گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۴}}
__TOC__
__TOC__


خط ۲۰: خط ۲۲:
<span id='link170'><span>
<span id='link170'><span>
==آيات ۱۲۷ - ۱۳۷، سوره اعراف ==
==آيات ۱۲۷ - ۱۳۷، سوره اعراف ==
وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فى الاَرْضِ وَ يَذَرَك وَ ءَالِهَتَك قَالَ سنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَ نَستَحْىِ نِساءَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قَهِرُونَ(۱۲۷)
وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فى الاَرْضِ وَ يَذَرَك وَ ءَالِهَتَك قَالَ سنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَ نَستَحْىِ نِساءَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قَهِرُونَ(۱۲۷)
قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا إِنَّ الاَرْض ‍ للَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(۱۲۸)
قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا إِنَّ الاَرْض ‍ للَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ الْعَقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(۱۲۸)
قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ(۱۲۹)
قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ(۱۲۹)
وَ لَقَدْ أَخَذْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكرُونَ(۱۳۰)
وَ لَقَدْ أَخَذْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكرُونَ(۱۳۰)
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِن تُصِبهُمْ سيِّئَةٌ يَطيرُوا بِمُوسى وَ مَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طئرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَ لَكِنَّ أَكثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۳۱)
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِن تُصِبهُمْ سيِّئَةٌ يَطيرُوا بِمُوسى وَ مَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طئرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَ لَكِنَّ أَكثرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ(۱۳۱)
وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ ءَايَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ(۱۳۲)
وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ ءَايَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ(۱۳۲)
فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ ءَايَتٍ مُّفَصلَتٍ فَاستَكْبرُوا وَ كانُوا قَوْماً مجْرِمِينَ(۱۳۳)
فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ ءَايَتٍ مُّفَصلَتٍ فَاستَكْبرُوا وَ كانُوا قَوْماً مجْرِمِينَ(۱۳۳)
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَمُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك بِمَا عَهِدَ عِندَك لَئن كَشفْت عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِننَّ لَك وَ لَنرْسِلَنَّ مَعَك بَنى إِسرءِيلَ(۱۳۴)
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَمُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك بِمَا عَهِدَ عِندَك لَئن كَشفْت عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِننَّ لَك وَ لَنرْسِلَنَّ مَعَك بَنى إِسرءِيلَ(۱۳۴)
فَلَمَّا كشفْنَا عَنهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُم بَلِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ(۱۳۵)
فَلَمَّا كشفْنَا عَنهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُم بَلِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ(۱۳۵)
فَانتَقَمْنَا مِنهُمْ فَأَغْرَقْنَهُمْ فى الْيَمِّ بِأَنهُمْ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا وَ كانُوا عَنهَا غَفِلِينَ(۱۳۶)
فَانتَقَمْنَا مِنهُمْ فَأَغْرَقْنَهُمْ فى الْيَمِّ بِأَنهُمْ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا وَ كانُوا عَنهَا غَفِلِينَ(۱۳۶)
وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُستَضعَفُونَ مَشرِقَ الاَرْضِ وَ مَغَرِبَهَا الَّتى بَرَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت كلِمَت رَبِّك الْحُسنى عَلى بَنى إِسرءِيلَ بِمَا صبرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كانَ يَصنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا كانُوا يَعْرِشونَ(۱۳۷)
وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُستَضعَفُونَ مَشرِقَ الاَرْضِ وَ مَغَرِبَهَا الَّتى بَرَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت كلِمَت رَبِّك الْحُسنى عَلى بَنى إِسرءِيلَ بِمَا صبرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كانَ يَصنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ مَا كانُوا يَعْرِشونَ(۱۳۷)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۳ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۴۷: خط ۴۹:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۴ </center>
اين آيات مشتمل است بر اجمال آنچه كه بين موسى و فرعون - در ايامى كه موسى (عليه السلام ) در ميان قوم فرعون به سر مى برده - جريان يافته و آن خاطراتى را كه وى پس از دعوت آنان به دين توحيد و نجات دادن بنى اسرائيل داشته و آن معجزاتى را كه يكى پس از ديگرى برايشان آورده تا آنجا كه خدا او و بنى اسرائيل را نجات داده و فرعون و لشكريانش را غرق كرده و سرزمين مبارك و مشارق و مغارب آن را در اختيار او و قومش گذاشته خاطر نشاءن ميسازد.
اين آيات مشتمل است بر اجمال آنچه كه بين موسى و فرعون - در ايامى كه موسى (عليه السلام ) در ميان قوم فرعون به سر مى برده - جريان يافته و آن خاطراتى را كه وى پس از دعوت آنان به دين توحيد و نجات دادن بنى اسرائيل داشته و آن معجزاتى را كه يكى پس از ديگرى برايشان آورده تا آنجا كه خدا او و بنى اسرائيل را نجات داده و فرعون و لشكريانش را غرق كرده و سرزمين مبارك و مشارق و مغارب آن را در اختيار او و قومش گذاشته خاطر نشاءن ميسازد.
وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ ...
وَ قَالَ المَْلاُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ ...
اين جمله حكايت گفتارى است كه قومش با فرعون داشته و مى خواستند او را فريب دهند و به قتل موسى و قوم او تحريكش كنند، لذا فرعون در رد پيشنهاد آنان گفت : كشتن موسى و بنى اسرائيل براى ما مهم نيست ، براى اينكه فعلا قدرت در دست ما است ، و در هر حال برايشان تسلط داريم ، پس چه بهتر همان عذاب قبلى را در حق ايشان اجراء نموده فرزندانشان را كشته و زنانشان را زنده نگهداريم . و اين جواب خود دليل روشنى است بر اينكه قوم فرعون از او خواستند تا موسى و قومش را بكشد، زيرا اگر پيشنهاد ايشان چيز ديگرى غير از كشتن بود جمله (( و انا فوقهم قاهرون (( آن موقعيتى را كه مى بايست داشته باشد نمى داشت .
اين جمله حكايت گفتارى است كه قومش با فرعون داشته و مى خواستند او را فريب دهند و به قتل موسى و قوم او تحريكش كنند، لذا فرعون در رد پيشنهاد آنان گفت : كشتن موسى و بنى اسرائيل براى ما مهم نيست ، براى اينكه فعلا قدرت در دست ما است ، و در هر حال برايشان تسلط داريم ، پس چه بهتر همان عذاب قبلى را در حق ايشان اجراء نموده فرزندانشان را كشته و زنانشان را زنده نگهداريم . و اين جواب خود دليل روشنى است بر اينكه قوم فرعون از او خواستند تا موسى و قومش را بكشد، زيرا اگر پيشنهاد ايشان چيز ديگرى غير از كشتن بود جمله (( و انا فوقهم قاهرون (( آن موقعيتى را كه مى بايست داشته باشد نمى داشت .
<span id='link171'><span>
<span id='link171'><span>
خط ۷۲: خط ۷۴:
<span id='link173'><span>
<span id='link173'><span>
==تحريك و تشويق موسى (ع ) بنى اسرائيل را به قيام عليه فرعون و استعانت از خدا وصبر در برابر شدائد مبارزه ==
==تحريك و تشويق موسى (ع ) بنى اسرائيل را به قيام عليه فرعون و استعانت از خدا وصبر در برابر شدائد مبارزه ==
قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا...
قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا...
موسى (عليه السلام ) در اين جمله بنى اسرائيل را بر قيام و شورش عليه فرعون بر مى انگيزد و آنان را به استمداد و استعانت از خداى تعالى در رسيدن به هدف كه همان رهايى از اسارت و بندگى فرعون است توصيه مى نمايد، و آنان را به صبر در برابر شدايدى كه فرعون خط نشان آن را مى كشد سفارش مى كند. آرى ، صبر در برابر شدايد راهنماى به سوى خير و پيشتاز فرج و نجات است . موسى (عليه السلام ) در آخر كلام خود با جمله (( ان الارض لله يورثها من يشاء(( گفتار خود را تعليل مى كند.
موسى (عليه السلام ) در اين جمله بنى اسرائيل را بر قيام و شورش عليه فرعون بر مى انگيزد و آنان را به استمداد و استعانت از خداى تعالى در رسيدن به هدف كه همان رهايى از اسارت و بندگى فرعون است توصيه مى نمايد، و آنان را به صبر در برابر شدايدى كه فرعون خط نشان آن را مى كشد سفارش مى كند. آرى ، صبر در برابر شدايد راهنماى به سوى خير و پيشتاز فرج و نجات است . موسى (عليه السلام ) در آخر كلام خود با جمله (( ان الارض لله يورثها من يشاء(( گفتار خود را تعليل مى كند.
و حاصل اين تعليل اين است كه : اگر من اين نويد را مى دهم براى اين است كه فرعون مالك زمين نيست تا آن را به هر كس بخواهد بدهد و از هر كس بخواهد بگيرد، بلكه زمين ملك خداى سبحان است ، او است كه به هر كس بخواهد ملك و سلطنت در زمين را مى دهد، و سنت او هم بر اين جريان دارد كه حسن عاقبت را به كسانى از بندگان خود اختصاص ‍ دهد كه از او بترسند، و از او حساب ببرند، بنابراين شما اى بنى اسرائيل ! اگر تقوا پيشه كنيد، يعنى از خداى تعالى استعانت جسته و در راه او در شدايد صبر كنيد خداوند اين سرزمين را كه امروز در دست فرعونيان است به دست شما خواهد سپرد.
و حاصل اين تعليل اين است كه : اگر من اين نويد را مى دهم براى اين است كه فرعون مالك زمين نيست تا آن را به هر كس بخواهد بدهد و از هر كس بخواهد بگيرد، بلكه زمين ملك خداى سبحان است ، او است كه به هر كس بخواهد ملك و سلطنت در زمين را مى دهد، و سنت او هم بر اين جريان دارد كه حسن عاقبت را به كسانى از بندگان خود اختصاص ‍ دهد كه از او بترسند، و از او حساب ببرند، بنابراين شما اى بنى اسرائيل ! اگر تقوا پيشه كنيد، يعنى از خداى تعالى استعانت جسته و در راه او در شدايد صبر كنيد خداوند اين سرزمين را كه امروز در دست فرعونيان است به دست شما خواهد سپرد.
خط ۸۴: خط ۸۶:
كلمه (( اتيان (( و كلمه (( مجيى ء(( در اين آيه به يك معنا است و به كار بردن هر دو تنها به منظور تفنن در تعبير است ، و اينكه بعضى از مفسرين اين دو كلمه را به دو معنا گرفته و گفته اند (( تاتينا(( به معناى (( آوردى براى ما(( و (( جئتنا(( به معناى (( آمدى ما را(( است و تقدير آيه اين است كه : (( من قبل ان تاتينا بالايات و من بعد ما جئتنا قبل از اينكه اين آيات را براى ما بياورى و بعد از آنكه آمدى ما را(( صحيح نيست ، براى اينكه دليلى بر تقدير گرفتن (( بالايات (( در دست نيست .
كلمه (( اتيان (( و كلمه (( مجيى ء(( در اين آيه به يك معنا است و به كار بردن هر دو تنها به منظور تفنن در تعبير است ، و اينكه بعضى از مفسرين اين دو كلمه را به دو معنا گرفته و گفته اند (( تاتينا(( به معناى (( آوردى براى ما(( و (( جئتنا(( به معناى (( آمدى ما را(( است و تقدير آيه اين است كه : (( من قبل ان تاتينا بالايات و من بعد ما جئتنا قبل از اينكه اين آيات را براى ما بياورى و بعد از آنكه آمدى ما را(( صحيح نيست ، براى اينكه دليلى بر تقدير گرفتن (( بالايات (( در دست نيست .
علاوه بر اينكه غرض بنى اسرائيل اين بوده كه شكايت خود را به موسى عرضه داشته و بگويند ما چه قبل از آمدنت و چه بعد از آمدنت آن عذاب و شكنجه اى كه از فرعونيان مى ديديم هنوز هم مى بينيم ، و از آن وعده اى كه خداوند داده بود كه به دست تو از دست فرعونيان نجات پيدا مى كنيم خبرى نشد، و معلوم است كه در رساندن اين غرض حاجتى به ذكر آيات نيست و اصلا آوردن آيات هيچ ربطى به اين غرض ندارد، پس تقدير گرفتن (( بالايات (( درست نيست و مطلب همان است كه گفتيم اين دو كلمه در آيه به يك معنا و هر دو به معناى آمدن است ، نه يكى به معناى آوردن و ديگرى به معناى آمدن .
علاوه بر اينكه غرض بنى اسرائيل اين بوده كه شكايت خود را به موسى عرضه داشته و بگويند ما چه قبل از آمدنت و چه بعد از آمدنت آن عذاب و شكنجه اى كه از فرعونيان مى ديديم هنوز هم مى بينيم ، و از آن وعده اى كه خداوند داده بود كه به دست تو از دست فرعونيان نجات پيدا مى كنيم خبرى نشد، و معلوم است كه در رساندن اين غرض حاجتى به ذكر آيات نيست و اصلا آوردن آيات هيچ ربطى به اين غرض ندارد، پس تقدير گرفتن (( بالايات (( درست نيست و مطلب همان است كه گفتيم اين دو كلمه در آيه به يك معنا و هر دو به معناى آمدن است ، نه يكى به معناى آوردن و ديگرى به معناى آمدن .
قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ
قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ
اين جمله حكايت جوابى است كه موسى از شكايت بنى اسرائيل داده ، و خاطر آنان را بدين وسيله تسليت داده و اميدوارشان ساخته است ، در حقيقت تكرار همان كلام قبلى است كه فرمود: (( استعينوا بالله و اصبروا ان الارض لله (( كانه خواسته است بفرمايد: اينكه به شما دستور دادم كه در راه رسيدن به هدف از خدا بترسيد حرف زنده اى بود كه هرگز غير آن را از من نخواهيد شنيد، اگر به آن دستور عمل كنيد اميد اين هست كه خداوند دشمنان شما را هلاك كرده و زمين را بعد از ايشان به شما واگذار كند. آرى ، اگر مى خواهيد خداوند شما را جانشين آنان در زمين قرار بدهد بايد بدانيد كه خداوند چنين كارى را بيهوده نمى كند، و شما را بدون هيچ قيد و شرطى بر آنان ترجيح نمى دهد، و اگر شما را به آرزويتان برساند براى اين است كه ببيند رفتار شما چگونه خواهد بود، و اين همان معنايى است كه آيه شريفه (( و تلك الايام نداولها بين الناس و ليعلم الله الذين آمنوا و يتخذ منكم شهداء(( در مقام افاده آن است .
اين جمله حكايت جوابى است كه موسى از شكايت بنى اسرائيل داده ، و خاطر آنان را بدين وسيله تسليت داده و اميدوارشان ساخته است ، در حقيقت تكرار همان كلام قبلى است كه فرمود: (( استعينوا بالله و اصبروا ان الارض لله (( كانه خواسته است بفرمايد: اينكه به شما دستور دادم كه در راه رسيدن به هدف از خدا بترسيد حرف زنده اى بود كه هرگز غير آن را از من نخواهيد شنيد، اگر به آن دستور عمل كنيد اميد اين هست كه خداوند دشمنان شما را هلاك كرده و زمين را بعد از ايشان به شما واگذار كند. آرى ، اگر مى خواهيد خداوند شما را جانشين آنان در زمين قرار بدهد بايد بدانيد كه خداوند چنين كارى را بيهوده نمى كند، و شما را بدون هيچ قيد و شرطى بر آنان ترجيح نمى دهد، و اگر شما را به آرزويتان برساند براى اين است كه ببيند رفتار شما چگونه خواهد بود، و اين همان معنايى است كه آيه شريفه (( و تلك الايام نداولها بين الناس و ليعلم الله الذين آمنوا و يتخذ منكم شهداء(( در مقام افاده آن است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۹ </center>
خط ۹۰: خط ۹۲:
<span id='link175'><span>
<span id='link175'><span>
==مبتلا نمودن خداوند فرعونيان را به قحطى وتفّاءل بدآنان درباره موسى (ع ) ==
==مبتلا نمودن خداوند فرعونيان را به قحطى وتفّاءل بدآنان درباره موسى (ع ) ==
وَ لَقَدْ أَخَذْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَت
وَ لَقَدْ أَخَذْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَت
(( سنين (( جمع (( سنه (( به معناى قحط و نايابى است . و گويا معناى اصلى آن (( سنه القحط سال قحطى (( بوده و به تدريج گفته شده : (( السنه آن سال (( سپس به كثرت استعمال تدريجا كارش به جايى رسيده كه معناى قحطى و نايابى را به خود گرفته است .
(( سنين (( جمع (( سنه (( به معناى قحط و نايابى است . و گويا معناى اصلى آن (( سنه القحط سال قحطى (( بوده و به تدريج گفته شده : (( السنه آن سال (( سپس به كثرت استعمال تدريجا كارش به جايى رسيده كه معناى قحطى و نايابى را به خود گرفته است .
خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد - و قسم هم ياد مى كند - كه آل فرعون را يعنى همان قبطى ها را كه فاميل او بودند به قحطى هاى متعدد و كمى ميوه ها دچار كرد تا شايد بدين وسيله متذكر شوند.
خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد - و قسم هم ياد مى كند - كه آل فرعون را يعنى همان قبطى ها را كه فاميل او بودند به قحطى هاى متعدد و كمى ميوه ها دچار كرد تا شايد بدين وسيله متذكر شوند.
و اينكه گفتيم (( قحطى متعدد(( براى اين است كه از ظاهر سياق بر مى آيد كه اين قحطى ممتد در امتداد چند سال نبوده ، بلكه بين دو سال قحطى يك و يا چند سال فاصله مى شده ، زيرا اگر اينطور نبود (( سنه قحط سالى (( را به صيغه جمع نمى آورد، زيرا قحطى ممتد به امتداد چند سال يك قحطى است ، نه قحطى هاى متعدد. علاوه بر اينكه جمله (( فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه (( ظهور دارد در اينكه حسنه مذكور در آن ، بعد از سيئه (قحطى ) بوده و بعد از آن حسنه مواجه با سيئه ديگرى شدند.
و اينكه گفتيم (( قحطى متعدد(( براى اين است كه از ظاهر سياق بر مى آيد كه اين قحطى ممتد در امتداد چند سال نبوده ، بلكه بين دو سال قحطى يك و يا چند سال فاصله مى شده ، زيرا اگر اينطور نبود (( سنه قحط سالى (( را به صيغه جمع نمى آورد، زيرا قحطى ممتد به امتداد چند سال يك قحطى است ، نه قحطى هاى متعدد. علاوه بر اينكه جمله (( فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه (( ظهور دارد در اينكه حسنه مذكور در آن ، بعد از سيئه (قحطى ) بوده و بعد از آن حسنه مواجه با سيئه ديگرى شدند.
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ...
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ...
از ظواهر امر بر مى آيد كه قوم فرعون وقتى پس از قحط سالى به سال خوشى مى رسيده و نعمت و روزى شان فراوان مى شده مى گفته اند: (( اين از خود ما است (( و مقصودشان اين بوده كه (( ما تا آنجا كه به ياد داريم هرگز به قحط سالى دچار نشده ايم ، و اگر در گذشته مبتلا به آن خشكسالى شديم از نحوست موسى بوده است (( و اگر اين حرف را پس از نجات از قحط سالى زده اند براى اين بوده كه تا آنروز دچار چنين بلائى نشده بودند، و معلوم است كه انسان معمولا وقتى متوجه ارزش و اهميت نعمتى مى شود كه به ضد آن مبتلا بشود.
از ظواهر امر بر مى آيد كه قوم فرعون وقتى پس از قحط سالى به سال خوشى مى رسيده و نعمت و روزى شان فراوان مى شده مى گفته اند: (( اين از خود ما است (( و مقصودشان اين بوده كه (( ما تا آنجا كه به ياد داريم هرگز به قحط سالى دچار نشده ايم ، و اگر در گذشته مبتلا به آن خشكسالى شديم از نحوست موسى بوده است (( و اگر اين حرف را پس از نجات از قحط سالى زده اند براى اين بوده كه تا آنروز دچار چنين بلائى نشده بودند، و معلوم است كه انسان معمولا وقتى متوجه ارزش و اهميت نعمتى مى شود كه به ضد آن مبتلا بشود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۰ </center>
خط ۱۰۲: خط ۱۰۴:
پس اينكه فرمود: (( الا انما طائرهم عند الله و لكن اكثرهم لا يعلمون (( معنايش اين مى شود: بهره اى كه ايشان از شر و شآمت دارند نزد خداست ، و آن عذابى است كه خداوند براى آنان تهيه ديده ، و ليكن بيشتر ايشان از اين عذاب غافلند، و خيال مى كنند از گناهان و جناياتى كه مرتكب مى شوند اثرى باقى نمى ماند، و در دفترى بايگانى نمى شود.
پس اينكه فرمود: (( الا انما طائرهم عند الله و لكن اكثرهم لا يعلمون (( معنايش اين مى شود: بهره اى كه ايشان از شر و شآمت دارند نزد خداست ، و آن عذابى است كه خداوند براى آنان تهيه ديده ، و ليكن بيشتر ايشان از اين عذاب غافلند، و خيال مى كنند از گناهان و جناياتى كه مرتكب مى شوند اثرى باقى نمى ماند، و در دفترى بايگانى نمى شود.
البته براى كلمه (( طائر(( معانى ديگرى هم از قبيل نامه اعمال و غير آن ذكر كرده اند، و ليكن مناسب با سياق همان معنايى است كه ما ذكر كرديم .
البته براى كلمه (( طائر(( معانى ديگرى هم از قبيل نامه اعمال و غير آن ذكر كرده اند، و ليكن مناسب با سياق همان معنايى است كه ما ذكر كرديم .
وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ ءَايَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ
وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ ءَايَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ
كلمه (( مهما(( از اسماى شرط و به معناى (( هر چه (( است ، و معناى آيه اين است كه (( هر چه براى ما معجزه بياورى كه ما را جادو كنى ما به تو ايمان آور نيستيم (( .
كلمه (( مهما(( از اسماى شرط و به معناى (( هر چه (( است ، و معناى آيه اين است كه (( هر چه براى ما معجزه بياورى كه ما را جادو كنى ما به تو ايمان آور نيستيم (( .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۱ </center>
خط ۱۰۸: خط ۱۱۰:
<span id='link176'><span>
<span id='link176'><span>
==نزول عذابهاى متعدد بر قوم فرعون ، به تفصيل و در زمانهاى مناسب ==
==نزول عذابهاى متعدد بر قوم فرعون ، به تفصيل و در زمانهاى مناسب ==
فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ ءَايَتٍ مُّفَصلَتٍ ...
فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ ءَايَتٍ مُّفَصلَتٍ ...
كلمه (( طوفان (( به گفته راغب به معناى هر حادثه اى است كه انسان را احاطه كند، و ليكن بيشتر متعارف شده كه در آب بسيار زياد استعمال شود. و در مجمع البحرين مى گويد: اين كلمه به معناى سيلى است كه زمين را در خود غرق كند، و اصل آن ، ماده (( طوف (( است كه به معناى طواف و دور زدن مى باشد.
كلمه (( طوفان (( به گفته راغب به معناى هر حادثه اى است كه انسان را احاطه كند، و ليكن بيشتر متعارف شده كه در آب بسيار زياد استعمال شود. و در مجمع البحرين مى گويد: اين كلمه به معناى سيلى است كه زمين را در خود غرق كند، و اصل آن ، ماده (( طوف (( است كه به معناى طواف و دور زدن مى باشد.
