گمنام

فِتْنَة: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۲٬۲۰۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ دی ۱۳۹۵
Added word proximity by QBot
بدون خلاصۀ ویرایش
(Added word proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/فِتْنَة | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/فِتْنَة | آیات شامل این کلمه ]]'''


خط ۲۱: خط ۲۲:
*[[ریشه فتن‌ | فتن‌]] (۶۰ بار) [[کلمه با ریشه:: فتن‌| ]]
*[[ریشه فتن‌ | فتن‌]] (۶۰ بار) [[کلمه با ریشه:: فتن‌| ]]


=== قاموس قرآن ===
امتحان اصل فتن گذاشتن طلا در آتش است تا خوبى آن از ناخوبى آشكار شود (مفردات) در مجمع فرموده: فتنه، امتحان، اختبار، نظير هم‏اند «فتنت الذهب فى النار» آن وقت گويند كه طلا را در آتش براى خالص و ناخالص بودن آن امتحان كنى. [انفال:28]. بدانيد كه اموال و اولاد شما امتحانى است كه به آنها امتحان كرده مى‏شويد تا بدتان از خوبتان روشن شود. در الميزان هست: فتنه آن است كه به وسيله آن چيزى امتحان شود، به خود امتحان و به لازم امتحان كه شدت و عذاب است و به ضلال و شرك كه سبب عذاب‏اند، اطلاق مى‏شود، در قرآن در همه اين معانى به كار رفته است. اينك نگاهى به چند آيه: 1- [طه:40]. فتون نيز مصدر است به معنى آزمودن آيه درباره موسى «عليه‏السلام» است يعنى: كسى را كشتى تو را از گرفتارى آن نجات داديم و تو را آزموديم آزمودن بخصوصى. 2- [حديد:14]. اگر «فَتَنْتُمْ» را به معنى اولى بگيريم مانعى ندارد راغب گفته: فتن به معنى ادخال انسان در آتش نيز به كار مى‏رود يعنى: اما شما خود را به عذاب افكنديد منتظر مانديد و شك كرديد. «تَرَبَّصْتُمْ...» ظاهراً تعليل «فتنتم» است. 3- [بروج:10]. «فَتَنُوا» در آيه به آتش كشيدن است يعنى: آنان كه مردان و زنان مؤمن را به آتش عذاب كردند براى آنهاست عذاب جهنم، ايضاً [ذاريات:13-14]. روزى كه بر آتش كشيده شوند. عذابتان را بچشيد اين آن آست كه به آن عجله مى‏كرديد. اين از موارد استعمال فتنه است. 4- [صافات:161-163]. «فاتن» اسم فاعل است يعنى آزمايشگر و به فتنه‏انداز ضمير «عليه» به خدا راجع است يعنى: شما اى مشركان و معبودهايتان بر خدا (و ضرر دين خدا) به فتنه‏انداز نيستيد مگر كسى را كه به آتش وارد مى‏شود يعنى فقط مى‏توانيد منحرفان را اضلال كنيد. 5- [بقره:191-193-217]. فتنه در لسان اين آيات چنانكه گفته‏اند به معنى شرك است. اين ظاهراً بدان جهت است كه شرك و ضلال سبب دخول در آتش‏اند. 6- [انفال:25]. از اين آيه با ملاحظه آيات قبل و بعد، به نظر مى‏آيد كه مقصود آن است: اى اهل ايمان جامعه خويش را پاك كنيد، امر به معروف و نهى از منكر كنيد، فرمان خدا را اجابت نمائيد وگرنه گرفتارى و بلا كه در اثر ستم ستمكاران روى آورد همه را خواهد گرفت و مخصوص ظالمان نخواهد بود. مثلا اگر عده‏اى در جامعه به نفع بيگانگان كار كردند در صورت تسلط بيگانه‏ها همه بدبخت خواهند بود. يا اگر چند نفر كشتى را سوراخ كنند