گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
بلكه خداى سبحان به سعه رحمتش و منت عظيمش بر آنان منت نهاد و ياريشان كرد و سكينت و آرامش در دلهايشان افكند و لشكريانى كه آنان نمى ديدند به كمكشان فرستاد و كفار را عذاب داده بطور مجمل - نه بطور قطع - وعده مغفرتشان داد، تا نه فضيلت خوف از دلهايشان بيرون رود و نه صفت اميد از دلهايشان زايل گردد بلكه وعده را طورى داد كه اعتدال و حد وسط ميان دو صفت خوف و رجاء حفظ شود، و آنها را به ترتيب صحيحى براى سعادت واقعى آماده و تربيتشان كند.
بلكه خداى سبحان به سعه رحمتش و منت عظيمش بر آنان منت نهاد و ياريشان كرد و سكينت و آرامش در دلهايشان افكند و لشكريانى كه آنان نمى ديدند به كمكشان فرستاد و كفار را عذاب داده بطور مجمل - نه بطور قطع - وعده مغفرتشان داد، تا نه فضيلت خوف از دلهايشان بيرون رود و نه صفت اميد از دلهايشان زايل گردد بلكه وعده را طورى داد كه اعتدال و حد وسط ميان دو صفت خوف و رجاء حفظ شود، و آنها را به ترتيب صحيحى براى سعادت واقعى آماده و تربيتشان كند.
<span id='link161'><span>
<span id='link161'><span>
==سخن عجيب يكى از مفسرين در تفسير آيه و توجيه هزيمت مسلمانان در آغاز جنگ ==
==سخن عجيب يكى از مفسرين در تفسير آیه و توجيه فرار مسلمانان در آغاز جنگ حنین==
يكى از مفسرين در تفسير اين آيه حرف عجيب و غريبى زده ، و چون در مقام اين بوده كه آيه را با روايات تفسير كند، و از طرفى چون روايات مختلف بوده اند به اصطلاح ميان آنها جمع كرده و گفته است : مسلمانان اگر در جنگ حنين پشت به دشمن كردند از باب فرار و ترس نبوده ، بكله ستونهاى لشكر ثقيف و هوازن بطور ناگهانى و به صورت دسته جمعى بر ايشان حمله بردند، و آنچنان آنها را به اضطراب و تزلزل درآوردند كه چاره اى جز عقب نشينى نديدند، چون حمله آنها دسته جمعى و مثل حمله يك تن واحد بود، و اين خود يك امر طبيعى است كه وقتى انسان به خطرى ناگهانى و دفعى برمى خورد و مهلتى براى دفاع نمى بيند ناچار مى شود جا خالى كند، شاهد اين معنا نازل شدن سكينت بر رسول خدا و همه مسلمين است . پس ، معلوم مى شود كه همه مضطرب شدند حتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله )، چيزى كه هست اضطراب رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بخاطر پيش آمدى بود كه واقع شد، ولى اضطراب مسلمين براى اين بود كه حمله ناگهانى دشمن آنهم بطور دسته جمعى مهلتى نداد تا خودشان را جمع و جور كنند.
يكى از مفسرين در تفسير اين آيه حرف عجيب و غريبى زده ، و چون در مقام اين بوده كه آيه را با روايات تفسير كند، و از طرفى چون روايات مختلف بوده اند به اصطلاح ميان آنها جمع كرده و گفته است:
 
مسلمانان اگر در جنگ حنين پشت به دشمن كردند از باب فرار و ترس نبوده ، بكله ستونهاى لشكر ثقيف و هوازن بطور ناگهانى و به صورت دسته جمعى بر ايشان حمله بردند، و آنچنان آنها را به اضطراب و تزلزل درآوردند كه چاره اى جز عقب نشينى نديدند، چون حمله آنها دسته جمعى و مثل حمله يك تن واحد بود، و اين خود يك امر طبيعى است كه وقتى انسان به خطرى ناگهانى و دفعى برمى خورد و مهلتى براى دفاع نمى بيند ناچار مى شود جا خالى كند، شاهد اين معنا نازل شدن سكينت بر رسول خدا و همه مسلمين است  
 
پس معلوم مى شود كه همه مضطرب شدند حتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله )، چيزى كه هست اضطراب رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بخاطر پيش آمدى بود كه واقع شد، ولى اضطراب مسلمين براى اين بود كه حمله ناگهانى دشمن آنهم بطور دسته جمعى مهلتى نداد تا خودشان را جمع و جور كنند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۹۳ </center>
باز از شواهد اين معنا اين است كه به مجرد اينكه صداى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و عباس بن عبد المطلب را شنيدند بلا درنگ برگشته و به كمك سكينتى كه خدا نازل كرد دشمن را فرارى دادند.
باز از شواهد اين معنا اين است كه به مجرد اينكه صداى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و عباس بن عبد المطلب را شنيدند بلا درنگ برگشته و به كمك سكينتى كه خدا نازل كرد دشمن را فرارى دادند.
مفسر نامبرده سپس آيات راجع به صفات اصحاب پيغمبر را از قبيل آيه بيعت رضوان و آيه «''' محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار... '''» و آيه «''' ان الله اشترى من المؤ منين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه ... '''» ، و همچنين رواياتى كه در مدح ايشان وارد شده نقل كرده است .
 
