گمنام

ص ٧٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۲٬۸۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link222 | آيات ۶۵ - ۸۸ ص]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link222 | آيات ۶۵ - ۸۸ ص]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۷#link223 | تقرير احتجاجات متعدد بر وحدانيت خداى تعالى كه آيه :قل انما انا منذر و ما من اله الا الله ... متضمن است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۷#link223 | تقرير احتجاجات متعدد بر وحدانيت خداى تعالى كه آيه :قل انما انا منذر و ما من اله الا الله ... متضمن است]]
خط ۴۴: خط ۴۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۷#link232 | رواياتى درباره مخاصمه ملا اعلى ، استكبار ابليس و اباء او از سجده بر آدم ، و اوصافمتكلفين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۷#link232 | رواياتى درباره مخاصمه ملا اعلى ، استكبار ابليس و اباء او از سجده بر آدم ، و اوصافمتكلفين]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۹#link155 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۹#link155 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ «72»
پس همين كه او را نظام بخشيدم و از روح خود در او دميدم، سجده‌كنان براى او به خاك افتيد.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ (72)
فَإِذا سَوَّيْتُهُ‌: پس چون تمام گردانم خلقت قامت او را و خلعت صورت او را، وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي‌: و بدمم در او از روح خود.
جلد 11 - صفحه 212
نكته:
اسناد تسويه و نفخ و اضافه روح به ذات خود، اضافه تشريفى و دال است بر تكريم و تشريف حضرت آدم عليه السلام. فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ‌: پس در روى افتيد براى او در حالتى كه سجده كنندگان باشيد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ (71) فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ (72) فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ (73) إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ (74) قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ (75)
قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ (76) قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ (77) وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلى‌ يَوْمِ الدِّينِ (78) قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (79) قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ (80)
إِلى‌ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (81) قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (82) إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (83)
ترجمه‌
هنگاميكه گفت پروردگارت بفرشتگان همانا من آفريننده‌ام انسانى را از گل‌
پس چون با تناسب بپايان رساندم پيكر او را و دميدم در او از روح خود پس درافتيد مر او را سجده‌كنان‌
پس سجده كردند فرشتگان تماميشان همگى‌
مگر ابليس كه سركشى نمود و بود از كافران‌
گفت اى ابليس چه بازداشت تو را كه سجده كنى مر آنرا كه آفريدم بدو دست خود آيا تكبر كردى يا بودى از بلند مرتبگان‌
گفت من بهترم از او آفريدى مرا از آتش و آفريدى او را از گل‌
گفت پس بيرون رو از آن همانا توئى رانده شده‌
و همانا بر تو است لعنت من تا روز جزا
گفت پروردگارا پس مهلت ده مرا تا روز كه برانگيخته ميشوند
گفت پس همانا توئى از مهلت داده‌شدگان‌
تا روز آن وقت دانسته شده‌
گفت پس قسم بعزت تو هر آينه گمراه ميكنم آنها را همگى‌
مگر بندگان تو از آنها كه خالص شدگانند.