عاملين و غير آنها همه غرق خواهند شد. هيچ مانعى ندارد كه لا در «لاتُصيبَنَّ» نافيه باشد و آن وصف فتنه است يعنى بپرهيزيد از فتنه‏اى كه فقط به ظالمان شما نمى‏رسد بلكه عموم را مى‏گيرد و شايد جواب شرط محذوف باشد يعنى «اِنْ اَصابَتْكُمْ لاتُصيبَنَّ الظالَمينَ فَقَطٌ». ظاهراً مراد از فتنه گرفتارى و عذاب دنيوى است چنانكه گفته شد. و اگر شامل آخرت هم باشد قهراً ظالمان در اثر ظلم و ديگران در اثر ترك امر به معروف معذب خواهند بود ولى احتمال اول اصح است هر چند بعضى از بزرگان قبول ندارد. *** فتنه در قرآن هم به خدا نسبت داده شده و هم به ديگران. مثل [عنكبوت:3]. كه درباره امتحان خداست و مثل [نساء:101]. كه درباره غير خداست. در قرآن مجيد هر آنجا كه درباره بشر آمده مراد فتنه مذموم و آزمايش ناهنجار است برخلاف امتحان خدا. امتحان خدا يعنى چه؟ از قرآن مجيد به دست مى‏آيد كه تكاليف الهى و پيش‏آمدهاى روزگار همه امتحان خدائى‏اند و به وسيله آنها خوب و بد از هم جدا شده و خوبان در راه كمال و بدان در راه شقاوت پيش مى‏روند حتى وسائل زندگى نيز از آن جمله است [كهف:7]. با وسائل زندگى نيكوكاران از بدكاران تميز داده مى‏شوند. خير و شر هر دو امتحان است شايد آمدن آنها عنان زندگى و افعال را عوض كند [اعراف:168]. ايضاً آيه [انبیاء:35]. در راه رجوع الى اللَّه شر و خير پيش مى‏آيد تا عده‏اى را به راه كمال و گروهى را به راه شقاوت ببرد. به ابراهيم «عليه‏السلام» دستور داده مى‏شود: فرزندت را در راه خدا قربانى كن پسر و پدر هر دو به اين كار راضى مى‏شوند و چون روشن مى‏گردد كه هر دو مطيع و تسليم امرند جواب مى‏رسد [صافات:106]. دستور ذبح فرزند و اسكان ذريه در سرزمين خشك و تفتيده مكّه و نظائر آنها ظاهراً همان ابتلا و امتحان است كه ابراهيم «عليه‏السلام» به امامت رسانيد [بقره:124]. دستورات و تكاليف بر بشر نازل مى‏شود تا بشر را رشد دهند و به طرف كمال برند در نتيجه صادقان از كاذبان جدا مى‏شوند و هر يك راه خويش مى‏گيرند [عنكبوت:2-3]. دستور جهاد و حمله به دشمن امتحان و اختبار است [محمّد:31]. و به طور خلاصه با امتحان الهى كه همان احكام و پيش‏آمدها و وسائل زندگى است مردم به راه كمال و شقاء مى‏افتند و پيش مى‏روند تا اهل سعادت به سعادت و اهل شقاوت به شقاوت برسند و از هم متمايز گردند. الميزان در ج چهارم ذيل آيه 42 آل عمران در اين باره بحث مفصلى دارد كه ديدنى است.
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, اللّه:28, لا:25, فِي:23, مَا:21, الّذِين:20, إِلاّ:19, لِلّذِين:19, تَکُون:19, کَفَرُوا:17, إِن:17, أَن:17, حَتّى:16, جَعَلْنَا:16, عَلَى:16, تَجْعَلْنَا:16, أَوْلاَدُکُم:16, رَبّنَا:16, إِنّمَا:16, فَإِن:15, يَکُون:15, شَجَرَة:15, لِلّه:15, إِنّا:15, الدّين:14, أَمْوَالُکُم:14, عِنْدَه:14, فَلا:14, قَاتِلُوهُم:14, رَحِيم:13, قَال:13, أَجْر:13, مِن:13, تَکُن:13, انْقَلَب:13, الشّيْطَان:13, لِلْقَوْم:13, لَکُم:13