گمنام

فاطر ٣٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۷٬۳۵۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۵#link39 | آيات ۲۷ - ۳۸ سوره فاطر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۵#link39 | آيات ۲۷ - ۳۸ سوره فاطر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۵#link40 | توضيح دلالت اختلاف الوان ثمرات و...بر توحيد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۵#link40 | توضيح دلالت اختلاف الوان ثمرات و...بر توحيد]]
خط ۴۰: خط ۴۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۶#link47 | چند روايت درباره مقدار عمرى كه سپرى شدن آن جاى عذرى براى آدمى نمى ماند اولمنعمركم ما يتذكر فيه من تذكر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۶#link47 | چند روايت درباره مقدار عمرى كه سپرى شدن آن جاى عذرى براى آدمى نمى ماند اولمنعمركم ما يتذكر فيه من تذكر]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۶۰#link112 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۶۰#link112 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ «33»
(پاداش الهى و آن فضل بزرگ،) باغ‌هايى هميشه سرسبز است كه به آنها وارد خواهند شد، و در آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‌شوند و لباس آنان در آن جا (از) ابريشم است.
===نکته ها===
كلمه‌ى‌ «أَساوِرَ» جمع «سوار»، معرّب «دستواره» از كلمات فارسى است كه وارد زبان عربى شده است. «1»
===پیام ها===
1- تكثّر و تنوّع نعمت‌ها، يك ارزش است. «جَنَّاتُ»
2- از عنصر تشويق غافل نشويم. «جَنَّاتُ عَدْنٍ‌- يُحَلَّوْنَ»
3- پاداش محروميّت موقت، كاميابى دائمى است. (اگر طلا و ابريشم، در چند روز دنيا بر مردان حرام شد، در بهشت، از آن بهره‌مند مى‌شوند.) يُحَلَّوْنَ‌ ... مِنْ ذَهَبٍ‌ ...
4- معاد، جسمانى است. (طلا و لؤلؤ مربوط به زينت بدن مادّى است.) «أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ (33)
بعد از آن تفسير فضل كبير را فرمايد:
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها: بهشتهاى دائم در حالتى كه داخل شوند در آن بوستانها، يُحَلَّوْنَ فِيها: در حالتى كه زينت يابند در آن بهشتها، مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً: از دستوانهائى كه از طلاى خالص و لؤلؤ باشد. در عين المعانى نقل كند كه دستوانهاى زر و مرواريد حليه ملوك عرب و به آنها اختصاص داشته و اكثر اوقات مى‌پوشيدند و بدان امتياز داشته، چنانچه تاج اختصاص به پادشاهان عجم دارد. «2» وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ: و لباس آنها در بهشت ديبا باشد كه اشعه آن چشمها را خيره كند و كسى طاقت انوار آن نداشته باشد. و آن ديبا بقدرت الهى بافته شده نه مانند دنيا. در احاديث مذكور است كه بهشتيان از آن لباس هفتاد پيراهن پوشند و از زير آن هفتاد پيرهن، بدن ايشان نمايان باشد و از هر نوع لباس كه خواهند خداى تعالى فورا بيافريند. «3»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ (31) ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ (32) جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ (33) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (34) الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ (35)
ترجمه‌
و آنرا كه وحى كرديم بتو از كتاب آن حقّ است با آنكه تصديق كننده است آنچه را پيش روى او است همانا خداوند ببندگانش هر آينه آگاه بينا است‌
پس بميراث داديم آنكتاب را بآنانكه برگزيديم از بندگان خود پس بعضيشان ستم كننده‌اند بر خود و بعضيشان ميانه رونده‌اند و بعضيشان پيشى گيرنده‌اند به خوبيها باذن خدا اينست آن تفضّل بزرگ‌
بهشتهاى اقامتگاهى كه داخل ميشوند در آن آراسته ميشوند در آنها از دستبندهائى از طلا و از مرواريد و لباسشان در آنها پرنيان است‌
و گويند ستايش مر خدا را كه برد از ما اندوه را همانا پروردگار ما هر آينه آمرزنده شكر پذير است‌
آنكه درآورد ما را
----
جلد 4 صفحه 388
بسراى اقامت از فضل خود نميرسد بما در آن رنجى و نميرسد بما در آن كلالى.
