمع عُنُق، گردنها. Tabber requires Javascript to function. آيات ۳۰ - ۴۰ سوره «ص» معناى۳۵ کیلوبایت (۳٬۲۸۴ واژه) - ۲۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۰
- قَالَ أَ رَأَيْتَ لَوْ قَتَلَ قَتِيلاً عَلَى مَنْ يَكُونُ قُلْتُ هُوَ فِي عُنُقِ اَلْعَبْدِ قَالَ أَ لاَ تَرَى فَلِمَ يَذْهَبُ مَالُ هَذَا ثُمَّ قَالَ أَ۳ کیلوبایت (۹ واژه) - ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۱۵
- اَلسَّيْفَ وَ أَسَرَّ إِلَيْهِ لاَ تَفْعَلْ مَا آمُرُكَ بِهِ ثُمَّ قَالَ اِضْرِبْ عُنُقَ اَلْعَبْدِ قَالَ فَنَحَّى اَلْعَبْدُ رَأْسَهُ فَأَخَذَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ۶ کیلوبایت (۱۷۰ واژه) - ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۳۰
- إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِمْ وَ شِيعَتِهِمْ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ اَلْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ۳ کیلوبایت (۴۸ واژه) - ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۲۱
- مقاربه است و) به معنى آغاز كردن كارى است . «سوق » جمع «ساق » و «اعناق » جمع «عنق » (گردن ) است ، و معنى مجموع جمله اين است : سليمان شروع كرد به مسح كردن و۳۹ کیلوبایت (۴٬۵۰۰ واژه) - ۱۷ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۵۷
- از آن خبر دهد. بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از اعناق ، جماعتها است (چون عنق به معناى ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۳۴۸ جماعت نيز آمده ). بعضى ديگر۴۰ کیلوبایت (۴٬۳۶۶ واژه) - ۱ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۳
- ممدوح نشود، و لذا در بعض اخبار مدح نمودن در حضور كسي را بقطع عنق «گردن زدن» و امرار موسي بر حلق «تيغ بر گلو گذراندن» و عقر رجل۲۰۳ کیلوبایت (۱۸٬۴۵۳ واژه) - ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۱۳:۳۳
- أَغْلَالاً فَهِىَ إِلى الاَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ»: كلمه «أعناق»، جمع «عُنُق» - به دو ضمّه - به معناى گردن است. و كلمه «أغلال»، جمع «غُل» - به ضمّه غين۵۰ کیلوبایت (۵٬۶۶۲ واژه) - ۲۶ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۵۹