گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۰: خط ۱۸۰:
<span id='link175'><span>
<span id='link175'><span>


==مبتلا نمودن خداوند فرعونيان را به قحطى و تفّأل آنان درباره موسى «ع» ==
==مبتلا شدن فرعونيان را به قحطى، و تفّأل آنان درباره موسى «ع» ==
«'''وَ لَقَدْ أَخَذْنَا ءَالَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَات'''»:
«'''وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسنِينَ وَ نَقْصٍ مِّنَ الثَّمَرَات'''»:


(( سنين (( جمع (( سنه (( به معناى قحط و نايابى است . و گويا معناى اصلى آن (( سنه القحط سال قحطى (( بوده و به تدريج گفته شده : (( السنه آن سال (( سپس به كثرت استعمال تدريجا كارش به جايى رسيده كه معناى قحطى و نايابى را به خود گرفته است .
«سنين»، جمع «سنه»، به معناى قحط و نايابى است. و گويا معناى اصلى آن «سنة القحط: سال قحطى» بوده و به تدريج گفته شده: «السنة: آن سال». سپس به كثرت استعمال، تدريجا كارش به جايى رسيده كه معناى قحطى و نايابى را به خود گرفته است.


خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد - و قسم هم ياد مى كند - كه آل فرعون را يعنى همان قبطى ها را كه فاميل او بودند به قحطى هاى متعدد و كمى ميوه ها دچار كرد تا شايد بدين وسيله متذكر شوند.
خداى سبحان در اين آيه مى فرمايد - و قسم هم ياد مى كند - كه آل فرعون را، يعنى همان قبطى ها را كه فاميل او بودند، به قحطى هاى متعدد و كمى ميوه ها دچار كرد، تا شايد بدين وسيله متذكر شوند.


و اينكه گفتيم (( قحطى متعدد(( براى اين است كه از ظاهر سياق بر مى آيد كه اين قحطى ممتد در امتداد چند سال نبوده ، بلكه بين دو سال قحطى يك و يا چند سال فاصله مى شده ، زيرا اگر اينطور نبود (( سنه قحط سالى (( را به صيغه جمع نمى آورد، زيرا قحطى ممتد به امتداد چند سال يك قحطى است ، نه قحطى هاى متعدد. علاوه بر اينكه جمله (( فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه (( ظهور دارد در اينكه حسنه مذكور در آن ، بعد از سيئه (قحطى ) بوده و بعد از آن حسنه مواجه با سيئه ديگرى شدند.
و اين كه گفتيم «قحطى متعدد»، براى اين است كه از ظاهر سياق بر مى آيد كه اين قحطى ممتد در امتداد چند سال نبوده، بلكه بين دو سال قحطى، يك و يا چند سال فاصله مى شده. زيرا اگر اين طور نبود، «سنة: قحط سالى» را به صيغه جمع نمى آورد. زيرا قحطى ممتد به امتداد چند سال، يك قحطى است، نه قحطى هاى متعدد. علاوه بر اين كه جمله «فإذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه» ظهور دارد در اين كه حسنه مذكور در آن، بعد از سيئه (قحطى) بوده و بعد از آن حسنه، با سيئه ديگرى مواجه شدند.


«'''فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ...'''»:
«'''فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحَْسنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ...'''»:


از ظواهر امر بر مى آيد كه قوم فرعون وقتى پس از قحط سالى به سال خوشى مى رسيده و نعمت و روزى شان فراوان مى شده مى گفته اند: (( اين از خود ما است (( و مقصودشان اين بوده كه (( ما تا آنجا كه به ياد داريم هرگز به قحط سالى دچار نشده ايم ، و اگر در گذشته مبتلا به آن خشكسالى شديم از نحوست موسى بوده است (( و اگر اين حرف را پس از نجات از قحط سالى زده اند براى اين بوده كه تا آنروز دچار چنين بلائى نشده بودند، و معلوم است كه انسان معمولا وقتى متوجه ارزش و اهميت نعمتى مى شود كه به ضد آن مبتلا بشود.
از ظواهر امر بر مى آيد كه قوم فرعون، وقتى پس از قحط سالى به سال خوشى مى رسيده و نعمت و روزى شان فراوان مى شده، مى گفته اند: «اين از خودِ ما است»، و مقصودشان اين بوده كه «ما تا آن جا كه به ياد داريم، هرگز به قحط سالى دچار نشده ايم، و اگر در گذشته مبتلا به آن خشكسالى شديم، از نحوست موسى بوده است». و اگر اين حرف را پس از نجات از قحط سالى زده اند، براى اين بوده كه تا آن روز، دچار چنين بلائى نشده بودند. و معلوم است كه انسان، معمولا وقتى متوجه ارزش و اهميت نعمتى مى شود، كه به ضد آن مبتلا بشود.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۰ </center>
قوم فرعون هم اگر به قحط سالى دچار نشده بودند پس از نجات و رسيدن به فراوانى نعمت نمى گفتند: (( اين از ما است (( گو اينكه طبعا و عادتا بايستى قضيه بر عكس اينكه واقع شده بود واقع مى شد، به اين معنا كه بايستى قبل از تفال بد به موسى زدن مى گفتند: (( اين از ما است (( چون وقتى مردمى قحط سالى و بلا را از نحوست شخص معينى مى دانند كه بر حسب ارتك از و عادت ديرينه ، نعمت و فراخى روزى و رفاه عيش را از خود بدانند، زيرا تا به رفاه و راحت خو نكرده باشند از گرفتارى و بلا آنطور كه بايد وحشت نمى كنند، وليكن همانطور كه گفتيم از ظواهر قضيه بر مى آيد كه تفال بد به موسى زدن قبل از گفتن (( اين از ما است (( بوده .
قوم فرعون هم، اگر به قحط سالى دچار نشده بودند، پس از نجات و رسيدن به فراوانى نعمت نمى گفتند: «اين از ما است». گو اين كه طبعا و عادتا بايستى قضيه بر عكس اين كه واقع شده بود، واقع مى شد. به اين معنا كه بايستى قبل از تفأل بد به موسى زدن مى گفتند: «اين از ما است». چون وقتى مردمى قحط سالى و بلا را از نحوست شخص معينى مى دانند، كه بر حسب ارتكاز و عادت ديرينه، نعمت و فراخى روزى و رفاه عيش را از خود بدانند. زيرا تا به رفاه و راحت خو نكرده باشند، از گرفتارى و بلا، آن طور كه بايد، وحشت نمى كنند. وليكن همان طور كه گفتيم، از ظواهر قضيه بر مى آيد كه تفأل بد به موسى زدن، قبل از گفتن «اين از ما است» بوده.


و شايد به همين جهت قوم فرعون را قبل از فال بد زدنشان ذكر كرده و نيز به همين مناسبت كلمه (( حسنه (( را با لفظ (( اذا(( و كلمه (( سيئه قحط سالى (( را با لفظ (( ان (( آورده و فرموده : (( فاذا جاءتهم الحسنه قالوا لنا هذه و ان تصبهم سيئه يطيروا بموسى و من معه (( ، از اين اختلاف در تعبير بر مى آيد كه (( حسنه - رفاه عيش (( در نظر فرعونيان اصل ثابتى بوده ، و ابتلاى به قحط سالى نادر و بى سابقه بوده است .  
و شايد به همين جهت، قوم فرعون را قبل از فال بد زدنشان ذكر كرده و نيز به همين مناسبت كلمه «حسنه» را با لفظ «إذا» و كلمه «سيئه: قحط سالى» را با لفظ «إن» آورده و فرموده: (( فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه و إن تصبهم سيئة يطيروا بموسى و من معه».  


شاهد ديگر اين معنا اين است كه كلمه (( حسنه (( را با (( الف و لام (( جنس ‍ كه مفيد تعريف است و كلمه (( سيئه (( را نكره و بدون (( الف و لام (( آورده .
از اين اختلاف در تعبير، بر مى آيد كه «حسنه: رفاه عيش» در نظر فرعونيان، اصل ثابتى بوده، و ابتلاى به قحط سالى، نادر و بى سابقه بوده است.  


كلمه (( يطيروا(( از (( تطير(( و تطير مشتق از (( طير(( است ، و جهت اين اشتقاق اين است كه عرب به خيلى چيزها از آن جمله به طيور تفاءل مى زدند به همين جهت كلماتى از ماده (( طير(( اشتقاق كردند كه معناى تفاءل و يا بهره اى از شر و شآمت را بدهد مانند تطير كه به معناى اول و طائر كه به معناى دوم است .
شاهد ديگر اين معنا، اين است كه كلمه «حسنه» را با «الف و لام» جنس، كه مفيد تعريف است و كلمه «سيئه» را نكره و بدون «الف و لام» آورده.


پس اينكه فرمود: (( الا انما طائرهم عند الله و لكن اكثرهم لا يعلمون (( معنايش اين مى شود: بهره اى كه ايشان از شر و شآمت دارند نزد خداست ، و آن عذابى است كه خداوند براى آنان تهيه ديده ، و ليكن بيشتر ايشان از اين عذاب غافلند، و خيال مى كنند از گناهان و جناياتى كه مرتكب مى شوند اثرى باقى نمى ماند، و در دفترى بايگانى نمى شود.
كلمه «يطيروا»، از «تطير» و «تطير»، مشتق از «طير» است، و جهت اين اشتقاق، اين است كه عرب به خيلى چيزها، از آن جمله به طيور تفأل مى زدند. به همين جهت، كلماتى از ماده «طير» اشتقاق كردند كه معناى تفأل و يا بهره اى از شر و شآمت را بدهد. مانند «تطير»، كه به معناى اول و «طائر»، كه به معناى دوم است.


البته براى كلمه (( طائر(( معانى ديگرى هم از قبيل نامه اعمال و غير آن ذكر كرده اند، و ليكن مناسب با سياق همان معنايى است كه ما ذكر كرديم .
پس اين كه فرمود: «ألا إنما طائرهم عند الله ولكن أكثرهم لا يعلمون»، معنايش اين مى شود: بهره اى كه ايشان از شر و شآمت دارند، نزد خداست و آن، عذابى است كه خداوند براى آنان تهيه ديده، وليكن بيشتر ايشان از اين عذاب غافل اند، و خيال مى كنند از گناهان و جناياتى كه مرتكب مى شوند، اثرى باقى نمى ماند، و در دفترى بايگانى نمى شود.


«'''وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ ءَايَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ'''»:
البته براى كلمه «طائر»، معانى ديگرى هم، از قبيل نامه اعمال و غير آن ذكر كرده اند، وليكن مناسب با سياق، همان معنايى است كه ما ذكر كرديم.


كلمه (( مهما(( از اسماى شرط و به معناى (( هر چه (( است ، و معناى آيه اين است كه (( هر چه براى ما معجزه بياورى كه ما را جادو كنى ما به تو ايمان آور نيستيم (( .
«'''وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِّتَسحَرَنَا بهَا فَمَا نحْنُ لَك بِمُؤْمِنِينَ'''»:
 
كلمه «مهما»، از اسماى شرط و به معناى «هرچه» است، و معناى آيه، اين است كه: «هرچه براى ما معجزه بياورى كه ما را جادو كنى، ما به تو ايمان آور نيستيم».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۹۱ </center>
قوم فرعون با اين كلام خود خواسته اند موسى را براى هميشه از خود ماءيوس سازند، و اينكه معجزات او را جادو خواندند در حقيقت خواسته اند او را استهزاء نموده و بگويند تو بى خود اسم اين اعمالت را معجزه گذارده اى .
قوم فرعون، با اين كلام خود خواسته اند موسى را براى هميشه از خود مأيوس سازند، و اين كه معجزات او را جادو خواندند، در حقيقت خواسته اند او را استهزاء نموده، و بگويند تو بى خود، اسم اين اعمالت را معجزه گذارده اى.
<span id='link176'><span>
<span id='link176'><span>


۱۳٬۷۸۶

ویرایش