تفسير
خداوند حميد در مقام توصيف قرآن مجيد فرموده آنچه را وحى نموديم بتو اى پيغمبر خاتم از كتاب آسمانى آن حقّ و راست و درست است با آنكه تصديق كننده و شاهد صدق خود و كتب آسمانى سابق است چون كلامى است كه معلوم است بشر نميتواند بمانندش بياورد و موافق است با آنچه بشارت داده شده بآن در كتب آسمانى سابق از اوصاف آنكتاب و آورنده‌اش و خدا خبير از باطن مردم و بصير بظاهر آنها است ميداند و ميشناسد كسيرا كه قابل و لايق اين مقام ارجمند است و آن خاتم انبياء است و پس از او ذريّه طاهره‌اش كه ما ايشان را وارث آنكتاب نموديم و مبيّن معانى و اسرار آن قرار داديم و چنانچه در آيات سابقه اشاره شد آنان كسانى هستند كه براى انذار و ارشاد و ولايت و امامت اختيار نموديم ما از ميان بندگان خود چون بندگان ما سه دسته‌اند بعضى كسانى هستند كه بر خود ستم نمودند و در پى تحصيل معرفت نرفتند و امام زمان خود را نشناختند و مرتكب معاصى شدند و بعضى ميانه‌روى را اختيار نموده امام خود را شناختند و بدستورات الهى عمل نمودند ولى پيش قدم در امور خير نبودند و بأقلّ مراتب علم و تقوى قناعت كردند و بعضى سبقت نمودند در جميع امور خير و رسيدند بأعلى درجه علم و معرفت و تقوى و صلاح و سداد بكمك خدا و اذن او كه ائمه اثنى عشر و نواب ايشانند سلام اللّه عليهم اجمعين و در جاى ديگر از اين سه دسته باصحاب شمال و اصحاب يمين و سابقين مقرّبين تعبير شده و اين اصطفاء و اختيار خدا و سبقت در خيرات تفضّل بزرگ خدا است كه شامل حال ايشان شده است و تفضّل الهى بهشت است كه اقامتگاه دائمى است و داخل ميشوند در آن كسانيكه قابل تفضّل هستند از اهل ايمان و معصيتكارانى كه بتوبه يا شفاعت شفعاء روز جزا قابل شدند و آراسته ميگردند در آن بانواع زر و زيور كه از آن جمله است دست‌بندهاى طلا و مرواريد كه معمول سلاطين عرب بوده و بعنوان فرد اكمل ذكر شده اگر لوء لوء بكسر قرائت شود و الّا مراد زينت بلؤلؤ است اعمّ از دست‌بند و غيره چون ظاهرا در اينصورت و لؤلؤا عطف بر محلّ من اساور است و لباسشان ابريشمى‌
----
جلد 4 صفحه 389
خالص است و حمد ميكنند خدا را كه آنها را از همّ و غمّ دنيا و تشويش روز جزا نجات داد و گناهانشان را بخشيد و از عباداتشان قدردانى فرمود آنخداوندى كه جاى داد آنها را در محلّ اقامت هميشگى بفضل و كرم خود اگرچه فضل كبير مخصوص بسابقين باشد چون نميرسد در بهشت باهلش بهيچ وجه تعب و مشقّتى و عارض نميگردد بآنها خستگى و كلالى اين بنظر حقير مستفاد از ظاهر آيات شريفه و اخبار كثيره ائمه اطهار است ولى مستفاد از بعضى روايات آنستكه خداوند اولاد على و فاطمه عليهما السلام را از بندگان اختيار و مخصوص بفضل خود فرمود و آنها سه دسته‌اند بعضى معصيت‌كارند كه آنها را خداوند بآبروى حضرت زهراء موفّق بتوبه ميكند و ميبخشد و بعضى عدول اهل ايمانند كه مستحق بهشتند و بعضى سابقين در خيرات كه ائمه اطهارند و همه ببهشت ميروند و بنابراين ضمير در منهم راجع است بالّذين اصطفينا و منافات با معناى سابق الذّكر ندارد چون استفاده اين قبيل معانى از باطن قرآن مخصوص بخاندان عصمت و طهارت است و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه امّا سابق داخل ميشود در بهشت بدون حساب و اما مقتصد محاسبه ميشود بحساب آسانى و امّا ستمكار بر خود توقيف ميشود در مقام پس داخل مى‌گردد در بهشت و آنها كسانى هستند كه ميگويند الحمد للّه الّذى أذهب عنّا الحزن و اين مؤيّد بعضى از روايات منقوله از ائمه اطهار است و بعضى از مفسّرين اهل سنّت از قبيل عايشه و عمر بن الخطّاب هم قائل شده‌اند كه هر سه دسته اهل بهشتند ولى آنها برگزيدگان خدا و وارث كتابرا تمام امّت ميدانند اعمّ از پيروان على و عمر و السّلام على من اتّبع الهدى و اينكه در كلام الهى در ذكر دستجات ظالم مقدّم و سابق مؤخر شده است شايد براى اشاره بسير از مقام نفس امّاره بسوء بمقام عقل ميانه‌رو در امور و از آنجا بمقام روح و قرب الهى باشد چون در اينمقامات ابتداء بدانى و ختم بعالى معمول است و اللّه اعلم بمرامه و محسّنات كلامه.
----
جلد 4 صفحه 390
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
جَنّات‌ُ عَدن‌ٍ يَدخُلُونَها يُحَلَّون‌َ فِيها مِن‌ أَساوِرَ مِن‌ ذَهَب‌ٍ وَ لُؤلُؤاً وَ لِباسُهُم‌ فِيها حَرِيرٌ (33)
بهشت‌هاي‌ عدن‌ داخل‌ ميشوند ‌آنها‌ و زينت‌ ميشوند ‌در‌ ‌آن‌ بهشت‌ها بدست‌ بندهاي‌ ‌از‌ طلا و مرواريد و لباس‌ ‌آنها‌ ‌از‌ حرير و ابريشم‌ ‌است‌.