, عَظِيم:13, لَعَلّه:13, الْخَيْر:13, تُصِيبَهُم:13, أَصَابَتْه:13, نَحْن:13, لِلنّاس:13, جَعَل:13, غَفُور:13, إِنّهَا:13, أَو:13, جَعَلْنَاهَا:13, هِي:13, بِه:13, إِلَيْک:13, لَهُم:13, النّاقَة:13, فَعَمُوا:13, لِلظّالِمِين:13, لِبَعْض:13, أَ:13, اتّقُوا:13, النّاس:13, الظّالِمِين:12, أَرَيْنَاک:12, مُرْسِلُو:12, فَارْتَقِبْهُم:12, عِدّتَهُم:12, يُصِيبَهُم:12, يُلْقِي:12, لٰکِن:12, بَعْضَکُم:12, الزّقّوم:12, خَيْر:12, إِلَيْنَا:12, کَعَذَاب:12, بَل:12, تَصْبِرُون:12, أَدْرِي:12, تَکْفُر:12, ثُم:12, تُحْشَرُون:12, الْأَرْض:12, تَفْعَلُوه:12, تُصِيبَن:12, أَلاّ:12, بِالشّرّ:12, اعْلَمُوا:12, حَسِبُوا:12, إِلَيْه:12, مَتَاع:12, وَجْهِه:12, قُلُوبِهِم:12, أَمْرِه:12, عَذَاب:12, الشّجَرَة:12, تُرْجَعُون:12, صَمّوا:12, نَجّنَا:12, فَيَتَعَلّمُون:12, الْمَصِير:12, يَقُولا:12, لِيَسْتَيْقِن:12, أَکْثَرَهُم:12, الْأَشِر:12, عِلْم:12, تَخْرُج:12, الّتِي:12, انْتَهَوْا:12, اغْفِر:12, مَرَض:12, خَسِر:12, حَکِيم:12, ظَلَمُوا:12, اصْطَبِر:12, لِيَجْعَل:12, مِنْکُم:12, عَن:12, کَان:12, رَبّک:12, مِنْهُمَا:12, أُوذِي:12, أَلا:12, أَم:12, الْکَذّاب:12, يَقْتُلُون:12, أَلِيم:12, مَن:12, أَنّه:12, الرّؤْيَا:12, إِلَى:12, تَکْتُمُون:12, بَعْض:12, بِرَحْمَتِک:12, إِذَا:12, کُلّه:12, تَوَکّلْنَا:12, فَسَاد:12, الْمَلْعُونَة:12, أَنّمَا:12, نَبْلُوکُم:12, يَعْلَمُون:11, فَرِيقا:11, الْأَوّلِين:11, اطْمَأَن:11, رَآک:11, فَإِذَا:11, أُوتِيتُه:11, نُزُلا:11, أَصْل:11, قَد:11, تَاب:11, الْأَسْوَاق:11, يُخَالِفُون:11, فَاتّقُوا:11, لَنَا:11, حِين:11, ذٰلِک:11, الدّنْيَا:11, أُوتُوا:11, کَبِير:11, أَحَد:11, عَلِيم:11, لَئِن:11, نَبّئْهُم:11, أَوْلِيَاء:11, مَلاَئِکَة:11, الْقُرْآن:11, الْکِتَاب:11, الْقَوْم:11, غَدا:11, قَالَهَا:11, الْجَحِيم:11, يُفَرّقُون:11, بَعْضُهُم:11, أَنَبْنَا:11, جَاء:11, تَعْلَمُون:11, بَصِيرا:11, الْقَاسِيَة:11, قَلْبِه:11, سُنّة:11, يَا:11, الْمَوْت:11, يَعْلَم:11, خَاصّة:11, بِاللّه:11, رَب:11, احْکُم:11, سَيَعْلَمُون:11, أَيّهَا:11, أَصَابَه:11, فَلْيَحْذَر:11, قُلُوبُهُم:11, مُسْلِمِين:11, أَنْتُم:11, إِنّک:11, آمَنُوا:11, فَقَالُوا:11, الْآخِرَة:11, الْمَاء:11, يُعَلّمَان:11, الْکَافِرِين:11, آمَنّا:11, عَلَيْهِم:11, ذَائِقَة:11, نَصْر:11, يَمْشُون:11, مَضَت:11, کَذّبُوا:11, يَزْدَاد:10, نُخَوّفُهُم:10, أَنْت:10, لِوَاذا:10, النّار:10, يَقُول:10, عُدْوَان:10, مِنّا:10, نَفْس:10, بَيْن:10, بِالنّاس:10, عَمُوا:10, حَرْف:10, کُل:10, أَصْحَاب:10, فَمَا:10, الطّعَام:10, الْمَرْء:10, الْعَزِيز:10, هُو:10, أَحَاط:10, نِعْمَة:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::فِتْنَة]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]
کاربر ناشناس