تفسير
خداوند شمه‌اى از احوال اهل عالم اعلى را كه در آيات سابقه اشاره بآن شده بود براى پيغمبر خود بيان فرموده تا مردم متوجّه شوند بمفاسد صفت تكبّر و تخلّف از فرمان حق از قبيل آنكه وقتى خداوند بملائكه فرمود من ميخواهم انسانى از گل خلق نمايم پس چون كالبد او را با تناسب اجزاء و صورت باتمام رساندم و دميدم در آن بافاضه از عالم قدس روان پاكى را كه براى شرافت آن اضافه بخود نمودم و روح خود خواندم پس سجده كنيد براى عبادت من و شكر نعمت و تجليل و تعظيم او در برابرش چون او حامل انوار محمدى صلى اللّه عليه و آله است و اطاعت او واجب است چنانچه در سوره بقره ذيل آيه شريفه‌ وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لآدم بيان شد پس ملائكه بتمامى سجده نمودند مگر ابليس كه واقعا از جن بود ولى چون مدتها بود با ملائكه مشغول بعبادت خدا بود در ضمن آنها مأمور بسجود
----
جلد 4 صفحه 480
شد و بواسطه خبث ذات و صفت تكبّر از امر الهى تخلّف نمود و كفر باطنى او آشكار گشت و خداوند باو فرمود چه چيز مانع شد تو را كه سجده نمائى در برابر موجوديكه خلق نمودم من او را بدو دست قدرت و قوّت خودم چنانچه در عيون و توحيد از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده و سؤال فرمود كه آيا تكبّر بيجا نمودى با آنكه مستحق نبودى يا واقعا بلند مرتبه بودى و مستحق تفوّق و آنملعون جواب داد كه من تفوّق ذاتى بر او دارم چون من از آتش خلق شدم كه روشن و نورانى است و او از گل خلق شده كه تاريك و ظلمانى است و منكر علم و حكمت خدا شد و شمه‌اى از اين مقال در اوائل سوره اعراف گذشت كه اگر از جهت نورانيّت آدم عليه السّلام خبر داشت و آنكه قابل مقايسه با نورانيّت آتش نيست ميدانست برترى و فضل او را و خداوند او را از عالم اعلى مطرود و محروم از رحمت خود و هر خير و كرامت فرمود تا روز قيامت و او از خدا مهلت و عمر طولانى خواست تا آنروز و خداوند او را مهلت داد تا روز كه وقت آن معلوم است بعلم الهى و ديگرى اطلاع از آن ندارد و او قسم ياد نمود بعزّت و جلال خدا كه بوسوسه و مكر اغواء نمايد و فريب دهد تمام ذريّه آدم را مگر از آنها كسانيرا كه خداوند خالص نموده است دلهاى ايشانرا براى محبّت خود بتوفيق طاعت و اجتناب از معصيت و شرح اين آيات و بيان وقت معلوم و ساير خصوصيّات در سوره حجر گذشته است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَإِذا سَوَّيتُه‌ُ وَ نَفَخت‌ُ فِيه‌ِ مِن‌ رُوحِي‌ فَقَعُوا لَه‌ُ ساجِدِين‌َ (72)
‌پس‌ زماني‌ ‌که‌ تسويه ‌او‌ ‌را‌ نمودم‌ و اسكلت‌ ‌او‌ تمام‌ شد و دميدم‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌از‌ روح‌ ‌خود‌ ‌پس‌ بيفتيد ‌براي‌ ‌او‌ سجده‌ كنيد.
واقعا قدرت‌ نمايي‌ حق‌ ‌را‌ تماشا كنيد روحي‌ ‌که‌ مجرد صرف‌ ‌است‌
جلد 15 - صفحه 271