‌در‌ مجلد سوم‌ كلم‌ الطيب‌ ‌از‌ صفحه 151 ‌الي‌ صفحه 165 پانزده‌ صفحه‌ خصوصيات‌ بهشت‌ و نعم‌ و لذائذ جسماني‌ و روحاني‌ ‌آن‌ ‌را‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ و آيات‌ شريفه‌ و اخبار وارده‌ ‌در‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نقل‌ كرده‌ايم‌ و شرح‌ نموده‌ايم‌ و چون‌ ‌از‌ وضع‌ تفسير خارج‌ ‌است‌ مستدعي‌ هستم‌ بآنجا رجوع‌ فرمائيد.
جَنّات‌ُ عَدن‌ٍ جنات‌ جمع‌ ‌است‌ شامل‌ تمام‌ هشت‌ بهشت‌ ميشود و عدن‌ بمعني‌ ثابت‌ و برقرار ‌است‌ ‌که‌ فنا و زوال‌ ندارد و ‌از‌ ‌اينکه‌ جهت‌ معادن‌ ‌را‌ معادن‌ گفتند چون‌ ‌در‌ تخوم‌ زمين‌ ثابت‌ و برقرار ‌است‌ و تمام‌ شدني‌ نيست‌.
يَدخُلُونَها فاعل‌ يدخلونها بعضي‌ گفتند جميع‌ ‌اينکه‌ سه‌ طبقه‌ ظالم‌ لنفسه‌ بمغفرت‌ و شفاعت‌ مقتصد بحساب‌ يسير سابق‌ بالخيرات‌ بدون‌ حساب‌ بعضي‌
جلد 15 - صفحه 31
گفتند خصوص‌ سابق‌ بالخيرات‌ ‌است‌ و اثبات‌ شي‌ء نفي‌ ‌ما عدي‌ نميكند ‌که‌ مقتصد ‌هم‌ داخل‌ شود ‌ما مي‌گوييم‌ كساني‌ ‌که‌ قابليت‌ دخول‌ داشته‌ باشند ‌که‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا رفته‌ باشند و ‌لو‌ آلوده‌ ببعض‌ معاصي‌ باشند بواسطه‌ مغفرت‌ و عفو و شفاعت‌ و ‌غير‌ اينها اما ظالم‌ بنفس‌ ‌که‌ ايمان‌ نداشته‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ دست‌ داده‌ هرگز داخل‌ نميشود.
يُحَلَّون‌َ فِيها ‌يعني‌ زينت‌ ميشوند ‌در‌ ‌آن‌ جنات‌.
مِن‌ أَساوِرَ مِن‌ ذَهَب‌ٍ وَ لُؤلُؤاً ‌از‌ دست‌بندهاي‌ ‌از‌ طلا و مرواريد مسئله‌: زينت‌ طلا ‌بر‌ رجال‌ ‌در‌ شريعت‌ مطهره‌ حرام‌ ‌است‌ و ‌از‌ معاصي‌ دائميه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آن‌ بآن‌ معصيت‌ ‌است‌ و نماز ‌با‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ باطل‌ ‌است‌ و اخراجش‌ فوريست‌ مثل‌ بعض‌ جوان‌هاي‌ امروز ‌که‌ حلقه طلا و دكمه طلا و بند ساعت‌ طلا دارند و همچنين‌ استعمال‌ ظرف‌ طلا و نقره‌ ‌هم‌ مطلقا ‌بر‌ رجال‌ و نساء حرام‌ ‌است‌ لكن‌ ‌در‌ بهشت‌ باينها زينت‌ ميشوند.
وَ لِباسُهُم‌ فِيها حَرِيرٌ چنانچه‌ لباس‌ حرير ‌هم‌ ‌در‌ دنيا ‌براي‌ رجال‌ حرام‌ ‌است‌ و نماز ‌در‌ ‌آن‌ باطل‌ و معصيت‌ دائميه‌ ‌است‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 33)- آنجا که نه غمی است، نه رنجی، و نه درماندگی! این آیات در حقیقت نتیجه‌ای است برای آنچه در آیات گذشته آمده بود، می‌فرماید: پاداش پیشگامان در خیرات و نیکیها «باغهای جاویدان بهشت است که همگی در آن وارد می‌شوند» (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها).
سپس به سه بخش از نعمتهای بهشتی که بعضی جنبه مادی دارد و ظاهری، و بعضی جنبه معنوی و باطنی، و قسمتی نیز ناظر به نفی و طرد هر گونه مانع و مزاحم است اشاره کرده، می‌گوید: «این پیشگامان در خیرات در آن بهشت جاویدان به دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته‌اند و لباسشان در آنجا حریر است»! (یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ).
آنها در این دنیا به زرق و برقها بی‌اعتنایی کردند، در بند لباسهای فاخر نبودند، خداوند به جبران اینها در جهان دیگر بهترین لباسها و زیورها را بر آنها می‌پوشاند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس