۱۴٬۰۶۶
ویرایش
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
<span id='link173'><span> | <span id='link173'><span> | ||
== | ==موسى «ع»، بنى اسرائيل را به قيام عليه فرعون، و صبر و استقامت فرا می خواند == | ||
«'''قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا...'''»: | «'''قَالَ مُوسى لِقَوْمِهِ استَعِينُوا بِاللَّهِ وَ اصبرُوا...'''»: | ||
موسى | موسى «عليه السلام» در اين جمله، بنى اسرائيل را بر قيام و شورش عليه فرعون بر مى انگيزد و آنان را به استمداد و استعانت از خداى تعالى، در رسيدن به هدف، كه همان رهايى از اسارت و بندگى فرعون است، توصيه مى نمايد، و آنان را به صبر در برابر شدايدى كه فرعون خط نشان آن را مى كشد، سفارش مى كند. | ||
آرى، صبر در برابر شدايد، راهنماى به سوى خير و پيشتاز فرج و نجات است. موسى «عليه السلام» در آخر كلام خود، با جمله «إن الأرض لله يورثها من يشاء»، گفتار خود را تعليل مى كند. | |||
و حاصل اين | و حاصل اين تعليل، اين است كه: اگر من اين نويد را مى دهم، براى اين است كه فرعون مالك زمين نيست تا آن را به هر كس بخواهد بدهد و از هر كس بخواهد بگيرد، بلكه زمين، مِلك خداى سبحان است. او است كه به هر كس بخواهد، مُلك و سلطنت در زمين را مى دهد، و سنت او هم بر اين جريان دارد كه حُسن عاقبت را به كسانى از بندگان خود اختصاص دهد كه از او بترسند، و از او حساب ببرند. | ||
بنابراين شما اى بنى اسرائيل! اگر تقوا پيشه كنيد، يعنى از خداى تعالى استعانت جسته و در راه او در شدايد صبر كنيد، خداوند اين سرزمين را كه امروز در دست فرعونيان است، به دست شما خواهد سپرد. | |||
و اگر | موسى «عليه السلام» به منظور فهماندن همين معنا، دنباله كلام خود «إن الأرض لله يورثها من يشاء من عباده» اضافه كرد كه: «و العاقبة للمتقين». و لفظ «عاقبة» در لغت، به معناى دنباله هر چيز است، همچنان كه لفظ «البادئه»، به معناى آن چيزى است كه هر عمل و يا هر چيزى به آن ابتداء و شروع مى شود. | ||
و اگر به طور مطلق فرمود: «عاقبت از آنِ پرهيزكاران است»، براى اين بود كه سنت الهى بر اين جريان دارد. آرى، خداى تعالى، نظام عالَم را طورى قرار داده، كه هر نوعى از انواع موجودات به منتهاى سيرى كه خداوند برايش معلوم كرده، برسد، و سعادت مقدر خود را نائل گردد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۸ </center> | ||
حال انسان هم كه يكى از انواع موجودات | حال انسان هم كه يكى از انواع موجودات است، حال همان ها است. او نيز، اگر در راهى قدم بگذارد كه خداوند و فطرت برايش ترسيم كرده و از انحراف از راه خدا، يعنى از كفر به خدا و به آيات خدا و فساد انگيختن در زمين بپرهيزد، خداوند به سوى عاقبت نيك هدايتش نموده و به زندگى پاك زنده اش داشته و به سوى هر خيرى كه بخواهد، ارشادش مى كند. | ||
<span id='link174'><span> | <span id='link174'><span> | ||
==پاسخ حضرت موسی«ع»، به شكوه بنى اسرائيل == | ==پاسخ حضرت موسی«ع»، به شكوه بنى اسرائيل == | ||
«'''قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا'''»: | «'''قَالُوا أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَ مِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا'''»: | ||
كلمه | كلمه «اتيان» و كلمه «مجيئ» در اين آيه، به يك معنا است و به كار بردن هر دو، تنها به منظور تفنن در تعبير است. و اين كه بعضى از مفسران، اين دو كلمه را به دو معنا گرفته و گفته اند: «تأتينا»، به معناى «آوردى براى ما»، و «جئتنا»، به معناى «آمدى ما را» است، و تقدير آيه، اين است كه: «من قبل أن تأتينا بالآيات و من بعد ما جئتنا: قبل از اين كه اين آيات را براى ما بياورى و بعد از آن كه آمدى ما را»، صحيح نيست. براى اين كه دليلى بر تقدير گرفتن «بالآيات» در دست نيست. | ||
علاوه بر | علاوه بر اين كه غرض بنى اسرائيل اين بوده كه شكايت خود را به موسى عرضه داشته و بگويند ما، چه قبل از آمدنت و چه بعد از آمدنت، آن عذاب و شكنجه اى كه از فرعونيان مى ديديم، هنوز هم مى بينيم، و از آن وعده اى كه خداوند داده بود كه به دست تو، از دست فرعونيان نجات پيدا مى كنيم، خبرى نشد. و معلوم است كه در رساندن اين غرض، حاجتى به ذكر آيات نيست و اصلا آوردن آيات، هيچ ربطى به اين غرض ندارد. | ||
پس تقدير گرفتن | پس تقدير گرفتن «بالآيات» درست نيست و مطلب، همان است كه گفتيم اين دو كلمه در آيه، به يك معنا و هر دو، به معناى آمدن است، نه يكى به معناى آوردن و ديگرى به معناى آمدن. | ||
«'''قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ'''»: | «'''قَالَ عَسى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِك عَدُوَّكمْ وَ يَستَخْلِفَكمْ فى الاَرْضِ فَيَنظرَ كيْف تَعْمَلُونَ'''»: | ||
اين جمله حكايت جوابى است كه موسى از شكايت بنى اسرائيل | اين جمله حكايت جوابى است كه موسى از شكايت بنى اسرائيل داده، و خاطر آنان را بدين وسيله تسليت داده و اميدوارشان ساخته است، در حقيقت، تكرار همان كلام قبلى است كه فرمود: «استعينوا بالله و اصبروا إن الأرض لله». كأنه خواسته است بفرمايد: اين كه به شما دستور دادم كه در راه رسيدن به هدف از خدا بترسيد، حرف زنده اى بود كه هرگز غير آن را از من نخواهيد شنيد. اگر به آن دستور عمل كنيد، اميد اين هست كه خداوند دشمنان شما را هلاك كرده و زمين را بعد از ايشان، به شما واگذار كند. | ||
آرى، اگر مى خواهيد خداوند شما را جانشين آنان در زمين قرار بدهد، بايد بدانيد كه خداوند چنين كارى را بيهوده نمى كند، و شما را بدون هيچ قيد و شرطى، بر آنان ترجيح نمى دهد. و اگر شما را به آرزويتان برساند، براى اين است كه ببيند رفتار شما چگونه خواهد بود. و اين، همان معنايى است كه آيه شريفه «و تلك الأيام نداولها بين الناس و ليعلم الله الذين آمنوا و يتخذ منكم شهداء»، در مقام افاده آن است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۸۹ </center> | ||
و اين يكى از آياتى است كه خداوند در | و اين يكى از آياتى است كه خداوند در آن، يهود را كه براى خود منصب بلاعزل الهى قائل بودند، تخطئه نموده است. آرى، توراتى كه در دست يهود است، يهوديان را داراى كرامتى بدون قيد و شرط و آنان را حزب خدا و سرزمين بيت المقدس را سرزمينى دانسته، كه خداوند به يهود تمليك كرده. آن هم تمليكى كه نه نقل و انتقال بردار است و نه اقاله پذير. | ||
<span id='link175'><span> | <span id='link175'><span> | ||
==مبتلا | ==مبتلا شدن فرعونيان به قحطى، و تفّأل آنان درباره موسى «ع» == | ||
«'''وَ لَقَدْ أَخَذْنَا | «'''وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَات'''»: | ||
«سنين»، جمع «سنه»، به معناى قحط و نايابى است. و گويا معناى اصلى آن «سنة القحط: سال قحطى» بوده و به تدريج گفته شده: «السنة: آن سال». سپس به كثرت استعمال، تدريجا كارش به جايى رسيده كه معناى قحطى و نايابى را به خود گرفته است. | |||
خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد - و قسم هم ياد مى كند - كه آل فرعون | خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد - و قسم هم ياد مى كند - كه آل فرعون را، يعنى همان قبطى ها را كه فاميل او بودند، به قحطى هاى متعدد و كمى ميوه ها دچار كرد، تا شايد بدين وسيله متذكر شوند. | ||
و | و اين كه گفتيم «قحطى متعدد»، براى اين است كه از ظاهر سياق بر مى آيد كه اين قحطى ممتد در امتداد چند سال نبوده، بلكه بين دو سال قحطى، يك و يا چند سال فاصله مى شده. زيرا اگر اين طور نبود، «سنة: قحط سالى» را به صيغه جمع نمى آورد. زيرا قحطى ممتد به امتداد چند سال، يك قحطى است، نه قحطى هاى متعدد. علاوه بر اين كه جمله «فإذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه» ظهور دارد در اين كه حسنه مذكور در آن، بعد از سيئه (قحطى) بوده و بعد از آن حسنه، با سيئه ديگرى مواجه شدند. | ||
«'''فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ...'''»: | «'''فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ...'''»: | ||
از ظواهر امر بر مى آيد كه قوم | از ظواهر امر بر مى آيد كه قوم فرعون، وقتى پس از قحط سالى به سال خوشى مى رسيده و نعمت و روزى شان فراوان مى شده، مى گفته اند: «اين از خودِ ما است»، و مقصودشان اين بوده كه «ما تا آن جا كه به ياد داريم، هرگز به قحط سالى دچار نشده ايم، و اگر در گذشته مبتلا به آن خشكسالى شديم، از نحوست موسى بوده است». و اگر اين حرف را پس از نجات از قحط سالى زده اند، براى اين بوده كه تا آن روز، دچار چنين بلائى نشده بودند. و معلوم است كه انسان، معمولا وقتى متوجه ارزش و اهميت نعمتى مى شود، كه به ضد آن مبتلا بشود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۰ </center> | ||
قوم فرعون | قوم فرعون هم، اگر به قحط سالى دچار نشده بودند، پس از نجات و رسيدن به فراوانى نعمت نمى گفتند: «اين از ما است». گو اين كه طبعا و عادتا بايستى قضيه بر عكس اين كه واقع شده بود، واقع مى شد. به اين معنا كه بايستى قبل از تفأل بد به موسى زدن مى گفتند: «اين از ما است». چون وقتى مردمى قحط سالى و بلا را از نحوست شخص معينى مى دانند، كه بر حسب ارتكاز و عادت ديرينه، نعمت و فراخى روزى و رفاه عيش را از خود بدانند. زيرا تا به رفاه و راحت خو نكرده باشند، از گرفتارى و بلا، آن طور كه بايد، وحشت نمى كنند. وليكن همان طور كه گفتيم، از ظواهر قضيه بر مى آيد كه تفأل بد به موسى زدن، قبل از گفتن «اين از ما است» بوده. | ||
و شايد به همين جهت، قوم فرعون را قبل از فال بد زدنشان ذكر كرده و نيز به همين مناسبت كلمه «حسنه» را با لفظ «إذا» و كلمه «سيئه: قحط سالى» را با لفظ «إن» آورده و فرموده: (( فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و إن تصبهم سيئة يطيروا بموسى و من معه». | |||
از اين اختلاف در تعبير، بر مى آيد كه «حسنه: رفاه عيش» در نظر فرعونيان، اصل ثابتى بوده، و ابتلاى به قحط سالى، نادر و بى سابقه بوده است. | |||
شاهد ديگر اين | شاهد ديگر اين معنا، اين است كه كلمه «حسنه» را با «الف و لام» جنس، كه مفيد تعريف است و كلمه «سيئه» را نكره و بدون «الف و لام» آورده. | ||
كلمه | كلمه «يطيروا»، از «تطير» و «تطير»، مشتق از «طير» است، و جهت اين اشتقاق، اين است كه عرب به خيلى چيزها، از آن جمله به طيور تفأل مى زدند. به همين جهت، كلماتى از ماده «طير» اشتقاق كردند كه معناى تفأل و يا بهره اى از شر و شآمت را بدهد. مانند «تطير»، كه به معناى اول و «طائر»، كه به معناى دوم است. | ||
پس | پس اين كه فرمود: «ألا إنما طائرهم عند الله ولكن أكثرهم لا يعلمون»، معنايش اين مى شود: بهره اى كه ايشان از شر و شآمت دارند، نزد خداست و آن، عذابى است كه خداوند براى آنان تهيه ديده، وليكن بيشتر ايشان از اين عذاب غافل اند، و خيال مى كنند از گناهان و جناياتى كه مرتكب مى شوند، اثرى باقى نمى ماند، و در دفترى بايگانى نمى شود. | ||
البته براى كلمه | البته براى كلمه «طائر»، معانى ديگرى هم، از قبيل نامه اعمال و غير آن ذكر كرده اند، وليكن مناسب با سياق، همان معنايى است كه ما ذكر كرديم. | ||
«'''وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ | «'''وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ'''»: | ||
