۸٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه زعم | زعم]] (۱۷ بار) [[کلمه با ریشه:: زعم| ]] | *[[ریشه زعم | زعم]] (۱۷ بار) [[کلمه با ریشه:: زعم| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
قول باطل دروغ [تغابن:7]. كفّار به دروغ گفتند كه هرگز بر انگيخته نمىشوند بگو قسم به پروردگارم حتماً حتماً بر انگيخته خواهيد شد. در قاموس گويد: زعم به معنى قول باطل و كذب و قول حق است در هر دو ضد بكار مىرود و بيشتر در شىء مشكوك استعمال مىشود. در اقرب الموارد افزورده: از عادت عرب است هر دروغگو كه پيششان سخنى گويد، گويند فلانى زعم كرد و در قرآن هر جا در ذم قائلين آمده است. راغب مىگويد: آن حكايت قولى است كه در آن احتمال دروغ است [سباء:22]. بگو بخوانيد آنان را كه به باطل معبود خوانديد.[اسراء:92]. يا آسمان را چنان كه ادعا كردهاى پاره پاره بر ما فرود آورى. زعيم به معنى كفيل و عهده دار است طبرسى گفته زعيم، كفيل و ضمين نظير هماند و نيز زعيم به معنى رئيس است راغب در تقريب آن گويد: چون عقيده بر اين است كه قول رئيس و كفيل محل احتمال كذب است [يوسف:72]. هر كه آن را بياورد براى اوست بار شترى و من به آن بار ضامنم كه به او داده شود و يا به او كفيلم كه عذابش نكنند. [قلم:40]. زعيم در آيه شايد به معنى متعهد و يا باطلگو باشد. در مجمع آن را كفيل گفته و گويد: بپرس كدامشان متعهد است كه روز قيامت براى آنهاست آن چه براى مؤمنان است. دئر نهج البلاغه خطبه 16 آمده «ذِمَّتى بِما اَقُولُ رَهينَةٌ وَ اَنَا بِهِ زَعيمٌ». | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش