۱۳٬۶۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
<span id='link256'><span> | <span id='link256'><span> | ||
==اعتراف بنى نوع بشر به ربوبيت خداى سبحان در عالم ذر ناشى از فقر ذاتى | ==اعتراف بنى نوع بشر به ربوبيت خداى سبحان در عالم ذر ناشى از فقر ذاتى انسان به خدا است == | ||
پس احتياج آدمى به پروردگارى كه مالك و مدبر است جزو حقيقت و ذات انسان است ، و فقر به چنين پروردگارى در ذات او نوشته شده ، و ضعف بر پيشانيش مكتوب گشته ، و اين معنا بر هيچ انسانى كه كمترين درك و شعور انسانى را داشته باشد پوشيده نيست ، عالم و جاهل ، صغير و كبير و شريف و وضيع همه در اين درك مساويند. | پس احتياج آدمى به پروردگارى كه مالك و مدبر است جزو حقيقت و ذات انسان است ، و فقر به چنين پروردگارى در ذات او نوشته شده ، و ضعف بر پيشانيش مكتوب گشته ، و اين معنا بر هيچ انسانى كه كمترين درك و شعور انسانى را داشته باشد پوشيده نيست ، عالم و جاهل ، صغير و كبير و شريف و وضيع همه در اين درك مساويند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
از پدران خود پيروى كرده اند، اين پدران بوده اند كه با علم به حقيقت امر فرزندان ضعيف خود را به سوى شرك سوق داده اند و با تلقينات سوء خود آنان را بر اين رسم نكوهيده بار آوردند، حتى فرزندان اطلاعى از ضلالت و اضلال پدران هم نداشتند، و به همين جهت حجت آنان بر ما تمام بود، و مى توانستند بگويند: شرك و عصيان و ابطال حق همه از پدران ما بوده ، و تنها آنان مستحق مواخذه هستند ما حقى را نمى فهميديم تا ماءمور به احقاق آن شده و در صورت عصيان آن امر مورد مواخذه قرار بگيريم ، پس ما در عين اينكه همه عمر مشرك بوده ايم مع ذلك هيچ گناهى از ما سر نزده ، و هيچ حقى را ابطال نكرده ايم ، (( او تقولوا انما اشرك آباونا من قبل وكنا ذريه من بعدهم افتهلكنا بما فعل المبطلون (( و حرفشان هم حسابى بود. | از پدران خود پيروى كرده اند، اين پدران بوده اند كه با علم به حقيقت امر فرزندان ضعيف خود را به سوى شرك سوق داده اند و با تلقينات سوء خود آنان را بر اين رسم نكوهيده بار آوردند، حتى فرزندان اطلاعى از ضلالت و اضلال پدران هم نداشتند، و به همين جهت حجت آنان بر ما تمام بود، و مى توانستند بگويند: شرك و عصيان و ابطال حق همه از پدران ما بوده ، و تنها آنان مستحق مواخذه هستند ما حقى را نمى فهميديم تا ماءمور به احقاق آن شده و در صورت عصيان آن امر مورد مواخذه قرار بگيريم ، پس ما در عين اينكه همه عمر مشرك بوده ايم مع ذلك هيچ گناهى از ما سر نزده ، و هيچ حقى را ابطال نكرده ايم ، (( او تقولوا انما اشرك آباونا من قبل وكنا ذريه من بعدهم افتهلكنا بما فعل المبطلون (( و حرفشان هم حسابى بود. | ||
<span id='link259'><span> | <span id='link259'><span> | ||
==جواب به اين احتمال كه پدران اصلا اشهاد نشده و تنها ذريه يا بعض ذريه اشهاد شده باشند == | ==جواب به اين احتمال كه پدران اصلا اشهاد نشده و تنها ذريه يا بعض ذريه اشهاد شده باشند == | ||
ممكن است كسى بگويد: در اينجا دو فرض ديگر هست كه بيان سابق وافى به آن نيست و آيه شريفه هم آن را دفع نمى كند، يكى اينكه پدران اصلا اشهاد نشده و تنها ذريه مورد اشهاد قرار گرفته باشند، و آن ديگر اينكه بعضى از ذريه اشهاد شده باشند، و خيلى هم بعيد نيست ، براى اينكه بطور كلى تكامل نوع انسانى در علم و تمدن بوسيله ذريه هاو نسل ها صورت گرفته ، يعنى مردم هر دوره مقدارى از علم و تمدن را از نسل سابق خود ارث برده و مقدارى را هم خود بر آن افزوده و مى افزايند، و در نتيجه مردم هر دوره از علم و تمدن چيزى را دارا هستند كه دوره سابق بر ايشان داراى آن نبوده اند (و از كجا كه اشهاد هم به اين منوال نبوده باشد: مترجم ). | ممكن است كسى بگويد: در اينجا دو فرض ديگر هست كه بيان سابق وافى به آن نيست و آيه شريفه هم آن را دفع نمى كند، يكى اينكه پدران اصلا اشهاد نشده و تنها ذريه مورد اشهاد قرار گرفته باشند، و آن ديگر اينكه بعضى از ذريه اشهاد شده باشند، و خيلى هم بعيد نيست ، براى اينكه بطور كلى تكامل نوع انسانى در علم و تمدن بوسيله ذريه هاو نسل ها صورت گرفته ، يعنى مردم هر دوره مقدارى از علم و تمدن را از نسل سابق خود ارث برده و مقدارى را هم خود بر آن افزوده و مى افزايند، و در نتيجه مردم هر دوره از علم و تمدن چيزى را دارا هستند كه دوره سابق بر ايشان داراى آن نبوده اند (و از كجا كه اشهاد هم به اين منوال نبوده باشد: مترجم ). |
ویرایش