كلمه | كلمه «مهما»، از اسماى شرط و به معناى «هرچه» است، و معناى آيه، اين است كه: «هرچه براى ما معجزه بياورى كه ما را جادو كنى، ما به تو ايمان آور نيستيم». | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۱ </center> | ||
قوم | قوم فرعون، با اين كلام خود خواسته اند موسى را براى هميشه از خود مأيوس سازند، و اين كه معجزات او را جادو خواندند، در حقيقت خواسته اند او را استهزاء نموده، و بگويند تو بى خود، اسم اين اعمالت را معجزه گذارده اى. | ||
<span id='link176'><span> | <span id='link176'><span> | ||
==نزول عذاب هاى متعدد بر قوم فرعون، به تفصيل و در زمان هاى مناسب == | ==نزول عذاب هاى متعدد بر قوم فرعون، به تفصيل و در زمان هاى مناسب == | ||
«'''فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ | «'''فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمُ الطوفَانَ وَ الجَْرَادَ وَ الْقُمَّلَ وَ الضفَادِعَ وَ الدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصلَاتٍ ...'''»: | ||
كلمه «طوفان»، به گفته راغب، به معناى هر حادثه اى است كه انسان را احاطه كند. وليكن بيشتر متعارف شده كه در آب بسيار زياد استعمال شود. و در مجمع البحرين مى گويد: اين كلمه، به معناى سيلى است كه زمين را در خود غرق كند، و اصل آن ، ماده «طوف» است كه به معناى طواف و دور زدن مى باشد. | |||
كلمه | كلمه «قمّل» - به ضم قاف و تشديد ميم - به گفته بعضى ها، به معناى ميمون هاى درشت هيكل، و به گفته بعضى ديگر، به معناى مگس هاى ريز است. و «قمل» - به فتح قاف و سكون ميم - به معناى شپش معروف است. «جراد» و «ضفادع» و «دم»، به ترتيب به معناى: ملخ، قورباغه و خون است. | ||
كلمه | كلمه «مفصلات»، از تفصيل، به معناى جدا جدا كردن اجزاى يك شئ متصل است، كه لازمه آن، متمايز شدن هر جزئى است از اجزاى ديگر. | ||
پس بنابراين، از اين كه فرمود: «آيات مفصلات» استفاده مى شود: آياتى كه به سوى قوم فرعون فرستاده مى شده، يك جا و يك دفعه نبوده، بلكه هر كدام، جداى از مابقى فرستاده مى شده، و اين، خود دليل بر اين است كه اين آيات، آياتى است الهى، كه هر كدام در موقع مناسبش نازل مى شود. چون اگر يك جا نازل مى شد، ممكن بود خيال كنند يك امر اتفاقى و جزافى بوده، و ربطى به موسى و نفرين او نداشته است. | |||
آيه | آيه بعدى، شاهد بر اين است كه معناى «مفصلات»، همان معنائى است كه ما كرديم. براى اين كه از آن آيه استفاده مى شود: هر كدام از آيات كه فرستاده مى شده، قبلا موسى از آمدن آن آيه و آن عذاب خبر مى داده. لذا وقتى به آن برخورد مى كردند، دست به دامن موسى مى شدند تا بلكه دعائى كند و آن عذاب را از ايشان برگرداند. و با موسى عهد مى بستند كه اگر اين عذاب را از آنان بر دارد، به وى ايمان مى آورند و دست از بنى اسرائيل برداشته، و ايشان را به موسى مى سپارند. ولى وقتى به دعاى موسى عذاب برداشته مى شد، عهد خود را مى شكستند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۲ </center> | ||
«'''وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك ...'''»: | «'''وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسى ادْعُ لَنَا رَبَّك ...'''»: | ||
«رجز»، به معناى عذاب است، و الف و لامى كه در اين جا بر سرِ آن است، اشاره به عذابى است كه هر كدام از آيات قوم فرعون، مشتمل بر آن بوده است. و جمله «بما عهد عندك»، به طورى كه قرينه مقام افاده مى كند، به اين معنا است كه: از پروردگارت براى ما رفع عذاب را بخواه، چون خدايت با تو عهد بسته كه هيچ وقت دعايت را رد نكند. | |||
بنابراين، لامى كه در جمله به كار رفته، لام قسم خواهد بود. | |||
جمله | جمله «لئن كشفت عنا الرجز لنؤمنن لك و لنرسلن معك بنى إسرائيل»، همان عهدى است كه گفتيم قوم فرعون با موسى بسته و آن را شكستند. | ||
ویرایش