مفسر نامبرده سپس آيات راجع به صفات اصحاب پيغمبر را از قبيل آيه بيعت رضوان و آيه «محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار...» و آيه «ان الله اشترى من المؤ منين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه...»، و همچنين رواياتى كه در مدح ايشان وارد شده نقل كرده است.
 
ولى بايد دانست كه وى ميان بحث تفسيرى كه كارش بدست آوردن مدلول آيات كريمه قرآن است با بحث كلامى كه هدفى جز اثبات گفته متكلم در باره مسلكى و مذهبى نداشته و بهر دليلى كه ممكن باشد از عقل و كتاب و سنت و اجماع و يا دليلى مختلط از اينها تمسك مى جويد، خلط كرده است ، و بحث تفسيرى اجازه استدلال بغير قرآن را نمى دهد، و مفسر نبايد نظريه اى از نظريات علمى را بر قرآن كه خداوند آن را تبيان قرار داده تحميل كند.
ولى بايد دانست كه وى ميان بحث تفسيرى كه كارش بدست آوردن مدلول آيات كريمه قرآن است با بحث كلامى كه هدفى جز اثبات گفته متكلم در باره مسلكى و مذهبى نداشته و بهر دليلى كه ممكن باشد از عقل و كتاب و سنت و اجماع و يا دليلى مختلط از اينها تمسك مى جويد، خلط كرده است ، و بحث تفسيرى اجازه استدلال بغير قرآن را نمى دهد، و مفسر نبايد نظريه اى از نظريات علمى را بر قرآن كه خداوند آن را تبيان قرار داده تحميل كند.
اما اينكه گفت : (( لشكريان اسلام از ترس فرار نكردند، و نخواستند از يارى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) شانه خالى كنند، بلكه جا خالى كردنى بيش نبوده ، آنهم براى اين بود كه دشمن نابهنگام حمله ور شد، لذا ناچار شدند نخست فرار كنند، و بعد برگشته و به دشمن حمله كردند )) جواب جمله «''' ثم وليتم مدبرين '''» را نمى دهد، اين جمله مى فرمايد «''' شما پشت به دشمن فرار كرديد '''» و اين عمل ايشان مشمول قانون كلى آيه حرمت فرار از زحف است كه مى فرمايد: «''' فلا تولوهم الادبار و من يولهم يومئذ دبره ... فقد باء بغضب من الله ... '''» .
 
اما اينكه گفت : «لشكريان اسلام از ترس فرار نكردند، و نخواستند از يارى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شانه خالى كنند، بلكه جا خالى كردنى بيش نبوده ، آن هم براى اين بود كه دشمن نابهنگام حمله ور شد، لذا ناچار شدند نخست فرار كنند، و بعد برگشته و به دشمن حمله كردند»، جواب جمله «ثم وليتم مدبرين» را نمى دهد، اين جمله مى فرمايد «شما پشت به دشمن فرار كرديد» و اين عمل ايشان مشمول قانون كلى آيه حرمت فرار از زحف است كه مى فرمايد: «فلا تولوهم الادبار و من يولهم يومئذ دبره... فقد باء بغضب من الله...».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۹۴ </center>
و خداى تعالى هم شرط نكرده بود كه پشت به دشمن كردن وقتى حرام است كه از ترس و يا به منظور تنها گذاشتن پيغمبر و دين باشد، و گر نه حرام نيست ، و نيز اين قانون كلى را بصورت فرار از جهت اضطراب استثناء نكرده ، و در استثناءش يعنى جمله «''' الا متحرفا لقتال او متحيزا الى فئه '''» جز دو حيله جنگى را استثناء نكرده كه آنهم در حقيقت فرار از جنگ نيست .
و خداى تعالى هم شرط نكرده بود كه پشت به دشمن كردن وقتى حرام است كه از ترس و يا به منظور تنها گذاشتن پيغمبر و دين باشد، و گرنه حرام نيست ، و نيز اين قانون كلى را بصورت فرار از جهت اضطراب استثناء نكرده ، و در استثناءش يعنى جمله «الا متحرفا لقتال او متحيزا الى فئه» جز دو حيله جنگى را استثناء نكرده كه آنهم در حقيقت فرار از جنگ نيست.
و در عهدى هم كه در آيه «''' و لقد كانوا عاهدوا الله من قبل لا يولون الادبار و كان عهد الله مسئولا '''» از آنان حكايت كرده هيچ نوع استثنائى ديده نمى شود.
 
و در عهدى هم كه در آيه «و لقد كانوا عاهدوا الله من قبل لا يولون الادبار و كان عهد الله مسئولا» از آنان حكايت كرده هيچ نوع استثنائى ديده نمى شود.




۱۳٬۷۸۶

ویرایش