خالي‌ ‌از‌ صورت‌ و ماده‌ ‌که‌ اصلا نميشود تصور كرد ‌که‌ چيست‌ چون‌ صورت‌ ندارد ‌که‌ ‌در‌ ذهن‌ درآيد و لذا گفتند
«‌من‌ عرف‌ نفسه‌ عرف‌ ربه‌»
‌با‌ يك‌ جمادي‌ ‌که‌ يك‌ مجسمه گلي‌ بيش‌ نيست‌ چنان‌ خلطه‌ و آميزش‌ دهد جل‌ الخالق‌ لذا ميفرمايد ‌پس‌ ‌از‌ انقلاب‌ نطفه‌ علقه‌، مضغه‌، عظام‌، لحم‌ ثُم‌َّ أَنشَأناه‌ُ خَلقاً آخَرَ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ أَحسَن‌ُ الخالِقِين‌َ‌-‌ مؤمنون‌ آيه 14 ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد وَ صَوَّرَكُم‌ فَأَحسَن‌َ صُوَرَكُم‌ وَ رَزَقَكُم‌ مِن‌َ الطَّيِّبات‌ِ ذلِكُم‌ُ اللّه‌ُ رَبُّكُم‌ فَتَبارَك‌َ اللّه‌ُ رَب‌ُّ العالَمِين‌َ مؤمن‌ آيه 66‌-‌ فَإِذا سَوَّيتُه‌ُ تسويه آدم‌ نه‌ فقط يك‌ صورت‌ گلي‌ مجسمه‌ ‌باشد‌ بلكه‌ ‌اينکه‌ گل‌ ‌را‌ تبديل‌ ‌به‌ گوشت‌ و استخوان‌ و اوراد و احشاء و امعاء و اعضاء اجزاء داخليه‌ و تصوير صور ظاهريه‌ ‌از‌ چشم‌ و گوش‌ و دست‌ و پا و دهان‌ و ‌غير‌ اينها بعين‌ مثل‌ يك‌ انسان‌ ‌که‌ جديدا ‌از‌ دنيا رفته‌ فقط حواس‌ ظاهره‌ و باطنه‌ ندارد چشم‌ نمي‌بيند گوش‌ نمي‌شنود زبان‌ نميگويد دست‌ و پا حركت‌ نميكنند قواي‌ نفسانيه‌ ندارد.
وَ نَفَخت‌ُ فِيه‌ِ مِن‌ رُوحِي‌ روح‌ ‌خدا‌ مخلوق‌ ‌خدا‌ ‌که‌ ‌هر‌ بشري‌ روحي‌ دارد، روح‌ آدم‌ دميده‌ شد ‌در‌ كالبد بدن‌ چشم‌ بينا شد و گوش‌ شنوا شد زبان‌ گويا شد اعضاء بحركت‌ درآمد مرده‌ زنده‌ شد و همين‌ نحو خداوند فرداي‌ قيامت‌ نسبت‌ ‌به‌ تمام‌ افراد بشر مي‌نمايد ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ تماميت‌ اسكلت‌ ‌آنها‌ صور دميده‌ ميشود و ارواح‌ ‌آنها‌ ‌در‌ كالبد بدن‌ دميده‌ ميشود زنده‌ ميشوند ‌که‌ ميفرمايد ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخري‌ فَإِذا هُم‌ قِيام‌ٌ يَنظُرُون‌َ‌-‌ زمر آيه 68‌-‌ بلي‌ دو فرق‌ ‌است‌ يكي‌ آنكه‌ صفات‌ باطنيه‌ ظاهر ميشود ‌که‌ يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ ‌است‌‌-‌ طارق‌ آيه 9‌-‌ ديگر آنكه‌ صورتها مختلف‌ ميشود بسا ‌با‌ صورت‌ سياه‌ بسا بصورت‌ حيوانات‌ وارد ميشوند.
جلد 15 - صفحه 272
فَقَعُوا لَه‌ُ ساجِدِين‌َ اقسام‌ سجده‌ ‌را‌ مكررا اشاره‌ كرده‌ايم‌ و ‌در‌ اينجا سجده‌ تعظيم‌ و تكريم‌ و تمكين‌ و قبول‌ خلافة اللّه‌ ‌است‌ و اطاعت‌ و فرمانبرداري‌ ‌است‌ نه‌ سجده عبوديّت‌ ‌که‌ مخصوص‌ ذات‌ اقدس‌ حق‌ ‌است‌ ‌که‌ الوهيت‌ مختص‌ بذات‌ ‌او‌ ‌است‌ بعين‌ شبيه‌ سجده يعقوب‌ و مادر يوسف‌ و يازده‌ برادرش‌ ‌بود‌ نسبت‌ ‌به‌ يوسف‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 72)- اما برای این که تصور نشود که بعد وجود انسانی همان بعد خاکی است در این آیه می‌افزاید: «هنگامی که آن را نظام بخشیدم، و از روح خود در آن دمیدم برای او به سجده افتید» (فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس