گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
<span id='link1'><span>
<span id='link1'><span>
==آيات ۱ - ۹  سوره اعراف ==
==آيات ۱ - ۹  سوره اعراف ==
سوره «اعراف»، در مكّه نازل شده و ۲۰۶ آيه دارد.
* سوره «اعراف»، در مكّه نازل شده و ۲۰۶ آيه دارد.


بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
«علم» را هم از اين نظر نكره و بدون الف و لام آورد، تا اشاره به اهميت آن نموده، بفهماند كه اين علم مانند علم شما نيست كه خطا و غلط در آن راه داشته باشد. و براى تاكيد همين معنا، جمله «و ما كنا غائبين» را عطف بر آن نمود، تا دلالت كند بر اين كه خداى تعالى، شاهد و ناظر اعمال آنان است، و علاوه بر اين كه ملائكه را موكل بر آنان نموده تا اعمال آنان را بنويسند، خودش هم به هر چيزى محيط است.
«علم» را هم از اين نظر نكره و بدون الف و لام آورد، تا اشاره به اهميت آن نموده، بفهماند كه اين علم مانند علم شما نيست كه خطا و غلط در آن راه داشته باشد. و براى تاكيد همين معنا، جمله «و ما كنا غائبين» را عطف بر آن نمود، تا دلالت كند بر اين كه خداى تعالى، شاهد و ناظر اعمال آنان است، و علاوه بر اين كه ملائكه را موكل بر آنان نموده تا اعمال آنان را بنويسند، خودش هم به هر چيزى محيط است.


==مراد از «وزن» و «ميزان» اعمال==
==مراد از «وزن» و «ميزان» اعمال در قیامت==
«'''وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوَازِينُهُ فَأُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ... بِآيَاتِنَا يَظلِمُونَ'''»:
«'''وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوَازِينُهُ فَأُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ... بِآيَاتِنَا يَظلِمُونَ'''»:


اين دو آيه خبر مى دهد از ميزانى كه عمل بندگان با آن سنجيده مى شود، يا خود بندگان را از جهت عمل وزن مى كند. از آيات ديگرى نيز اين معنا كه مراد از «وزن»، حساب اعمال است استفاده مى شود. مانند آيه: «و نضع الموازين القسط ليوم القيامة... و كفى بنا حاسبين».  
اين دو آيه خبر مى دهد از ميزانى كه عمل بندگان با آن سنجيده مى شود، يا خود بندگان را از جهت عمل وزن مى كند. از آيات ديگرى نيز اين معنا كه مراد از «وزن»، حساب اعمال است استفاده مى شود. مانند آيه: «و نضع الموازين القسط ليوم القيامة... و كفى بنا حاسبين».  


و از آن روشن تر، آيه: «يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم * فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره * و من يعمل مثقال ذرة شرا يره» است، كه عمل را ذكر كرده و سنگينى را به آن نسبت داده است.
و از آن روشن تر، آيه: «يومئذ يصدر الناس أشتاتا ليروا أعمالهم * فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره * و من يعمل مثقال ذرة شرا يره» است، كه عمل را ذكر كرده و سنگينى را به آن نسبت داده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۰ </center>
و كوتاه سخن اين كه: منظور از «وزن»، سنگينى اعمال است، نه صاحبان اعمال.
و كوتاه سخن اين كه: منظور از «وزن»، سنگينى اعمال است، نه صاحبان اعمال.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۱ </center>
<span id='link5'><span>
<span id='link5'><span>
== بيان معناى جمله «و الوزن يومئذ الحق» ==
 
== بيان معنا و اقوال گفته شده، در جملۀ: «و الوزن يومئذ الحق» ==
   
   
اين آيات به طورى كه ملاحظه مى كنيد، سنگينى را در طرف حسنات و سبكى را در طرف سيئات اثبات مى كند. و امثال اين آيات، اين احتمال را در نظر انسان تقويت مى كند كه شايد مقياس سنجش اعمال و سنگينى آن، چيز ديگرى باشد كه تنها با اعمال حسنه سنخيت دارد، به طورى كه اگر عمل حسنه بود، با آن سنجيده مى شود و اگر سيئه بود، چون سنخيت با آن ندارد، سنجيده نمى شود.  
اين آيات به طورى كه ملاحظه مى كنيد، سنگينى را در طرف حسنات و سبكى را در طرف سيئات اثبات مى كند. و امثال اين آيات، اين احتمال را در نظر انسان تقويت مى كند كه شايد مقياس سنجش اعمال و سنگينى آن، چيز ديگرى باشد كه تنها با اعمال حسنه سنخيت دارد، به طورى كه اگر عمل حسنه بود، با آن سنجيده مى شود و اگر سيئه بود، چون سنخيت با آن ندارد، سنجيده نمى شود.  
خط ۱۹۰: خط ۱۹۱:


و اگر در آيه «۱۰۳» سوره «مؤمنون»، و آيه «۱۱» سوره «قارعه»، آن را به صيغه جمع آورده، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه ميزان اعمال، يكى نيست، بلكه براى هر كسى ميزان هاى زيادى به اختلاف اعمال وى هست. حق در نمازش، نماز واقعى و جامع همه اجزا و شرايط است، و حق در زكاتش، زكات جامع شرايط است. خلاصه» حق در نماز، غير حق در روزه و زكات و حج و امثال آن است.
و اگر در آيه «۱۰۳» سوره «مؤمنون»، و آيه «۱۱» سوره «قارعه»، آن را به صيغه جمع آورده، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه ميزان اعمال، يكى نيست، بلكه براى هر كسى ميزان هاى زيادى به اختلاف اعمال وى هست. حق در نمازش، نماز واقعى و جامع همه اجزا و شرايط است، و حق در زكاتش، زكات جامع شرايط است. خلاصه» حق در نماز، غير حق در روزه و زكات و حج و امثال آن است.
==اقوال گفته شده در معناى جمله: «و الوزن يومئذ الحق»==


اين بود آنچه از بيان سابق ما به دست آمد، وليكن بيشتر مفسران آيه را طور ديگرى معنا كرده و گفته اند: «وزن» در آيه مورد بحث، مبتدا و مرفوع است، و كلمه «يومئذ» ظرف، و «حق» هم صفت «وزن» و هم خبر آن است. و تقدير آيه: «و الوزن يومئذ الوزن الحق» است. يعنى وزن در آن روز، «وزن حق» است، و وزن حق به معناى وزن عادلانه است. به شهادت اين كه در آيه ديگرى از وزن حق به  «وزن قسط» تعبير شده، و آن، آيه «و نضع الموازين القسط ليوم القيامة» است.
اين بود آنچه از بيان سابق ما به دست آمد، وليكن بيشتر مفسران آيه را طور ديگرى معنا كرده و گفته اند: «وزن» در آيه مورد بحث، مبتدا و مرفوع است، و كلمه «يومئذ» ظرف، و «حق» هم صفت «وزن» و هم خبر آن است. و تقدير آيه: «و الوزن يومئذ الوزن الحق» است. يعنى وزن در آن روز، «وزن حق» است، و وزن حق به معناى وزن عادلانه است. به شهادت اين كه در آيه ديگرى از وزن حق به  «وزن قسط» تعبير شده، و آن، آيه «و نضع الموازين القسط ليوم القيامة» است.
خط ۲۴۵: خط ۲۴۴:
<span id='link10'><span>
<span id='link10'><span>


==بحث روايتى (رواياتى در مورد آیات گذشته) ==
==بحث روايتى (رواياتى ذیل آیات گذشته) ==
در الدر المنثور است كه ابن ضريس و نحاس در كتاب ناسخ خود و ابن مردويه و بيهقى در كتاب دلائلش از چند طريق از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت : سوره اعراف در مكه نازل شده .
در الدر المنثور است كه ابن ضريس و نحاس، در كتاب ناسخ خود و ابن مردويه و بيهقى، در كتاب دلائلش از چند طريق، از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: سوره اعراف در مكه نازل شده.


مؤلف : اين روايت را ابن مردويه از عبدالله بن زبير هم نقل كرده .
مؤلف: اين روايت را ابن مردويه از عبدالله بن زبير هم نقل كرده.


و نيز در الدر المنثور است كه ابن منذر و ابوالشيخ از قتاده نقل كرده اند كه گفت : از سوره اعراف آيه (( و اسالهم ...(( در مدينه و ما بقى همه در مكه نازل شده است .
و نيز در الدر المنثور است كه ابن منذر و ابوالشيخ از قتاده نقل كرده اند كه گفت: از سوره اعراف، آيه «و اسئلهم...» در مدينه و مابقى، همه در مكه نازل شده است.


مؤلف : اين در حقيقت اجتهادى است كه قتاده از پيش خود كرده ، و به زودى درباره اشتباه وى بحث خواهيم كرد - ان شاء الله -.  
مؤلف: اين در حقيقت اجتهادى است كه قتاده از پيش خود كرده، و به زودى درباره اشتباه وى بحث خواهيم كرد - ان شاء الله.  


و نيز در الدر المنثور در ذيل آيه (( فلنسئلن الذين ارسل اليهم ...(( مى گويد: احمد از معاويه بن حيده روايت كرده كه گفت : رسول خدا فرمود: پروردگار من مرا به سوى خود خواهد خواند و از من خواهد پرسيد: (( آيا رسالت مرا به بندگان من تبليغ كردى ؟(( و من عرض خواهم كرد: پروردگارا من دين تو را به آنان تبليغ نمودم . بنابراين براى اينكه در اين جوابم راست گفته باشم بايد شما هر چه از من مى شنويد به غائبين برسانيد، و به زودى شما نيز خواهيد مرد، و مورد بازخواست قرار خواهيد گرفت ، در حالى كه دهنهايتان لگام بسته باشد، و بدانيد كه اولين عضوى كه از شما جدا مى شود ران و كف دست شما خواهد بود.
و نيز در الدر المنثور، در ذيل آيه «فلنسئلن الذين ارسل اليهم...» مى گويد: احمد از معاوية بن حيده روايت كرده كه گفت: رسول خدا فرمود: پروردگار من، مرا به سوى خود خواهد خواند و از من خواهد پرسيد: «آيا رسالت مرا به بندگان من تبليغ كردى؟ و من عرض خواهم كرد: پروردگارا! من دين تو را به آنان تبليغ نمودم. بنابراين، براى اين كه در اين جوابم راست گفته باشم، بايد شما هرچه از من مى شنويد، به غائبين برسانيد، و به زودى شما نيز خواهيد مُرد، و مورد بازخواست قرار خواهيد گرفت، در حالى كه دهن هايتان لگام بسته باشد، و بدانيد كه اولين عضوى كه از شما جدا مى شود، ران و كف دست شما خواهد بود».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۶ </center>
و نيز در الدر المنثور است كه بخارى ، مسلم ، ترمذى و ابن مردويه از ابن عمر روايت كرده اند كه گفته است : رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: همه شما شبان هايى هستيد، و هر كدامتان از رعيت خود پرسش خواهيد شد، اگر زمامدار است از ملت و رعيتش و اگر مرد است از زن و فرزندش و اگر زن است از خانه شوهرش و اگر غلام است از مال آقايش بازخواست خواهد شد.
و نيز در الدر المنثور است كه بخارى، مسلم، ترمذى و ابن مردويه، از ابن عمر روايت كرده اند كه گفته است: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: همه شما شبان هايى هستيد، و هر كدامتان از رعيت خود پرسش خواهيد شد. اگر زمامدار است، از ملت و رعيتش و اگر مرد است، از زن و فرزندش، و اگر زن است، از خانه شوهرش و اگر غلام است، از مال آقايش بازخواست خواهد شد.


مؤلف : در خصوص اين مضمون و همچنين درباره اينكه در روز قيامت از چه چيزهايى سؤ ال مى شود روايات بسيارى از طريق شيعه و سنى وارد شده كه - ان شاء الله - در جاى مناسبى همه آنها را نقل خواهيم كرد.  
مؤلف: در خصوص اين مضمون و همچنين درباره اين كه در روز قيامت از چه چيزهايى سؤال مى شود، روايات بسيارى از طريق شيعه و سنى وارد شده كه - ان شاء الله - در جاى مناسبى، همه آن ها را نقل خواهيم كرد.  


و نيز در الدر المنثور از ابوالشيخ از جابر روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: در روز قيامت ميزان را مى گذارند و حسنات و سيئات را مى سنجند، كسى كه حسناتش بر سيئاتش رجحان داشته باشد داخل بهشت مى شود، و كسى كه سيئاتش بر حسناتش رجحان داشته باشد وارد آتش مى گردد
و نيز در الدر المنثور، از ابوالشيخ، از جابر روايت كرده كه گفت: رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» فرمود: در روز قيامت ميزان را مى گذارند و حسنات و سيئات را مى سنجند. كسى كه حسناتش بر سيئاتش رجحان داشته باشد، داخل بهشت مى شود، و كسى كه سيئاتش بر حسناتش رجحان داشته باشد، وارد آتش مى گردد.


و نيز در الدر المنثور از ابن ابى الدنيا نقل مى كند كه در كتاب اخلاص از على بن ابى طالب (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: كسى كه در دنيا ظاهرش بر باطنش رجحان داشته باشد كفه ميزانش در روز قيامت سبك مى شود و كسى كه در دنيا باطنش بر ظاهرش رجحان داشته باشد كفه اش در قيامت سنگين مى شود.
و نيز در الدر المنثور، از ابن ابى الدنيا نقل مى كند كه در كتاب اخلاص، از على بن ابى طالب «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: كسى كه در دنيا ظاهرش بر باطنش رجحان داشته باشد، كفه ميزانش در روز قيامت سبك مى شود و كسى كه در دنيا، باطنش بر ظاهرش رجحان داشته باشد، كفه اش در قيامت سنگين مى شود.


مؤلف : در اين دو روايت از جهت مضمون اشكالى نيست ، ليكن صلاحيت تفسير آيه را ندارند و در مقام آن هم نيستند، براى اينكه اين دو روايت هم براى حسنات وزن و رجحان قائل است و هم براى سيئات .  
مؤلف: در اين دو روايت، از جهت مضمون اشكالى نيست، ليكن صلاحيت تفسير آيه را ندارند و در مقام آن هم نيستند. براى اين كه اين دو روايت، هم براى حسنات وزن و رجحان قائل است و هم براى سيئات.  


و نيز از ابن مردويه از عايشه روايت كرده كه گفت از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) شنيدم كه فرمود: خداوند دو كفه ميزان را مانند آسمان و زمين آفريد، ملائكه عرض كردند: پروردگارا! با اين ميزان چه كسى را مى سنجى ؟ فرمود هر كه را كه بخواهم . و خداوند صراط را به تيزى دم شمشير آفريد، ملائكه عرض كردند پروردگارا از پلى به اين باريكى چه كسى را عبور مى دهى ؟ فرمود: هر كه را كه بخواهم .
و نيز از ابن مردويه، از عايشه روايت كرده كه گفت از رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» شنيدم كه فرمود: خداوند دو كفه ميزان را مانند آسمان و زمين آفريد. ملائكه عرض كردند: پروردگارا! با اين ميزان چه كسى را مى سنجى؟ فرمود: هر كه را كه بخواهم. و خداوند صراط را به تيزى دم شمشير آفريد. ملائكه عرض كردند: پروردگارا! از پلى به اين باريكى چه كسى را عبور مى دهى؟ فرمود: هر كه را كه بخواهم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۱۷ </center>
مؤلف : حاكم در روايتى صحيح نظير اين روايت را از سلمان نقل كرده ، و ظاهر آن اين است كه ميزان آخرتى هم مانند ميزان هاى دنيايى است ، از روايات بسيار ديگرى نيز اين معنا استفاده مى شود، و ليكن بايد دانست كه اينگونه تعبيرات براى تقريب مطلب به ذهن ساده عوام است ، بدليل روايات ديگرى كه ذيلا از نظر خواننده محترم مى گذرد.
مؤلف: حاكم در روايتى صحيح، نظير اين روايت را از سلمان نقل كرده، و ظاهر آن، اين است كه ميزان آخرتى هم، مانند ميزان هاى دنيايى است. از روايات بسيار ديگرى نيز اين معنا استفاده مى شود، وليكن بايد دانست كه اين گونه تعبيرات، براى تقريب مطلب به ذهن ساده عوام است. به دليل روايات ديگرى كه ذيلا از نظر خواننده محترم مى گذرد.




۱۳٬۶۷۸

ویرایش