گمنام

ریشه اثر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱٬۵۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ دی ۱۳۹۵
Added root proximity by QBot
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۳۱: خط ۳۱:
نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مى‏شود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانه‏ايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّت‏هائى است كه از انسانها باقى مى‏ماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقه‏اى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كرده‏اند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدم‏هايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مى‏دارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مى‏كند [طه:84] قوم من پشت سر من‏اند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيموده‏ام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانه‏اى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مى‏آيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيب‏تر است در مجسمه‏اى كه از طلا ساخته شده چطور مو مى‏رويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.
نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مى‏شود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانه‏ايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّت‏هائى است كه از انسانها باقى مى‏ماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقه‏اى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كرده‏اند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدم‏هايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مى‏دارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مى‏كند [طه:84] قوم من پشت سر من‏اند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيموده‏ام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانه‏اى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مى‏آيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيب‏تر است در مجسمه‏اى كه از طلا ساخته شده چطور مو مى‏رويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است.


===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, على:64, من:61, ف:57, نا:37, ک:35, ان:35, ه:32, ما:32, ب:30, فى:29, قول:29, ل:26, کون:24, حيى:24, وله:24, هذا:23, اله:23, ذا:23, الله:22, ذلک:22, رسل:21, قبل:21, قفو:21, شدد:20, ارض:19, قوى:19, ضلل:18, قد:18, الى:18, دنو:18, نفس:18, قبض:17, امم:17, بقى:17, الا:17, انن:17, اول:16, وجد:16, کثر:16, لو:16, ابو:15, جىء:15, ربب:15, هدى:15, ى:15, طغى:15, کتب:15, مثل:15, عيسى:15, عبد:15, او:14, رحم:14, سجد:14, قدم:14, هما:14, طغو:14, صدق:14, لم:14, لن:14, اتى:14, بل:14, سحر:14, صلو:14, اخر:14, بنو:14, ظلم:14, کلل:14, وجه:14, علم:14, قدو:14, قصص:14, هرع:14, عجل:14, نظر:14, ا:13, شىء:13, اخذ:13, عذب:13, موت:13, ردد:13, خير:13, اولاء:13, فسق:13, ثم:13, رضو:13, نبذ:13, جحم:13, اما:13, حوج:13, رئى:13, ها:13, ت:13, امن:13, بخع:13, بين:13, حصى:13, بغى:13, مريم:13, بلس:13, موسى:12, لعل:12, هى:12, غنى:12, وسم:12, کيف:12, ايى:12, بشر:12, سمو:12, عن:12, اوى:12, صدر:12, سوم:12, کم:12, نحن:12, لفو:12, توراة:12, يا:12, حسن:11, نن:11, ذکر:11, حدث:11, سال:11, کذب:11, بصر:11, بعد:11, خصص:11, الذى:11, اسف:11, لا:10, فطر:10, خطء:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
کاربر ناشناس