كلمه (( قمل (( - به ضم قاف و تشديد ميم - به گفته بعضى ها به معناى ميمون هاى درشت هيكل و به گفته بعضى ديگر به معناى مگس هاى ريز است . و قمل - به فت ح قاف و سكون ميم - به معناى شپش معروف است . (( جراد(( و (( ضفادع (( و (( دم (( به ترتيب به معناى ملخ ، قورباغه و خون است .
كلمه (( قمل (( - به ضم قاف و تشديد ميم - به گفته بعضى ها به معناى ميمون هاى درشت هيكل و به گفته بعضى ديگر به معناى مگس هاى ريز است . و قمل - به فت ح قاف و سكون ميم - به معناى شپش معروف است . (( جراد(( و (( ضفادع (( و (( دم (( به ترتيب به معناى ملخ ، قورباغه و خون است .
خط ۱۱۴: خط ۱۱۶:
آيه بعدى شاهد بر اين است كه معناى (( مفصلات (( همان معنائى است كه ما كرديم ، براى اينكه از آن آيه استفاده مى شود: هر كدام از آيات كه فرستاده مى شده قبلا موسى از آمدن آن آيه و آن عذاب خبر مى داده ، لذا وقتى به آن برخورد مى كردند دست به دامن موسى مى شدند تا بلكه دعائى كند و آن عذاب را از ايشان برگرداند، و با موسى عهد مى بستند كه اگر اين عذاب را از آنان بر دارد به وى ايمان مى آورند و دست از بنى اسرائيل برداشته و ايشان را به موسى مى سپارند، ولى وقتى به دعاى موسى عذاب برداشته مى شد عهد خود را مى شكستند.
آيه بعدى شاهد بر اين است كه معناى (( مفصلات (( همان معنائى است كه ما كرديم ، براى اينكه از آن آيه استفاده مى شود: هر كدام از آيات كه فرستاده مى شده قبلا موسى از آمدن آن آيه و آن عذاب خبر مى داده ، لذا وقتى به آن برخورد مى كردند دست به دامن موسى مى شدند تا بلكه دعائى كند و آن عذاب را از ايشان برگرداند، و با موسى عهد مى بستند كه اگر اين عذاب را از آنان بر دارد به وى ايمان مى آورند و دست از بنى اسرائيل برداشته و ايشان را به موسى مى سپارند، ولى وقتى به دعاى موسى عذاب برداشته مى شد عهد خود را مى شكستند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۲ </center>
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَمُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك ...
وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَمُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك ...
(( رجز(( به معناى عذاب است ، و الف و لامى كه در اينجا بر سر آن است ، اشاره به عذابى است كه هر كدام از آيات قوم فرعون مشتمل بر آن بوده است ، و جمله (( بما عهد عندك (( بطورى كه قرينه مقام افاده مى كند به اين معنا است كه : از پروردگارت براى ما رفع عذاب را بخواه ، چون خدايت با تو عهد بسته كه هيچ وقت دعايت را رد نكند. بنابراين ، لامى كه در جمله به كار رفته لام قسم خواهد بود.
(( رجز(( به معناى عذاب است ، و الف و لامى كه در اينجا بر سر آن است ، اشاره به عذابى است كه هر كدام از آيات قوم فرعون مشتمل بر آن بوده است ، و جمله (( بما عهد عندك (( بطورى كه قرينه مقام افاده مى كند به اين معنا است كه : از پروردگارت براى ما رفع عذاب را بخواه ، چون خدايت با تو عهد بسته كه هيچ وقت دعايت را رد نكند. بنابراين ، لامى كه در جمله به كار رفته لام قسم خواهد بود.
جمله (( لئن كشفت عنا الرجز لنومنن لك و لنرسلن معك بنى اسرائيل (( همان عهدى است كه گفتيم قوم فرعون با موسى بسته و آن را شكستند.
جمله (( لئن كشفت عنا الرجز لنومنن لك و لنرسلن معك بنى اسرائيل (( همان عهدى است كه گفتيم قوم فرعون با موسى بسته و آن را شكستند.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۴}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش